تناقضات یک رسانه اصلاحطلب درباره آزار جنسی!
خبرنگار روزنامه اصلاحطلب شرق، اخیراً در یک توییت با اشاره به مراسم هفته گذشته در تهران، مدعی شد که شاهد آزار جنسی بوده است.
او اینطور نوشته بود که «اخلاق بار خودش رو بسته...»!
رسانه انگلیسی بیبیسی فارسی نیز در یک گزارش ویژه به این مسئله پرداخت و ضمن اشاره به توییت این خبرنگار و یک شخص دیگر، مدعی وجود مواردی دیگر از آزار و مزاحمت در این تجمع شد.
*در توضیح لازم برای ادعای خبرنگار شرق بایستی بیان کرد که در تجمع اشاره شده، عدهای نیز برای حاشیهسازی حضور یافته بودند که برخی زنان و دختران حاضر در بین آنها، ضمن سر دادن شعار، اقدام به «کشف حجاب» و بستن نقاب سبز هم کرده بودند که به نظر میرسد عامل اصلی ناامنی، همین افراد بودهاند.
ضمن اینکه شلوغی و تراکم جمعیت در چند نقطه به گونهای بود که عقل و شرع و عرف ایجاب میکرد کسی غیر از مردان در مرکز آن تراکم حضور نداشته باشد.
اما متأسفانه برخی کسانی که نزدیکی غیر قابل انکاری با جماعت حاشیهساز دارند، در مرکز آن تراکمهای جمعیتی حاضر شده و بعداً نیز در کنایههایی مدعی مسّ نامحرم و حتی آزار شدند...
خبرنگار شرق در حالی از مسئله آزار جنسی در یک تجمع شاکی است که این روزنامه و خبرنگاران آن پیش از این و در ماجرای «طرح اخلاقی تفکیک بانوان و آقایان در سازمانهای شهرداری تهران»، جنجال بزرگی به راه انداختند و مدعی محدود کردن آزادی بانوان توسط محمدباقر قالیباف، شهردار تهران شدند.
ف.ج از خبرنگاران این نشریه همان روزها در مصاحبهای با مرتضی طلایی، عضو شورای شهر تهران ادعا کرده بود که تنه خوردن با نامحرمان برای وی مسئله خاصی نیست!
خبرنگار شرق در پاسخ به استفهام انکاری طلایی که در خلال مصاحبه با تعجب، از وی میپرسد: «شما آیا حاضرید در محیطی که صد مرد تنه به تنهتان میزنند حرکت و کار کنید؟» جواب داده بود: «اگر قرار باشد حق انتخابم گرفته شود، بله!»[1]
اما داستان به همینجا ختم نمیشود؛ چندی پیش یکی دیگر از خبرنگاران روزنامه شرق در توئیت دیگری از آزارها و پیشنهادات بیشرمانه، آن هم نه در تجمعات و راهپیماییها، بلکه در دفتر و تحریریه روزنامه خبر داده بود...
اکنون این سؤال وجود دارد که چرا وقتی شهرداری تهران تلاش دارد محیطی امن برای بانوان را پدید بیاورد، از سوی رسانههای اصلاحطلب و جریاناتی در دولت متهم به تحدید آزادی بانوان میشود اما هنگامیکه همین رسانهها مسائل و مضارّ اختلاط نامحرمان را مشاهده میکنند، دیگر خبری از آزادی بانوان نیست و بر نبود اخلاق در جامعه ایران تأکید میشود؟
گفتنیست، اصل مسئله ادعای آزار جنسی در یک تجمع نیز عموماً امری بلااثبات و توّهمی است و شرع مقدس برای پیشگیری از احتمال بداندیشی و کژ رفتاری امر میکند که نامحرمان در محیطهای پر تراکم بصورت تفکیک شده حضور یابند.
***
عطریانفر: پس از هاشمی در برجام دچار بحران میشویم...
