به گزارش مشرق به نقل از پایگاه تحلیلی اینترنشنال من، در ماه آگوست سال ۱۹۷۱ میلادی، نیکسون رئیس جمهور وقت آمریکا تعهد این کشور به ثابت نگهداشتن نرخ برابری دلار با طلا را به طور رسمی پایان داد. این اتفاق یکی از حوادث مهم تاریخ آمریکا بوده است و تأثیر آن از حوادثی همچون سقوط گسترده شاخص بورس در سال ۱۹۲۹، ترور جان اف کندی رئیس جمهوری وقت و یا حمله تروریستی یازده سپتامبر نیز بسیار بیشتر بوده است. با اینحال اغلب مردم آمریکا اطلاع چندانی از آن ندارند.
بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا با اختلافی زیاد از دیگر کشورهای جهان، دارندهی بزرگترین ذخایر طلای جهان بود. این مسئله در کنار پیروزی در جنگ موجب شد آمریکا بتواند دلار را به عنوان ارز رایج جهانی در نظام پولی جهان به دیگر کشورها تحمیل نماید.
در این نظام پولی جدید که در سال ۱۹۴۴ و در کنفرانس برتون وودز پایهگذاری شد، نرخ برابری تمامی ارزهای جهان به دلار نرخی ثابت در نظر گرفته شد و نرخ برابری دلار به طلا نیز به ازای هر انس ۳۵ دلار ثابت شد.
نظام پولی برتون وودز، دلار را به واحد پولی برتر دنیا برای ذخیره دارایی کشورهای جهان نیز تبدیل کرد. در واقع از آنجا که تجارت جهانی با دلار انجام میشد، دیگر کشورها مجبور بودند برای تسهیل در تجارت خارجی خود دلار ذخیره نمایند. همچنین از آنجا که نرخ دلار با مقدار معنی از طلا ثابت شده بود، ذخیره دلار برای کشورها در عمل به مانند ذخیره طلا بود.
تا اواخر دههی ۱۹۶۰ میلادی، میزان دلاری که در دست دیگر کشورهای دنیا قرار گرفته بود، به شدت افزایش یافت، ولی در عین حال تا اندازه آن با میزان ذخایر طلای پشتوانهی آن محدود شده بود. اما چاپ بیش از حد دلار از سوی آمریکا به مرور موجب شد کشورها طلای بیشتری را در ازای تحویل دلار به آمریکا طلب نمایند. این مسئله ذخیره طلای آمریکا را به شدت کاهش داد: بعد از جنگ جهانی دوم میزان ذخایر طلای آمریکا درحدود ۵۷۴ میلیون اونس بود ولی در سال ۱۹۷۱ این ذخایر به ۲۶۱ میلیون انس کاهش یافته بود.
رئیس جمهور نیکسون نیز برای جلوگیری از کاهش بیشتر ذخایر طلای آمریکا، در اواخر سال ۱۹۷۱، به روند فروش طلا در ازای دلار پایان داد. این اقدام عملا به نظام پولی برتون وودز پایان داد و از آن پس نرخ برابری دلار به طلا دیگر ثابت نبود. از آن زمان به بعد دلار ارزی کاملا بدون پشتوانه بوده و بانک مرکزی آمریکا این اختیار را داشته است که هرچقدر بخواهد دلار جدید منتشر نمایند.
البته رئیس جمهوری نیکسون در آن زمان اعلام کرده بود این تعلیق فروش طلا در ازای دلار، اقدامی موقت است. میتوان گفت این گفته دروغ شمارهی ۱ او در این زمینه بوده است؛ چراکه با گذشت بیش از ۴۰ سال همچنان همین شرایط پابرجاست.
همچنین او ادعا کرده بود این اقدام برای محافظت آمریکا در مقابل دلالان جهانی ضروری بوده است. این گفته نیز دورغ شماره ۲ نیکسون بوده است؛ در واقع دلیل اصلی این اقدام عدم امکان چاپ پول برای تأمین مالی هزینههای خارج از کنترل دولت آمریکا در آن زمان بوده است.
علاوه بر این نیکسون گفته بود این اقدام به ثبات ارزش دلار در بازارهای جهانی کمک خواهد کرد. این گفته نیز دروغ شماره ۳ او بوده است. حتی با استناد به آمار دولت آمریکا(که برخی آن را غیر واقعی میدانند) ارزش دلار از سال ۱۹۷۱ تا کنون بیش از ۸۰ درصد کاهش یافته است.
