***
هدیه ویژه اصلاحطلبان برای منتقد همیشگی قالیباف
«رحمتا... حافظی» عضو شورای شهر تهران و از مقامات دولت احمدینژاد است که نقدهای تند و تیزی را علیه محمدباقر قالیباف، شهردار تهران مطرح میکند!
*پیش از این، «احمد حکیمیپور» عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران که گفته میشود منشأ جنجال بلااثبات املاک نجومی هم اوست، در بخشی از مصاحبه خود با روزنامه آرمان امروز گفته بود: من اعلام ميكنم كه بدم نميآيد از شوراي فعلي افرادي به ليست اصلاحطلبان بپيوندند. من صراحتا گفتم افتخار ميكنم كه همكاري مثل آقاي حافظي دارم.[1]
گفتنیست، رحمتالله حافظی که از معاونان وزارت بهداشت در دولت احمدینژاد بوده است، انتقادات و توییتهای مختلفی را علیه شهردار تهران منتشر میکند.
او که رئیس کمیسیون محیط زیست شورای شهر تهران است در بحبوحه حادثه پلاسکو مدعی «انحصار خبری حاکم بر عملیات پلاسکو» شد.
حافظی همچنین در اولین شنبه پس از حادثه پلاسکو و در حالیکه هنوز امید میرفت کسانی از آتشنشانها در زیر آوارهای ساختمان زنده مانده باشند به روزنامه شرق گفته بود:
«قاعدتا شهرداری تهران که از عمق فاجعه نبود ایمنی در پلاسکو بیش از هر نهاد دیگری آشنایی داشته است (نباید) به چند تذکر کتبی بسنده نمیکرد؛ اگر در شهر یک ساختمان با کاربری تجاری یا مسکونی شرایط ناایمن یا تغییر کاربری را داشته باشد، مأموران شهرداری بدون فوت وقت اقدام ضربتی و قلعوقمعی دارند و برخورد جدی میکنند و حداقل یک نیوجرسی (بلوک سیمانی بزرگ) در مقابل ورودیها میگذارند، اما درباره این ساختمان در طول دورهای متوالی اقدامی جدی صورت نگرفته و به نظر میرسد در جاهایی کهرمنافعرحکم نمیکند از این قوه قهریه استفاده نکردهاند!»[2]
***
هم فتنه سال 88 هم ارتباط با نظام
مأموریت غیر ممکن فرستاده جریان خاص نزد رهبر انقلاب!
در ادامه متن پرسش و پاسخ روزنامه شرق با جهانگیری در این رابطه را میخوانید:
شرق: شنیده میشود که شما اخیر با رهبری دیداری داشتید و از شما بهعنوان فردی که میتواند این نقش را تا حدودی ایفا کند، نام برده میشود، این گفته چقدر میتواند صحت داشته باشد؟
جهانگیری: اصل ملاقات که انجام شده است. ما با دوستان و بزرگان اصلاحطلب مذاکرهای داشتیم؛ آنها تأکید کردند که این کار انجام شود. من هم با آقای رئیسجمهور مشورت کردم و نهایتا به این نتیجه رسیدم که این ملاقات انجام شود که انجام هم شد. هم درباره شرایطی که مرحوم آیتالله هاشمیرفسنجانی داشت، صحبت شد و هم شرایط اصلاحطلبان. درباره موقعیت، جایگاه و نقش آنها در انقلاب و نظام و نیز درباره سران اصلاحطلب هم صحبت شد. جلسه بسیار خوبی بود و من گزارش کامل را به سران اصلاحطلب دادم.
شرق:شما حامل پیغامی بودید یا رأسا اقدام کردید؟
جهانگیری: قبلش با دوستان اصلاحطلب صحبت کرده بودم.
