***
«توزیع تن ماهی»؛ روش جدید برای پیروزی روحانی!
به گزارش فارس، در راستای این طرح قرار است تا رسیدن به ایام انتخابات ریاست جمهوری از سوی برخی نهادهای دولتی نظیر هلال احمر، میان قشرهای حاشیه نشین و ضعیف استانهای مختلف کشور، سبدهای کالا و بستههای غذایی نظیر «کنسرو ماهی» توزیع شود.
در فاز اول این طرح که از چندی پیش به صورت نمونه و محدود اجرایی شده، حدود 20 میلیون کنسرو ماهی و مرغ در استانهای خوزستان و چهارمحال بختیاری میان قشرهای حاشیه نشین توزیع شده که این اقدام اعتراض «فریدون حسنوند» نماینده مردم اندیمشک را نیز در پی داشته است.
نکته قابل تامل اینکه بر اساس گفتههای یکی از نمایندگان استان خوزستان، 20 میلیون کنسرو مذکور برای توزیع در مراسم اربعین در اختیار هلال احمر قرار گرفته بوده اما ضمن عدم توزیع در ایام اربعین، در جهت بهره برداریهای انتخاباتی مورد استفاده قرار گرفته است.[1]
در همین راستا، سیدرازی نوری نماینده مردم شوش در مجلس شورای اسلامی نیز اخیراً در مصاحبهای گفته است: مدتی است که توزیع کنسرو در میان مردم حوزه انتخابیه اینجانب انجام شده است که متولی برای این توزیع سازمان هلال احمر است. وقتی من هدف این کار را از مسئولان جویا شدم، آنها توانمندسازی اقشار محروم را دلیل این کار عنوان کردند![2]
*متأسفانه پیش از این و در ماجرای «توزیع سبد غذایی» نیز شاهد سوء مدیریت و نگاه سخیف یک جریان سیاسی خاص به مردم بودیم.
همین جریان که سوابقی از جمله بیان اینکه «مردم برای توزیع مرگ موش و جارو هم صف میکشند»! را نیز در پرونده خود دارد، اخیراً به فرمول توزیع «تن ماهی» در آستانه انتخابات دست پیدا کرده است که حاکی از نگاه دون شأن و سخیف آنها به مفهوم «مردم»، «انتخابات» و «مردمسالاری دینی» دارد.
این مقوله همچنین اگرچه در ماجرای توزیع سبدهای غذایی نیز به دولت هشدار داده شد اما گویا قصد و عزمی برای اصلاح این نحوه نگاه وجود ندارد!
جالب آنکه مشاهده میشود «کمیته ایکس» بعنوان ستاد راهبردی تبلیغاتی و انتخاباتی اصلاحطلبان و اعتدالیون نیز که طراح همین رفتارهاست؛ برای قشرهای مرفه جامعه نیز نمایشهایی مثل «ایرباس» و «کنسرت» را ایفا میکند و به همین واسطه نیز در انتظار رأی بهسر میبرد...
اینکه این رفتارها واقعا بتواند به پیروزی آقای روحانی در انتخابات دولت دوازدهم منجر شود، امریست که برای رؤیت آن بایستی منتظر تصمیم مردم و قضاوت آنها درباره رفتارهایی مثل «توزیع تن ماهی» و «دغدغهمندی دولت برای کنسرت» بود.
چند تن از نمایندگان مجلس نیز پس از افشای طرح توزیع تن ماهی از سوی دولت در میان مردم، اعتراضات گستردهای را به این رفتار سخیف آغاز کردهاند.
لازم به اشاره است که در ایام دولت قبل، مسئلهای به نام «توزیع سیبزمینی» مورد انتقاد شدید و گسترده جریانات مخالف و منتقد دولت دهم قرار گرفت اما موضع فعلی این جریانات که عمدتاً در اردوگاه اصلاحطلبان ریشه دارند، هنوز نسبت به «توزیع تن ماهی انتخاباتی» در میان مردم محروم مشخص نیست.
رئیسجمهور روحانی اخیراً در مصاحبه مطبوعاتی خود اینطور گفته بود که آنها که دستاوردهای اقتصادی دولت را نمیبینند باید از «عینک» استفاده کنند.
***
چالش جدید برای «کاندیدای پوششی اصلاحطلبان»
به گزارش اعتماد، وی میافزاید: اگر قرار باشد اصلاحطلبان، به جهت رعايت احتياط و تدابير سياسي، كانديداي پشتيبان داشته باشند، اين كانديدا با مشورت و نظر آقاي روحاني خواهد بود.[3]
*مسئله نامزد پوششی تبدیل به یک چالش و مناقشه عمده در اردوگاه اصلاحطلبان شده است.
چهرههایی همچون مرتضی الویری و محمدرضا تاجیک صراحتاً عنوان کردهاند که اصلاحطلبان بایستی در انتخابات ریاست جمهوری 96، یک کاندیدای پوششی را نیز در کنار روحانی داشته باشند تا اگر به هر دلیلی نخواستند از روحانی حمایت کنند و یا روحانی نتوانست در انتخابات شرکت کند؛ این کاندیدای پوششی بتواند نقش نامزد اصلاحطلبان را ایفا کند.