مرگ نظام پولی برتون وودز – که آمریکا برخلاف وعده اولیه خود آن را کنار گذاشت – عواقب ژئوپولتیک عمیقی درپی داشت. مهمتر از همه اینکه این اقدام انگیزه اصلی کشورها برای ذخیره دلار و استفاده از دلار در مبادلات بینالمللی را از بین برد. به همین دلیل از آن زمان تقاضا برای دلار رو به کاهش گذاشت و همچنین قدرت خرید دلار نیز سقوط کرد. به همین دلیل دولت آمریکا ترتیبات جدیدی را طراحی کرد که به دیگر کشورها دلیل متقاعد کنندهای برای استفاده از دلار ارائه نماید.
این ترتیبات جدید که نظام «پترودلار(دلار نفتی)» نام داشت، جایگاه ویژه دلار را به عنوان ارز اول جهان به منظور ذخیره و استفاده در تجارت حفظ کرد. نظام پترودلار برای رئیس جمهور نیکسون و وزیر خارجه او هنری کسینجر، یک شاهکار ژئوپلتیک و مالی به حساب میآمد.
از برتون وودز تا پترودلار
آمریکا در طی سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ توافق نامههایی را با عربستان منعقد کرد تا بتواند نظام پترودلار را پایهریزی نماید. آمریکا به این دلیل عربستان را برای این هدف انتخاب کرده بود که ذخایر نفت فراوانی داشت و در اوپک نیز یکی از تأثیرگذارترین کشورها بود – علاوه بر این خاندان سعودی به سادگی فساد پذیر بود(و هست).
علاوه براین آمریکا برای این انتخاب دلایل ژئوپلتیک نیز داشت. در زمان جنگ سال ۱۹۷۳ بین اعراب و اسرائیل، کشورهای عربی فروش نفت به آمریکا را به دلیل حمایت از اسرائیل تحریم کردند. درپی این تحریم قیمت نفت ۴ برابر شد، نرخ تورم بالا رفت و بازار بورس آمریکا نیز با وضعیت بحرانی مواجه شد.
در واقع در آن زمان آمریکا جایگاهی آسیب پذیر در مقابل کشورهای فروشنده نفت داشت و قصد داشت کشورهای عربی را از سلاح بالقوهشان که همان نفت بود، خلع سلاح نماید. برای این کار آمریکا تصمیم گرفت عربستان سعودی را که تا آن زمان دشمن آمریکا بود، به متحد خود تبدیل نماید. علاوه بر این این اتحاد میتوانست تأثیرات شوری را در منطقه محدود نماید.
نظام پترودلار توافقی بود که طبق آن آمریکا متعهد شد بقای خاندان سعودی را تضمین نماید و در مقابل عربستان سعودی نیز موارد زیر را تعهد کرد:
استفاده از نفت به عنوان یک اسلحه را کنار بگذارد؛ از جایگاه ویژه خود در اوپک استفاده کند تا تمامی تراکنشهای مالی خرید و فروش نفت با استفاده از دلار انجام بگیرد.
بعد از جنگ جهانی دوم آمریکا با اختلافی زیاد از دیگر کشورهای جهان، دارندهی بزرگترین ذخایر طلای جهان بود. این مسئله در کنار پیروزی در جنگ موجب شد آمریکا بتواند دلار را به عنوان ارز رایج جهانی در نظام پولی جهان به دیگر کشورها تحمیل نماید.
در این نظام پولی جدید که در سال ۱۹۴۴ و در کنفرانس برتون وودز پایهگذاری شد، نرخ برابری تمامی ارزهای جهان به دلار نرخی ثابت در نظر گرفته شد و نرخ برابری دلار به طلا نیز به ازای هر انس ۳۵ دلار ثابت شد.
نظام پولی برتون وودز، دلار را به واحد پولی برتر دنیا برای ذخیره دارایی کشورهای جهان نیز تبدیل کرد. در واقع از آنجا که تجارت جهانی با دلار انجام میشد، دیگر کشورها مجبور بودند برای تسهیل در تجارت خارجی خود دلار ذخیره نمایند. همچنین از آنجا که نرخ دلار با مقدار معنی از طلا ثابت شده بود، ذخیره دلار برای کشورها در عمل به مانند ذخیره طلا بود.
