***
اصغرزاده: روحانی نباید برجامش را به گردن رهبری بیاندازد
«درست است كه آقاي روحاني با مشورت رهبري برجام را جلو برده است ولي آقاي روحاني سپر انداخته است. ميتواند بگويد من رييس جمهور مملكت هستم، رييس جمهورم! نه فقط رييس جمهوري! نه فقط رييس اداره جمهوري! رييس جمهور، رييس خلق هستم مردم به من راي دادند من هم بر اساس نياز مملكت، براي عبور از انزوا و تحريم تن به برجام دادم و پاي آن هم ايستادم! پايش بايستد افتخاراتش است. نبايد گردن رهبري بياندازد! بگويد من هستم برجام را جلو رفتم، از اين هم دفاع ميكنم! من اين را از تحريم، از اجماع جهاني نجات دادم و ديگر هم اجازه نميدهم كشور به سمت اجماع (جهانی) برود!»
او همچنین در بخش دیگری از گفتوگوی خود درباره پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان تصریح میکند: پايگاه اجتماعي اصلاح طلبان انتقال پيدا كرده است به طبقه ممتاز جامعه، طبقه متوسط رو به بالا. يعني بخشهايي كه داراي سرمايه حداقلي هستند، كسبه مثلا عاليتر يا فرض بفرماييد پزشكان. تكنوكراتها و صاحبان حِرَف، صاحبان صنعت، سهامداران و اينها همه بخش اندكي از جامعه هستند. بخش بزرگي از جامعه ديده نميشوند و متاسفانه در اين سه سال هم ديده نشدند.[1]
*بخش اول صحبتهای آقای اصغرزاده که به صریحاللهجه بودن مشهور است اگرچه حکماً با نیت دفاع از برجام بیان شدهاند اما من حیثالمجموع درست هستند.
متأسفانه کسانی در ستاد دولت و البته در ستاد اصلاحات از چند ماه قبل و پس از محرز شدن بیدستاوردی برجام تصمیم گرفتهاند این توافق و نتایج آشکارش را به گردن رهبری نظام بیاندازند و آنرا تصمیم جمعی نظام و نه اصرار شخص دولت جلوه دهند.
گزاره مذکور حتی بر لسان یکی از عالیترین مقامات دولت نیز جاری شده است که برجام تصمیم رهبری بود، هیچ قدمی در مذاکرات برنداشتیم مگر با اجازه رهبری و یا مثلاً «برجام را خدا آورد»!
این در حالیست که مثلاً رئیسجمهور روحانی پیش از این قضایا صراحتاً اعلام کرده بود که تمام مسئولیت مذاکرات هستهای با شخص اوست.[2]
استدلال آشکار در ردّ این اظهارات نیز آنست که مقام معظم رهبری از همان ابتدای کار بدبینی خود را نسبت به آمریکا بیان کرده و صراحتاً مباحثی مثل «بیدستاوردی برجام» و «عدم لغو تحریمها در پسابرجام» را هشدار داده بودند.
به همین منوال، خطوط قرمز ترسیمی ایشان در مذاکرات هستهای نیز بعضاً به گواه شخص معظمله رعایت نشد و همچنین دستورات 9 بندی ایشان به روحانی پیرامون برجام نیز عموماً بلااجرا باقی ماندند.
آیا رواست که اکنون عدهای رهبری را عامل برجام قلمداد کنند در حالی که خود برای آن ابراز خوشبینی کردند، نامههای تبریک نوشتند و مردم را به برپایی جشن خیابانی فرا خواندند؟!
در همین حال باید دانست که مسئله «مقصّرتراشی» برای بیدستاوردی برجام و انداختن تقصیرها بر گردن نظام اسلامی از سوی خواهندگان و خواهشگران برجام؛ سه سال قبل توسط برخی تحلیلگران کشور هشدار داده شده بود و اتفاقی که امروز رخ داده و اصغرزاده نیز مشغول دفاع از آن است گزینهای قابل تفرّس و پیشبینی بود.
