به گزارش مشرق، رنگ و بوی سیاسی برحادثه پلاسکو آوار شده است. بسیار زودتر از آنکه انتظار می رفت، اتاق های فکر اصلاح طلب و حامی دولت دستور حمله و آتش را صادر کرده اند و آتش توپخانه ای رسانه های این دار و دسته تنها یک هدف را مدنظر قرار داده اند و آن نیز کسی نیست به جزء محمدباقر قالیباف، شهردار تهران.
بازی رسانه ای این طیف از آن جهت جالب و قابل تامل است که چشمان خود را بر واقعیت ها بسته اند و در گزارش ها و مصاحبه های کاملا انحرافی و بی محتوا حتی دست به تمسخر و کنایه های مضحک می زنند. جناب سرهنگ، سردار خلبان قالیباف از زبان آنها نمی افتد، تو گویی در این کشور خدمت کردن در موقعیت های مختلف و آنهم با کارنامه ای قابل قبول جرم است! انگار از یاد برده اند رئیس دولت و بسیاری از یارانی که وی را همراهی می کنند از امنیتی ها و اطلاعاتی های سابق بوده اند و هستند!
حال با عبور از این واقعیت ها باید حقایقی را عنوان کرد که با وجود حاشیه سازی وکیل الدوله ها برای ملت از زبان رئیس مجلس و وزیر کشور دولت تدبیر و امید بیان شد اما برای کسانی که خود را به خواب زده اند این اظهارات و جواب ها فایده ای ندارد و این جماعت خواب زده را به نظر شفای عاجل باید طلبید.
پلاسکو در بهارستان
صحن مجلس ماجرای دیگری را رقم زد برای آنان که انتظار پایان کار شهردار تهران را می کشیدند. به هر در و دیواری زدند تا وی را مجاب کنند تا برای آنچه مسئولیتش را نداشته،عذرخواهی کند! عذرخواهی که در حادثه پلاسکو از سوی افکار عمومی به طور جد انتظار می رود اما از مجرمان واقعی آن که در حاشیه امن و استراتژیک حمایت های خاص پنهان شده اند و حتی جلوتر حرکت کرده و باتشکیل اتاق های فکر "آشنا"، تمام تلاش شان را به کار گرفته اند تا شهردار تهران را با این حادثه، برای همیشه بازنشسته و به گوشه نشینی درخانه اش روانه کنند.
بازی رسانه ای این طیف از آن جهت جالب و قابل تامل است که چشمان خود را بر واقعیت ها بسته اند و در گزارش ها و مصاحبه های کاملا انحرافی و بی محتوا حتی دست به تمسخر و کنایه های مضحک می زنند. جناب سرهنگ، سردار خلبان قالیباف از زبان آنها نمی افتد، تو گویی در این کشور خدمت کردن در موقعیت های مختلف و آنهم با کارنامه ای قابل قبول جرم است! انگار از یاد برده اند رئیس دولت و بسیاری از یارانی که وی را همراهی می کنند از امنیتی ها و اطلاعاتی های سابق بوده اند و هستند!
حال با عبور از این واقعیت ها باید حقایقی را عنوان کرد که با وجود حاشیه سازی وکیل الدوله ها برای ملت از زبان رئیس مجلس و وزیر کشور دولت تدبیر و امید بیان شد اما برای کسانی که خود را به خواب زده اند این اظهارات و جواب ها فایده ای ندارد و این جماعت خواب زده را به نظر شفای عاجل باید طلبید.
پلاسکو در بهارستان
صحن مجلس ماجرای دیگری را رقم زد برای آنان که انتظار پایان کار شهردار تهران را می کشیدند. به هر در و دیواری زدند تا وی را مجاب کنند تا برای آنچه مسئولیتش را نداشته،عذرخواهی کند! عذرخواهی که در حادثه پلاسکو از سوی افکار عمومی به طور جد انتظار می رود اما از مجرمان واقعی آن که در حاشیه امن و استراتژیک حمایت های خاص پنهان شده اند و حتی جلوتر حرکت کرده و باتشکیل اتاق های فکر "آشنا"، تمام تلاش شان را به کار گرفته اند تا شهردار تهران را با این حادثه، برای همیشه بازنشسته و به گوشه نشینی درخانه اش روانه کنند.
اما با وجود تمامی جوسازی ها بخشی از سخنان ایراد شده در مجلس قابل تامل است. رحمانی فضلی در نطق خود به بیان وظایف دستگاه های مختلف برای برخورد با نا ایمن بودن ساختمان پلاسکو پرداخت. این دستگاه ها شامل چندین وزارت خانه و سازمان می شوند که از وزارت کار و بهداشت و راه وشهرسازی را شامل می شود تا شهرداری و بنیاد مستضعفان و اصناف. وی در عین حال گفته بود که شهرداری تهران 7 بار به هیات امنای پلاسکو اخطار داده بود و در عین حال می بایست عدم اقدام دستگاه های مرتبط بررسی شود.
