***
حملات همهجانبه جریان خاص به شهردار تهران ادامه دارد
طلبکاری و انحصارطلبی قالیباف! به روایت آقای 7.5 میلیاردی...
به گزارش جماران، وی همچنین اظهار میکند: در مورد پلاسکو، بخشی از حضور مردم و اطلاعات در دست به واسطه حضور خبرنگاران بوده است و حتی دیدم که با خبرنگاری برخورد فیزیکی تندی شد ولی با سختی کارش را ادامه داد. این خبرنگاران شب و روز حضور داشتند و زحمت میکشیدند...هرچند تلاش برای انحصار اخبار بر کسی پوشیده نماند.[1]
*همزمان با انتشار این اظهارات، حسین کمالی، دیگر فعال اصلاحطلب نیز در اظهاراتی که خبرگزاری ایلنا آنها را منتشر کرد گفته است: برخی از عدم رسیدگی به این پرونده (املاک شهرداری) میگویند. شاید اشخاصی که مسئول رسیدگی به این پرونده هستند خودشان مشکلاتی دارند!
جریان سیاسی خاص از یکسال گذشته و با رصد اینکه محمدباقر قالیباف، اصلیترین رقیب احتمالی رئیسجمهور روحانی در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 خواهد بود؛ شروع به تخریب وی کردند.
تخریبی که با ماجرای بلااثبات املاک نجومی آغاز شد و هماکنون و در ایستگاه حادثه پلاسکو ادامه دارد.
در ماجرای پلاسکو نیز با اینکه مسئولیت پلمب ساختمانهای ناایمن با «وزارت کار» بوده است و شهرداری تهران هم کراراً هشدارهای مربوط به ناامنی ساختمان پلاسکو را به کسبه آن ارائه کرده بود اما متأسفانه چهرههای جریان سیاسی خاص همچنان اصرار دارند که قالیباف را در مقابل مردم بعنوان مقصر این آتشسوزی جلوه دهند.
احمد مسجدجامعی که در میان اصلاحطلبان به رفتارهای جنتلمنی مشهور است و به تازگی نیز پرونده رانت 7.5 میلیاردی او رسانهای شده[2] اما در قبال ماجرای پلاسکو صحبتهای تندی را علیه شهردار تهران مطرح کرد.
کما اینکه مشخص نیست منظور او از طلبکارانه بودن ادبیات قالیباف در گزارشهایی که در مجلس و در شورای شهر ارائه کرد، چیست؟!
بحث انحصار خبری نیز در واقع تکرار توییت «رحمتا... حافظی» دیگر منتقد شهردار تهران در شورای شهر است که در روزهای بحران پلاسکو مدعی آن شده بود اما این مسئله تا آن اندازه دچار ضعف دلیل و سطحی بود که هیچکس به آن وقعی نگذاشت.
ادعای حافظی و مسجدجامعی مبنی بر تلاش برای ایجاد انحصار خبری در حالی است که حتی خبرنگاران خبرگزاریهای خارجی هم در محل حادثه پلاسکو حضور داشتند و رسانه ملی نیز تا پایان عملیات آواربرداری و جستجو بصورت مستقیم محل حادثه را پوشش تلویزیونی داد.
گفتنیست، حملات چهرههای جریان سیاسی خاص و ارکانی از دولت به محمدباقر قالیباف در حالی آغاز شد که هنوز انتظار میرفت برخی آتشنشانها در زیر آوار زنده باشند...
***
عباس عبدی افشا کرد: هاشمی علاقهای نداشت واسطه اصلاحطلبان و رهبری باشد
او با بیان اینکه برای ایجاد اعتماد نمیتوان تنها به گفتار بسنده کرد تصریح میکند: به عقیده بنده در گذشته آقای هاشمی بهتر از هر کس دیگری میتوانست این نقش واسطه را ایفا کند ولی ایشان به هر دلیلی علاقهای به این وصلت نداشت. اکنون نیز آقای روحانی و دولت در جایگاه مناسبی برای ایفای این نقش هستند.[3]
*بحث ضرورت ارتباط اصلاحطلبان با رهبری نظام و اینکه آقای هاشمی تا قبل از فوتش، نقش حلقه وصل میان جریان چپ و مقام معظم رهبری بوده است را نخستین بار «حسین مرعشی» عضو حزب کارگزاران سازندگی مطرح کرد و پس از او هم کسان دیگری از اصلاحطلبان این مسئله را تکرار کردند.[4]
اما عبدی اولین کسی است که سخنی دقیقا بر خلاف گفتههای مرعشی و سایرین را مطرح میکند.
از طرفی به نظر میرسد گفتههای عبدی درباره مرحوم هاشمی با واقعیت همخوانی بیشتری داشته باشد.
چه اینکه اصلاحطلبان از سال 88 به اینسو هر روز به محاق خودخواسته بیشتری فرو رفتهاند و لجاجت خود بر مواضع سال 88 را نیز مدام تکرار کردهاند.
لیدر اصلاحطلبان نیز همچنان منزوی است و بنا به نظر نظام اسلامی در سپهر رسمی سیاست کشور جایی ندارد و حتی با مقامات دفتر رهبر انقلاب هم نمیتواند دیدار کند.
بدیهیست که فضای تصویر شده، ادعای حسین مرعشی مبنی بر وجود یک رابط با رهبری نظام را با خدشه جدی مواجه کرده و صحبت عبدی را اثبات میکند.
«عبدا... نوری» وزیر کشور دولت اصلاحات نیز به تازگی در مصاحبه با روزنامه شرق صحبتهای عبدی را تأیید کرده و گفته است: «ایشان رابط کسی نبود».
