به گزارش مشرق، در چند ماه اخیر با ورود ارتش ترکیه با همکاری برخی از گروههای معارض سوری به شهر راهبردی الباب، نام این شهر در رسانههای گوناگون مطرحشده است. حال سؤالی که ایجاد میشود این است که شهر الباب دارای چه اهمیتی از بعد راهبردی و امنیتی است و اهداف هریک از بازیگران دولتی همچون سوریه، ترکیه و روسیه و بازیگران غیردولتی همچون داعش، گروههای معارض سوری و نیروهای کرد فعال در عرصه بحران سوریه در موضوع الباب چیست؟
اهمیت راهبردی شهر الباب
الباب شهری مهم از توابع استان حلب و در شمال شرق شهر حلب است که به دلیل وجود روستاها، مزارع کشاورزی و دامپروری و شهرکهای تابع آن یکی از مناطق مهم ریف حلب محسوب میشود. این شهر از نظر راهبردی نیز دارای اهمیت بسیاری در عرصه میدانی بحران سوریه میباشد که برخی از مهمترین آنها عبارتاند از:
۱- منطقه عربنشین میان دو منطقه کردنشین: شمال استان حلب دارای بافتهای نژادی مختلفی همچون کردی و عربی است که در برخی مناطق اکثریت با عربها و در برخی از مناطق اکثریت با کردها میباشد [۱]. مناطق اطراف الباب عمدتاً عربنشین است که میان دو منطقه کوبانی و عفرین واقعشده است که دارای اکثریت کرد میباشد که موجب از هم گسستگی مناطق کردی از یکدیگر شده است. با توجه به معادلات سیاسی و میدانی بحران سوریه بهویژه مسئله کردی-ترکی، این امر موجب اهمیت راهبردی این شهر شده است.
۲- نزدیکی به مرز ترکیه: یکی دیگر از دلایل اهمیت راهبردی الباب واقعشدن این شهر در نزدیکی مرز ترکیه است که به دلیل نقش این کشور در بحران سوریه، زمینه اهمیت راهبردی این شهر را نیز فراهم کرده است.
۳- واقعشدن میان جاده حلب به عین العرب و حسکه: یکی دیگر از دلایل اهمیت راهبردی شهر الباب واقعشدن آن میان جاده استراتژیک حلب به عین العرب و حسکه است و با توجه به معادلات میدانی و رقابت گسترده برای تسلط بر این مناطق، این جاده و شهرهای اصلی پیرامون آن از اهمیت راهبردی برخوردار شدهاند.
اهداف بازیگرانِ عرصه سوریه از دسترسی به الباب
حال با توجه به اهمیت راهبردی شهر الباب که در فوق به آن اشاره شد، هر یک از بازیگران دولتی و غیردولتی بحران سوریه، داری اهداف خاصی برای دستیابی به آن هستند که در اینجا بهطور جداگانه به اهداف هریک از بازیگران اشاره میشود:
۱- نظام سوریه: نظام سوریه از ابتدای بحران این کشور همواره با استفاده از ارتش و نیروهای مردمی و همراهی نیروهای مقاومت سعی در حفظ امنیت و یکپارچگی تمامیت ارضی سوریه داشته که با توجه به خارج بودن این منطقه از مناطق تحت کنترل ارتش، نظام سوریه درصدد احیای حاکمیت خود در این منطقه میباشد. [۲] در ضمن بعد بازپسگیری شهر حلب و ضرورت حفظ این شهر، سیطره بر مناطق اطراف از اهداف راهبردی نظام سوریه میباشد بهخصوص که جبهه شمال شرقی و شهر الباب به دلیل فعال بودن گروه داعش، نیروهای کردی، معارضان سوری و ارتش ترکیه از حساسیت بیشتری برای نظام از جهت حفظ شهر حلب برخوردار است.
