کد خبر 688361
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۵ - ۱۴:۲۱

ششم فوریه سالروز تفاهمی است که بعد از ۱۱ سال از امضاء آن، نه تنها به خلأ سیاسی در لبنان پایان داد، بلکه باعث ورود میشل عون به کاخ بعبدا شد.

  به گزارش مشرق، 11 سال از تفاهم امضا شده بین جریان آزاد ملی و حزب‌الله لبنان در کلیسای مار میخائیل در روز 6 فوریه سال 2006 می‌گذرد، توافقی که بین سید حسن نصرالله دبیر کل حزب‌الله لبنان و میشل عون رئیس وقت جریان آزاد ملی و رئیس جمهور کنونی لبنان به امضا رسیده است. شاید بتوان گفت یازدهمین سال امضاء این تفاهم طعم خاصی برای دو طرف داشته باشد، چرا که براساس تلاش‌های گسترده حزب الله در نتیجه پایبندی به همین توافق بود که میشل عون با وجود موانع بین‌المللی متعدد و وتوی کشورهای عربی و غربی موفق به ورود به کاخ بعبدا شد.

قطعاً انتخاب رئیس‌جمهور لبنان در راستای بهبود شرایط داخلی این کشور و حفظ ثبات داخلی و تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز ملی یکی از نتایج از توافق بود. به این ترتیب با تشکیل دولت وحدت ملی جدید ، رکود و شکاف موجود در بیشتر مؤسسات قانونی کشور متوقف شد و گروه‌های سیاسی حاضر در دولت آماده شدند تا مهم‌ترین وظیفه خود یعنی برگزاری انتخابات پارلمانی را انجام دهند.  

یکی از مهم‌ترین مباحثی که امروز در لبنان مطرح است، موضوع قانون انتخابات لبنان است، این قانون اهمیت گسترده‌ای در شکل‌گیری طبقه سیاسی آینده در لبنان داشته و نقش عمده‌ای در حیات دموکراتیک این کشور ایفا می‌کند. این موضوع یکی از بندهای تفاهم امضا شده بین حزب‌الله و جریان آزاد ملی بود که در آن تأکید شده است زندگی سیاسی جامعه لبنان باید مورد اصلاح قرار گرفته و قانون انتخاباتی متمدنانه ای در این کشور روی کار آید. قانون نسبیت یکی از مهم ترین شکل های مطرح در این زمینه است که می‌تواند صحت نمایندگی مردم در پارلمان را نشان دهد. بر اساس این تفاهم، اهداف این قانون فعال سازی اقدامات احزاب و توسعه آن‌ها در رسیدن به جامعه مدنی، جلوگیری از تأثیر گروه‌های سیاسی و تعصبات فرقه‌ای و تأمین ابزارهای لازم برای رسیدن لبنانی‌ها و خارج از کشور به حقوق انتخاباتی خود.

قانون متمدنانه و به روز همچنین می‌تواند ضامن رسیدن نمایندگان واقعی ملت لبنان به پارلمان این کشور بوده و دولتی مدرن مبتنی بر اطمینان ملت و شهروندان را تشکیل داده که قادر به همراهی با نیازمندی ها و تأمین ما یحتاج آنها باشد و بتواند امنیت آرامش را برای حال و آینده آنها ایجاد کند.

دکتر بسام هاشم از رهبران جریان آزاد ملی لبنان در این رابطه به پایگاه اینترنتی المنار می‌گوید که تفاهم امضا شده بین جریان آزاد ملی و حزب‌الله یک تفاهم برای تکامل موجودیتی بین دو طرف بوده و توانسته دایره توافق و تفاهم بین لبنانی‌ها را افزایش دهد. این تفاهم برگه‌های موجود در کشور را جابه‌جا کرده و به سالیان طولانی از درگیری‌های فراگیر آشکار و پنهان در این کشور پایان داده و روند تاریخی در مناسبات بین مردم لبنان را اصلاح کرد.