شاید حلقه گم شده مقصران اصلی پلاسکو در سخنان شهردار نهفته باشد: بر اساس مصوبه دولت در سال 93 و مواد قانونی 105 آن، نظام صنفی و وزارت کار برای ایمنی سازی مسئولیت دارند. براساس مصوبه مجلس بازرس وزارت کار ضابط دادگستری است. کارشناس بازرسی مجموعه آتش نشانی ما براساس مصوبه هیات دولت در سال 93 همکار بازرس مجموعه وزارت کار است و وزارت کار می تواند به عنوان ضابط حکم توقیف را بگیرد و دادسرا مکلف است حکم را به ضابط بدهد.
همین بخش از صحبت های قالیباف بود که مورد تاکید دوباره رئیس مجلس نیز قرار گرفت و وی خواهان آن شد تا در گزارش نهایی حادثه پلاسکو نقش وزارتخانه های دولتی نیز مدنظرقرارگیرد: یک فصل از این گزارش باید در این باره باشد که چرا این حادثه رخ داد؟ چه سهلانگاریهایی شده بود؟ طبق گزارش ارائه شده در جلسه امروز برخی وزارتخانهها مسئول بیان مشکلات بودند و حتی ضابط قضایی نیز بودند اما این کار را انجام ندادند. چرا این کار را انجام ندادند؟ که این موضوع خیلی مهمی است. چون وقتی قانونی نوشته میشود و بر اساس آن افرادی ضابط قضایی میشوند باید قوانین را اجرایی کنند نه اینکه آن را انجام ندهند.
مروری بر این گزاره ها بهتر از هرگونه حاشیه های مرسوم دنیای رسانه های زنجیره ای، واقعیت را مشخص می کند تا آن سازمان ها و وزارتخانه هایی که به پشتوانه حمایت های رسانه ای سکوت اختیار کرده اند، پا به میدان گذاشته و مسئولیت خود را قبول کنند.
تیترهای انحرافی برای فرار از پاسخگویی
تیترهای روزنامه های اصلاح طلب و حامی دولت برای مقصر جلوه دادن قالیباف در حادثه پلاسکو بسیار قابل تامل هستند. روزنامه آفتاب یزد «قیاس گازانبری» را به کار برده و روزنامه های قانون، اعتماد و آرمان با تیترهای « آقای طلبکار» و «گزارش بدون عذرخواهی» و «دریغ از یک کلمه عذرخواهی» بر روی دکه ها روزنامه فروشی قرار گرفته اند. همین خط سیر در روزنامه های دیگر نیز به انحای مختلف به کار گرفته شده است.
کاملا مشخص است که دستور کار برای این رسانه ها از یک مرکز صادر شده است. نگاهی به محتوای این گزارش ها نشان از آن دارد که حتی آنها به طور عمد گزارش کاملی از وقایع روز گذشته مجلس ارائه نداده اند و با گزینشی عمل کردن سعی بر غالب کردن روایت های غیرواقعی بر افکار عمومی و مخاطبان خود را دارند.
تلاش این رسانه ها برای گرفتن یک عذرخواهی زورکی از قالیباف بسیار تامل برانگیز است. چرا این روزنامه ها سعی نمی کنند حتی برای خالی نبودن عریضه و اقناع مخاطبان، یک درصدی از خطاها را به سازمان هایی غیر از شهرداری منتسب سازند؟ در بسیاری از گزارش ها و قوانین مطرح شده سهم وزارت خانه هایی مانند وزارت کار و بهداشت ... به صورت کامل تصریح شده است.
به هر حال در آینده و با بررسی های دقیق تر و کارشناسی تر افکار عمومی با واقعیات صحنه بهتر آشنا خواهند شد و کف های روی آب در حادثه پلاسکو کنار خواهند رفت. ولی می توان اهداف پشت پرده سیاه نمایی از پلاسکو در رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت را به خوبی دریافت. پلاسکو نیز مانند بسیاری از وقایعی که در شهر تهران اتفاق می افتد و افتاده است، در جهت بهره برداری سیاسی و برای تخریب مدیریت شهری تهران در آستانه انتخابات بهار سال آینده بهترین فرصت را به مدعیان دموکراسی و حقوق شهروندی هدیه داده و این بازی های نخ نما تا آن زمان ادامه خواهد داشت.
شور و شعف از یک غم ملی
در زمانیکه حادثه پلاسکو روی داد و ساختمان 53 ساله تهران به تلی از آوار و نخاله تبدیل شد و تنی چند از فرزندان این خاک و بوم را به کام خود فرو برد، شوک و غم بزرگی بر ملت ایران مستولی شد. اما در این میان عده ای پلاسکو را به عنوان فرصت بی نظیر برای ابراز عقده ها و تسویه حساب های سیاسی در نظر گرفته اند. «قالیباف بعد از حادثه پلاسکو نباید کمر راست کند.» این فرمان و فرمول "آشنا" و واضح برای رسانه های حامی دولت بوده که تیترهای امروز روزنامه های اصلاح طلب موید آن است.
