منطق آتش‌نشان قهرمانی که برای حراست از «مال مردم» خود را به خطر انداخت باید تبدیل به یک فرهنگ و جنبش فراگیر عمومی شود.

به گزارش مشرق، روزنامه صبح در تحلیلی نوشت: در میان حجم انبوه تصاویر و روایات مربوط به حادثه ساختمان پلاسکو، تصویری منتشر و در گروه‌ها و شبکه‌های اجتماعی مجازی دست به دست شد که ما را با یکی از قهرمانان گمنامی که اطرافمان هستند، آشنا کرد. از این قهرمان گمنام فعلاً فقط یک اسم می‌دانیم: علی. در ویدئوی منتشر شده دوست و همکار آتش‌نشان علی تعریف می‌کند که با بالا گرفتن آتش به او گفته که کار از کار گذشته و همچنان که نیمی از ساختمان سوخته باقی آن هم خواهد سوخت، پس خود را به خطر نیانداز. پاسخ کوتاه علی همان چیزی است که او را در قامت یک قهرمان ظاهر می‌کند: «مال مردمه! مال مردمه!»
 
نیازی نیست که از تکانه شدیدی که این حساسیت خونین و آتشین درباره حفظ «مال مردم» در درون همه ما پدید می‌آورد زیاده‌گویی کنیم. به احتمال فراوان ذهنیت سیاست زده ما از این تکانه سریعاً به نقاطی حساس منتقل می‌شود؛ به مسئولی که از اموال مردم برای خود حقوق نجومی و حق اوقات فراغت فرزندان تعیین می‌کند، به صاحب منصبی که به جهت مقاصد سیاسی و اقتصادی شخصی زمینه تسلط بیگانگان بر مهم‌ترین دارایی‌های عمومی و ملی را فراهم می‌کند و یا به مدیری که دارایی‌های متعلق به عموم مردم را به بهایی کمتر از بهای واقعی به تملک خویش در می‌آورد. این تداعی‌ها نادرست و بی‌وجه هم نیست ولی برای تغییر اوضاع ما به چیزی بیش از این نیازمندیم.
 
دلاوری مسئولانه «علی» و هم قطارانش می‌تواند بستر خیزش جنبشی فراگیر باشد که ما را در مواجهه با اساسی‌ترین و واقعی‌ترین مسائل امروزمان توانمند و خونی تازه در رگ‌های انقلاب جاری کند. ترکیب آزار دهنده فساد و ناکارآمدی که کام همه ما را با هر سلیقه و ایده‌ای در طول سال‌های اخیر تلخ کرده، جز با «جنبش فراگیر حفظ مال مردم» چاره‌پذیر نیست.
 
اقتضای فراگیری این جنبش آن است که فراتر از نمادها و نمودهای کلان و سطح عالی سیاست و مدیریت، همه ما، پیش از هر کس دیگری خودمان را مخاطب آن بیابیم و در لحظات و آنات زندگی روزمره اجتماعی خود علی و علی‌ها و حساسیت و دغدغه اصیل و واقعی آنان درباره مال مردم را به یاد آوریم. وقتی از همه صحبت می‌کنیم، واقعاً یعنی همه از کارمندی که بخشی از زمان کاری خود را به خواندن آخرین لطیفه‌های فضای مجازی اختصاص می‌دهد و کار ارباب‌رجوع را به تأخیر می‌اندازد، تولید کننده‌ای که برای کاهش هزینه‌ها و افزایش سود از محصولش کم می‌گذارد، کارگر جوشکاری که نقطه اتصال را درست جوش نمی‌دهد، ارزیاب گمرکی که با بی‌مسئولیتی و یا طمع رشوه در ترخیص اجناس تعلل می‌کند، مأمور سد معبری که به بهانه انجام وظیفه بساط مختصر دستفروش را غارت می‌کند، تا پژوهشگری که پروژه تحقیقاتی سفارش داده شده توسط فلان اداره یا نهاد را سر هم‌بندی می‌کند، استاد دانشگاهی که ساعات کاری موظفی خود را که از بیت‌المال در ازایش حقوق می‌گیرد به کارهایی دیگر اختصاص می‌دهد، دانشجویی که با تقلب و جعل علمی به ظاهر موقعیت و مرتبه خود را ارتقا می‌دهد و همه و همه در برابر همان عبارت کوتاهی قرار داریم که قهرمان گمنام این روزهای‌مان گفت: «مال مردمه! مال مردمه!»