شرق:نکاتی را گفتند که شما منتقل کنید؟
جهانگیری: جمعبندیهایی بود. در واقع شرایطی بود که من ترسیم کردم. من معتقدم اصلاحطلبان یک جریان قدرتمند و پرنفوذ در چارچوب نظام جمهوری اسلامی و علاقهمند به نظام هستند. آنها سابقه مدیریتی در نظام دارند و در این مجموعه جانباز، خانواده شهید و انقلابی وجود دارد. در آنها هم طیف وسیعی از افراد عادی اصلاحطلب با جهتگیریهای معتدلانه وجود دارد و ممکن است تا حدودی گرایشهای تندتر هم داشته باشند. این مجموعه ممکن است نتوانند با رهبری در رأس نظام ارتباط و تعامل داشته باشند.نظرات مقام معظم رهبری، نظرات بسیار روشنی راجع به افراد و جریان اصلاحطلب است و استقبال خیلی خوبی انجام شد. من به سهم خودم سعی میکنم تا آنجا که امکان دارد، در ایجاد و برقراری این کانال ارتباطی تلاش کنم.
شرق:امیدوار بودید بتوانید این خلأ را پر کنید؟
جهانگیری: اینکه همیشه جریان اصلاحات ارتباطی داشته باشند، از تأکیدات مقام معظم رهبری بود. هیچوقت ارتباط قطع نشده و اگر هم این اتفاق رخ داده، از طرف جریان اصلاحات بوده است، درحالحاضر هم همین ارتباط وجود دارد. ایشان گفتند که حتی شخصیتهایی گفتهاند ما میخواهیم رئیسجمهور شویم و من وقتی پذیرفتم، به این معناست که اصلاحطلبان حضور داشته باشند.
ايشان گفتند از نظر من مشکلی برای اصلاحطلبان وجود نداشته و الان هم دوست دارند رابطه مستقیمی با ما داشته باشند. از من خواستند که این نقش را ایفا کنم.
شرق:مقام معظم رهبری گفتند؟
جهانگیری: بله، من هم در حد بضاعتم تمام تلاشم را میکنم.
شرق: پس این امید وجود دارد که این قضیه جدی شود. آیا صحبتی درباره رفع برخي محدودیتها شد؟
جهانگیری: من فکر میکنم اصلاحطلبان باید اصولی را برای همکاری در داخل نظام رعایت کنند. روی این اصول هم همه از جمله مقام معظم رهبری و خود اصلاحطلبان هم حساسیت دارند. یکی از این اصول معیارهای امامخمینی(ره) است. ایشان بهعنوان معمار و بنیانگذار نظام جمهوری اسلامی معیارهایی داشتند که باید همه آن را در نظر بگیرند. در بین معیارهای امامخمینی(ره) چند معیار وجود دارد که ثابت بوده است که یکی از آنها مبارزه با استکبار بوده و در رأس آن هم مبارزه با آمریکاست. این کشور تابهحال هیچوقت روی خوش به ما نشان نداده است. دوم، مبارزه با اشرافیگری بوده است و دیگری هم مبارزه با فساد بود. من فکر میکنم اینها معیارهای خوب همکاری است. برداشت من این است که اینها نهتنها مورد قبول اصلاحطلبان، بلکه مورد قبول هر فردی است که میخواهد کار سیاسی انجام دهد. ما در روشهای اجرائی اختلاف نظر داریم اما در اصل قضیه اختلافی وجود ندارد.[3]
*جهانگیری پیش از این و در سال 91 نیز به همراه موسوی لاری و مجید انصاری با مقام معظم رهبری دیدار کرده بود که خبر این دیدار رسانهای شد.
مجید انصاری، معاون حقوقی روحانی هم به تازگی گفته است که برخی مواقع حضوراً خدمت رهبر معظم انقلاب میرود.
ماجرای ارتباط مستقیم اصلاحطلبان با رهبری نظام در پساهاشمی را نخستین بار، «سیدحسین مرعشی» سخنگو و عضو مبرّز حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد و پس از او کسان دیگری مثل محمدرضا تابش و محمد هاشمی نیز به این مسئله پرداختند.