تا اواخر دههی ۱۹۶۰ میلادی، میزان دلاری که در دست دیگر کشورهای دنیا قرار گرفته بود، به شدت افزایش یافت، ولی در عین حال تا اندازه آن با میزان ذخایر طلای پشتوانهی آن محدود شده بود. اما چاپ بیش از حد دلار از سوی آمریکا به مرور موجب شد کشورها طلای بیشتری را در ازای تحویل دلار به آمریکا طلب نمایند. این مسئله ذخیره طلای آمریکا را به شدت کاهش داد: بعد از جنگ جهانی دوم میزان ذخایر طلای آمریکا درحدود ۵۷۴ میلیون اونس بود ولی در سال ۱۹۷۱ این ذخایر به ۲۶۱ میلیون انس کاهش یافته بود.
رئیس جمهور نیکسون نیز برای جلوگیری از کاهش بیشتر ذخایر طلای آمریکا، در اواخر سال ۱۹۷۱، به روند فروش طلا در ازای دلار پایان داد. این اقدام عملا به نظام پولی برتون وودز پایان داد و از آن پس نرخ برابری دلار به طلا دیگر ثابت نبود. از آن زمان به بعد دلار ارزی کاملا بدون پشتوانه بوده و بانک مرکزی آمریکا این اختیار را داشته است که هرچقدر بخواهد دلار جدید منتشر نمایند.
البته رئیس جمهوری نیکسون در آن زمان اعلام کرده بود این تعلیق فروش طلا در ازای دلار، اقدامی موقت است. میتوان گفت این گفته دروغ شمارهی ۱ او در این زمینه بوده است؛ چراکه با گذشت بیش از ۴۰ سال همچنان همین شرایط پابرجاست.
همچنین او ادعا کرده بود این اقدام برای محافظت آمریکا در مقابل دلالان جهانی ضروری بوده است. این گفته نیز دورغ شماره ۲ نیکسون بوده است؛ در واقع دلیل اصلی این اقدام عدم امکان چاپ پول برای تأمین مالی هزینههای خارج از کنترل دولت آمریکا در آن زمان بوده است.
علاوه بر این نیکسون گفته بود این اقدام به ثبات ارزش دلار در بازارهای جهانی کمک خواهد کرد. این گفته نیز دروغ شماره ۳ او بوده است. حتی با استناد به آمار دولت آمریکا(که برخی آن را غیر واقعی میدانند) ارزش دلار از سال ۱۹۷۱ تا کنون بیش از ۸۰ درصد کاهش یافته است.
مرگ نظام پولی برتون وودز – که آمریکا برخلاف وعده اولیه خود آن را کنار گذاشت – عواقب ژئوپولتیک عمیقی درپی داشت. مهمتر از همه اینکه این اقدام انگیزه اصلی کشورها برای ذخیره دلار و استفاده از دلار در مبادلات بینالمللی را از بین برد. به همین دلیل از آن زمان تقاضا برای دلار رو به کاهش گذاشت و همچنین قدرت خرید دلار نیز سقوط کرد. به همین دلیل دولت آمریکا ترتیبات جدیدی را طراحی کرد که به دیگر کشورها دلیل متقاعد کنندهای برای استفاده از دلار ارائه نماید.
این ترتیبات جدید که نظام «پترودلار(دلار نفتی)» نام داشت، جایگاه ویژه دلار را به عنوان ارز اول جهان به منظور ذخیره و استفاده در تجارت حفظ کرد. نظام پترودلار برای رئیس جمهور نیکسون و وزیر خارجه او هنری کسینجر، یک شاهکار ژئوپلتیک و مالی به حساب میآمد.
از برتون وودز تا پترودلار
آمریکا در طی سالهای ۱۹۷۲ تا ۱۹۷۴ توافق نامههایی را با عربستان منعقد کرد تا بتواند نظام پترودلار را پایهریزی نماید. آمریکا به این دلیل عربستان را برای این هدف انتخاب کرده بود که ذخایر نفت فراوانی داشت و در اوپک نیز یکی از تأثیرگذارترین کشورها بود – علاوه بر این خاندان سعودی به سادگی فساد پذیر بود(و هست).
علاوه براین آمریکا برای این انتخاب دلایل ژئوپلتیک نیز داشت. در زمان جنگ سال ۱۹۷۳ بین اعراب و اسرائیل، کشورهای عربی فروش نفت به آمریکا را به دلیل حمایت از اسرائیل تحریم کردند. درپی این تحریم قیمت نفت ۴ برابر شد، نرخ تورم بالا رفت و بازار بورس آمریکا نیز با وضعیت بحرانی مواجه شد.
