کد خبر 687216
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۳۹۵ - ۰۱:۳۹

در روز یکشنبه ۱۵ بهمن سال ۱۳۵۷ امام خمینی طی حکمی مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت انقلاب تعیین کرد.

به گزارش مشرق، در روز یکشنبه ۱۵ بهمن سال ۱۳۵۷ امام خمینی طی حکمی مهندس مهدی بازرگان را به عنوان نخست‌وزیر دولت موقت انقلاب تعیین کرد. دولت موقت حدود ۹ ماه پر فراز و نشیب بر سر کار بود تا اینکه سرانجام در ۱۴ آبان ۱۳۵۸ به دنبال تسخیر سفارت آمریکا، بازرگان استعفا داد و بدین ترتیب دولت موقت به کار خود پایان داد.

در اسناد تاریخی چگونگی انتخاب و استعفا بازرگان مشخص شده است به خصوص دیدگاه امام خمینی (ره)، مقام معظم رهبری و آیت‌الله سید محمد حسینی بهشتی دلایل انتخاب و استعفا مشخص شده است که در ذیل بازگو می‌شود امید است که مقبول افتد.

روایت امام خمینی از مهندس بازرگان

 

یکی از قسم­هایی که امام خمینی در نامه مورخ ۶/۱/۶۸ خود به زبان می‌­آورد مخالفتش با نخست وزیری بازرگان را بیان می‌کند.

«والله قسم، من از ابتدا با انتخاب شما مخالف بودم، ولی در آن وقت شما را ساده‌لوح می‌دانستم که مدیر و مدبر نبودید ولی شخصی بودید تحصیل‌کرده که مفید برای حوزه‌های علمیه بودید و اگر این گونه کارهاتان را ادامه دهید مسلما تکلیف دیگری دارم و می‌دانید که از تکلیف خود سرپیچی نمی‌کنم. والله قسم، من با نخست‌وزیری بازرگان مخالف بودم ولی او را هم آدم خوبی می‌دانستم. والله قسم، من رای به ریاست جمهوری بنی‌صدر ندادم و در تمام موارد نظر دوستان را پذیرفتم.»

روایت مقام معظم رهبری از مهندس بازرگان

 

«امام به معرفى بعضى از دوستانمان و با سابقه‌ آشناییهاى خودشان مهندس بازرگان را به عنوان رئیس یک دولت موقتى که باید زمینه را براى استقرار جمهورى اسلامى فراهم بکند معین کردند، و مهندس بازرگان با سوابقى که داشت و معرفتى که همه‌ى ماها و از جمله خود شخص شخیص امام نسبت به سوابق فکرى ایشان داشت، داراى چیزى که بتوان روى آن به عنوان نقطه‌ى منفى انگشت گذاشت نبود؛ یک فرد معتقد به اسلام بود که رهبرى_امام را پذیرفته بود و قول مى‌داد که در #خط_امام حرکت بکند و هیچ کار عملى‌اى هم قبلاً در این موردها، در این زمینه‌ها از ایشان دیده نشده بود، حسن ظنّ همه را به خود جلب مى‌کرد؛ و لذا بود که ایشان به نخست وزیرى انتخاب شد. منتها بعد ترکیب دولت_موقت و برنامه‌هایى که پیش آمد یک مقدارى متصورات قبلى را تغییر داد، و همانها هم موجب شد که عاقبت هم ایشان از دولت، از این حکومت کنار بروند و دولت ایشان ساقط بشود، یا استعفا بدهد.»

آیت‌الله بهشتی نیز از منتقدان روش سیاسی مهندس بازرگان بود که در کتاب بهشتی از زبان بهشتی دلیل انتقاد به روش سیاسی بازرگان آمده است.

خط مشی سیاسی آقای مهندس بازرگان

شخص آقای مهندس بازرگان، با آشنایی دیرینه‌ای که نسبت به ایشان دارم و سابقه خدمات ارزنده‌ای که دارند، مورد احترام هستند و رعایت حرمت ایشان را هم برای همه لازم می‌دانم، اما بر روش خط مشی سیاسی‌شان انتقادهای جدی داشته و دارم و انتقادها را هم گفته‌‌ام و در مقام عمل هم رعایت کرده‌ام و یک انتقاد برادرانه است و با کمال احترام می‌شود این انتقادها را بیان کرد خطوطی که ایشان برای آینده اداره جمهوری اسلامی ترسیم می‌کنند، با خطوطی که ما ترسیم می‌کنیم خیلی فرق دارد و پیش از پیروزی انقلاب هم همین‌طور بوده، آن موقع هم خطوطی که امام می‌رفتند و ما هم در پی امام می‌رفتیم، با آنها خیلی فرق داشت، آن موقع‌ها مسئله شورای سلطنت و انتخابات آزاد به عنوان یک راه‌حل برای ایشان و دوستان همفکرشان مورد قبول بود. می‌دانید که امام با کسانی که با امام حرکت می‌کردند، به عنوان تبعیت از سخن امام می‌گفتند باید سلطنت را یک باره کلکش را کند و دیگر اینکه شاه برود و شورای سلطنت بماند، کار غلطی است که این دو نقطه نظر است.

