سرویس سیاست مشرق- «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. شنبه تا چهارشنبه، 7:30 دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...
اصلاحطلبان ماشین تخریب را استارت زدند
هرکس از روحانی حمایت نکند «بیعقل» است!
***
اصلاحطلبان ماشین تخریب را استارت زدند
هرکس از روحانی حمایت نکند «بیعقل» است!
عبدا... ناصری عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان به تازگی در یک مصاحبه با خبرگزاری دولتی ایرنا اظهار کرده است:
همزمان با انتشار همین صحبتها، مرتضی مبلغ، از فعالان اصلاحطلب و معاون سیاسی وزیر کشور در دولت اصلاحات نیز طی اظهاراتی در شماره سهشنبه گذشته روزنامه شرق گفته است:
«اصولگرایان با وجود آسیبهایی که از گرهخوردن به تندروها دیدهاند، نتوانستند یا نخواستند که مرز خود را از آنها جدا کنند؛ البته بخشی بر پایه عقلانیت تفکر خود را جدا کردند و امروز جریان اصولگرایی معتدل هستند که از حامیان آقای روحانی هستند و به نوعی اصلاحطلبی رفتار و عمل میکنند.»[2]
*جریان سیاسی خاص یا همان اصلاحطلبان متأسفانه در آستانه هر انتخاباتی، جریان نجیب اصولگرا و ارزشی را آماج انواع توهینهای مستقیم قرار میدهند و رفتارهای خیابانی سال 88 خود را در زبان تکرار میکنند...
در آستانه انتخابات مجلس دهم در اسفند ماه گذشته نیز چهرههای این جریان سیلی از انواع ناسزا علیه رقبای خود به راه انداخت که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
_فائزه هاشمی بهرمانی: در مجلس فعلی عقلانیتی دیده نمیشود!
_محمد کیانوش راد: هر اصولگرایی که وارد وادی عقلانیت گردد، از جبهه اصولگرایان دور میشود. باطلالسحر اصولگرایی، عقلانیتگرایی است![3]
_عباس عبدی: اصولگرایان فرصتطلب و افراطیاند.
_رسول منتجبنیا: اکثریت اصولگرایان تندرو و کارنابلد هستند.
_عبدا... ناصری: اعضای فهرست انتخاباتی اصولگرایان افراطیاند.
_مرتضی مبلغ: اصولگرایان زمینگیر، فاقد رشد، متکی به رانت و کسانی هستند که نمیتوانند خودشان را در تراز جمهوری اسلامی نشان بدهند.
شاید تصور شود که ما این توهینها و تخریبها را به مناسبت ایام انتخابات و با دقت بیشتری مورد توجه و تحلیل قرار دادهایم!
اما حقیقت آنست که چهرههای جریان سیاسی خاص به دلیل ماهیت فکری خود، نه تنها اصولگرایان که حتی مردم، مقدسات و چهرههای مصلح ضدّ غرب را نیز در برهههای مختلف مورد توهین قرار دادهاند.
آنچه در ادامه میخوانید بخشی از همین توهین و تخریبهاست:
_محمد سروشمحلاتی، فعال اصلاحطلب: ما شاد نیستیم چون فقط امام حسین(ع) را محور قرار دادهایم!
_احمد نقیبزاده، از استادان اصلاحطلب: بخش تودهوار جامعه لشکر خوبی برای پوپولیستها و دغلبازان هستند_هر کاندیدایی میتواند با پول رأی بخرد. منظور من توده مردم است نه جامعه مدنی...مردم با وجود درک سیاسی نمیتوانند متشکّل عمل کنند.
_تقی آزادارمکی، جامعهشناس اصلاحطلب: فقرا چون میخواهند به آمال و آرزوهای طبقه متوسط دست یابند در انتخابات شرکت میکنند.
_ریشه پرخاشگری و کینه توزی مردم ایران به فرهنگ و دین و اخلاق و نظام اجتماعیشان برنمیگردد، بلکه به نحوه ظهور همه این امور در کالبد مدیریتی و اجرایی برمیگردد.
_محمود سریعالقلم، از استادان اصلاحطلب: در جامعه ایرانی که یکی از پرحسدترین جوامع بشری است، توانمندیها و ظرفیتهای افراد سرکوب میشود _ در زندگی اعراب، ترکها و شاید مردم اندونزی، جهانبینی دینی بیشتر جاری است تا در زندگی ایرانی _ شخصیت ایرانی (از یک زاویه) بسیار ضعیف است _ ذهن تسلسلی، انباشتی، تدریجی و فرآیندی در میان ایرانیان بسیار ضعیف است.
_صادق زیباکلام: امیرکبیر فردی مغرور متکبر بود و به هیچ وجه سیاستمدارانه و سنجیده رفتار نمیکرد!
_محمد قوچانی، روزنامهنگار اصلاحطلب: برخی از ما مردمان ایران به خصوص در لایههای روشنفکری خود به بحران اخلاقی عمیقی مبتلا هستیم که ریاکاری یکی از نمادهای آن است.
