کد خبر 700035
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۲:۴۵

صدای واحدی از کشور و حتی از بخش اعظم اصلاح طلبان بگوش می رسد که وضع کشور اورژانسی است لذا انتخابات ۹۶ شاید در نوع خود کم سابقه ترین از انواع مشارکت ها ی حماسی ایرانیان است که همه را برای گذار از موقف کنونی بسیج خواهد کرد.

به گزارش مشرق، انتخابات ایران ۹۶، انتخاباتی در طراز سیاست است یا فرهنگ؟ انتخابی در طراز و چشم انداز تمدنی است یا حماسه ای ملی اما اورژانسی برای احیای زندگی حداقلی، تامین معیشت کرامت مند، نجات ملی برای نوع  اداره ها و سیاستگذاری ها ؟ صرفنظر از اینکه تقریبا قاطبه ی  نخبگان و اهالی فکر و فرهنگ با سلایق گوناگون میل به آن داشتند  تا  انتخابات آینده در طرازهای  تمدنی متحقق شود اما وضعیت دولت یازدهم ره آموز وضعیتی از مدیریت  در کشورشد که ناچار باید در یک اولویت گذاری و مع الاسف برای دوره ای تکاپو های تمدنی و الگو پردازانه را برای مهار بحران های سیستمی - اجتماعی برخاسته از عملکرد دولت مسقر به  یک پیش نیاز حیاتی، مقید کرد؛ چه در مرتبه  نخست باید  وضع احیاء و نجات کشور بسامان شده و در  پیش نیاز ی برای کشور داری،   مخروبه ی اقتصادی- اجتماعی کنونی   به  بهبودی نسبی دلالت شود؛   از این رو   انتخابات ۹۶، انتخاباتی  خواهد بود که کم تر به سیاست و فرهنگ و  در چشم انداز  تمدنی  و الگو پردازانه و دیگر صورت سازی ها ی متعالی  منجر می شود زیرا دولت مسقر با کاربست مدل توسعه گرایی وابسته  توانست با نوعی لج بازی های شبه  مدرن، ره آموز تخریب صورت سازی های سوق یافته به ساحت  فرهنگ - تمدن ایرانی - اسلامی شود و هنرش را اما در گروگان گیری استعداد های ملی به نمایش گذارده و نیز  با توجه  به دست رد گرفتن از مرکزیت و موطن توسعه ی غربی از ملت رانده و از غرب، مانده شده است! اما قبل از  توضیح بیشتر طرح نظریه ی مختار  نگارنده ؛   در یک نگاه اجمالی اما  می توان الگوهای انتخاباتی و مشارکت ایرانیان  را طی تقریبا سه دهه ی اخیر در گونه های زیر تقسیم بندی کرد: الف) انتخابات در چشم انداز توسعه گرایی آمرانه ی مابعد جنگ با ریاست جمهوری رفسنجانی   ب) انتخابات در چشم انداز توسعه گرایی آمرانه ی  معطوف به جامعه ی مدنی  - دموکرات با ریاست جمهوری خاتمی  ج) انتخابات در چشم اندازعدالت توزیعی و اظهار  هویت انقلابی - ملی با ریاست جمهوری احمدی نژاد  د) انتخابات در چشم انداز سیاست نمایی جنگ و صلح و بازسازی مدل توسعه گرایی وابسته با ریاست جمهوری روحانی.

با توجه به چارچوب تکوین دولت های نام برده شده، مشارکت های مردمی در مقاطع گوناگون یعنی در قریب به ۲۸ سال گذشته را می توان در پارادایم های بالا رصد کرد؛   در انتخابات های یاد شده؛ ایرانیان نوعی مشارکت ها ی از  کلی به جزیی را مدار  حرکت خود قرار داده اند؛ سیر تحول انتخاباتی گفته شده ی  ایرانیان را می توان   از اجمال به تفصیل  در مفصل  ها ی پارادایم های  یادشده مشاهده کرد؛ سیری که صرفنظر از درستی و نادرستی سیاستگذاری های دولت های منتخب اما از حیث مطالبات ملی در مجموع تحولی را پیموده است؛ کما اینکه اگر با فرض توأم با تسامح در   پذیرش پارادایم های یاد شده می خواستیم به نشانه گذاری پارادایمیک  انتخابات ۹۶ مبادرت نماییم باید مشارکت ملی  ۹۶ را جستجوگر انتخاباتی تمدنی می نامیدیم؛ تحولی که مرتبه ی کامل تری از ادوار پیشین را به نمایش می گذاشت ؛ یعنی انتخاباتی را  در آستانه ی چهل سالگی انقلاب و در پیچ تاریخ ایران و جهان که   «عقلانیت دینی - انقلابی» و «معنویت - عدالت» جزو دالّ مرکزی آن  به شمار می آمد شاهد می بودیم؛  