هاشم در این گفت‌وگو تأکید کرد که تفاهم‌ها مذکور بعد از 11 سال از امضا ، موضوع ملی‌گرایی و تکامل اراده ملی بین مردم لبنان و مجبور کردن دشمنان به احترام به تمامیت ارضی کشور را در دستور کار لبنانی‌ها قرارداد و باعث ایجاد مبانی عدالت و ایجاد مشارکت واقعی مبتنی بر اعتماد بین شرکا در کشور شد. وی افزود که بعد از این توافق مسیحیان به مسلمانان به عنوان شریک و برادر نگاه می‌کنند و عکس این موضوع نیز صحیح است. این توافق موانع موجود بین لبنانی‌ها را از بین برد و باعث توسعه دایره تفاهم بین آنها در چارچوب طوائف مختلف شد و تمامی لبنانی‌ها را به سمت محبت و آشتی و گفت‌وگو سوق داد.

این رهبر جریان آزاد ملی لبنان گفت که توافق مذکور کشور را در بسیاری از مقاطع حفظ کرد که اولین آنها تجاوز رژیم صهیونیستی به لبنان در جولای 2006 بود که هدف از آن سرکوب مقاومت و ایجاد فتنه داخلی ویرانگر در لبنان بود. اما نتیجه کاملاً ملموس بود و هم‌گرایی و همبستگی ملی و ارتباط بین لبنانی‌ها افزایش پیدا کرد و مناسبات مستحکم بین بخش‌های مختلف جامعه ایجاد شد. این تجربه نشان دهنده صدق نیت بین دو طرف بود.

با وجود تلاش‌های زیادی که برای تخریب و مخدوش کردن وجهه این توافق و ایجاد اختلاف میان حزب‌الله و جریان آزاد ملی ، در دستور کار نیروهای سیاسی حامی غرب بود، اما این توافق 11 سال پس از شکل‌گیری با انتخاب میشل عون عنوان رئیس‌جمهور جدید لبنان همراه شد و به خلأ سیاسی طولانی در کشور پایان داد. عون در حالی به عنوان رئیس‌جمهور لبنان انتخاب شد که از اولین روزها به عنوان کاندیدای مورد نظر حزب‌الله لبنان مطرح بود ، ولی جریان غربگرای لبنان، رسیدن وی به ریاست جمهوری را خط قرمز خود توصیف کرده بودند.

قبل از پرداختن به ماهیت ائتلاف بین جریان آزاد ملی و حزب الله و نقش و تأثیر آن بر فضای مناسب سیاسی لبنان بهتر است جایگاه و موقعیت کلی این دو حزب مورد بررسی قرار گیرد تا وزنه واقعی ائتلاف مذکور بیش از پیش خود را نشان دهد.

جریان آزاد ملی لبنان

این جریان بزرگترین حزب سیاسی مسیحیان لبنان است. این جریان سیاسی پس از تبعید ژنرال میشل عون به پاریس در سال 1990 تشکیل شد و به تدریج سیر تکاملی خود را طی کرد تا سال 2005 به یک حزب قوی در عرصه تحولات داخلی لبنان تبدیل شد. این حزب پس از بازگشت میشل عون از پاریس به لبنان (مه 2005)و خروج نیروهای سوریه از لبنان، با جریان مسیحی المرده در انتخابات پارلمانی این کشور ائتلاف کرد و پس از آن متحد حزب الله لبنان شد و یک ائتلاف دائمی برای حمایت از مقاومت علیه اسرائیل تشکیل داد.

جریان ملی آزاد یکی از مهم ترین گروه‌های لبنانی مخالف حضور نیروهای سوری در این کشور بود. به همین دلیل جریان ملی آزاد به ائتلاف 14 مارس پیوست. ولی به محض خروج نیروهای سوریه از لبنان به جنبش حزب الله ، امل و برخی جریانات دروزی ملحق شد.

حزب الله لبنان

حزب‌الله لبنان بزرگترین و تاثیرگذارترین جنبش لبنانی است که نقش بسیار مهمی در ساختار سیاسی این کشور دارد. به دنبال حمله رژیم صهیونیستی به لبنان در سال 1982 تعدادی از جوانان لبنانی در کنار یکدیگر قرار گرفتند و با هدف بیرون راندن متجاوزین یک گروه مقاومت تشکیل دادند. جنگ‌های چریکی و فعالیت سیاسی این جوانان سبب شد تا افسانه شکست ناپذیری ارتش صهیونیستی نابود شود و این ارتش اولین طعم تلخ شکست را در سال 2000 بچشد و دست از پا درازتر از جنوب لبنان عقب نشینی کند.

