به گزارش مشرق، روز سه شنبه سوم اسفندماه برخی از اعضای شورای اسلامی شهر تهران در جلسه علنی درباره تخریب باغها و تبدیل آن به منازل مسکونی و عدم رعایت حفظ 70 درصد باغ به عنوان فضای سبز بر طبق مصوبه شورای دوم، هشدار دادند. البته پیشنیه تخریب گسترده باغهای تهران، به زمان تصدی گری غلامحسین کرباسچی بر شهرداری تهران در سالهای 68 تا 77 بر میگردد.
رویداد تلخ تخریب فضای سبز خصوصی تهران از سال 1369 و پس از گذشت مدتی از سکانداری شهرداری به دست غلامحسین کرباسچی، رخ داد.
کرباسچی در سایه پشتیبانی رئیس جمهور وقت، به بهانه توسعه شهر و حمایت از برجسازی در تهران، دست اندازی به مقررات طرح جامع را که مصوب شورای عالی شهرسازی بود، آغاز کرد و چوب حراج به این مقررات زندگی-بخش زد.
با مرور کارنامه مدیریتی شهردار وقت تهران، فارغ از پروژه عظیم تراکم فروشی در زمان وی، به دلیل عدم وجود قانونی متقن در جهت ساخت و ساز شهری، شاهد بلندمرتبهسازیهای گاه بدون مجوزهای لازم بودهایم، رخدادی که به اعتراف اعضای اولین دوره شورای شهر تهران که اکثریت آنان از عناصر مشهور جریان اصلاح طلب بودند، به معضلی بزرگ در کلانشهر تهران تبدیل شده بود.
* تراکمفروشی از چه زمانی شروع شد؟
مرتضی الویری، شهردار اسبق تهران اذعان می کند که بحث فروش تراکم در زمان آقای کرباسچی اتفاق افتاد. وی در این باره در نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران طی سخنانی گفت:«طرح ساماندهی شهر تهران در سال ۷۱ تصویب شد و افق پنج ساله هم داشت، اما تراکم فروشی هم به دلیل نیاز مالی شهرداری، در آن مقطع شروع شد، برای اینکه بسیاری از پروژههای شهرداری معطل باقی مانده بود.»
وی با بیان اینکه در سال 87 اختیاراتی به کمیسیون ماده پنج داده شد تا فروش تراکم را تعدیل کند، گفت:«ولی شهرداری کار خودش را انجام میداد. شهرداری در یک تناقض و تعارض جدی، قرار گرفته بود. از یک طرف دولت میگفت ما به شما کمک مالی نمیکنیم و شهرداری باید از منابع خودش استفاده کند، از یک طرف هم شهرداری مجموعهای از پروژهها را داشت که میبایست آنها را اجرا میکرد. تنها راهی که برایش باقی مانده بود این بود که از طریق فروش تراکم، این کار را انجام دهد.»
محمود کاشانی، حقوقدان نیز در 26 مهرماه 95 با اشاره به انتخاب کرباسچی به عنوان شهردار تهران گفت:«این فرد کمترین صلاحیتی برای اداره شهر نداشت و کلید جنایت هولناکی را در تهران زد که عبارت بود از چوب حراج زدن به مقررات شهرسازی برای کسب درآمد.»
*نابودی باغها برای احداث برج
در ایام مطرح شدن پروندهی فساد اقتصادی غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران در دهه 70 سردار نقدی مسئول حفاظت اطلاعات وقت ناجا جلسه ای سه ساعته با جمعی از نمایندگان مجلس برگزار میکند. بازخوانی این اظهارات نقاط تاریک پرونده مدیریت شهری در دوران سازندگی و اصلاحات را بیشتر روشن می کند:
سردار نقدی در بخشی از صحبتهای خود به بحث باغها اشاره کرد و بیان داشت که چندین میلیون متر باغات تهران که شُش تنفسی تهران هستند و برای محیط زیست لازم است و همه شعار حفظ آن را می دهند، بر خلاف قانون و باهدایت و راهنمایی های مسئولان شهرداریها خشکانده و به جای آنها برج ساخته شد.
وی در ادامه تفاوت قیمتی باغ با یک زمین مسکونی را یک تفاوت فاحش دانست و با اشاره به اینکه چنین باغ هایی با یک ورقه کاغذ اجازه ساخت افراز و تبدیل شدن به قطعات را می گیرد، گفت: تمام مستندات غیر قانونی بودن آن همراه من است، این کار نه تنها موجب از بین رفتن محیط زیست شد بلکه دست کم 300 تا 400 میلیارد تومان ثروت باد آورده را برای مالکین آن به همراه داشت که اغلب آنها از گردن کلفتها و ثروتمندان و متمکنین و زمین بازها بوده اند.