در مقابل این نظر اما کسانی همچون عبدا... ناصری، فیضا... عربسرخی و عباس عبدی قد برافراشتهاند و صراحتاً با مسئله نامزد پوششی به مخالفت برخاستهاند.[4]
پیشنهاد الیاس حضرتی که در بالا به آن اشاره شد، گویا راهکاری جدید در این زمینه است که البته پذیرش آن به معنی سرسپردگی گفتمان اصلاحات در مقابل ستاد اعتدال است.
جریان خاص همچنین درباره کاندیداتوری روحانی نیز اظهارات متناقضی دارد. آنها از یک سو توسط کسانی همچون محسن میردامادی بیان میکنند که روحانی کاندیدای مطلوب اصلاحطلبان است اما از طرف دیگر توسط کسانی همچون عربسرخی و الویری تأکید میکنند که روحانی کاندیدای رسمی ما نیست و صرفاً مورد حمایت است!
در اینجا اما لازم به توضیح است که با وجود این چالشها اما به نظر میرسد جریان خاص هیچ قصدی برای حضور جدی و مسئولیتآور در انتخابات ریاستجمهوری ندارد و به جای آن، تمرکز اصلی خود را بر انتخابات شورای شهر گذاشته است.
معاریف اصلاحطلب صراحتاً ابراز کردهاند که از سوی آنها برای روحانی ستاد انتخاباتی تشکیل نمیشود.
***
کوچ تحلیلگران اصلاحطلب از اردوگاه اقتصاد به اردوگاه آتشنشانی
قالیبافسوزی اصلاحطلبان به مناسبت آتش گرفتن پلاسکو
«رحمتا... حافظی» عضو اصولگرای شورای شهر تهران و مرد شماره یک انتقادهای جنجالی از شهردار تهران در بخشی از گفتوگوی خود با شماره شنبه روزنامه شرق در همین باره گفته است:
«قاعدتا شهرداری تهران که از عمق فاجعه نبود ایمنی در پلاسکو بیش از هر نهاد دیگری آشنایی داشته است (نباید) به چند تذکر کتبی بسنده نمیکرد؛ اگر در شهر یک ساختمان با کاربری تجاری یا مسکونی شرایط ناایمن یا تغییر کاربری را داشته باشد، مأموران شهرداری بدون فوت وقت اقدام ضربتی و قلعوقمعی دارند و برخورد جدی میکنند و حداقل یک نیوجرسی (بلوک سیمانی بزرگ) در مقابل ورودیها میگذارند، اما درباره این ساختمان در طول دورهای متوالی اقدامی جدی صورت نگرفته و به نظر میرسد در جاهایی که منافع حکم نمیکند از این قوه قهريه استفاده نکردهاند.»
وی همچنین افزوده است:
هنوز برای برآورد دلایل حادثه زود است اما در برخی از موارد نظیر احتمال ریزش ساختمان و محلهای قابل اشتعال مجدد برآوردها دقیق نبوده است. اسکلت ساختمان پس از چند ساعت سوختن قطعا دچار تغییر شده است.[5]
شرق همچنین با نقل مطلب فردی به نام کامبیز نوروزی که گفته شده حقوقدان است، نوشت: با وقوع فاجعه پلاسکو، عوامل شهرداری تهران و رئیس شورای شهر تهران، برای اثبات عدم مسئولیت و تقصیر شهردار و شهرداری تهران مرتبا تبلیغ میکنند که شهرداری در چند سال اخیر، مثلا ١٤ بار به این ساختمان اخطار ایمنی داده است. فرضاً که این ادعا درست باشد، اما مشکلی را از شهرداری تهران حل نمیکند. اخطاری که به حرکت عملی منتهی نشود، هیچ ارزشی ندارد و نمیتواند رافع مسئولیت شهرداری باشد، بلکه ناخواسته به معنای اقرار به مسئولیت شهرداری تهران در این فاجعه است.[6]
روزنامه اصلاحطلب آرمان امروز نیز در دو یادداشت با تیترهای «وظایف شهرداری در قبال پلاسکو» و «تهران پلاسکو نیست» محتوای شرق را تکرار کرده و از این گفته است که شهرداری تهران میبایست جلوی فعالیت ساختمان پلاسکو را میگرفت!
در یکی از این یادداشتها آمده است:آنچه در تهران فرو ريخت، ساختمان پلاسكو نبود، بلكه فرو ريختن مديريت مكانيكى كلانشهر تهران بود که نشانى از سوء مديريت و سوء تدبير اداره شهرى است كه سال هاست به دست سياسيون جزم انديشى اداره مى شود كه بهجاى انجام ماموريتهای شهرى و شهرسازى و فراهم كردن فضا و امكانات زيستي سالم براى شهروندان، به دنبال كفش و كلاه سياسى براى خود و گروههاى وابسته بهخود هستند! فرو ريختن بناى بلند پلاسكو، ظاهر كردن نماد عريض و طويل مديريت غلطى است كه متاسفانه، اداره كردن شهر را در كسب درآمد شهرى يافتهاند.[7]
روزنامه دنیای اقتصاد هم که گرایشهای اصلاحطلبی دارد در گزارش اصلی خود با عنوان «عبرت پلاسکو» خط فوقالذکر را ادامه داده و تأکید میکند که شهرداری تهران تکلیف قانونی خود را انجام نداده است.[8]
«مصطفی میرسلیم» کاندیدای انتخاباتی حزب مؤتلفه هم روز جمعه گذشته و همزمان با آواربرداری از ساختمان پلاسکو طی اظهاراتی که سایت جماران آنها را منتشر کرد گفته است: سراسیمگى و انفعال مسئولین در قبال این گونه حوادث نمى تواند پاسخگویى مردم را همراه داشته باشد!