۲- ترکیه: از ابتدای بحران سوریه، دولت ترکیه دو هدف عمده را پیگیری کرده است. هدف اول (هدف اول ترکیه از حضور فعال در بحران سوریه) گسترش نفوذ بر مناطق شمالی سوریه است و هدف دوم ایجاد مانع در شکلگیری واحد سیاسی جدیدی با هویت کردی در مناطق جنوبی خود بوده است که بهتدریج با توجه به افزایش مشکلات امنیتی این کشور و اهمیت یافتن مسئله کردی، هدف دوم تقویتشده است. به همین دلیل این کشور به دنبال ایجاد یک منطقه امن در شمال سوریه و ایجاد مانعی در پیوستگی مناطق تحت کنترل کردهای سوریه میباشد [۳]. با توجه به واقعشدن شهر الباب در میان دو کانتون کردی کوبانی و عفرین، هدف ترکیه از تسلط بر این شهر در حقیقت از بین بردن پیوستگی و همچنین تضعیف کردهای سوریه میباشد و در ضمن زمینه ایجاد منطقه امن در شمال سوریه به نفع معارضان همسو خود را نیز فراهم مینماید. البته دولت ترکیه هدفش را مبارزه با گروه داعش و تصرف پایتخت خود خوانده آن یعنی رقه بیان کرده است که علت این امر نیز برای مشروعیت دهی در سطح بینالملل به اقدام خود است.
۳- روسیه: یکی از اهداف اصلی روسیه در نقشآفرینی در بحران سوریه، مبارزه با تروریسم تکفیری است که بسیاری از اتباع این کشور بهنوعی درگیر این موضوع هستند و دولت روسیه نگران بازگشت این عناصر به داخل روسیه و به خطر انداختن امنیت این کشور است. به همین منظور با اقدام پیشگیرانه به مبارزه با این گروهها با همکاری دولت سوریه پرداخته است. در این راستا دولت روسیه حساسیت ویژهای به مناطق تحت کنترل داعش و گروههای تکفیری دیگر دارد. شهر الباب که چندین سال در اختیار داعش بوده است توسط نیروهای معارض سوری و ارتش ترکیه از اختیار داعش خارج شده است حتی با توجه به شواهد، مذاکرات و همکاری ترکها و روسها در این امر نیز بیتأثیر نبوده است و روسها در این میان اقدام به دادوستد سیاسی کردهاند [۴]، به همین دلیل این شهر از اولویتهای امنیتی روسیه خارج شده و این کشور در مذاکره با ترکیه [۵] و نظام سوریه در پی کسب منافع امنیتی خود میباشد.
۴- کردهای سوریه: با اوجگیری بحران سوریه و ورود گروههای تکفیری مسلح به بحران سوریه بهتدریج کردهای سوریه در این عرصه فعال شدند و تلاشهایی را در جهت فدرالیسم در سوریه آغاز کردند و با تشکیل گروههای مسلح به دفاع از مناطق کردی پرداختند. کردها در ضمن به دنبال ایجاد یک پیوستگی جغرافیایی برای ایجاد ارتباط میان مناطق سهگانه خود میباشند که منطقه الباب به دلیل حضور داعش و ارتش ترکیه از موانع جدی این هدف محسوب میشود. به همین دلیل کردها اگرچه این امر را دور از دسترس میدانند ولی تسلط بر الباب و مناطق اطراف آن در اهداف بلندمدت کردها میباشد.
۵- گروه داعش: گروه داعش با اینکه بر بسیاری از مناطق سوریه تسلط دارد ولی در ریف شمالی حلب از موقعیت ویژهای برخوردار نیست و این امر با از دست دادن شهر الباب تشدید شده است. به همین منظور بازپسگیری الباب بهنوعی تحکیم حضور این گروه در شمال استان حلب است. البته این هدف، جزو اهداف اولویتدار این گروه محسوب نمیشود ولی در دیدگاه استراتژیک و بلندمدت این گروه از اهمیت برخوردار است زیرا ایجاد منطقه امن مورد نظر ترکیه و غرب [۶] نقشآفرینی این گروه را در آینده با مشکلات فراوانی روبرو خواهد کرد و ممکن است برخی از حمایتها پشت پرده همین کشورها کمرنگ شود.