این اظهارات و ایضاً نقلهای جهانگیری از دیدار با مقام معظم رهبری در حالی است که به تازگی رسانهها از تقلّای لیدر اصلاحات برای عذرخواهی رسمی از نظام اسلامی به دلیل فتنه سال 88 نیز خبر دادهاند.[4]
در اشاره به این مباحث ذکر چند نکته ضروریست:
یکم: در همین اثنی که اصلاحطلبان بحث ارتباط مستقیم با مقام معظم رهبری را مطرح کردهاند، متأسفانه شاهد هستیم که مثلاً «مصطفی تاجزاده» از فعالان اصلاحطلب به قبیح بودن دفاع نظام اسلامی از سوریه و اقدامات مدافعان حرم اشاره میکند و یا همینطور محمد هاشمی نیز درباره تحریم انتخابات مجلس نهم توسط اصلاحطلبان، صحبتهای ناراستی را بر زبان میآورد.
به این گستره البته بایستی اشارههای اصلاحطلبان به «اصالت تظاهرات خیابانی در سال 88»، «مبتلا شدن نظام اسلامی به بیماری رژیم شاه که منجر به سقوط او شد» و «وجود شکاف در نظام اسلامی» را نیز افزود.
این رفتارها که البته در حین سکوت ستاد جریان خاص شکل میگیرند، با تمنا و خواهش اصلاحطلبان برای ارتباط بیشتر با رهبری نظام تعارض و تناقض دارد.
دوم: مسئله فتنه سال 88 و تبعات آن چیزی نیست که با صحبت کردن و حرفهای محفلی مرتفع شود.
فیالواقع سران اصلاحات میدانند مادام که موضع صریح و شفاف خود را نسبت به حوادث این سال اعلام نکنند و از گزینه «عذرخواهی رسمی» دوری گزینند؛ اوضاع بدون تغییر میماند و نه یک دیدار که یکصد دیدار اسحاق جهانگیری و دیگران با رهبری نظام نیز چیزی را تغییر نخواهد داد.
و سوم: طرح مسئله تلاش لیدر اصلاحطلبان برای عذرخواهی از نظام در حالیست که کمتر از 3 ماه تا انتخابات ریاستجمهوری باقی نمانده و لذا فرض بر اینکه عذرخواهی اشاره شده صورت بگیرد؛ شائبه انتخاباتی بودن آن به اذهان متبادر میشود.
***
بزرگداشت تجمعات سال 88 در رسانه نزدیک به عارف
آنچه در ادامه میخوانید، بخشی از مصاحبه آزادارمکی است:
امید ایرانیان: میتوانیم بگوییم که هر کجا حضور نهاد حاکمیت در حرکتهای خودجوش کمرنگ میشود، این حرکتها افزایش پیدا میکند؟
آزادارمکی: نظام سیاسی ایران قدرت زیادی در باب مدیریت این عرصهها را ندارد. جامعه آنقدر فربه شده که نتیجهاش ضعف نظام سیاسی و فرو پاشی مکرر دولتها در ایران است. البته این موضوع را هم باید در نظر داشت که هر زمان که این حرکتهای جمعی کنترل شده و دعوت شده و فرم و اجرای برنامهها هم تغریبا فرم تعریف شده بوده، میزان مشارکت در آنها کمتر بوده و در مقابل اتفاقاتی که جمعیتها دعوت نشدهاند و در آنها هم اشکال گوناگون فرمها، حرفها، پیامها، بیشتر شده است.
امید ایرانیان: این حرکتهای خودجوش مردمی از یک نقطهای زمینهاش فراهم شد. برخی بر این باورند که از سال 88 به بعد زمینه آن فراهم شد و یا اوج گرفت؟
آزادارمکی: اقتضائات اجتماعی، نیازها و ساحت جامعه مدرن ایرانی، موجب فراهم شدن این زمینه شد. جامعه ایرانی خیلی مدرنتر از دیگر جوامع است. اما اینطور نیست که بگوییم که از سال 88 به بعد زمینهاش فراهم شد. جامعه ایرانی از آن سالها تحرکات اجتماعیاش اوج گرفت چون تجربهاش زیاد شد و شیوهاشرا عوض کرد! به این معنی نیست که بگوییم قبل از آن وجود نداشته است.