_مرحوم مهدی بازرگان: سرّ بقای ایران، پفیوزی ماست...!
_ هفتهنامه صدا: «غذای نذری» شکلبندی جدید محرم است و نسلهای جدید به هوای آن جمع میشوند.
_احمد خرّم، فعال سیاسی اصلاحطلب: تجربه تلخ گذشته، اشتباه برخی از اصلاحطلبان در مورد جامعه ایرانی بود. برخی از اصلاحطلبان خیلی آکادمیک تصور می کردند، دیگر پوپولیسم و فریب دادن مردم اتفاق نمیافتد، که البته این تصور خامی بود. دقیقا سال 84 و حتی قبلتر از آن اصلاحطلبان سنگر به سنگر به خودشان باختند. جامعه امروز ایران را درک نکردند.
_صادق زیباکلام در واکنش به عدم برگزاری «جشن هستهای» از سوی مردم: ﺑﺎ ﮐﻤﺎﻝ ﺗﺄﺳﻒ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺯﯼ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺁﻥﮔﻮﻧﻪ ﺷﺎﺩﻣﺎﻧﯽ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ، ﺑﺮﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺮﻭﺯﯼ ﻭ ﻣﻮﻓﻘﯿﺖ ﻫﯿﭻ ﻭﺍﮐﻨﺸﯽ ﻧﺸﺎﻥ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ. ﺍﯾﻦ ﺑﯽﺗﻔﺎﻭﺗﯽ ﯾﻘﯿﻨﺎً ﺑﻪﻭﺍﺳﻄﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﻋﺪﻡ ﺁﮔﺎﻫﯽ ﺍﺯ ﺍﺑﻌﺎﺩ ﻫﺰﯾﻨﻪﻫﺎﯼ ﻫﺴﺘﻪﺍﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺸﻮﺭ ﻣﯽﺑﺎﺷﺪ.[4]
گفتنیست، قبل از ناصری و مبلّغ، وزیر ارتباطات دولت یازدهم نیز طی اظهاراتی در یک میتینگ استانی گفته بود که هرکس با هر تفکری در انتخابات 96 کاندیدا شود هدفش تخریب روحانی است![5]
***
طرح مرعشی برای افزایش سن بازنشستگی به 70 سال
حسین مرعشی، فعال سیاسی اصلاحطلب و سخنگوی حزب کارگزاران سازندگی به تازگی در یک مصاحبه که روزنامه آرمان امروز آنرا منتشر کرده، در اشاره به بررسی طرح کاهش سن بازنشستگی زنان در مجلس گفته است:
او میافزاید: این تصور در گذشته وجود داشت که افراد پس از بازنشستگی جای خود را به جوانان میدهند، اما در حال حاضر این نوع برداشت منتفی است، چراکه بازنشستههای ما سن پایینی دارند و با توجه به توان و تجربهای که در اختیارشان است، میتوانند باز هم در بازار کار بمانند. از طرف دیگر، حقوق آنها نیز کفاف زندگیشان را نمیدهد. همین موضوعات موجب میشود تا افرادی که بازنشسته میشوند، بار دیگر به بازار کار مراجعه کنند و در صف بیکارها قرار بگیرند.[6]
*طرح افزایش سن بازنشستگی در برخی کشورهای اروپایی از جمله آلمان و ایتالیا نیز ارائه شده و مردم اعتراضات گستردهای را علیه این طرح برپا کردهاند.
اگرچه بایستی انگاره مرعشی مورد اقتراح و بررسی کارشناسان امر قرار گیرد اما در گام اول به نظر میرسد اجرای این طرح برای ایران اسلامی که در رده هجدهمین اقتصاد بزرگ دنیا قرار دارد و میزان بیکاری 11 درصدی آنهم تنها 6 درصد از استاندارد جهانی بیکاری بالاتر است؛ گزینه چندان قابل قبولی نباشد.
این در حالی است که استدلالهایی مثل نیاز مالی بازنشستگان، در توجیه افزایش سن بازنشستگی، استدلالهایی ضعیف به نظر میرسند که راه حل آنها نیز افزایش سن بازنشستگی نیست.
گفتنیست، معاون صدر اعظم آلمان، سال گذشته در واکنش به همین طرح که از سوی بانک مرکزی آلمان ارائه شد، گفته بود:
«اگر من هم یک بانکدار در بانک مرکزی بودم با چنین نظراتی به میدان میآمدم. این افراد همگی از حقوقهای بالا برخوردارند، کمترین استرس و خستگی فیزیکی را تحمل میکنند و امید به زندگی آنها هم بالاست. فروشندههای زن، پرستاران، صنعتگران و صاحبان مشاغل سخت فکر میکنند این پیشنهاد احمقانه است، من هم همینطور فکر میکنم.»
***
گناه اصلی در پرونده «فساد» بر عهده کیست؟
حجاریان: اگر بزهای فراری زیاد شوند؛به سرنوشت بنیاسرائیل دچار میشویم!
