کد خبر 693236
تاریخ انتشار: ۲ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۰

امنیت خوزستان را مدافعان حرم تامین کرده‌اند اما دولت مورد حمایت جریان اصلاح‌طلبی حتی از تامین موارد ابتدایی آسایش مردم خوزستان عاجز مانده است. شاید بهتر باشد همان‌ها که امنیت خوزستان را تامین کرده‌اند به پشت جبهه هم بیایند و زمام کار را از بی‌کفایت‌ها بگیرند و برای تامین آسایش مردم خوزستان هم خودشان کاری کنند.

به گزارش مشرق، حامد حقیقت طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت:
 
تحزب در ایران از همان ابتدا تاکنون- آنچنان که باید- توسط مردم جدی گرفته نشد. در چرایی این مطلب دلایل متعددی را می‌توان برشمرد اما یکی از جدی‌ترین دلایل، عدم درک صحیح برخی احزاب و گروه‌های سیاسی نسبت به مقوله «امنیت ملی» و مصالح عالی کشور است که در برخی موارد حتی به همسویی آنان با دشمنان قسم‌خورده مردم منجر شده است.
بررسی عملکرد و موضع‌گیری‌های برخی احزاب و چهره‌های شاخص آنها- بویژه در سال‌های اخیر- بخوبی نشان می‌دهد بسیاری از آنان در منش و مواضع خود کمتر خط قرمزی را برای مصالح کشور قائل بوده و بارها ثابت کرده‌اند اگر منافع حزبی اقتضا کند، حاضرند منافع کلی مردم و کشور را زیر پای امیال حزبی و رویکردهای جناحی خویش قربانی کنند.
 
این رویکرد نادرست یعنی عدم اتصال احزاب و شخصیت‌های حزبی به بدنه اجتماع و خواسته‌های واقعی مردم، نه‌تنها در پاره‌ای موارد لطمات گوناگونی را نوعا برای مردم و کشور به همراه داشته، بلکه عوامل بی‌اعتمادی مردم نسبت به مقوله «تحزب» در ایران را فراهم آورده است.
 
اظهار نظر اخیر برخی مدعیان اصلاح‌طلبی پیرامون ناکارآمدی مدیریتی اخیر در استان خوزستان و متصل کردن آن به مساله سوریه، نمونه بارزی از این رفتارهاست.
 
برخی از این افراد به منظور سرپوش گذاشتن بر کوتاهی‌ها و کم‌کاری همفکران‌شان در دولت نسبت به حل مشکلات مردم خوزستان و ناکارآمدی در مدیریت بحران، اعلام می‌کنند آیا بهتر نیست به جای کمک به بشار اسد(!) به وضع خوزستان رسیدگی شود؟ سخن نسنجیده‌ای که حتی در میان مردم خوزستان هم جایگاهی ندارد و داشتن جایگاه اول شهدای مدافع حرم برای استان خوزستان، به تنهایی گواه صادق این مدعاست.
 
البته حالا چند سال پس از تشکیل جبهه تکفیری در سوریه و عراق این واقعیت آشکار شده که هدف از سیاست‌گذاری‌های کلان مالی، سیاسی و رسانه‌ای برای ایجاد داعش و سایر گروه‌های تکفیری- صهیونیستی در سوریه و عراق، چیزی جز مزاحمت برای ایران و مقابله با حرکت فزاینده انقلاب اسلامی به عنوان یک الگوی عملی موفق از مدیریت اسلامی در عرصه‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نیست. این سیاست استکباری و اهداف آن به حدی آشکار و واضح است که با کمترین عقل و ادراک سیاسی هم می‌توان به آن پی برد.
 
تردیدی نیست داعش و سایر گروه‌های تکفیری چنانچه در جبهه‌های سوریه و عراق زمینگیر نمی‌شدند و توفیقاتی به دست می‌آوردند، در تعرض به مرزهای ایران اسلامی و تمامیت ارضی کشور- از جمله همین خوزستان عزیز- لحظه‌ای به خود تردید راه نمی‌دادند. این گروه‌های خون‌آشام حتی اکنون و در اوج درگیری‌ها و مشکلاتی که در جبهه‌های عراق و سوریه با آن مواجهند، باز هم از برنامه‌ریزی برای خرابکاری و اقدام علیه امنیت ملی ما غافل نبوده‌اند.
 
دستگیری عناصر بمب‌گذار و وابسته به این گروهک‌ها بویژه در یک‌سال گذشته توسط نهادهای امنیتی، به تنهایی ضرورت مقابله و زمینگیر کردن این عناصر تکفیری را در آن سوی مرزها و در جبهه‌های عراق و سوریه دوچندان کرده است.
 