امید ایرانیان: وجود داشته است اما بعد از 88 اوج گرفت....
آزادارمکی: چون تجربه منحصر به فردی را پیدا کرد. تجربهای که از بحران خشونت و تعارض عبور کرد و به سمت حوزه اجتماعی میرود. خیزی که در آن سالها برداشته شده بود، میخواست نظام سیاسی را تغییر دهد و اصلاح کند. اما الان مسیرش را عوض کرده به سمت اجتماعی رفته و به حوزه زنان، موسیقی و بسیاری از حوزههای دیگر ورود کرده است. این است که وقتی به حوزه سیاسی میخواهد ورود کند، از مردم التماس میکند که به او رأی دهند و مشارکت کنند.[5]
*جالب است که اصلاحطلبان در کنار همین عمقبخشیها به حوادث شوم سال 88 و زمینه سازی برای زندهسازی تظاهرات خیابانی اما دم از ضرورت رابطه مستقیم با نظام اسلامی هم میزنند.
جریان سیاسی خاص و البته برخی رسانههای خارجی، از سال 88 به این سو تلاش وافری انجام دادند تا چیزی به نام «جنبش سبز» را زنده جلوه داده و اینطور وانمود کنند که روح جنبش سبز در مقولات دیگری حلول کرده است.
کما اینکه مثلا در ماجرای تجمعات سوگوارانه پس از درگذشت یک خواننده جوان حتی از سوی یک چهره دولتی عنوان شد که این تجمعات یک تست بود!
و یا مثلا دیده شد که سعید حجاریان با اشاره به همین تجمعات سوگوارانه اینطور اظهار کرد که مردم باید مثل ماجرای پاشایی، فشار اجتماعی ایجاد کنند.
مسئله «تجدید نظر در انقلاب اسلامی» توسط مردم نیز که قاعدتاً بدون حضور خیابانی ممکن نیست! تاکنون توسط کسانی مثل حجاریان و بهشتی مطرح شده است.
در همین اثنی شاهدیم که یک جامعهشناس اصلاحطلب نیز نظیر سخنان بالا را تکرار و سعی میکند تا نوعی عمقبخشی را به تجمعات خیابانی انجام دهد.
و خوشمزه آنکه از ضعف حکومت در مدیریت این تجمعات نیز سخن میگوید!
این مسائل و این ریلگذاری برای رفتارهای آینده، بایستی مورد توجه نهادهای امنیتی و رسانههای کشور بعنوان چشمان بیدار جامعه باشد.
آزاد ارمکی اظهارات جالب توجه دیگری هم دارد که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
_ فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند _ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
_ از نظر من وقوع این نوع حوادث (تجمعات سوگوارانه مربوط به مرحوم پاشایی) در ایران تکرار خواهند شد.
_ پاشایی مخاطبانش را به رفتارهای غیر ایدئولوژیک نه ضد ایدئولوژیک دعوت میکرده است.
_ بهترين تحليلها را الان در حوزه فرهنگ آنهايي ميكنند كه ما به آنها روشنفكران سكولار ميگوييم و آنهايي كه ما روشنفكران ديني ميگوييم، هيچي در حوزه دين نميگويند، بلكه انديشه سكولار را ترويج ميدهند...
***
1_http://www.armandaily.ir/fa/Main/Detail/173681
2_http://www.mashreghnews.ir/fa/news/685033
3_http://sharghdaily.ir/News/116066
4_http://www.jahannews.com/analysis/504821
5_ http://omidiraniannewspaper.ir/detail/7672