به گزارش مشرق، وقتی از یک مسئول بلندپایه میشنوید که میگوید؛ «نباید در زندگی خصوصی مردم مداخله کنید! به شما چه ربطی دارد که مردم در خانه خود چه میکنند»!؟ چه احساسی به شما دست میدهد؟ و چهتصوری در ذهنتان شکل میگیرد؟ به یقین در این اندیشه فرومیروید که در کشورتان مراکزی هستند که به زندگی خصوصی مردم و حریم خانوادگی آنها سرک میکشند تا از آنچه در خانواده آنان میگذرد باخبر شوند!؟ و به خود حق میدهید که این هشدار جدی گرفته شود و کسانی که به این اقدام پلشت دست میزنند مورد مؤاخذه قرار بگیرند. حالا اگر همان مسئول بگوید «وقتی ما از تعامل با جهان سخن میگوییم، بعضیها بدشان میآید، نمیدانم چرا بعضیها در تعامل با جهان حساسیت دارند»!؟ در این حالت نیز بیتردید جماعتی را به خاطر میآورید که خواستار انزوای ایران هستند و از هرگونه رابطه و تعامل با کشورهای دیگر نفرت دارند! و باز هم تصور کنید همان مسئول محترم زبان به انتقاد بگشاید و بگوید؛ «ما دولتی هستیم که میگوییم باید از سرمایه خارجی استفاده کنیم، هر که میگوید نه، راه دیگری برود، نظر ما همین است»! با شنیدن این فراز از سخن آن مسئول بهفکر فرو میروید و تأسف میخورید که چرا کسانی با سرمایهگذاری خارجی مخالفت میورزند!؟ و...
حالا اگر از آن مسئول محترم بپرسید؛ چه کسانی اصرار دارند در زندگی خصوصی مردم دخالت کرده و به حریم امن خانوادهها سرک بکشند؟ پاسخ ایشان چه خواهد بود؟ اینگونه دخالتها جرم قطعی است و کسانی که مرتکب این گناه بزرگ شوند مطابق قانون مجرم شناخته شده و مستحق مجازات هستند. بنابراین اگر این مسئول محترم که رئیس قوه مجریه نیز هست نمونهای از اینگونه دخالتها سراغ دارد، چرا برای پیگیری آن به مسئولان و مراکز مربوطه خبر نمیدهد!؟ و اگر سراغ ندارد، چرا هشدار میدهد؟ احتمالا در مقابل این اعتراض شما خواهد گفت؛ من فقط از یک قانون ضروری خبر دادهام. آیا شما با سرک کشیدن به زندگی خصوصی مردم موافق هستید که هشدار مرا بیمورد تلقی میکنید؟ در این هنگام با عرض پوزش باید گفت؛ ما معتقدیم که معاونان رئیسجمهور نباید افرادی را بیآن که جرم و گناهی مرتکب شده باشند دستگیر و تحت شکنجه قرار دهد؟ به یقین از این هشدار برآشفته و خواهند گفت؛ مگر ما دست به چنین اقدامی زدهایم که هشدار میدهید!؟ پاسخ اما خیلی روشن است و دقیقا شبیه پاسخی که ایشان به پرسش مشابه شما دادهاند! و آن اینکه؛ مگر شما دولتمردان محترم با دستگیری افراد بیگناه و زندانی کردن و شکنجه آنها موافق هستید!؟ اگر موافق نیستید که نباید از این هشدار نگران شوید!...
در موارد دیگر نظیر مخالفت با سرمایهگذاری خارجی و یا تعامل با کشورهای دیگر و... نیز باید پرسید چه کسانی با سرمایهگذاری خارجی مخالفند؟ و آیا انتقاد کسانی که به رفت و آمدهای دهها هیئت خارجی در پوشش سرمایهگذاری و دستاورد هیچ در هیچ آنها انتقاد دارند را میتوان به حساب مخالفت با سرمایهگذاری خارجی نوشت!؟ و یا چه کسانی با تعامل و روابط بینالملل مخالف هستند؟ آیا تاکید منتقدان بر حفظ حیثیت و حرمت مردم و نظام در روابط خارجی را به عنوان مخالفت با تعامل و رابطه تلقی میکنید!؟ دولت یازدهم صدها تعهد به دولتهای دیگر داده است بیآن که آنها هیچ تعهدی داده باشند؟ آیا نام این نامعادله یکسویه را سرمایهگذاری خارجی میگذارید؟ و یا برخورد دولت یازدهم از موضع ضعف با کشورهای دیگر که دون شأن ملت شریف ایران است، «تعامل»! نام دارد و مثلا کسانی که اعتراض میکنند چرا وقتی وزیر خارجه فرانسه به صراحت میگوید؛ ایران به ما نیازمند است و هرگز به مانور مشترک فرانسه و انگلیس و آمریکا در خلیجفارس که علیه ایران تدارک شده، اعتراض نخواهد کرد، مخالفت با تعامل است یا مخالفت با دیپلماسی انفعال؟ و یا حضور دولتمردان در سطح وزرا در خانه سفیر سوئد برای امضای قراردادهای تجاری بازی با عزت مردم و نظام نیست؟ آیا اعتراض به این برخورد منفعلانه، مخالفت با تعامل است؟ و...
با عرض پوزش باید گفت که متأسفانه مدتی است آقای رئیسجمهور به جای پاسخ به پرسشهای اصلی مردم، از پیش خود پرسشهایی مطرح میکنند - و یا مشاوران ایشان القاء میکنند - که سؤال مردم نیست و سپس در مقام پاسخگویی به این پرسشها برمیآیند.
پرسشهای اصلی مردم درباره وعدههای بر زمین مانده دولت یازدهم است، نظیر قول لغو همه تحریمها در همان اولین روز اجرایی شدن برجام که نه فقط تحقق نیافته، بلکه دهها تحریم دیگر نیز به آن افزوده شده است، یا سؤال درباره تورم کمرشکن که رئیسجمهور محترم ملاک آن را جیب مردم دانسته بود، ایجاد اشتغال، چرخیدن چرخ معیشت مردم، خروج از رکود، حمایت از تولید داخلی که نتیجه بیتوجهی به آن، تعطیلی نزدیک به ۶۰ درصد از کارگاهها و کارخانههاست. مقابله با حقوقهای نجومی و... انتظار مردم آن است که به این پرسشها پاسخ داده شود. اگر پاسخی هست!