گفتنیست، اشاره اصغرزاده به نادیده گرفتن شدن بخش بزرگی از جامعه طی سه سال گذشته نیز ناشی از حقایق غیر قابل کتمانیست که اصلاحطلبان قصد ندارند در انتخابات آینده از آنها عبور کنند.
علت این تصمیم و اشارههای اصلاحطلبان به وضع قابل انتقاد فعلی محل تأملاتی جدیست...
لازم به یادآوریست که ابراهیم اصغرزاده چند سال قبل در یک میتینگ دانشجویی خطاب به دانشجویان و در اشاره به مذاکرات هستهای گفته بود: «بروید دست روحانی و ظریف را ببوسید.»[3]
***
پردهای دیگر از نمایش جدید اصلاحطلبان در پساهاشمی!
«در هر صورت سخنگوی شورای نگهبان هم اشارهای به این مسئله داشته است؛ اساساً ردّ صلاحیت رییسجمهور مستقر در آستانه رقابتهای انتخاباتی دوره بعد، بیسابقه است. با این حال حتی اگر برخی اعضای شورای نگهبان چنین قصد و انگیزهای هم داشتند، این مشکل با هدایت مقامات عالیرتبه نظام مرتفع شده است.»[4]
*این اظهارات در حالی بیان میشوند که جریان سیاسی خاص طی روزهای پس از درگذشت مرحوم هاشمی، انگارهای را با مزاج «ضرورت ارتباط مستقیم گروههای سیاسی اصلاحطلب با مقام معظم رهبری» مطرح کردهاند.
پیش از این، حسین مرعشی طی اظهاراتی در روزنامه آرمان امروز گفته بود: در شرایط کنونی رهبر معظم انقلاب تنها شخصیتی هستند که از نسل یاران نزدیک حضرت امام(ره) هستند. در نتیجه اگر تا دیروز آیتا... هاشمی به نیابت از نظام با برخی از گروههای سیاسی در ارتباط بود و حلقه اتصال این گروهها به نظام سیاسی تلقی میشد، امروز تنها شخصیتی که میتواند این خلأ را پر کند رهبری انقلاب است. به همین دلیل درخواست این است که مسئولیتهای مدنی و سیاسی آیتا... هاشمی از این پس به حوزه رهبری نظام منتقل شود و مقام معظم رهبری در صورت صلاحدید در این زمینه تدبیر لازم را اتخاذ کنند. در شرایط کنونی بخشی از گروههای سیاسی تقاضا دارند که پس از رحلت آیتا... هاشمی ارتباط این گروهها به صورت مستقیم با مقام معظم رهبری برقرار شود.[5]
در همین راستا، شخص آقای تابش نیز به تازگی در صحبتهایی که روزنامه شرق آنها را منتشر کرد در همین رابطه تأکید کرده بود: باید تلاش کنیم ارتباط نزدیک با رهبری اتفاق بیافتد؛ چراکه این عدم ارتباط برای ما ضعف و خلأ است و از آن طرف باعث سوءاستفاده جریان رقیب میشود.
او در پاسخ به این سؤال که آیا فرد خاصی قرار است این ارتباط را ایجاد کند یا اصلاحطلبان برنامه خاصی برای برقراری چنین ارتباطی دارند، گفته بود: «این تقاضا از سوی گروهها و طیفهای مختلف اصلاحطلب خدمت ایشان ارائه شده است، انشاءالله که مورد پذیرش قرار گیرد و مکانیسم آن را نیز باید خود ایشان تعیین کنند که به چه صورتی باشد».[6]
در این راستا بیان این نکته ضروریست که مقام معظم رهبری عنداللزوم دیدارهایی را با برخی چهرهها یا نمایندگان گروههای سیاسی داشته و دارند که دیدار ایشان با نمایندگان نامزدها در سال 88 و یا دیدار معظمله با سه تن از اصلاحطلبان (جهانگیری، انصاری و موسوی لاری) در سال 91 قابل اشاره است.