* مجوز رئیس جمهور وقت برای فروش تراکم و دستیابی به ثروتهای بادآورده برای افراد خاص!
سردار نقدی در بخشی از صحبتهای خود به بحث تراکمها اشاره کرد و اظهار داشت: موضوع دیگر بحث تراکم هاست که به هر حال غیر قانونی است. منتهی به جهت اینکه به تصویب ریاست محترم جمهور وقت رسیده است ما این را قانونی حساب می کنیم چراکه به هر حال رئیس هیات دولت اجازه داد که چنین کاری شود و حتماً دلایلی برای خودشان داشته اند که ما متعرض آن نمی شویم.
وی با بیان اینکه هرچند این کار خلاف قانون بوده است، گفت: این مطلب یک جریان بزرگی از ثروت های بادآورده را ایجاد کرد که مبلغ آن حداقل هزار میلیارد تومان برآورد می شود. البته باید بگویم که خود مصوبه رئیس هیات دولت هم به درستی رعایت نشد؛ این کار اگر اجرا می شد، ابعاد قضیه به این اندازه گسترش نمییافت.
سردار نقدی در زمینه بحث تراکمها، تجاریها و اداریها اظهار داشت: این بحث یک بحث عظیمی است و یکی از میدان های بزرگ ثروت های بادآورده است.
وی افزود: تنها 300 تا 400 میلیارد تومان از این طریق برای شهرداری تحصیل شده که عمده بودجه این سال¬های آنها بوده است و نیمی از این مبلغ هم که طبق همین مقررات خود ساخته باید تحصیل می شد، نشده است.
*آسیبهای یک طرح نسنجیده
کرباسچی در سال 69 پس از تأیید شورای عالی معماری و شهرسازی ایران، طراحی و اجرای بزرگراه نواب را در دستور کار خود قرار داد. بر اساس این طرح و به منظور تأمین هزینههای خرید پلاکهای ثبتی و احداث بزرگراه، مقرر گردید، در مجاورت توسعه ۴۵ متری بزرگراه و به میزان حداقل ۵/۲۷ متر از طرفین به ساخت و ساز مسکونی اختصاص یابد.
این طرح نسنجیده با وجود تبلیغات گسترده، هیچگاه به اتمام نرسید و نیمهکاره رها شد؛ ولی آسیبهای بسیاری را بر منطقه وارد کرد که از جمله آنها میتوان به عدم احداث مدرسه، مسجد، فضای سبز، ایجاد آلودگی هوا و صوت به علت مجاورت با بزرگراه، عدم اسکان مجدد ساکنان قدیمی در مسکنهای جدید و مهاجرت آنها به مناطق پایینتر و حاشیهای شهر به دلیل فقر و درآمد کم آنها، قطع ارتباط بین شرق و غرب نواب و تعداد زیاد واحدهای مسکونی در هر بلوک اشاره کرد.
*تراکمفروشی یک میراث نامبارک
اما یکی از میراثهای نامبارک این پروژه، شروع پدیده "تراکم فروشی" و گسترش روزافزون آن در کلانشهر تهران بود. با فروش تراکم، ویژگیهای فضاهای شهری دستخوش تغییرات بسیاری شد. در حال حاضر نیز این معضل در تمام کشور به رفتاری رایج تبدیل شده است. افزایش یکباره جمعیت، ناهمگونی ظرفیت معابر و خدمات با نیاز استفاده کنندگان، تغییر الگوی سکونت و مشکلات اجتماعی ناشی از همجواری ها، آلودگی هوا و تاثیرات مخرب آن بر سلامت جامعه، ترافیک و راهبندان در سطح خیابان های شهر و امثال آن از تبعات و آسیبهای انسانی این شهرفروشی است.
به گزارش فارس اگرچه در زمان تصدی کرباسچی بر شهرداری تهران، وزیر وقت مسکن به دلیل تراکم فروشی گسترده از وی شکایت کرد و در دستگاه قضا پروندهای برای شهرداری گشوده شد؛ اما هیچگاه به نتیجه نرسید چرا که با روی کار آمدن دولت خاتمی این شکایت بازپس گرفته شد و بار دیگر ضوابط و قوانین، فدای مناسبات سیاسی دولتها شد.
با این وجود سردادن فریاد وامصیبتا و هوچی گری و شلوغ بازی برخی افراد در شورای شهر درباره تخریب باغها و عدم اجرای درست مصوبه برج ـ باغ با وجود درخشان دانستن دوران شهرداری شخصی چون غلامحسین کرباسچی با کارنامهای مملو از تخریب باغات تهران، بیش از آنکه نمایشگر حسن نیت آنان باشد، نشان دهنده حجم تناقض در عملکرد و موضعگیری قبیلهگرایانه آنان در قبال مسائل شهری است.