در واقع در آن زمان آمریکا جایگاهی آسیب پذیر در مقابل کشورهای فروشنده نفت داشت و قصد داشت کشورهای عربی را از سلاح بالقوهشان که همان نفت بود، خلع سلاح نماید. برای این کار آمریکا تصمیم گرفت عربستان سعودی را که تا آن زمان دشمن آمریکا بود، به متحد خود تبدیل نماید. علاوه بر این این اتحاد میتوانست تأثیرات شوری را در منطقه محدود نماید.
نظام پترودلار توافقی بود که طبق آن آمریکا متعهد شد بقای خاندان سعودی را تضمین نماید و در مقابل عربستان سعودی نیز موارد زیر را تعهد کرد:
استفاده از نفت به عنوان یک اسلحه را کنار بگذارد؛ از جایگاه ویژه خود در اوپک استفاده کند تا تمامی تراکنشهای مالی خرید و فروش نفت با استفاده از دلار انجام بگیرد.
میلیاردها دلار از درآمد نفتی خود را در خزانه آمریکا سرمایهگذاری نماید. این مسئله به آمریکا اجازه میداد بدهی بیشتری ایجاد نماید و بتواند کسری بودجه غیرمدیریت شده خود را تأمین مالی نماید.
نفت بیشتری حجم مبادله را در بین کالاهای جهان دارد و یکی از راهبردیترین کالاهای جهان است. در صورتی که دیگر کشورها برای تجارت نفت به دلار نیاز داشته باشند، دلیلی قانع کننده برای آنها ایجاد خواهد شد که به منظور ذخیره داراییهای خود از دلار استفاده نمایند.
به عنوان مثال درصورتی که ایتالیا بخواهد از کویت نفت خریداری نماید، ابتدا باید در بازار جهانی دلار تهیه نماید تا بتواند پول خرید نفت را بپردازد. این مسئله یک بازار تقاضای مصنوعی برای دلار ایجاد میکند. در این شرایط حتی برای کشورهایی که هیچ تبادل کالایی یا خدمتی با آمریکا ندارند، دلار نقش واسط را برای خرید و فروش نفت ایفا میکند.
این ترتیبات به شدت قدرت خرید دلار را افزایش داد. همچنین این نظام پترودلار یک بازار گسترده و انعطاف پذیر برای دلار و اوراق قرضه آمریکا ایجاد کرده است. علاوه بر این به دلیل این تقاضای گسترده دلار در دنیا، آمریکا جایگاه ویژه در واردات کالا، خصوصا نفت از دیگر کشورها پیدا کرده که در قبال آن تنها دلار میپردازد، که به سادگی قابل چاپ است.
بسیار دشوار است که بتوانیم تمامی مزایایی که نظام پترودلار برای آمریکا ایجاد کرده است را تعیین کنیم اما به طور خلاصه میتوان گفت نظام پترودلار سطح زندگی مردم آمریکا را به سطحی بسیار بالاتر از سطحی که دههها در آن قرار داشتند رساند.
به همین دلیل است که رسانهها و مقامات سیاسی اصلی در آمریکا رفتار متفاوتی با سعودیها دارند. همین دلیل است که موجب شدهاست سعودیها در لیست تحریم مهاجرت به آمریکا قرار نگیرند. غیبت عربستان در این لیست – به عنوان کشوری که ۱۵ نفر از ۱۹ هواپیما ربای حمله تروریستی ۱۱ سپتامبر از این کشور بودهاند – یک حذف آشکار و غیرمنتظره بوده است. به طور خلاصه، نظام پترودلار به مانند چسبی است که آمریکا و سعودی را به یکدیگر نزدیک کردهاست.
نظام برتون وودز ۲۷ سال به طور انجامید. تا به حال بیش از ۴۰ سال از شروع به کار نظام پترودلار میگذرد. اما به نظر میرسد کم کم میزان جذابیت این نظام نیز درحال افول است. به نظر میرسد دنیا در آستانه تغییر بنیادین دیگری در نظام مالی جهانی قرار گرفته است. تغییری که دست کم به اندازه خاتمه نظام برتون وودز با اهمیت خواهد بود.