براساس این فرمول بود که در روز تشییع پیکر شهدای آتش نشان برنامه ریزی های گسترده ای از سوی جریان های رقیب برای حاشیه سازی در آن صورت گرفته بود. اما این فرمول در سیل اشک مردم تهران که برای بدرقه میلیونی شهدا آمده بودند، غرق شد. ولی همچون همیشه که رسانه های زنجیره ای برخلاف جریان افکار عمومی و منافع ملی حرکت می کنند، سعی در مصادره این بدرقه حماسی و باشکوه به عنوان میتینگ سیاسی داشتند. همانگونه که روزنامه آرمان در شماره روز بعد خود، تیتر زد که مردم استعفای قالیباف را فریاد زدند!
چنین سبک های سبک و سخیف در مطبوعاتی که ادعای حرفه ای بودن دارند، سوال برانگیز است که چرا و به چه قیمتی حاضرند دست به تهیه و چاپ چنین گزارش های غیرحرفه ای بزنند. چرا به هر نحوی شده سعی دارند افکار عمومی را از واقعیات موجود منحرف سازند و اساسا هدف اصلی این رسانه ها از تخریب مستمر شهردار تهران چیست؟ اولین پاسخ به این ابهامات، نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا است. کارنامه ضعیف دولت تدبیر و امید و ولع تسخیر بهشت توسط اصلاح طلبان آنها را به تکاپو انداخته تا به جای گزارش دهی از عملکرد دولت و اصلاح طلبانی که با «تکرار می کنم»، به مجلس فرستادند، رقبای احتمالی را تخریب کنند و از کنار هیچ سوژه تخریبی در زمین بازی رقبا به راحتی عبور نکنند.
هرچندبررسی محتوایی و تحلیل رسانه های اصلاح طلب در ماههای اخیر نیازمند گزارش دیگری است، اما با برداشت جریان حامی دولت و اصلاح طلب از احتمال کاندیداتوری قالیباف در سال آینده و نیز کمرنگ شدن حضور برخی از گزینه ها مانند احمدی نژاد، تمرکز اصلی رسانه های اصلاح طلب، بر تخریب قالیباف قرار گرفته و شیب تند تخریب رسانه ای در چندماه اخیر، این موضوع را اثبات می کند. کوچکترین حرکت، اظهارنظر از سوی شهردار تهران و مسائل شهری به سرعت تبدیل به حاشیه و به تیتر اول رسانه های اصلاح طلب بدل می شود. این جریان تخریب تا پیش از این، و پیش از سال 95، کمتر روی می داد. در نتیجه انتظار فشار و تخریب بیشتر در ماههای آینده و پیش از انتخابات، حداقل اقداماتی است که از سوی جریان اصلاح طلب علیه شهردار تهران، قابل پیشبینی است و آتش پلاسکو نباید به این زودی ها خاموش شود چرا که اگر برای مردم و قربانیان آن به قیمت غم و اندوه و خون تمام شد اما برای برخی از جریان های سیاسی به نظر نان و آب داشته که فضای سیاسی را مسموم سازند!
تیترهای انحرافی برای فرار از پاسخگویی
تیترهای روزنامه های اصلاح طلب و حامی دولت برای مقصر جلوه دادن قالیباف در حادثه پلاسکو بسیار قابل تامل هستند. روزنامه آفتاب یزد «قیاس گازانبری» را به کار برده و روزنامه های قانون، اعتماد و آرمان با تیترهای « آقای طلبکار» و «گزارش بدون عذرخواهی» و «دریغ از یک کلمه عذرخواهی» بر روی دکه ها روزنامه فروشی قرار گرفته اند. همین خط سیر در روزنامه های دیگر نیز به انحای مختلف به کار گرفته شده است.
کاملا مشخص است که دستور کار برای این رسانه ها از یک مرکز صادر شده است. نگاهی به محتوای این گزارش ها نشان از آن دارد که حتی آنها به طور عمد گزارش کاملی از وقایع روز گذشته مجلس ارائه نداده اند و با گزینشی عمل کردن سعی بر غالب کردن روایت های غیرواقعی بر افکار عمومی و مخاطبان خود را دارند.
تلاش این رسانه ها برای گرفتن یک عذرخواهی زورکی از قالیباف بسیار تامل برانگیز است. چرا این روزنامه ها سعی نمی کنند حتی برای خالی نبودن عریضه و اقناع مخاطبان، یک درصدی از خطاها را به سازمان هایی غیر از شهرداری منتسب سازند؟ در بسیاری از گزارش ها و قوانین مطرح شده سهم وزارت خانه هایی مانند وزارت کار و بهداشت ... به صورت کامل تصریح شده است.
