به گزارش مشرق، پیشتر از اینها، پدرها عموما در تعمیر وسایل مکانیکی و برقی خانه تبحر داشتند و مادرها استاد رفوکاری لباسها و پارچهها بودند.
گاهی یک ابزار با کارایی خاص بین چندین نسل در یک خانواده دست به دست میشد اما هرگز احساس کهنه و بلااستفاده بودن به افراد دست نمیداد. فرهنگی که به دلیل محدودیت شاید وارث استفاده افراطی از ابزارها بود اما در یک روند نسبتاً سریع جای خود را به تفکر یک بار مصرفی داد و زیان سنگینی را به اقتصاد و محیط زیست کشورها تحمیل کرد. سرعت اوج این تفکر در کشورهای صنعتی بسیار بالا بود اما کشورهای در حال توسعه را وارد گودالی کرد که خیلی راحت نمیتوانند از آن خارج شوند.
نگرش یک بار مصرفی در کشورهای در حال توسعه دو معضل عمده دارد که بخشی از آن مربوط به عموم مردم و بخش دیگر آن برعهده حاکمیتهاست. این دو معضل به ترتیب عبارتند از سبک زندگی غیرمنطبق با سرمایه عمومی و چرخه ناقص بازیافت.
تفکر یک بار مصرفی و بازی با قواعد ادراکی
لیوانهای یکبار مصرف، پوشاک مجلسی و کیف و کفش یک بار مصرف، ساختمانهای کم سن و سال که خیلی راحت تخریب و به تلی از نخاله تبدیل میشوند تنها بخشی از سبک زندگی یک بار مصرفی هستند.
مصرفگرایی محصول مستقیم نظام سرمایهداری است و هدف اصلی آن ترغیب عمومی به استفاده و مصرف بیشتر است. در این تفکر بقای نظام اقتصادی جهانی زمانی تضمین میشود که مردم تمایل به مصرف بیشتر داشته باشند.
استیرز؛ جامعه شناس، مصرف گرایی را در توصیف جامعهای به کار می برد که در آن بسیاری اهدافشان را در زندگی بر حسب دستیابی به کالاهایی ترسیم میکنند که به وضوح برای بقا و حیات سنتی ضرورتی ندارد. در واقع مصرفگرایی یک تفسیر متفاوت از گذشته است برای مثال فرد وصله کردن لباس خود را نمیپذیرد اما به مد لباس پاره و وصلهدار علاقهمند میشود. مطمئناً عقلانیت فردی چنین موضوعی را نمیپذیرد و پذیرش این امر از طریق فشار فرهنگ غالب صورت میپذیرد.
مدلهای وصلهدار به جای وصله کردن لباسها!
به یک نکته کلیدی دقت کنید. در تفکر مصرف گرایی اجزای خرد اعم از فرد، خانواده و حتی شهرها و کشورها مهم نیستند و تنهای بقای نظام کلان سرمایهداری اصالت دارد. یعنی همه موظفند مصرف کنند تا کل سیستم آسیب نبیند و اگر در این حین اجزای جزئیتر آسیب ببینند چون در جهت حفظ نظام کلان اقتصادی است موضوع مهمی تلقی نمیشود. حتی آسیب به تودهها زمانی مهم میشود که مصرف کننده در خطر باشد.
پذیرش چنین سیستم ظالمی برای حفظ نظام سرمایهداری قطعاً از سوی افراد جامعه و تودهها با مشکل جدی روبهرو است. عموم مردم نمیپذیرند که جایگاه یک چرخ دنده جزئی را ایفا کنند که قرار است سود کلان بقای آن بهنفع یک عده محدود تمام شود. لذا تئوری پردازان نظام کلان سرمایهداری ورود از دریچه فرهنگ و سبک زندگی را به مجریان و متولیان توصیه میکنند.
مرکز افکارسنجی دانشجویان ایران در سال 1381 نظرسنجی با عنوان « ارزیابی نظر شهروندان تهرانی از پدیده تجمل گرایی» اجرا کرده است. یافته های این نظرسنجی حاکی از آن است که 77 درصد از مردم رواج این پدیده را در حد زیاد می دانند. از نظر 71 درصد کسب ثروت و درآمد اقتصادی اولین اولویت و هدف مردم در زندگی شده است.
مصرف کننده باید به گونهای محصور تعدد کالا و محصولات قرار گیرد که کاملا در دامنه مدنظر مختار باشد یا اگر مختار نیست احساس اختیار داشته باشد.
بارها شاهدیم که خانمها برای هر مهمانی لباس مجزایی را میخرند به این دلیل که لباس قبلی را یک بار در مهمانی دیگری استفاده کردهاند. فرهنگ سرمایهداری این موضوع که شاید در نگاه اول چندان توجیهپذیر نیست را خیلی ساده و از طریق ذاتی نشان دادن آن برای بانوان توجیه میکند. سپس صنعت فرهنگ به کمک نظام سرمایهداری میآید و از طریق تولیدات سینمایی مصرف گرا بودن افراطی بانوان را یک روند طبیعی در طول تاریخ معرفی میکند.
