به گزارش مشرق، روزنامه «جوان» در یادداشتی از «زهرا چیذری»نوشت:
«آتشنشانهایی که طعمه حریق و آوار شدند» این تلخترین بخش خبری بود که پنجشنبه با حادثه آتشسوزی و فرو ریختن ساختمان پلاسکوی تهران رسانهای شد. در کنار این خبر تلخ و تکاندهنده، اما تصاویر تکاندهنده دیگری هم در شبکههای اجتماعی و حتی در رسانه ملی به نمایش درآمد؛ تصاویر ازدحام جمعیتی که ماشینهای امدادی را در هجوم خود اسیر کرده بودند و در بین این ازدحام، عکسهای سلفی برخی افرادی که با برج در حال سوختن یا فروریختن عکس یادگاری گرفته بودند، نشان میداد تعداد قابلتوجهی از این افراد برای تماشا و گرفتن عکس و فیلم به محل آمده بودند. نقطه مقابل این چالش، اما صفهای طولانی شهروندان در مقابل پایگاههای انتقال خون بود؛ افرادی که وقتی حس کردند ممکن است آتشنشانها و دیگر افراد آسیبدیده در این حادثه نیازمند خون آنها باشند، خالصانه به میدان آمده بودند.
روز پنج شنبه ترجیعبند پیامهایی که درباره وضعیت حادثه آتش گرفتن و سقوط ساختمان پلاسکو مخابره میشد، درخواست از مردم برای مراجعه نکردن به محل حادثه جهت تسهیل امدادرسانی به حادثهدیدگان بود. اگرچه چهارراه استانبول آن هم در روز پنجشنبه یکی از شلوغترین مناطق تهران به حساب میآید، اما از انتشار عکسهای سلفی عدهای از افراد با برج در حال سوختن و فرو ریختن و همچنین انتشار تصاویری که نشان از محبوس شدن خودروهای امدادی در میان سیل جمعیت داشت، میشد نتیجه گرفت تعداد زیادی از افرادی که در آن ساعات در محل حادثه حضور داشتند، آمده بودند ببینند چه خبر است و عکس و فیلمی هم برای اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی یا ارسال به صدا و سیما و حتی شبکههای بیگانهای مانند بیبیسی تهیه کنند؛ رفتارهایی که گویای چالشهای جدی اجتماعی و فرهنگی در کشور ماست.
دو روی یک سکه
این نخستین بار نیست که سلفیبگیرها و سلفیگرفتن منجر به بحران میشود. چند ماه پیش بود که دو دختر دانشجو در کانال آبی در لرستان غرق شدند؛حادثهای که فیلم آن با جزئیات در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی پخش شد و اتفاقاً همین فیلم نشان میدهد اگر افراد حاضر در آن مکان به جای دست به دوربین شدن برای نجات این دو دختر اقدام میکردند، شاید آنها زنده میماندند. ماجرا اما به همینجا ختم نشد و این روند یک بار دیگر بازتاب خود را در امدادرسانی به حادثه ساختمان پلاسکو نشان داد.
روی دیگر این ماجرا اما صفهای طولانی مردم برای اهدای خون بود؛ این روی سکه حادثه پنج شنبه نشان میداد میتوان همچنان به احساسات پاک و نوعدوستی مردم کشورمان امیدوار باشیم. این صفهای طولانی یکی از نشانههایی است که از احساساتی و هیجانی بودن مردم کشورمان حکایت دارد. بدیهی است نهادهای فرهنگی، رسانهها و فرهنگسازان جامعه و سایر گروههای مرجع، همچنین کسانی مانند هنرمندان و ورزشکاران که بخشی از مردم از آنها الگو میگیرند میتوانند به این هیجانات و احساسات جهت بدهند و آن را در مسیر درستی هدایت کنند، اما غفلت از این موضوع میتواند هیجانات مردم را در محوری دیگر جهتدهی کند؛ سمت و سویی که زیبنده جامعه ما نیست.
رسانهها مشوق سلفیبگیرها
با پیگیری اخبار مرتبط با حادثه ساختمان پلاسکو از صدا و سیما با تصاویر و فیلمهایی مواجه هستیم که از سوی شهروندان ارسال شده بود. در این بین برخی از شبکههای خبری از جمله بیبیسی فارسی هم مردم را به تهیه تصویر و ارسال آن تشویق میکنند و از آنها میخواهند «شهروند خبرنگارما باشید» موضوعی که بیتردید یکی از ریشههای بروز این پدیده است. محمد پیروی خامنه، روانشناس و مدرس دانشگاه در گفتوگو با «جوان» درباره چنین رفتارهایی تب مورد توجه و تحسین قرار گرفتن را عامل اصلی میداند و اینگونه توضیح میدهد اینگونه مسائل کاملاً در ارتباط با فرهنگ و تربیت افراد است. در این میان افرادی که در زمینههایی با کمبود مواجه بودند و اعتماد به نفس پایینی دارند، تلاش میکنند تا خودشان را با تهیه یک عکس یا فیلم مطرح کنند و از این مسیر توجه دیگران را به خود جلب و برای خودشان «لایک» جمع کنند.