او میافزاید: نبود این شخصیت فهیم و گرانقدر میتواند آسیبزا باشد. در واقع هاشمی زمانی از میان ما رفت که تاریخ ایران بیش از هر دوره دیگری به او احتیاج داشت. بحرانهایی چون مسائل پسابرجام، برخي آسيبهاي اجتماعی در جامعه و تضمین آینده سیاسی، از جمله این نکات است.[3]
*صحبتهای عطریانفر به لحاظ ادلّه موجود، قابل اثبات نیستند ضمن اینکه ایران اسلامی پس از درگذشت امام عظیمالشأن(ره) نیز به لطف الهی دچار بحران نشد.
بحرانهای مورد اشاره عطریانفر نیز نه بحرانهای کشور! که به نظر میرسد بحرانهای پیشروی اصلاحطلبان هستند و منظور این عضو مبرّز حزب کارگزاران از مقولاتی مثل آسیبهای اجتماعی و تضمین آینده سیاسی؛ همان مقولات مورد اشاره اصلاحطلبان از جمله «انتخابات آینده ریاست جمهوری» هستند نه چیز دیگر.
فیالواقع مسائلی مثل پسابرجام، هرگز نه مسئله مردم و کشور ایران که صرفاً مسئله اصلاحطلبان بودهاند که البته بایستی از آنها با عنوان «بحران خودساخته» یاد کرد که هیچ کس غیر از جریان سیاسی خاص و دولت، مسئول تحمل وعدهها و آسیبهای آنها نیست.
ذکر این نکته حائز اهمیت است که مسئله بیدستاوردی برجام از زمان حیات مرحوم هاشمی نیز آشکار شده بود و بیفرجامی برجام و حتی شکست رسمی آن چیزی نیست که به حیات یا ممات مرحوم هاشمی مرتبط باشد.
در اشاره به صحبتهای عطریانفر لازم به ذکر است که روزنامه شرق در شماره پنجشنبه گذشته خود نیز گزارشی را تحت عنوان «مرگ بزرگترین حامی برجام» منتشر کرد!
***
روحانی و لیدر اصلاحطلبان، اشبهالنّاس به مرحوم هاشمی!
«شخصيت آقاي هاشمي به خاطر پيشينه، نقش و جايگاه هايي كه داشت، منحصر به فرد بود. از اين جهت نمي توان شخصيت ايشان را با فرد ديگري قياس كرد. شخصيت هاي ديگري هستند كه مي توانند منحصربه فرد باشند ولي در زمينه و context خودشان. از نظر تفكر و روش هاشمي و از نظر تاكيد ايشان بر جمهوري و اسلامي بودن، آموزه هاي اصلاحي، خواسته هاي مردم، آموزه هاي امام و تاكيد بر اينكه مبادا رفتارهايي شكل گيرد كه بازتوليد استبداد باشد، طبيعي است كه شخصيت هايي در كشور شبيه به آقاي هاشمي وجود دارند. افرادي چون رييس دولت اصلاحات و آقاي روحاني و ديگر شخصيت هايي از اين دست وجود دارند.»[3]
*مبحث «تکرار هاشمی» متأسفانه در لحظاتی که هنوز بدن مرحوم هاشمی حتی دفن نشده بود، در میان اصلاحطلبان زمزمه شد.
قبل از مبلغ، حمیدرضا جلاییپور نیز طی یادداشتی که روز سهشنبه گذشته در روزنامه شرق منتشر شد، بیان کرد که آقایان روحانی و ناطق، پس از این نقش هاشمی را بر عهده خواهند گرفت!
او در این رابطه نوشت: به باور من سبک سیاسی او (ناطق) و حسن روحانی بیش از دیگران به سبک آیتالله هاشمیرفسنجانی شباهت دارد.[4]
***
1_ http://sharghdaily.ir/Modules/News/PrintVer.aspx?Src=Main&News_Id=40547
2_ http://sharghdaily.com/News/112168
3_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3497307
4_ http://sharghdaily.com/News/112170