شایان ذکر است که از زمان طرح مطالبه اصلاحطلبان مبنی بر ارتباط با مقام معظم رهبری، همچنان از سوی این جریان سیاسی مواضعی همچون تأکید بر رفتارهای سال 88، تناقضگویی و کنایه زدن به رهبری نظام ساطع شده است.
در حالی که علیالقاعده باید برای نماز وضو گرفت و لااقل در هنگامیکه مطالبه ارتباط با رهبری معظم مطرح میشود؛ اقتضای ادب این است که مواضع غلط گذشته تکرار نشود و مورد تأکید قرار نگیرد.
شاهد مثال آنکه حسین مرعشی اخیراً در جایی گفته است: «دوستان چپ» در مجلس سوم از رهبری آیتالله خامنهای راضی نبودند![5]
***
جمع کردن رأی برای روحانی به بهانه ترامپ!
«تغییرات جهانی و منطقهای هم میطلبد که انسانی معتدل و به دور از هرگونه افراط در رأس قوه مجریه قرار گیرد که روش تعامل با جهان و منطقه را بهخوبی درک کند و بدون تحریک دیگران، درصدد تأمین منافع ملی باشد. ما باید در بدترین حالت فرض را بر این بگذاریم که افراد غیر متعادلی در دنیا حاکم و با رفتار تحریکآمیز خود بهدنبال ماجراجویی باشند. اگر آدم عاقل در بیابان با یک حیوان درنده مواجه شد، نباید رفتار تحریکآمیزی انجام دهد که آن حیوان او را بدرد. مهم این است که بتواند خود را با عقل و تدبیر از دست این حیوان درنده نجات دهد!»
او همچنین میافزاید: در شرایطی که ایران عزیز با بحرانهای گوناگون داخلی و تهدیدهای متنوع جهانی و منطقهای مواجه است، باید فردی برای ریاستجمهوری انتخاب شود که با عقل و تدبیر اجازه ندهد برای کشور اتفاقی رخ دهد؛ یعنی برای ریاستجمهوری آینده، باید ایران و منافع ایران و حل مشکلات داخلی و برونرفت از تهدیدهای خارجی مسئله اصلی باشد.[6]
*آقای نوری در واقع شاهکار مشترک اتاق فکر دولت و اصلاحطلبان را تکرار کرده که قرار است بر مبنای آن گفته شود با توجه به روی کار آمدن ترامپ جنگ طلب در آمریکا و ضعیف شدن روابط ایران با عربستان و ترکیه در منطقه؛ از آنجا که احتمال برخورد نظامی مستقیم وجود دارد بایستی حتما در انتخابات آینده، باز هم به «رئیسجمهور روحانی» رأی داد چون ایشان معتقد به دیپلماسی است و با چیزی به نام عقل و تدبیر نمیگذارد که ایران وارد برخورد مستقیم نظامی با کشورهای متخاصم شود!
در این رابطه گفتنیهای زیادی وجود دارد:
یکم: صحبتهای نوری به لحاظ تئوریک و از منظر سیاستورزی دارای ضعف هستند.
مثلا اینکه حیوان درنده در مواجهه با یک انسان در بیابان لزوماً به او حمله میکند و فیالواقع اساساً در مقابل یک حیوان درندهخو و جنگنده که در چند متری انسان برای حمله خیز برداشته، نمیشود لبخند زد و یا از چیزی به نام عقل و تدبیر با او سخن گفت!
کما اینکه سردار دهقان، وزیر دفاع دولت آقای روحانی نیز به تازگی در حاشیه کنفرانس امنیتی تهران رسماً اعلام کرد که احتمال رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در خلیج فارس وجود دارد.[7]
فیالواقع اینکه نتیجه تمام لبخند زدنها، پیادهرویها و ادعای زباندانی دولت یازدهم در عرصه دیپلماسی که به آن «عقل و تدبیر» اطلاق میشد، تبدیل شده است به قطع رابطه دیپلماتیک با عربستان سعودی، زبانگشایی دولت بحران زده ترکیه علیه ایران اسلامی و البته احتمال رویارویی مستقیم ایران و آمریکا در خلیج فارس!
و دوم: در اشاره به شاهکار مشترک اتاق فکر دولت و اصلاحطلبان بیان این نکته مهم نیز ضروریست که اساساً و فرض بر اینکه یکی از کشورهای متخاصم نیز قصدی برای حماقت نظامی علیه ایران اسلامی داشته باشد؛ یقیناً هنگامی دست به این دیوانگی خواهد زد، که شرایط را فراهم ببیند.
و بدیهیست که برای یک طرح نظامی علیه ایران هیچ شرایطی مطلوبتر از این نیست که دولتی بر سر کار باشد که رئیسش آمریکا را کدخدای جهان میداند، وزیر خارجهاش عنوان کرده است آمریکا با یک بمب میتواند تمام زیرساختهای دفاعی ما را از بین ببرد و سمپات برجامیاش نیز علناً در کاخ سفید رفت و آمد دارد و از اوباما بصورت مستقیم پول گرفته است.
بنابراین فرض بر اینکه اصلاحطلبان از حمله نظامی آمریکا به ایران استقبال نمیکنند و مایلاند به هر طریق ممکن از وقوع آن جلوگیری کنند بهتر است به مردم بگویند که ادامه «وضع موجود» ممکن است به رویارویی مستقیم ایران و آمریکا هم بیانجامد...
***
1_ http://www.isna.ir/news/95121509560
2_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/693644
3_ http://www.magiran.com/npview.asp?ID=3525693
4_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/685383
5_ http://www.mashreghnews.ir/fa/news/692751
6_ http://sharghdaily.ir/News/116518
7_ http://fna.ir/9XSOEY