سعید حجاریان، از فعالان اصلاحطلب و کسی که گفته میشود تئوریسین جریان سیاسی خاص است به تازگی در مقالهای با عنوان «بز فراری» در شماره 107 نشریه صدا، ضمن توضیح مفهوم بز فراری در آیین یهودیت (بزی که یهودیها در مقابل او به گناهان اعتراف و سپس رهایش میکردند) اینطور میگوید که بابک زنجانی، سعید امامی، احمدینژاد و محمود خاوری هم نسبت به جامعه و حکومت فعلی ایران حکم بز فراری را دارند!
او سپس با بیان اینکه «یک بار هم که شده این بز را فراری ندهیم» به بابک زنجانی اشاره و اینطور تأکید میکند که اعدام او بیفایده است زیرا زنجانی باید زنده باشد تا همدستانش را معرفی کند.
حجاریان اما در پایان مینویسد:
همانگونه که بنیاسرائیل خود را قوم برگزیده میدانستند و خداوند در مقام توبیخ از زبان پیغمبرش به آنها فرموده است که آیا شما با خدا عهدی بستهاید، ما که خود را فرقه ناجیه میدانیم نیز مشمول همین خطاب میشویم و باید گفت اگر تعداد بزهای فراریمان زیاد شود ما نیز به سرنوشت بنیاسرائیل دچار خواهیم شد.
*چهرههای جریان سیاسی خاص طی 5 سال گذشته کراراً بر این معنا تأکید کردند که نظام اسلامی دچار فسادهای گسترده شده است و در ورای این فسادها نیز همچون رژیم شاه خطر سقوط و واژگونی وجود دارد! (هدفی که البته جریان سیاسی خاص هم در دو فتنه سال 78 و 88 مجدّانه به دنبال آن بود اما ناکام ماند...)
در عین حال و اگرچه توطئه «مفسدنمایی از نظام» مورد اشاره برخی فعالان دلسوز نیز قرار گرفت اما یک معنای فلسفی کمتر گفته شد و آن اینکه ملاک سقوط بر اثر فساد، همهگیری و شیوع آن نیست بلکه مداهنه حکومت و امام جامعه با فساد و مماشات با آن است.
به سخن دیگر، این پذیرش فساد است که موجب نارضایتی خدای متعال و جامعه میشود نه لزوماً همهگیری و شیوع آن!
از طرفی اصل سخن حجاریان و مدعای اصلاحطلبان مبنی بر شیوع فساد در ایران نیز زیر سؤال است زیرا بدیهیست که به چند پرونده فساد یا مقوله امنیتی نمیتوان قید «زیاد» و «اینهمه» را اطلاق کرد.
قابل تأمل آنکه مقام معظم رهبری نیز چند سال قبل این معنا را مورد رصد قرار داده و در یکی از دیدارهای خود در اشاره به تلاش عدهای برای ادعای «فراگیری فساد در جامعه ایران» فرمودند:
«ما گفتیم با فساد مبارزه میکنیم - این یک نقطه روشن در نظام است - اما عدّهای میخواهند این را به نقطه تاریک تبدیل کنند و بگویند فساد همه جا را گرفته است. نه آقا! فساد همه جا را نگرفته است. باید با فسادِ کم هم - هر جا بود - مبارزه کرد. ممکن است روزنامهای بردارد یک مورد فساد را درشت کند؛ مگر همه جا فساد هست؟ فساد در گوشههایی وجود دارد. انسانها لغزش دارند و دچار گناه میشوند؛ باید با این گناه مبارزه کرد. ما وقتی گناهکاریم که با فساد - ولو کمِ آن - مبارزه نکنیم؛ چون گسترش پیدا خواهد کرد. مبارزه با فساد لازم است؛ اما ناامید کردن مردم که بگوییم فساد همه جا را گرفته، یک خطای واضح و ناشی از نادانی و فریبخوردگىِ کسانی است که آدم میداند خودشان آدمهای مغرضی نیستند؛ مغرضان که جای خود دارند.»[7]
گفتنیست، سعید حجاریان، بعنوان یک فعال اصلاحطلب با سوابق امنیتی، در حالی با اشاره به پرونده قتلهای زنجیرهای، سعید امامی را بز فراری معرفی میکند که حجتالاسلام پورمحمدی، معاون وقت وزارت اطلاعات چند سال قبل در یک مصاحبه اعلام کرد: «مسئولان قتلهای زنجیرهای از چپهای وزارت اطلاعات بودند.»[8]
برخی در خاطرات خود نقل کردهاند که حجاریان در دهه 60 با نقاب اقدام به بازجویی میکرده است.
***
1_ http://www.irna.ir/fa/News/82447520/
2_ http://sharghdaily.ir/News/116186
3_ http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13941125000128
4_ http://www.farsnews.com/printable.php?nn=13941125000128
5_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/664043
6_ http://armandaily.ir/fa/Main/Detail/179870
7_ http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3130
8_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/106530