به گزارش مشرق، میراث تلخی که از زمان کفاشیان به جا مانده این روزها خودش را بیشتر نشان میدهد. رئیس پیشین فدراسیون فوتبال و نایب رئیس فعلی این فدراسیون روز گذشته گفته بود: «برای سرمربی تیم ملی خط قرمز وجود دارد و تذکرات لازم داده میشود»، غافل از اینکه پردهدریهای کیروش مربوط به زمان خودش است و این میراث زشت از زمان او بهجا مانده است.
در این مطلب همانند موارد قبلی بحث درباره مسائل فنی سرمربی تیم ملی و اینکه او ابزار و امکانات لازم را میخواهد، نیست و فقط به رفتار و اخلاق این مربی پرداخته میشود، مربیای که بارها نشان داده فراتر از حیطه وظایف و اختیاراتش صحبت میکند، ابایی از اینکه مدیر بالادستیاش را بکوبد، ندارد و این اختیار را دارد که هر آنچه میخواهد؛ بگوید بدون اینکه کَک مسئولان فدراسیون فوتبال بگزد و بدون اینکه مثل همتایانش به کمیته انضباطی و اخلاق احضار شود. او آزاد است با رسانههای خارجی نظیر AP و ESPN صحبت کند و هر آنچه میخواهد درباره فوتبال ایران بگوید، همتایش را حسود و ناامید بخواند، فدراسیون فوتبال ایران را زیر سؤال ببرد، بیآنکه کَک کسی بگذرد؛ اما در ایران یک مربی (فرقی نمیکند داخلی باشد یا خارجی) به خاطر صحبت با رسانههای ایرانی احضار میشود و از سوی رئیس فدراسیون فوتبال مورد ملامت قرار میگیرد.
کیروش آزاد است از مقام بالای دستیاش انتقاد کند، رئیس پیشین سازمان لیگ که از قضا امروز رئیس فدراسیون فوتبال است را به خاطر نوع برنامهریزی مسابقات، «راننده تاکسی» بنامد و در فیسبوک بیانیه 9 مادهای بنویسد و بگوید اگر موفق نشدیم، فدراسیون فوتبال ایران مقصر است. او میتواند در رسانههای بینالمللی علیه فدراسیون فوتبال ایران موضع بگیرد، به هردلیلی وجهه یک مربی دیگر که در ایران کار میکند را خراب کند (که در این مورد ابهامات زیاد بوده و اینکه چرا کیروش باید چنین کاری کرده و وجهه برانکو را در سطح بینالمللی خراب کند، سؤالی مهم است) اما اگر یک مربی در ایران انتقاد کند، فدراسیون فوتبال میگوید باید به صورت مکتوب و از طریق باشگاه این کار صورت گیرد. چگونه است که سرمربی تیم ملی آزاد است و میتواند در رسانههای خارجی، فوتبال ایران را زیر سؤال ببرد و مافوقش را در رسانههای داخلی از دََم تیغ بگذارند، اما دیگران به محض انتقاد کردن، احضار میشوند؟ سرمربی تیم ملی چه مصونیتی دارد که میتواند هر آنچه میخواهد را بگوید؟ چرا رئیس فدراسیون فوتبال حرفهای اخیرش در قبال برانکو را یک بار به کیروش نگفته و اگر گفته چرا رسانهای نکرده و اگر گفته و رسانهای نکرده چرا کیروش همچنان به این رفتارش ادامه میدهد؟ چرا در حالی که روند مصاحبههای برانکو تغییر کرده و او در مصاحبههایش از تیم ملی حمایت کرده، کیروش همچنان او را مورد انتقاد قرار میدهد؟
چرا دیگران باید مکتوب نظراتشان را بدهند اما کیروش میتواند و این اجازه به او داده شده حرفهایی که در حوزه وظایفش نیست را بر زبان بیاورد؟ چرا مربیان وطنی و غیروطنی به جز کیروش به محض انتقاد مورد شماتت فدراسیون قرار میگیرند و باید در کمیته اخلاق یا انضباطی پاسخگو باشند اما کیروش با وجود اینکه فدراسیون را به باد انتقاد میگیرد از سوی مهدی تاج، «سرمربی محترم» تیم ملی خطاب میشود؟ این یک بام و دو هوا نشانه چیست؟ چرا فدراسیون تا این حد در مقابل کیروش ضعیف عمل میکند و با او برخوردی نمیشود.