اما حقیقت این است که تفکر یک بار مصرفی منطبق با ذات بانوان نیست بلکه از طریق تکرار و سوءاستفاده از سایر خصوصیتهای زنانه تلاش میکند تا به این بخش مهم از جامعه القا کنند که تکثرگرایی پوشش و انطباق از مفهوم ایذایی مد بخشی از حقوق شماست.
یکی دیگر از ویژگیهای پنهان تفکر مصرفگرایی ایجاد شکاف میان داشته ها و خواسته ها و در نتیجه گسترش حس افسردگی و سرخوردگی در جوامع است. نمایش داشته ها نقشی کلیدی در ترغیب عمومی بازی می کند. به دست آوردن آنچه طبقه کوچک پرقدرت در دست دارند اصالت پیدا می کند لذا عموم خود را وقف بدست آوردن به هر قیمت خواهد کرد.
لوکسهای بلااستفاده
یکی از پرسودترین مشاغل شهرهای بزرگ کشور خرید و فروش اجناس لوکس است. اجناسی پر زرق و برق، زیبا و گاهی تشکیل شده از فلزهای گرانبها از قبیل طلا و نقره. شاید اسم این نوع کالاها را حتی یکبار مصرف هم نتوان گذاشت بلکه صفر بار مصرف هستند و صرفا جنبه دکوری و فخرفروشی دارند.
اعتیاد به این نوع کالاها به گونه ای عجیب در کشور در حال رشد است و بخش قابل توجهی از سرمایه عمومی را به خود اختصاص داده است. فرهنگ لوکس های صفر بار مصرف تنها متوجه خانواده ها نیست و سیستم اداری کشور نیز توجه خاصی به هدیه گرفتن و دادن آنها دارد.
هر چند این شیوه لوکس گرایی در فرهنگ و زندگی دینی ایرانی - اسلامی نهی شده است اما موضوع زمانی ابعاد جدی تری به خود می گیرد که متوجه می شویم بخش قابل توجهی از کالاهای لوکس مصرفی وارداتی هستند. به عبارت سادهتر به جایی که ذخایر ارزی خرج ورود کالاهای سرمایهای به کشور شوند برای خرید لوکس های صفر بار مصرف مورد استفاده قرار میگیرند. لوکس هایی که دوره دلبری آنها چندان طولانی نیست و در آینده نه چندان دور به زباله تبدیل می شوند.
روایت ماجرا از زاویه دید دیگر
هر چند سبک زندگی مصرفگرا و نگاه یک بار مصرفی به داشتهها برای اولین بار از جوامع غربی شروع شد اما حاکمیتها سرانجام تصمیم گرفتند برای از دست رفتن سریع منابع برنامه ریزی کنند. بخشی از این برنامه ریزی از طریق پروژههای بازیافت بروز پیدا کرد. در واقع این کشورها تلاش کردند همراه با ترویج سبک زندگی با مصرف مناسب، منابع از دست رفته را به چرخه زندگی بازگردانند. در این میان برخی کشورها از جمله بلژیک، اتریش، آلمان، تایوان و سنگاپور پیشتاز هستند و برنامه گستردهای را بازیافت همه آنچه قابلیت استفاده دوباره دارد در پیش گرفتهاند.
روزنامه گاردین در مقالهای به موضوع نابسامانی بازار زباله در ایران میپردازد و مینویسد: بخشی از پلاستیک و آلومینیوم بازیافتی تولید شده توسط 75 میلیون نفر جمعیت ایران توسط پیمانکاران خصوصی به کشورهایی مانند چین و پاکستان صادر میشود. تجارت زباله در ایران یک تجارت زیرزمینی است که از زباله جمعکنها شروع میشود و سود سرشار آن به جیب یک مافیای زیرزمینی میرود.
سایت «global recycling» در مقالهای زبالههای شهرهای بزرگ ایران را سرشار از مواد آلی برآورد میکند. طبق این پژوهش 75 درصد زبالههای جمعآوری شده در شهر مهاباد و 68 از زبالههای جمعآوری شده در تهران از مواد آلی تشکیل شدهاند.
در واقع توجه دو رسانه فوق به موضوع زباله در ایران نشان میدهد که چه در شیوه مصرف و چه در مدیریت زبالهها در کشور یک معضل جدی وجود دارد. در واقع سبک زندگی یک بار مصرفی سالانه حجم قابل توجهی از سرمایه کشور را تبدیل به زباله میکند و از سوی دیگر به خاطر ضعف در فرایند بازیافت بخش قابل توجهی از این سرمایه ملی از طریق سوداگری با قیمتی نازل به کشورهای دیگر صادر میشود.