آیا براستی احزاب اصلاح‌طلب از درک این ضرورت عاجزند یا از دیدگاه آنها منافع حزبی بر منافع ملی کشور ارجحیت دارد؟ آیا باید به انتظار نشست تا پس از ورود این غده‌های بدخیم به داخل سرزمین‌مان، آنگاه نه در فراسوی مرزها بلکه در داخل شهرها به مبارزه با آنان اقدام کنیم؟ و خلاصه! در صورت به خطر افتادن امنیت ملی و سلب آرامش شهرهای کشور ما توسط این گروهک‌های وحشی، آیا این عده از اصلاح‌طلبان گمان می‌کنند از حاشیه امنی برخوردار بوده و جان سالم به در خواهند برد؟
 
طبیعی است از این عده نه انتظار انقلابی‌گری داریم و نه مواضع انقلابی که خود نیز سال‌هاست چنین ادعایی ندارند! ولی دست‌کم به عنوان یک مسلمان، آیا بهتر نیست آموزه‌های دینی و عقلانی خود را ملاک عمل و تحزب خویش قرار دهند و این دغدغه گرانسنگ امنیتی را از دلیر مرد بزرگ تاریخ- علی(ع)- چراغ راه خود سازند که فرمودند: «به خدا قسم هیچ ملتی در خانه خود مورد حمله و تعدی قرار نگرفت، مگر اینکه ذلیل شد». (نهج‌البلاغه، خطبه 27)
 
جای بسی شگفتی است که این اظهارات غیرمنطقی و سخیف از سوی کسانی مطرح می‌شود که کمترین هزینه‌ای در راه این مبارزه مقدس پرداخت نکرده‌اند و به جای دلگرمی و افزایش غیرت دینی و انقلابی جوانان برای مبارزه یا به جای ارج نهادن به صبر و روحیه ایثارگرانه خانواده‌های شهدای مدافع حرم، متاسفانه نوای دشمنان این ملت را بر زبان جاری کرده و همچون ستون پنجم دشمن در داخل، به خالی کردن عقبه فکری و سیاسی این مبارزه مشغولند. آیا خیانتی از این بالاتر هست؟ کسی تردید دارد که این قبیل حرف‌های اصلاح‌طلبان دقیقا در راستای تامین منافع تروریست‌های ابوبکر البغدادی است؟
 
از یاد نبریم مهم‌ترین مولفه و نیاز هر جامعه، کشور یا خانواده و حتی خود فرد در درجه اول «امنیت» است. امنیت از مهم‌ترین کشش‌ها و انگیزه‌های انسانی است که با فطرت انسان، پیوندی ناگسستنی دارد. لذا بر اساس آنچه گفته شد، آیا وقت آن نرسیده عقلای سیاسی و بزرگان احزاب در کشور نسبت به تبیین جایگاه امنیت ملی به عنوان مهم‌ترین مولفه و خط قرمز کشور در میان احزاب و گروه‌های سیاسی اقدام کنند؟
 
آنانی که در فراسوی مرزها برای دفاع از حریم اهل بیت(ع) و ایران عزیز جان و همه همت خود را به کف گرفته و در دیار غربت به خاک و خون غلتیده‌اند، یقینا بر این باورند که امنیت، نیاز اساسی کشور ما برای پیمودن مسیر پرافتخار توسعه و آبادانی است. آنان چنین راه دشوار و پرهزینه‌ای را با اهدای جان برگزیدند تا با ایجاد «امنیت»، راه برای ایجاد «آسایش» مردم چه در خوزستان و چه همه جای این سرزمین توسط دولتمردان فراهم شود. براستی چه خیانت و جفایی بالاتر از اینکه برخی مدعیان اصلاحات به نام حمایت از دولت، کوتاهی‌های انجام گرفته در مسیر ایجاد «آسایش» مردم را نیز با چنین سخنان سخیفی توجیه می‌کنند.
 
امنیت خوزستان را مدافعان حرم تامین کرده‌اند اما دولت مورد حمایت جریان اصلاح‌طلبی حتی از تامین موارد ابتدایی آسایش مردم خوزستان عاجز مانده است. شاید بهتر باشد همان‌ها که امنیت خوزستان را تامین کرده‌اند به پشت جبهه هم بیایند و زمام کار را از بی‌کفایت‌ها بگیرند و برای تامین آسایش مردم خوزستان هم خودشان کاری کنند. خوزستان به مدافعان حرم نیاز دارد که در خرابه‌های شام دنبال امنیت اهواز می‌گردند، نه به آروغ‌های از سر شکم سیری شکم‌گنده‌های نیاوران، ولنجک و سعدآباد! مردمان خوزستان خودشان هم از جنس مدافعان حرم هستند. خوزستان با بیش از 60 شهید، بیشترین تعداد شهدای مدافع حرم را تقدیم کرده است. شاید هم بی‌تدبیر‌ها از همین عصبانی‌اند و...
 
***
چندی قبل بنا به یک ضرورت کاری، در دیدار با نماینده یکی از اقلیت‌های دینی ایران در مجلس شورای اسلامی، یکسری نکات قابل توجه از وی شنیدم که بیان آنها به عنوان حسن‌ختام این یادداشت خالی از لطف نیست.
 
وی با برشمردن جنایت‌های داعش و گروه‌های تکفیری در عراق و سوریه، به نحوه مواجهه آنها در قتل‌عام اقلیت‌های دینی در آن کشورها اشاره می‌کرد و می‌گفت: «توجه ما به عنوان یک ایرانی به تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشور کمتر از شما نیست. ما یقین داریم در صورت هرگونه حمله احتمالی داعش به ایران و به خطر افتادن امنیت ملی کشور، اقلیت‌های دینی را به مراتب بیشتر از شما مسلمانان مورد قتل‌عام و کشتار قرار خواهند داد».
 
با همه این توضیحات باید به مدعیان اصلاح‌طلبی یادآور شد که اگر انقلابی نیستید، اگر به آموزه‌های دینی خود هم در این زمینه وفادار نمانده‌اید، آیا بهتر نیست دست‌کم به پاس ادعای ایرانی بودن خود، درک بهتری از شرایط منطقه‌ای و امنیت ملی کشور پیدا کنید؟