به گزارش مشرق، عباس حاجينجاري طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
مردم ايران در شرايطي سي و هشتمين فجر انقلاب اسلامي را گرامي ميدارند كه روند حركت انقلاب به رغم تهديدات و دشواريهاي پيش رو همچون روزهاي آغازين پويايي خود را حفظ كرده و نظام جمهوري اسلامي، مبتني بر شاخصه انقلاب تحقق اهداف و آرمانهاي امام را دنبال كرده و از مسير خود انحراف نداشته است.
اتكاي حركت مردم ايران به شاخصههايي همچون اسلام ناب، نهضت عاشورا و فرهنگ انتظار در كنار تلاش براي حفظ مؤلفههايي چون استقلالخواهي، عدالتجويي و آزاديخواهي و مردمي بودن، عوامل اصلي اين پويايي است، اگر چه براي حفظ اين شاخصهها، نظام اسلامي تاكنون هزينههاي زيادي پرداخته است و البته آسيبها و چالشهايي را نيز به ناچار تحمل كرده و ميكند. اين وضعيت البته با ديگر انقلابهاي جهان قابل مقايسه نيست، چراكه اغلب انقلابهاي مهم جهان نظير انقلاب فرانسه و انقلاب اكتبر روسيه به فاصله كمي از پيروزي انقلاب دچار انحراف شدند و نتوانستند به اهداف اوليه دست يابند.
در تحليل اين وضعيت به چند نكته مهم ميتوان اشاره كرد:
1ـ اتكاي انقلاب اسلامي به «اسلام ناب» كه اصليترين عامل بقا و پويايي آن است، لذا روزآمدي و تعالي، بخشي انفكاكناپذير از حركت انقلابي است. اين ويژگي وقتي با مؤلفههايي نظير فرهنگ عاشورا و فرهنگ انتظار پيوند ميخورد، هم حركت هدفدار ميشود و روحيه ايثار و ازخودگذشتگي و آرمانخواهي سبب قوام حركت انقلاب و ايستادگي در مقابل فشارها و تهديدها خواهد بود.
2 ـ الگوهاي متعالي عاملي ديگر در پويايي و امكانپذيري تحقق آرمانهاي انقلاب است، يعني آنگاه كه حركت انقلاب تحقق حكومت علوي را الگوي خود ميداند كه عدالتخواهي و سادهزيستي مولي علي (ع)، چراغ راه پيروان اوست يا آنگاه كه مبتني بر نهضت عاشورايي، ايثار و از خودگذشتگي ياران حسين (ع)، الگوي عملي در ايستادگي و مقاومت در برابر ظلم و جور ظالمان است، بنابراين حركت انقلابي سلطهاي را نميپذيرد و به همين دليل است كه اكنون بقا و استمرار اين روحيات در ماههاي اخير، جنگهاي مستقيم و نيابتي دشمنان را به شكست كشانده است.
3 ـ فرهنگ انتظار، هدف نهايي انقلاب را تا تشكيل امت واحد جهاني روشن كرده است (ان هذه امتكم امه واحده و انا ربكم فاعبدون) و استمرار مبارزه تا نجات ملل محروم و تحت ستم انتظاري است كه براي نظام اسلامي در قانون اساسي ترسيم شده است، بر اين اساس تا رسيدن به آن هدف، حركت انقلابي توقف و ايستايي را برنميتابد، اين همان توقعي است كه از يك انقلابي ميرود، انقلابي انديشيدن، انقلابي عمل كردن و انقلابي ماندن.
4 ـ روند روبه رشد چالشها و تهديدهاي پيش رو، استمرار سهگانه انقلابيگري را الزامي مينماید، انقلاب اسلامي ايران در طول عمر با بركت خود هيچ گاه از توطئهها و تهديدات دشمنان فارغ نبوده است، يعني از آغازين روزهاي شكلگيري، توطئههاي امنيتي و نظامي تماميت انقلاب را هدف گرفت، اما به رغم 38 سال استمرار آن، انقلاب از مسير خود منحرف نشد، پس از آن دشمن مقابله با انقلاب را به عوامل داخلي سپرد. انقلابيون فرسودهاي كه وظيفه نفي انقلاب را در داخل بر عهده گرفتند، سالهاي پاياني دهه 70 روندها در داخل تا به آنجا رسيده بود كه امام (ره) را به موزه تاريخ سپرده، دوران ختم انقلاب را اعلام و نهضت انتظار و ولايت فقيه و حقانيت نهضت عاشورا را منكر شدند، اما اين الگو نيز به نتيجه نرسيد و حركت انقلابي بر آن فايق آمد.
5 ـ در گام سوم اما مأموريت عوامل داخلي بر تحريف و استحاله حركت انقلاب متكي بر نفوذ و جنگ نرم دشمن شكل متفاوتي گرفت، در اين الگو ديگر با تفكر انقلابي مقابله مستقيم نميشود، بلكه مبتني بر مدل تغيير محاسبات، ادامه حركت انقلابي هزينهساز، امكانناپذير و افراطي معرفي ميشود و در مقابل در برابر شاخصههاي انقلابيگري، معادلهايي معرفي ميشود كه با توجيه عملگرايانه اوج حركت آرمانخواهي و ارزش محوري را هدف ميگيرد.
6 ـ آنچه در اين عرصه دشمن را اميدوار ميكند علاوه بر تغيير نسلي و ظرفيتي كه شبكههاي مجازي برايش ايجاد كرده، تأثير آسيبها و چالشها و رشد برخي از ناهنجاريهاست كه البته عملكرد ضعيف مديران و عدم باور و عمل آنها به شاخصههاي انقلابي به آن دامن ميزند، به گونهاي كه بعضاً آثار آن در تضعيف انقلابيگري و ترديد در مردم كمتر از تهديدات و چالشهاي دشمنان نيست كه در اين زمينه ميتوان به رشد مفاسد اقتصادي و برخي ناهنجاريهاي اجتماعي هم اشاره كرد.