در این مطلب همانند موارد قبلی بحث درباره مسائل فنی سرمربی تیم ملی و اینکه او ابزار و امکانات لازم را میخواهد، نیست و فقط به رفتار و اخلاق این مربی پرداخته میشود، مربیای که بارها نشان داده فراتر از حیطه وظایف و اختیاراتش صحبت میکند، ابایی از اینکه مدیر بالادستیاش را بکوبد، ندارد و این اختیار را دارد که هر آنچه میخواهد؛ بگوید بدون اینکه کَک مسئولان فدراسیون فوتبال بگزد و بدون اینکه مثل همتایانش به کمیته انضباطی و اخلاق احضار شود. او آزاد است با رسانههای خارجی نظیر AP و ESPN صحبت کند و هر آنچه میخواهد درباره فوتبال ایران بگوید، همتایش را حسود و ناامید بخواند، فدراسیون فوتبال ایران را زیر سؤال ببرد، بیآنکه کَک کسی بگذرد؛ اما در ایران یک مربی (فرقی نمیکند داخلی باشد یا خارجی) به خاطر صحبت با رسانههای ایرانی احضار میشود و از سوی رئیس فدراسیون فوتبال مورد ملامت قرار میگیرد.
کیروش آزاد است از مقام بالای دستیاش انتقاد کند، رئیس پیشین سازمان لیگ که از قضا امروز رئیس فدراسیون فوتبال است را به خاطر نوع برنامهریزی مسابقات، «راننده تاکسی» بنامد و در فیسبوک بیانیه 9 مادهای بنویسد و بگوید اگر موفق نشدیم، فدراسیون فوتبال ایران مقصر است. او میتواند در رسانههای بینالمللی علیه فدراسیون فوتبال ایران موضع بگیرد، به هردلیلی وجهه یک مربی دیگر که در ایران کار میکند را خراب کند (که در این مورد ابهامات زیاد بوده و اینکه چرا کیروش باید چنین کاری کرده و وجهه برانکو را در سطح بینالمللی خراب کند، سؤالی مهم است) اما اگر یک مربی در ایران انتقاد کند، فدراسیون فوتبال میگوید باید به صورت مکتوب و از طریق باشگاه این کار صورت گیرد. چگونه است که سرمربی تیم ملی آزاد است و میتواند در رسانههای خارجی، فوتبال ایران را زیر سؤال ببرد و مافوقش را در رسانههای داخلی از دََم تیغ بگذارند، اما دیگران به محض انتقاد کردن، احضار میشوند؟ سرمربی تیم ملی چه مصونیتی دارد که میتواند هر آنچه میخواهد را بگوید؟ چرا رئیس فدراسیون فوتبال حرفهای اخیرش در قبال برانکو را یک بار به کیروش نگفته و اگر گفته چرا رسانهای نکرده و اگر گفته و رسانهای نکرده چرا کیروش همچنان به این رفتارش ادامه میدهد؟ چرا در حالی که روند مصاحبههای برانکو تغییر کرده و او در مصاحبههایش از تیم ملی حمایت کرده، کیروش همچنان او را مورد انتقاد قرار میدهد؟
چرا دیگران باید مکتوب نظراتشان را بدهند اما کیروش میتواند و این اجازه به او داده شده حرفهایی که در حوزه وظایفش نیست را بر زبان بیاورد؟ چرا مربیان وطنی و غیروطنی به جز کیروش به محض انتقاد مورد شماتت فدراسیون قرار میگیرند و باید در کمیته اخلاق یا انضباطی پاسخگو باشند اما کیروش با وجود اینکه فدراسیون را به باد انتقاد میگیرد از سوی مهدی تاج، «سرمربی محترم» تیم ملی خطاب میشود؟ این یک بام و دو هوا نشانه چیست؟ چرا فدراسیون تا این حد در مقابل کیروش ضعیف عمل میکند و با او برخوردی نمیشود.