اما این دیدارها هرگز رافع وظایف و تکالیف مختلفی که بر ذمه گروهها و چهرههای سیاسی و اجرایی کشور هستند، تلقی نشده و نمیشوند.
کما اینکه همه میدانیم اصلاحطلبان همچنان بواسطه مواضع خود در سال 88 مورد انتظار عذرخواهی رسمی و علنی هستند اما همچنان از این کار استنکاف میکنند.
از طرفی این امتناع از عذرخواهی نوعی طردبودگی در سپهر سیاسی کشور را بر چهره جریان سیاسی خاص عارض کرده است که به نظر میرسد تقلّاهای اشاره شده مبنی بر «ارتباط مستقیم با رهبر انقلاب» در یکی از اهداف خود قصد بازگشت به سپهر سیاسی اما بدون عذرخواهی و و توبه دارد.
***
من زودتر از ترامپ، دیپلماسی توییتری را شروع کردم
خجالت ظریف از اشاره به مدافعان حرم! «دیپلماسی» بود که اوضاع را تغییر داد...
او سپس درباره انتظارات مردم از برجام گفته است: شرایط بینالمللی که برای ایران وجود داشت وقتی موانع برداشتهشد مردم توقع داشتند که سریعاً این تبدیل به توفیقات فوری اقتصادی تبدیل شود.
آثار تحریمها به تدریج برای کشور وارد شد. بازگشت معمولاً کندتر از تخریب است. خیلی سریعتر میتوان تخریب کرد تا اصلاح کرد. اما بحمدا... چهار سال طول کشیده بود که ما از بیش از ۶۰۰ کارگزار بانکی به ۵۰ کارگزار رسیدیم، اما در عرض ۸ ماه توانستیم آن را به بیش از ۲۰۰ کارگزار برسانیم. این خودش توفیق است. اما به هر حال ممکن است مردم توقع بیشتری داشتهباشد.
ظریف همچنین در اشاره به برگزاری برخی نشستهای بینالمللی برای بحرانهای سوریه و عراق و نقش محوری جمهوری اسلامی ایران در این نشستها گفته است:
«این نشان دهنده این است که ما در حوزه دیپلماسی توانستیم به پیشرفتهای زیادی دست پیدا کنیم. البته این فقط نتیجه تلاش من یا وزارت خارجه جمهوری اسلامی ایران نبود، به سادگی نباید از فداکاریهایی که مردم سوریه و مردم عراق در هر دو کشور برای مبارزه با تروریسم داشتند، گذشت. این فداکاریها به اجرای نقش سیاسی جمهوری اسلامی ایران کمک زیادی کردهاست. اما واقعیت این است که این فداکاریها و تلاشهای مردم همیشه وجود داشت! آن چیزی که تغییر کرده است این است که جامعه بینالملل به جای اینکه جمهوری اسلامی ایران را بخشی از مشکل بداند، بخشی از راه حل دانست و در نتیجه ایران با طرحها و پیشنهادهای خود موضوع را هدایت کرد». [7]
*اگرچه صحبتهای وزیر خارجه دولت آقای روحانی را برای اطلاع مخاطبان محترم مورد اشاره قرار دادیم اما درباره آنها بیان چند نکته مختصر هم ضروریست:
یکم: دیپلماسی از توییتر شروع شود یا از هرکجای دیگری اما نتیجه آن مهمتر از هرچیزیست.
عمده فعالیتهای توییتری آقای ظریف که برخی از آنها (همچون تبریک سال نوی یهودی!) سبب انتقاداتی هم شده است، عموماً مصروف چیزی به نام برجام بود که متأسفانه دست آخر نه تنها از آتش آن آبی برای مردم ایران گرم نشد بلکه اکنون نیز شاهد تحریمها و تهدیدات بیشتر هستیم.