روزنامه اصلاحطلب بهار نیز در شماره شنبه خود، طی یک یادداشت به قلم فردی به نام «محمد توکلی» با عنوان «پلاسکو، قالیباف، استعفا و چند داستان دیگر» به طرح دوباره مسئله املاک نجومی پرداخته و خواستار برکناری و حتی «محاکمه محمدباقر قالیباف» شهردار تهران شده است!
*جریان سیاسی خاص از یکسال قبل و با توجه به آنالیزی که از فضای انتخابات ریاستجمهوری سال 96 داشت، تصمیم قطعی خود را برای تخریب محمدباقر قالیباف، شهردار تهران گرفت.
آنها به درست یا غلط تصور میکنند که اصلیترین رقیب روحانی در انتخابات آینده، محمدباقر قالیباف است.
به نظر میرسد پس از جنجال «املاک نجومی»، مسیر اشاره شده با محتوای پروپاگاندا و تأکید بر اهمال شهرداری تهران در قبال حادثه ساختمان پلاسکو نیز ادامه یابد تا به هر حیله ممکن، شهردار تهران در این حادثه توسط اصلاحطلبان و برخی اصولگرایان خاص! مسئول جلوه داده شود.
صحبتهای رسانههای اصلاحطلب و برخی چهرههای خاص مبنی بر اینکه چرا شهرداری تهران ساختمان ناایمن پلاسکو را پلمب نکرده! اگرچه بایستی مورد بررسیهای قضایی و حتی امنیتی قرار گیرد و در صورت رؤیت هرگونه تخلف با مسببان آن برخورد جدی شود اما پیرامون آن چند نکته مهم نیز وجود دارد...
ساختمان پلاسکو یک مجموعه دستفروشی نبوده است که بتوان با اقدامات قهری و یا پلمب کردن در قبال آن برخورد کرد.
این نکته را هم باید در نظر داشت که شهرداری تهران در صورت تصمیم برای این کار باید به لشکری بزرگ مجهز شود و بخش وسیعی از واحدهای تولید و عرضه و کسب و کار تهران را تعطیل کند چه اینکه همه میدانیم مسئله فقط ساختمان پلاسکو نبوده و تعداد زیادی از ساختمانهای پایتخت ناایمن هستند.
همچنین در صورت پذیرش استدلال کسانی همچون آقای حافظی و دیگران مبنی بر ضرورت اقدامات ضربتی از سوی شهرداری برای تعطیلی پلاسکو؛ این پرسش نیز مطرح میشود که پس تکلیف مردم و صاحبان مغازهها و ساختمانها در قبال ایمنی چیست؟! و آیا صفر تا صد مسئله ایمنی در تهران 10 میلیون نفری بایستی توسط شخص شهردار تهران به اجرا دربیاید؟!
گفتنیست، «عبدالحسین مختاباد» عضو شورای شهر تهران نیز در همین رابطه به روزنامه اصلاحطلب بهار گفته است: بارها به هیئت امنای این ساختمان نامه نوشته شده بود اما توجهی صورت نگرفت. اگر شهرداری این پاساژ را میبست همهی کسبه از آن شکایت میکردند که مانع کسب و کارشان شده است اما حالا که به این فاجعه انجامیده باز هم همه شهرداری را مقصر میدانند که چرا اقدامات جدیتری انجام نداده است.
در همین زمینه، محمد بیات، معاون سابق عملیات سازمان آتشنشانی نیز در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه شرق گفته است: بحث ساختمانهای قدیمی بارها و بارها از طرف آتشنشانی گوشزد شده بود. به خاطر دارم از سال ۷۵ تا ۷۷ (دوران شهرداری کرباسچی)که من معاون پیشگیری بودم، تصمیم برآن بود کارهای شدنی را در حد انجام با همکاری کسبه پیش ببریم و انجام دهیم و آنها همکاری هم میکردند. روز بعد از شروع، بنا به دلايلي اقداماتی که قرار بود در جهت پیشگیری انجام شود، متوقف شد.[9]
***
1_http://fna.ir/WHCT30
2_http://fna.ir/8KYRXD
3_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3501578
4_http://fna.ir/5YGC3S
5_http://sharghdaily.ir/News/113013
6_http://sharghdaily.ir/News/113016
7_http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/175951
8_http://donya-e-eqtesad.com/news/1087846
9_ http://sharghdaily.ir/News/112990