به نظر می‌رسد در سطح بین‌المللی، هم‌سویی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی می‌تواند جبهه ضد ایرانی را با رویکرد خصمانه آشکارتری بروزرسانی کند. اما این پازل بدون حضور بازیگران مهم منطقه‌ای هنوز کامل نیست.

به گزارش مشرق، مستقر شدن دونالد ترامپ رئیس جمهور جدید ایالات متحده آمریکا، بسیار پرسروصداتر از آنی بود که پیش‌بینی می‌شد. دستور اجرایی او برای ممنوعیت ورود برخی ملیت‌ها به خاک این کشور، مهم‌ترین خبری بوده که طی روزهای اخیر واکنش‌های بسیاری را در سطوح مختلف رسمی و غیررسمی برانگیخته که هم‌چنان نیز این واکنش‌ها ادامه دارد.

فارغ از این جنجال‌ها که دیر یا زود، از میان می‌رود اما اثرش را در لایه‌های اجتماعی باقی می‌گذارد، به نظر می‌رسد روی کار آمدن ترامپ، نقطه عطفی در هم‌سویی شدیدتر بازیگران ضد ایرانی محسوب شود. این امر برای ایران باید بسیار حائز اهمیت باشد. جهت‌گیری ترامپ در ماه‌های تبلیغات انتخاباتی و حتی در هفته‌هایی که او کاندیدای منتخبِ غیرمستقر بود، این‌قدر ضد ایرانی دیده نمی‌شد. حتی برخی تحلیل‌گران مسائل آمریکا بر این باور بودند که اساسا ایران برای ترامپ یک مساله حاد نیست. اما چه او خود در اظهاراتش تجدیدنظر کرده باشد و چه تیمش او را به این سو سوق داده باشد، ترامپ اکنون به طرز آشکاری، بر ستیز با ایران اصرار دارد. او و تیمش در همین مدت محدودی که قدرت را در اختیار گرفته‌اند، از حضور ایران در عراق، قدرت موشکی ایران، تحریم‌های بیشتر علیه تهران، وجود همه گزینه‌ها روی میز، ضرورت مهار منطقه‌ای ایران، ضرورت مقابله با رفتارهای بی‌ثبات‌ساز ایران در کشورهای منطقه و ... سخن گفته‌اند.

این اما تنها یک بخش از پازل ضد ایرانی است که البته احتمالا مهم‌ترین بخش هم خواهد بود. بخش‌های دیگر پازل را ترزا می نخست‌وزیر انگلیس و نتانیاهو نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی کامل خواهند کرد. ترزامی که اولین میهمان خارجی رئیس‌جمهور ترامپ محسوب می‌شد، در سخنرانی‌اش در فیلادلفیا و در جمع جمهوری‌خواهان گفت که «مقابله با اقدامات تهاجمی که ایران در راستای افزایش نفوذ خود از تهران تا مدیترانه صورت می‌دهد، جزو اولویت‌های بریتانیا است و این کشور با سایر متحدان خود در خلیج فارس در این زمینه همکاری خواهد کرد.»

نتانیاهو هم به‌تازگی گفته است که قصد دارد جبهه متحدی علیه ایران شکل دهد. او اظهار داشته: «مهم این است که اسرائیل، ایالات متحده و بریتانیا جبهه متحدی برای مقابله با تجاوزگری ایران شکل می‌دهند.» او ایران را یکی از مهم‌ترین محورهای سفر خود به انگلیس و سپس آمریکا معرفی کرده است.

به نظر می‌رسد در سطح بین‌المللی، هم‌سویی آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی می‌تواند جبهه ضد ایرانی را با رویکرد خصمانه آشکارتری بروزرسانی کند. اما این پازل بدون حضور بازیگران مهم منطقه‌ای هنوز کامل نیست. لذا حضور عربستان در این جبهه و به تبع آن، کشورهایی که زیر نفوذ او هستند، می‌تواند فشارها بر ایران را بیشتر سازد. نشانه‌های آشکاری وجود دارد که این پازل با سرعت در حال تکمیل است. حضور ترزا می در شورای همکاری خلیج فارس و حمله به ایران و دادن اطمینان خاطر به اعضای شورا مبنی بر این‌که انگلیس در مقابله با ایران در کنار آن‌هاست، یکی از این نشانه‌هاست که با دیگر رفتارها و اقدامات انگلیس از جمله سخنرانی ترزا می در آمریکا یا بازگشتش به خلیج فارس، معنادارتر می‌شود.

از سوی دیگر اما روابط رژیم صهیونیستی با عربستان در حال تحکیم روابط به شکلی روزافزون است و هر روز نیز نشانه‌ای از آن رسانه‌ای می‌شود. علاوه بر این‌ها، رفتار عربستان نیز در مقابله با ایران، خصمانه‌تر می‌شود.

به نظر می‌رسد توسعه جبهه ضد ایرانی نیز از جمله مواردی است که در دستور کار ترامپ و تیمش و سایر متحدان آمریکا قرار دارد. مقاله روزنامه وال استریت ژورنال مبنی بر این‌که ترامپ باید از نقاط حساس در روابط ایران و روسیه بهره ببرد تا بتواند روسیه را از این دشمن خود دورتر سازد(1) در همین چارچوب قابل بررسی است.

رصد دقیق طراحی ضد ایرانی مثلث ترامپ، نتانیاهو و ترزا می که احتمالا در آینده نزدیک، ابعاد بین‌المللی و منطقه‌ای‌اش شفاف‌تر خواهد شد و بازیگران بیشتری را نیز در برخواهد گرفت، امری ضروری است که می‌تواند سیاست‌گذاران کشور را در طراحی پاسخ‌های دفاعی و هجومی به چنین نقشه‌ای، یاری رساند.

پی نوشت:

1. http://entekhab.ir/fa/news/321873

پایگاه رصد