با این شیوه جار و جنجال نمیتوان فراموش کرد که چه کسانی دسته گل تخریب باغهای تهران را 20 سال پیش از این به آب دادند.
رویداد تلخ تخریب فضای سبز خصوصی تهران از سال 1369 و پس از گذشت مدتی از سکانداری شهرداری به دست غلامحسین کرباسچی، رخ داد.
کرباسچی در سایه پشتیبانی رئیس جمهور وقت، به بهانه توسعه شهر و حمایت از برجسازی در تهران، دست اندازی به مقررات طرح جامع را که مصوب شورای عالی شهرسازی بود، آغاز کرد و چوب حراج به این مقررات زندگی-بخش زد.
با مرور کارنامه مدیریتی شهردار وقت تهران، فارغ از پروژه عظیم تراکم فروشی در زمان وی، به دلیل عدم وجود قانونی متقن در جهت ساخت و ساز شهری، شاهد بلندمرتبهسازیهای گاه بدون مجوزهای لازم بودهایم، رخدادی که به اعتراف اعضای اولین دوره شورای شهر تهران که اکثریت آنان از عناصر مشهور جریان اصلاح طلب بودند، به معضلی بزرگ در کلانشهر تهران تبدیل شده بود.
* تراکمفروشی از چه زمانی شروع شد؟
مرتضی الویری، شهردار اسبق تهران اذعان می کند که بحث فروش تراکم در زمان آقای کرباسچی اتفاق افتاد. وی در این باره در نشست تخصصی ماهانه بنیاد باران طی سخنانی گفت:«طرح ساماندهی شهر تهران در سال ۷۱ تصویب شد و افق پنج ساله هم داشت، اما تراکم فروشی هم به دلیل نیاز مالی شهرداری، در آن مقطع شروع شد، برای اینکه بسیاری از پروژههای شهرداری معطل باقی مانده بود.»
وی با بیان اینکه در سال 87 اختیاراتی به کمیسیون ماده پنج داده شد تا فروش تراکم را تعدیل کند، گفت:«ولی شهرداری کار خودش را انجام میداد. شهرداری در یک تناقض و تعارض جدی، قرار گرفته بود. از یک طرف دولت میگفت ما به شما کمک مالی نمیکنیم و شهرداری باید از منابع خودش استفاده کند، از یک طرف هم شهرداری مجموعهای از پروژهها را داشت که میبایست آنها را اجرا میکرد. تنها راهی که برایش باقی مانده بود این بود که از طریق فروش تراکم، این کار را انجام دهد.»
محمود کاشانی، حقوقدان نیز در 26 مهرماه 95 با اشاره به انتخاب کرباسچی به عنوان شهردار تهران گفت:«این فرد کمترین صلاحیتی برای اداره شهر نداشت و کلید جنایت هولناکی را در تهران زد که عبارت بود از چوب حراج زدن به مقررات شهرسازی برای کسب درآمد.»
*نابودی باغها برای احداث برج
در ایام مطرح شدن پروندهی فساد اقتصادی غلامحسین کرباسچی شهردار وقت تهران در دهه 70 سردار نقدی مسئول حفاظت اطلاعات وقت ناجا جلسه ای سه ساعته با جمعی از نمایندگان مجلس برگزار میکند. بازخوانی این اظهارات نقاط تاریک پرونده مدیریت شهری در دوران سازندگی و اصلاحات را بیشتر روشن می کند:
سردار نقدی در بخشی از صحبتهای خود به بحث باغها اشاره کرد و بیان داشت که چندین میلیون متر باغات تهران که شُش تنفسی تهران هستند و برای محیط زیست لازم است و همه شعار حفظ آن را می دهند، بر خلاف قانون و باهدایت و راهنمایی های مسئولان شهرداریها خشکانده و به جای آنها برج ساخته شد.
وی در ادامه تفاوت قیمتی باغ با یک زمین مسکونی را یک تفاوت فاحش دانست و با اشاره به اینکه چنین باغ هایی با یک ورقه کاغذ اجازه ساخت افراز و تبدیل شدن به قطعات را می گیرد، گفت: تمام مستندات غیر قانونی بودن آن همراه من است، این کار نه تنها موجب از بین رفتن محیط زیست شد بلکه دست کم 300 تا 400 میلیارد تومان ثروت باد آورده را برای مالکین آن به همراه داشت که اغلب آنها از گردن کلفتها و ثروتمندان و متمکنین و زمین بازها بوده اند.
* مجوز رئیس جمهور وقت برای فروش تراکم و دستیابی به ثروتهای بادآورده برای افراد خاص!