به هر حال در آینده و با بررسی های دقیق تر و کارشناسی تر افکار عمومی با واقعیات صحنه بهتر آشنا خواهند شد و کف های روی آب در حادثه پلاسکو کنار خواهند رفت. ولی می توان اهداف پشت پرده سیاه نمایی از پلاسکو در رسانه های اصلاح طلب و حامی دولت را به خوبی دریافت. پلاسکو نیز مانند بسیاری از وقایعی که در شهر تهران اتفاق می افتد و افتاده است، در جهت بهره برداری سیاسی و برای تخریب مدیریت شهری تهران در آستانه انتخابات بهار سال آینده بهترین فرصت را به مدعیان دموکراسی و حقوق شهروندی هدیه داده و این بازی های نخ نما تا آن زمان ادامه خواهد داشت.
شور و شعف از یک غم ملی
در زمانیکه حادثه پلاسکو روی داد و ساختمان 53 ساله تهران به تلی از آوار و نخاله تبدیل شد و تنی چند از فرزندان این خاک و بوم را به کام خود فرو برد، شوک و غم بزرگی بر ملت ایران مستولی شد. اما در این میان عده ای پلاسکو را به عنوان فرصت بی نظیر برای ابراز عقده ها و تسویه حساب های سیاسی در نظر گرفته اند. «قالیباف بعد از حادثه پلاسکو نباید کمر راست کند.» این فرمان و فرمول "آشنا" و واضح برای رسانه های حامی دولت بوده که تیترهای امروز روزنامه های اصلاح طلب موید آن است.
براساس این فرمول بود که در روز تشییع پیکر شهدای آتش نشان برنامه ریزی های گسترده ای از سوی جریان های رقیب برای حاشیه سازی در آن صورت گرفته بود. اما این فرمول در سیل اشک مردم تهران که برای بدرقه میلیونی شهدا آمده بودند، غرق شد. ولی همچون همیشه که رسانه های زنجیره ای برخلاف جریان افکار عمومی و منافع ملی حرکت می کنند، سعی در مصادره این بدرقه حماسی و باشکوه به عنوان میتینگ سیاسی داشتند. همانگونه که روزنامه آرمان در شماره روز بعد خود، تیتر زد که مردم استعفای قالیباف را فریاد زدند!
چنین سبک های سبک و سخیف در مطبوعاتی که ادعای حرفه ای بودن دارند، سوال برانگیز است که چرا و به چه قیمتی حاضرند دست به تهیه و چاپ چنین گزارش های غیرحرفه ای بزنند. چرا به هر نحوی شده سعی دارند افکار عمومی را از واقعیات موجود منحرف سازند و اساسا هدف اصلی این رسانه ها از تخریب مستمر شهردار تهران چیست؟ اولین پاسخ به این ابهامات، نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر و روستا است. کارنامه ضعیف دولت تدبیر و امید و ولع تسخیر بهشت توسط اصلاح طلبان آنها را به تکاپو انداخته تا به جای گزارش دهی از عملکرد دولت و اصلاح طلبانی که با «تکرار می کنم»، به مجلس فرستادند، رقبای احتمالی را تخریب کنند و از کنار هیچ سوژه تخریبی در زمین بازی رقبا به راحتی عبور نکنند.
هرچندبررسی محتوایی و تحلیل رسانه های اصلاح طلب در ماههای اخیر نیازمند گزارش دیگری است، اما با برداشت جریان حامی دولت و اصلاح طلب از احتمال کاندیداتوری قالیباف در سال آینده و نیز کمرنگ شدن حضور برخی از گزینه ها مانند احمدی نژاد، تمرکز اصلی رسانه های اصلاح طلب، بر تخریب قالیباف قرار گرفته و شیب تند تخریب رسانه ای در چندماه اخیر، این موضوع را اثبات می کند. کوچکترین حرکت، اظهارنظر از سوی شهردار تهران و مسائل شهری به سرعت تبدیل به حاشیه و به تیتر اول رسانه های اصلاح طلب بدل می شود. این جریان تخریب تا پیش از این، و پیش از سال 95، کمتر روی می داد. در نتیجه انتظار فشار و تخریب بیشتر در ماههای آینده و پیش از انتخابات، حداقل اقداماتی است که از سوی جریان اصلاح طلب علیه شهردار تهران، قابل پیشبینی است و آتش پلاسکو نباید به این زودی ها خاموش شود چرا که اگر برای مردم و قربانیان آن به قیمت غم و اندوه و خون تمام شد اما برای برخی از جریان های سیاسی به نظر نان و آب داشته که فضای سیاسی را مسموم سازند!