ولی نه اینکه این آقایان هم سلطنت یا شورای سلطنت را قبلاً قبول داشته باشند و باید به شما بگویم آقای مهندس بازرگان هم در صحبت‌هایشان قلباً این را قبول نداشتند و صحبت بر سر راه و برنامه است و ایشان فکر می‌کردند که برنامه این است که حالا مثلاً شورای سلطنت را قبول کنیم، تا بعد آماده شویم و در آینده کلک را می‌کنیم و امام هم می‌فرمودند: دشمن در آینده به من و شما مجال نمی‌دهد و الان وقتش است و یا الله، کلکش را بکنیم، خوب این دو تا نقطه‌نظر است. در خیلی از مسائل دیگر هم بعد از پیروزی انقلاب از این اختلاف دیدگاه‌ها داریم،اما معنایش نباید بی‌حرمتی به ایشان و امثال ایشان باشد.

پاسخ من به نظر آقای مهندس بازرگان

می‌دانید که همه مردم می‌توانند به این گفته جناب آقای مهندس بازرگان پاسخ روشن بدهند چون این مصاحبه عمومی روزهای چهارشنبه هیچ گونه ارتباط خاصی با رسانه‌های عمومی ندارد. روزنامه‌ها و رادیو و تلویزیون‌ها و خبرگزاری‌ها به دلخواه خودشان خواستار مصاحبه با اینجانب می‌شوند و من برای صرفه‌جویی در وقت یک ساعت در هفته را به این مصاحبه‌ها اختصاص داده‌ام. در نتیجه همه با هم حاضر می‌شوند و سؤالاتشان را مطرح می‌کنند و من هم به آنها پاسخ می‌گویم.

من نمی‌دانم کجای این کار استفاده اختصاصی از رسانه‌های گروهی است؟ سخنرانی‌هایی که در مجامع عمومی می‌کنم به دعوت مردم ایراد می‌شود. اگر رادیو به علت محتوای سخنرانی‌ها، اهمیت محتوای سخنرانی‌ها، اهمیت جلسات تشخیص دهد که عموم مردم خواستار شنیدن آن مطالب هستند و به دلخواه خود حاضر می‌شوند و سخنرانی را ضبط می‌کنند و منتشر می‌کنند و تشخیص این مطلب که کدام سخنرانی در خور ضبط کردن و مستقل پخش کردن است به وسیله آنها صورت می‌گیرد، بی‌آنکه من خبر داشته باشم که آیا رادیو برای ضبط سخنرانی می‌آید یا نمی‌آید؟ بنابراین، این بیان ایشان پاسخ روشنی دارد که همه8 می‌توانند آن را به خوبی درکم کنند.

اما د مورد مسئله ملاقات با نمایندگان سیاسی کشورهای دیگر همانطور که روزنامه میزان در سرمقاله چند روز پیش نقل کرده بود که در سال 58 من در این مورد چنین اظهارنظر کرده‌ام که برای مسئولان یک کشور ملاقات با مسئولان و نمایندگان سیاسی کشور دیگر یک کار عادی است؛ مگر در موارد خاصی که گاهی اصل ملاقات مضر است و باید از آن خودداری شود.

در مورد ملاقات آقایان برژینسکی هم اعتراض به اصل ملاقات منطقی نیست. اگر اعتراضی بوده است بدان جهت بوده که محتوای ملاقات و مطالبی که در این ملاقات رد و بدل شده باید به اطلاع ملت یا لااقل شورای انقلاب می‌رسید. چه خوب است حالا که یک سال و چند ماه از آن گذشته عین مطالب آن منتشر شود تا زمینه‌ای برای سوظن نسبت به آقایان نیز باقی نماند.

یک مطلبی هم ایشان [مهندس بازرگان] فرموده بودند که چرا من که یک مسئولیت قضایی هستم درباره مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی اظهارنظر می‌کنم. من تعجب کردم هر فردی در ایران می‌تواند درباره همه مسائل اظهارنظر کند، مثلاً اگر شما آمدید اینجا درباره سیاست خارجی اظهارنظر کنید، به شما بگویند آقا شما که مثلاً معلم مدرسه هستید، چه کار به این کارها دارید؟ ما چنین قراری در جمهوری اسلامی نداریم، بنده هم مثل فردی از افراد دیگر در بعضی مسائل اظهارنظر می‌کنم و به خصوص که من سال‌ها است در این زمینه‌ها کار می‌کرده‌ام، زمینه‌های اقتصادی، سیاسی،‌اجتماعی و آموزشی، و سال‌ها تجربه آموزش دارم، که لابد اگر مجمعی از معلمین تشکیل شد و از من دعوت کردند که آنجا سخنرانی کنم، اظهارنظر می‌شود که ایشان مسئولیت قضایی دارند و چرا در مجمع معلمین پیرامون مصاحبه به وی مراجعه می‌کنند که من گفته‌آم بنده هفته ای دو ساعت وقت برای مصاحبه می‌گذارم از 10 تا 12 صبح که یک ساعت مصاحبه‌های اختصاصی و یک ساعت هم مصاحبه عمومی است، که آن مصاحبه عمومی اسمش مصاحبه مطبوعاتی شده است و مصاحبه‌های رادیو تلویزیونی یعنی همه این مراجعات را برای آن دو ساعت گذاشته‌ایم و هر روزنامه‌‌ای و هر رادیو و تلویزیونی علاقمند بوده، آمده و علاقه‌مند هم نبوده، می‌آمده است. این چه اشکالی دارد؟ من نمی‌دانم، به هر حال نظم را راجع به مطالب ایشان گفتم، اما تأکید می‌کنم که اینگونه آقایان که خدمات ارزنده‌ای به اسلام و امت ما داشته‌اند، همیشه حرمتشان محفوظ بماند.