سردار نقدی در بخشی از صحبتهای خود به بحث تراکمها اشاره کرد و اظهار داشت: موضوع دیگر بحث تراکم هاست که به هر حال غیر قانونی است. منتهی به جهت اینکه به تصویب ریاست محترم جمهور وقت رسیده است ما این را قانونی حساب می کنیم چراکه به هر حال رئیس هیات دولت اجازه داد که چنین کاری شود و حتماً دلایلی برای خودشان داشته اند که ما متعرض آن نمی شویم.
وی با بیان اینکه هرچند این کار خلاف قانون بوده است، گفت: این مطلب یک جریان بزرگی از ثروت های بادآورده را ایجاد کرد که مبلغ آن حداقل هزار میلیارد تومان برآورد می شود. البته باید بگویم که خود مصوبه رئیس هیات دولت هم به درستی رعایت نشد؛ این کار اگر اجرا می شد، ابعاد قضیه به این اندازه گسترش نمییافت.
سردار نقدی در زمینه بحث تراکمها، تجاریها و اداریها اظهار داشت: این بحث یک بحث عظیمی است و یکی از میدان های بزرگ ثروت های بادآورده است.
وی افزود: تنها 300 تا 400 میلیارد تومان از این طریق برای شهرداری تحصیل شده که عمده بودجه این سال¬های آنها بوده است و نیمی از این مبلغ هم که طبق همین مقررات خود ساخته باید تحصیل می شد، نشده است.
*آسیبهای یک طرح نسنجیده
کرباسچی در سال 69 پس از تأیید شورای عالی معماری و شهرسازی ایران، طراحی و اجرای بزرگراه نواب را در دستور کار خود قرار داد. بر اساس این طرح و به منظور تأمین هزینههای خرید پلاکهای ثبتی و احداث بزرگراه، مقرر گردید، در مجاورت توسعه ۴۵ متری بزرگراه و به میزان حداقل ۵/۲۷ متر از طرفین به ساخت و ساز مسکونی اختصاص یابد.
این طرح نسنجیده با وجود تبلیغات گسترده، هیچگاه به اتمام نرسید و نیمهکاره رها شد؛ ولی آسیبهای بسیاری را بر منطقه وارد کرد که از جمله آنها میتوان به عدم احداث مدرسه، مسجد، فضای سبز، ایجاد آلودگی هوا و صوت به علت مجاورت با بزرگراه، عدم اسکان مجدد ساکنان قدیمی در مسکنهای جدید و مهاجرت آنها به مناطق پایینتر و حاشیهای شهر به دلیل فقر و درآمد کم آنها، قطع ارتباط بین شرق و غرب نواب و تعداد زیاد واحدهای مسکونی در هر بلوک اشاره کرد.
*تراکمفروشی یک میراث نامبارک
اما یکی از میراثهای نامبارک این پروژه، شروع پدیده "تراکم فروشی" و گسترش روزافزون آن در کلانشهر تهران بود. با فروش تراکم، ویژگیهای فضاهای شهری دستخوش تغییرات بسیاری شد. در حال حاضر نیز این معضل در تمام کشور به رفتاری رایج تبدیل شده است. افزایش یکباره جمعیت، ناهمگونی ظرفیت معابر و خدمات با نیاز استفاده کنندگان، تغییر الگوی سکونت و مشکلات اجتماعی ناشی از همجواری ها، آلودگی هوا و تاثیرات مخرب آن بر سلامت جامعه، ترافیک و راهبندان در سطح خیابان های شهر و امثال آن از تبعات و آسیبهای انسانی این شهرفروشی است.
به گزارش فارس اگرچه در زمان تصدی کرباسچی بر شهرداری تهران، وزیر وقت مسکن به دلیل تراکم فروشی گسترده از وی شکایت کرد و در دستگاه قضا پروندهای برای شهرداری گشوده شد؛ اما هیچگاه به نتیجه نرسید چرا که با روی کار آمدن دولت خاتمی این شکایت بازپس گرفته شد و بار دیگر ضوابط و قوانین، فدای مناسبات سیاسی دولتها شد.
با این وجود سردادن فریاد وامصیبتا و هوچی گری و شلوغ بازی برخی افراد در شورای شهر درباره تخریب باغها و عدم اجرای درست مصوبه برج ـ باغ با وجود درخشان دانستن دوران شهرداری شخصی چون غلامحسین کرباسچی با کارنامهای مملو از تخریب باغات تهران، بیش از آنکه نمایشگر حسن نیت آنان باشد، نشان دهنده حجم تناقض در عملکرد و موضعگیری قبیلهگرایانه آنان در قبال مسائل شهری است.
با این شیوه جار و جنجال نمیتوان فراموش کرد که چه کسانی دسته گل تخریب باغهای تهران را 20 سال پیش از این به آب دادند.