بدنبال عقب نشینی ارتش صهیونیستی از جنوب لبنان ، جایگاه حزب الله در عرصه تحولات داخلی و خارجی لبنان پررنگ‌تر شد، چرا که مردم این کشور به این افتخار می کردند و آن را به عنوان یک پیشتوانه قوی در برابر توطئه دشمنان می دانستند. به همین دلیل حزب الله توانست در عرصه داخلی لبنان نقش برجسته تری ایفا کند و بارها عوامل جاسوسی رژیم صهیونیستی را دستگیر کرد و در جریان تبادل آنان با اسیران لبنانی تعداد زیادی از آنان آزاد شدند این موضوع به محبوبیت بیشتر حزب‌الله افزود.

به تدریج توطئه‌های داخلی علیه حزب‌الله و گروه مقاومت شکل گرفت اما با درایت مقامات این جنبش آنها یکی پس از دیگری خنثی شدند اما مهم‌ترین توطئه‌ای که علیه این جنبش با هدف خلع سلاح و حذف آن از عرصه تحولات سیاسی لبنان رخ داد. پس از ترور رفیق حریری در سال 2004 صورت گرفت. بدنبال این ترور انگشت اتهام غرب و همپیمانان داخلی آن به طرف سوریه و نیروهای مقاومت نشانه رفت و قطعنامه 1701 شورای امنیت به تصویب رسید. در این قطعنامه بر خروج نیروهای سوری و خلع سلاح تمام گروه‌های لبنانی تصریح شده است.

گروه‌های طرفدار غرب و احزابی که خواستار خروج نیروهای سوری از لبنان بودند ائتلافی موسوم به ائتلاف 14مارس را تشکیل دادند. این ائتلاف بیشترین فشار را برای خلع سلاح حزب‌الله وارد کرد اما از آنجایی برخی گروه‌های شرکت کننده در این ائتلاف فقط خواستار عقب نشینی نیروهای سوری از لبنان بودند و از مقاومت در برابر تهدیدات رژیم صهیونیستی حمایت می کردند، ائتلاف 14 مارس نتوانست در خلع سلاح حزب الله موفقیتی بدست بیاورد. البته رایزنی حزب‌الله و تاکید این گروه بر تهدیدات اسرائیل علیه لبنان نقش بسزایی در خنثی کردند این توطئه داشت.

در پی شکست توطئه‌های آمریکا و اسرائیل علیه مقاومت اسلامی لبنان و تقویت بیش از بیش جایگاه این جریان سرانجام رژیم صهیونیستی تصمیم به حمله گرفت و در تابستان 2006 به لبنان حمله کرد اما مقاومت 33 روزه نیروهای مقاومت اسلامی جنوب بار دیگر بزرگ‌ترین شکست ارتش صهیونیستی را رقم زد و تل‌آویو مجبور شد با خفت و خواری به جنگ 33 پایان دهد و پذیرفت که در این جنگ شکست خورده است و به شروط حزب‌الله تن داد.

ائتلاف حزب الله و جریان آزاد ملی

مقدمه مناسبات بین جریان آزاد ملی و حزب‌الله لبنان به سال 1990 مربوط می‌شود، در آن زمان حزب‌الله لبنان و جریان آزاد ملی تصمیم گرفتند با عبور از اختلاف بین گروه‌های لبنانی مسیر برادری و همزیستی مسالمت‌آمیز را دنبال کنند،‌اما تحولات ناگهانی در لبنان مانع از شکل گرفتن و مستحکم شدن این نهال نوپا شد و این مناسبات به مدت 16 سال به حالت رکود در آمد.

در روز ششم فوریه 2006 بالاخره سید حسن نصرالله و میشل عون در کلیسای مارمیخائیل دیدار کرده و باب آغاز تقویت مناسبات دوجانبه در چارچوب ائتلاف جدید بین خود را گشودند. به این ترتیب دور تازه ای از هم‌گرایی بین گروه‌های لبنانی ایجاد شد. حدود چهار ماه بعد از آغاز این ائتلاف ، جنگ ژولای آغاز شد تا نشان دهنده درست بودن اقدام حزب الله و جریان آزاد ملی در انجام این ائتلاف باشد، تفاهم مذکور همگرایی گسترده‌ای در میان رویکردهای مسیحی و داخلی لبنان به سمت محور مقاومت ایجاد کرد و باعث شد جنگ ژولای با رویکرد و همگرایی مردمی گسترده مواجه شده و ابعاد ملی به خود بگیرد.