۶- گروههای معارض سوریه: گروههای بهاصطلاح میانهرو سوری که از ارتش آزاد و برخی از گروههای کوچک و بزرگ دیگر سوری تشکیلشدهاند، ارتباطات گستردهای با ترکیه دارند و از سوی غرب و برخی از کشورهای عربی منطقه بهشدت حمایت میشوند، تاکنون به دلایل مختلف دستاورد میدانی خاصی به دست نیاوردهاند به همین منظور در تلاشاند همانند شهر جرابلس که با کمک ارتش ترکیه بر آن مسلط شدند، بر شهر الباب مسلط شوند. به همین دلیل این شهر در دیدگاه راهبردی این گروهها از اهداف اساسی محسوب میشوند که البته با عقبنشینی داعش از الباب، آنها به هدف خود دست یافتهاند.
جمعبندی
در جمعبندی مطالب فوق باید گفت شهر الباب سوریه به دلایل مختلف از اهمیت راهبردی در تحولات سیاسی و امنیتی در عرصه بحران سوریه برخوردار است به همین منظور هریک از بازیگران اهداف خاصی در خصوص تسلط بر این شهر دارند که در این میان نیروهای مقاومت و نظام سوریه باید هوشمندی تحولات مربوط به الباب را پیگیری و از توان ذاتی و درونی خود در مورد این شهر بیشتر استفاده کنند و از تسلط کامل ارتش ترکیه و گروههای معارض سوری بر مناطق میان این شهر و منبج جلوگیری کنند تا فضای مناسب برای ایجاد منطقه امن مورد نظر ترکیه ایجاد نشود و همینطور گروه داعش نیز مجال حضور در این منطقه را پیدا نکند.
منابع:
[۱] «الترکیبه السکانیه فی سوریا»، موقع شبکه الجزیره الاعلامیه، ۱۹ أبریل ۲۰۱۱:
http://www.aljazeera.net/home/print/f۶۴۵۱۶۰۳-۴dff-۴ca۱-۹c۱۰-۱۲۲۷۴۱d۱۷۴۳۲/۴fdec۶۷۲-b۱d۲-۴۹a۱-۹۲۹۶-۴۰f۹۵۳۹c۰۸۹۸
[۲] «الأسد یرفض إقامه مناطق آمنه فی سوریا»، موقع شبکه الجزیره الاعلامیه، ۱۰ فبرایر ۲۰۱۷:
http://www.aljazeera.net/home/print/f۶۴۵۱۶۰۳-۴dff-۴ca۱-۹c۱۰-۱۲۲۷۴۱d۱۷۴۳۲/۳bd۱fab۲-a۲۱۷-۴۴fa-a۹۲۴-۰a۵۳۵۵۳۱f۲۴b
[۳] «ترکیا تتحرک نحو إقامه منطقه عازله بسوریا»، موقع روسیا الیوم، ۲۵ یولیو ۲۰۱۵:
https://ar.rt.com/gx۷l
[۴] «أول ضربه روسیه ترکیه مشترکه بمدینه الباب السوریه»، موقع شبکه الجزیره الاعلامیه، ۱۸ ینایر ۲۰۱۷:
http://www.aljazeera.net/home/print/f۶۴۵۱۶۰۳-۴dff-۴ca۱-۹c۱۰-۱۲۲۷۴۱d۱۷۴۳۲/۶۳cf۵۹۸۷-۵f۴۷-۴۷۲b-bf۸a-۳۹۶ca۳۵c۰۶e۴
[۵] سعید ساسانیان، «قطعنامه ۲۳۳۶؛ آیا ایران از روند سیاسی در بحران سوریه کنار گذاشته شد؟»، اندیشکده تبیین، منتشر شده در تاریخ ۲۰ دی ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/print/?print=۱۶۱۲۳
[۶] حسین آجورلو، «دستاوردهای میدانی حلب و نتایج آن در حوزه سیاسی و راهبردی»، اندیشکده تبیین، منتشر شده ۲۴ مرداد ۱۳۹۵، قابل بازیابی در پیوند زیر:
http://tabyincenter.ir/index.php/menu-examples/child-items-۵/۱۳۹۵۰۵۲۴۰۶
پایگاه تببین