فیالواقع بایستی اشاره کرد که لبخند زدن، عکس یادگاری، پیادهروی، آستینهای گلدوزی شده و یا نوشتههای ناشی از محاسبه غلط در توییتر و غیره؛ در فرایندهای دیپلماتیک مصرفی چند دقیقهای دارند و به درد دیگری نمیخورند.
مسئلهای که برجام و بیدستاوردی آن برای مردم نیز اثبات بزرگی برای آن محسوب میشود.
دوم: آقای ظریف افزایش کارگزاریهای بانکی را دستاورد برجام خود میداند و عنوان میکند که ممکن است مردم توقعات بیشتری داشته باشند.
این در حالی است که حتی به اذعان خود چهرههای دولتی، توقعات مردم را هیچکس غیر از شخص رئیسجمهور و اعضای ستاد برجام بواسطه وعدههای پرطمطراق برجامی بالا نبردند.
در ثانی برجام قرار بود سببساز «لغو تمام تحریمها» و «ارزانی» شود که البته امروز نه تنها شاهد هیچکدام از این دستاوردها نیستیم بلکه آمریکا به اذعان وزیر خارجه سابق این کشور بر حجم تحریمهای خود نیز افزوده است.
عدهای چگونه روا میدارند که در این فضا بر افزوده شدن تعداد کارگزاریهای بانکی که فیالواقع اثری از بانکهای بزرگ در میان آنها هم نیست، ببالند؟!
گفتنیست، مقامات دولت و رئیس مجلس اعلام کردهاند که بانکهای بزرگ غربی و حتی بانکهای بزرگ کشور «چین» نیز از همکاری با ایران در پسابرجام امتناع میکنند.
و سوم: زمزمههای طرح حضور ایران در نشستهای پیرامون سوریه و عراق بعنوان دستاورد برجام، از سال گذشته در کلام تعدادی از اصلاحطلبان و دولتیها آغاز شد.
این در حالی است که تا قبل از دستاوردهای مدافعان حرم در سوریه و عراق که به ناامیدی کامل تروریستها و حامیان آنها منجر شد، دولت ایران حتی به این نشستها دعوت هم نمیشد.(کما اینکه سفیر دولت در سازمان ملل نیز از سوی آمریکا مورد پذیرش قرار نگرفت و یا کشور عربستان به وزیر فرهنگ دولت آقای روحانی روادید حضور در این کشور را نداد!)
پس از عملیاتهای سرنوشتساز مدافعان حرم در دو کشور یاد شده نیز که برخی از آنها به قول سردار سلیمانی حکم «بر کندن دروازه خیبر» را داشتند، غرب و حامیان تغییر سیاسی در سوریه به این نتیجه رسیدند که هیچ راهی جز تعامل با جمهوری اسلامی ایران و خواستههای رهبر معظم انقلاب در قبال محور مقاومت ندارند.
محور مقاومتی که متأسفانه نهتنها در دولت قبل و در دولت فعلی شاهد حمایت همهجانبهای از سوی دولتمردان در قبال آن نبودیم بلکه اظهاراتی عجیب و غریب را هم درباره آن شنیدیم و اکنون نیز به مقطع شرم از اشاره مستقیم به برکت خون شهدای مدافع حرم در قبال سوریه و عراق رسیدهایم.
کما اینکه پیش از این نیز یکی از مقامات بلندپایه دولت اعتدال اعلام کرده بود که برگزاری نشست آستانه از پیامهای برجام است!
از طرفی منباب کنایه هم بایستی بیان کرد که برجام قرار بود حاوی دستاوردهای مادی و اقتصادی برای همه مردم ایران باشد نه اینکه تبدیل به انبانی از گفتههای غیر قابل اثبات همراه با امتناع از عذرخواهی شود...
***
1_http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3511438
2_http://www.mashreghnews.ir/fa/news/663680
3_ http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13940813000642
4_http://www.tadbirkhabar.com/political/138411
5_http://www.mashreghnews.ir/fa/news/685383
6_http://sharghdaily.ir/News/114254
7_http://omidiraniannewspaper.ir/detail/7442