میشل عون

این ائتلاف از آن زمان تاکنون در بهترین شرایط خود ادامه داشته و با وجود تلاش های زیادی که برای از بین بردن آن صورت گرفته، اما رابطه این دو گروه همچنان به صورت مستحکم و قوی باقی مانده است. شیخ نعیم قاسم در دهمین سالروز امضای یادداشت تفاهم بین حزب الله و جریان ملی آزاد، در گفت‌وگو با تلویزیون «المنار» گفت: این تفاهم به دست آمد تا ماندگار شود و توطئه‌های گوناگون نمی‌توانند آن را مختل کنند، اما امروز از تفاهم فراتر رفته و از ائتلاف سخن می‌گوییم. وی تاکید کرد که تفاهم بین حزب الله و جریان ملی آزاد تاکنون دستاوردهای گسترده و مهمی فراتر از حد تصور در پی داشته است.

یکی از نقاط عطف مناسبات بین جریان آزاد ملی و حزب الله به مذاکرات دو ساله مربوط به تعیین ریاست جمهوری لبنان و پرونده قانون انتخابات مربوط می شود، چرا که در لحظه ای که همه تصور می کردند، این ائتلاف به پایان راه خود رسیده، اما هیچ یک از طرفین ضمن تاکید بر حفظ منافع خود حاضر به شانه خالی کردن از تعهدات خود نسبت به طرف مقابل نشدند.

در جریان تلاش برای اختلاف افکنی بین جریان 8 مارس، سعد حریری رئیس وقت جنبش المستقبل و نخست وزیری کنونی تلاش زیادی برای جلب حمایت عربستان و دولت های غربی از کاندیداتوری سلیمان فرنجیه کرده بود، اما حزب الله از حمایت از سلیمان فرنجیه و کنار گذاشتن میشل عون خودداری کرد و این روند در نهایت به ریاست جمهوری عون ختم شد.

ائتلاف بین عون و حزب الله ثابت کرده است که یکی از قوی ترین و استوار ترین ائتلاف های کنونی لبنان است و این ائتلاف با ائتلاف های در حال تغییر و دگرگونی بین سعد حریری و سمیر جعجع یا موضع گیری های یک شبه ولید جنبلاط متفاوت است، ائتلاف های بسیاری دیگری هم در لبنان وجود داشته که دستخوش تغییر و تحولات فراوانی شده است، از این رو در ائتلاف بین حزب الله و میشل عون ما زمانی شاهد در حاشیه قرار گرفتن کسی یا در مرکز قرار گرفتن همان شخص در زمان دیگر نیستیم.

ائتلاف مستحکم بین حزب‌الله لبنان و جریان آزاد ملی از ابعاد مختلف در عرصه سیاسی این کشور قابل توجه است:

  1. با وجود متغیرات شتابزده و توافق‌های شکننده بین گروه‌های سیاسی لبنان، استمرار و ثبات مواضع حزب‌الله و جریان آزاد ملی نشان دهنده رویکرد یک ائتلاف واقعی و صادقانه برای مقابله با تهدیدات فراروی دوجانبه بوده و می‌تواند به‌عنوان یک الگوی مناسب برای توافق گروه‌های ملی لبنان مطرح شود.
  2. توافق حزب‌الله و جریان آزاد ملی با وجود اختلافات آن ها در مواضع متعدد از جمله پرونده انتخاب رئیس‌جمهور یا قانون انتخابات پارلمانی، نمونه مترقی و پیشرفته از مدیریت اختلافات بین گروه‌های سیاسی بوده که ضمن توجه به منافع درون گروهی و حفظ استقلال خود، ائتلاف استراتژیک با گروه های دیگر را نیز دنبال کنند.
  3. این توافق به عنوان یکی از اولین توافق‌های بین مذاهب مختلف بوده و شکاف‌های فرقه‌ای و مذهبی در لبنان را از بین برد.
  4. این ائتلاف به عنوان یکی از ارکان حفظ ثبات داخلی لبنان و تعمیق همبستگی داخلی بین ساختارهای لبنانی قابل توجه است.
  5.  همگرایی حزب الله و جریان آزاد ملی فرهنگ گفت‌وگو بین گروه‌های لبنانی را افزایش داده و به عنوان یکی از شاخص‌های تقویت همزیستی مسالمت‌آمیز در لبنان مطرح است.