درحال حاضر رابطه آمریکا و عربستان سعودی در پایینترین سطح خود قرار دارد و انتظار میرود در آینده بدتر نیز بشود. دولت آمریکا یک سند ۲۸ صفحهای را منتشر کرده است که در گذشته به عنوان سری طبقهبندی شده بوده است. در این گزارش صراحتا بیان شده که دولت سعودی در حملات یازده سپتامبر مشارکت داشته است. کنگره آمریکا نیز قانونی تصویب کرده است که به قربانیان این حادثه تروریستی اجازه میدهد که علیه دولتمردان سعودی اقامه دعوی نمایند. اتفاقات اخیر صدمات بی سابقه و جبران ناپذیری به ترتیبات پترودلار وارد کرده است.
حتی بدون این تغییرات بنیادین نیز نظام پترودلار با خطرات دیگری مواجه است. سعودیها ممکن است تصمیم بگیرند نفت خود را به واحد های پولی مانند یوآن چین و یورو، طلا و یا ارزهای دیگری غیر از دلار به فروش برسانند. این اقدام آنها میتواند دیگر کشورهای اوپک را نیز به چنین کاری ترقیب نماید.
حتی ممکن است خاندان سعودی از هم بپاشد. به نظر میرسد به دلیل اشتباهات متعدد و بزرگ اقتصادی و نظامی آنها در سالهای اخیر، در بلندمدت فروپاشی آنها اجتناب ناپذیر است. ژئوپلتیک منطقه خاور میانه به سرعت درحال تغییر است. عربستان سعودی در حال ضعیف شدن در منطقه است. در مقابل ایران که جزئی از نظام پترودلار نیست درحال قدرت گرفتن است. مداخلات نظامی آمریکا در دیگر نقاط جهان با شکست مواجه شده و کشورهای عضو بریکس درحال ایجاد نهادهای جایگزین برای کنار زدن سلطه اقتصادی-امنیتی آمریکا هستند. تمامی این موارد پایداری نظام پترودلار را تحت تأثیر قرار میدهد.
درحال حاضر شرایط برخلاف منافع رژیم سعودی درحال تغییر است. اکنون آنها آسیب پذیرتر از هر زمان دیگری از زمان آغاز حکومت خود در سال ۱۹۳۲ تاکنون هستند. بنابراین مرگ نظام پترودلار میتواند اولین اتفاق مهم سال ۲۰۱۷ میلادی باشد.
بعد از آنکه نیکسون در سال ۱۹۷۱ تضمین برابری هر انس طلا با ۳۵ دلار را کنار گذاشت، تا سال ۱۹۸۰ هر انس طلا با ۲۳۰۰ درصد افزایش به ۸۵۰ دلار رسید. انتظار میرود کنار گذاشتن نظام پترودلار نیز چنین تغییر بنیادینی ایجاد نماید. اما این مسئله بحران دیگری را در پی خواهد داشت چراکه انتظار میرود قیمت دلاری کالاها افزایش یابد و یک تورم شدید را شاهد باشیم.
دولت و مردم آمریکا با استفاده از نظام پترودلار سطح رفاه بالایی برای خود ایجاد کردهاند و از این منظر آمریکا جایگاهی ویژه دارد. اما زمانی که دلار موقعیت برتر خود را از دست بدهد، این سطح رفاه نیز به یکباره ناپدید خواهد شد. آن زمان یک نقطه بحرانی برای آمریکا خواهد بود. دولت آمریکا قدرت کنترل سرمایهها و مردم، ملیکردن صندوقهای سپرده و دیگر اقدامات محدود کننده داراییها را نخواهد داشت.
ممکن است این اتفاق در آینده نزدیک رخ ندهد ولی چنانچه روند فعلی ادامه یابد، چنین اتفاقاتی اجتناب ناپذیر خواهد بود. کاملا محتمل است که مردم آمریکا درحالی از خواب بیدار شوند که حقیقت جدیدی زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داده است؛ دقیقا مانند آن زمان که نیکسون به یکباره ارتباط دلار با طلا را کنار گذاشت.
بلافاصله بعد از اینکه نظام پترودلار بی اثر گردد و دلار جایگاه خود را به عنوان واحد پولی برتر دنیا از دست بدهد مردم کشورهای دنیا دیگر قدرت انتخابی برای حفاظت از داراییهای دلاری خود نخواهند داشت. اغلب مردم دنیا حتی تصوری از آنچه بر سرشان خواهد آمد ندارند، چه برسد به آنکه بخواهند برای آن آماده گردند.
منبع: شبکه تحلیلگران اقتصاد مقاومتی