 دولت یازدهم اما کار را به جایی رسانید که مولفه های  قدرت ملی و قوای درونی ملت در وضعی بغرنج قرار گرفت زیرا  اکنون قبل از حصول به انتخابات تمدنی که می توانست تلفیقی از مطالبات سیاسی، معنوی، دینی، اقتصادی و اساسا ره آموز یک سبکی از زندگی ایرانی - اسلامی باشد باید  تدارک گر حداقل های معیشت توأم با کرامت انسان ایرانی باشد؛ چرا که دولت یازدهم نتوانست وفق وعده  صد روزه  ای که به ملت برای رفع  مشکلات ملی و توانمند کردن آنها داده بود جامه ی  عمل بپوشاند؛ با اینکه از قوای ملی و قدرت انقلاب و ایران بزرگ در مقابل دشمنان کاست اما نتوانست تهدیدات را از سر کشور رفع کند، تحریم ها افزایش یافت و صدای مهاجم کلفت تر گردید؛ بیکاری به شدت  افرایش یافت؛ توقف و رکود بر تولید و اقتصاد کشور مستولی شد؛ وضع بگونه ای شد که برخی  وزرای کابینه هم  در مقابل دوربین ها  اعتراف می کنند  که چند بیکار در خانه دارند و کاری از آنها ساخته نیست ؛ استان های دارای مزیت نسبی زراعت و سیاحت به دلیل میل دولت مستقر به واردات محصولات خارجی  به درجه ای از بحران رسیدند که با دلی شکسته و زخم خورده از سیاست توسعه ی غیر بومی دولت چه بسیار از برداشت ها ی خود را به دریا ریختند، چه بسا را به کود تبدیل کردند، چه بسیار  سفره های باغداران و کشت کاران ایران زمین که از پیامد بی تدبیری در وزارتین کشاورزی و تجارت تهی از برکت شد منتهی شد؛ چه بسیار که  به تغییر حرفه و تغییر کاربری اراضی زراعی خود روی آوردند؛ چه بسیار  مشاغل و کسب و کار های پر دامنه و با قدمت که از پای درنیامد؛

در این صورت دولت یازدهم مخروبه ای بر جای گذاشت که باید همگی و از همه ی گروهها و جناح ها دست بکار شوند بلکه طرحی اورژانسی،   نوع اداره ی کشور با طرح  نجات، احیاء گردد ، چه کشور، اکنون در شرایط بغرنجی در سیاستگذاری ها و نوع اداره ی امور اجتماعی و اقتصادی ایرانیان مواجه شده است؛ وضعی که تحول الگو پردازانه را از انتخابات ۹۶ ربوده و مردم را جویای یک ناجی اقتصادی - اجتماعی کرده است ؛   اکنون دولت مستقر بخواهد و نخواهد پیامد حضور چهار ساله اش در اداره ی استان ها و شهرستان ها، بخش ها و روستاها نیازمند حرکت سریع و اورژانسی است؛ به نظر می رسد تولید هر پیام دیگری از میانه ی مکالمات ملت و مطالبات  ملی ٬ پیام هایی مزاحم است؛ پیام هایی نظیر دوگانه ی جنگ و صلح و حقوق دان و ستیزه گر، پیام هایی است که فقط کار گروههای اورژانس ملی  را به تأخیر می اندازد؛ قضاوت عقل این است  که دولت مستقر و موجد پیامدهای ورشکستگی ملی،   در مسیر نجات ملی صرفا تسهیل گر باشد و خطوط بین الاذهانی و  بینا گفت و گوی ملتِ جویای نجات و احیاء را بی جهت با راهبرد نمایی طرح کهنه و بی حاصل و شکست خورده ی برجام اشغال نکند؛ تولید صوت و پیام هایی نظیر جنگ و صلح و به رخ کشاندن دیوانگی ریس جمهور لیبرال دموکراسی و دوگانه ی مضحک حقوقی و سرهنگی فقط و فقط کار امداد و نجات ملی را با کندی مواجه می کند؛ نباید تلفن های اور ژانس را اشغال کرد؛ نمی توان به اورژانس تلفن کرد و قصه گفت ٬ نمی توان به اورژانس تلفن کرد و در باره شماره های انحرافی پرسش کرد ٬ نمی توان به آتش نشانی تلفن کرد و حرف های انحرافی گفت زیرا جان هایی از دست خواهد رفت؛ اکنون اما جان ملتی با پیامد گره زدن کسب و کارشان به آمریکا به شماره افتاده است، استعداد ملتی بزرگ به گروگان  ساختار و سیاست عقب مانده ی وزارت خارجه ی نگاه به غرب به بند کشیده شده است؛ وضعیتی که محصول روایت اصولگرایان و منتقدین دولت مستقر و نحوی سیاه نمایی یک قشر نیست بلکه صدای واحدی از کشور و حتی از بخش اعظم اصلاح طلبان بگوش می رسد که وضع کشور اورژانسی است لذا انتخابات ۹۶ شاید در نوع خود کم سابقه ترین از انواع مشارکت ها ی حماسی ایرانیان است که همه را برای گذار از موقف کنونی بسیج خواهد کرد؛   در این صورت کاندیداهای ریاست جمهوری نیک می دانند که  اگر برنامه ای  انقلابی برای توانمند سازی اقتصادی - اجتماعی به سمع و نظر ملی نرسانند  چه بسا با کاهش قابل توجه مشارکت ملی در انتخابات مواجه شویم.

نویسنده:

مجتبی زارعی: عضو هیأت علمی اندیشه سیاسی اسلام دانشگاه تربیت مدرس

منبع: فارس