گروه جهاد و مقاومت مشرق - امروز نظام سلطه تلاش میکند با همین ترفند، حادثه کمنظیرِ بیرون راندن مردم بومی شهرها و روستاها از کشور فلسطین به تدریج کمرنگ و فراموش شود. باید اجازه نداد حادثه عظیم دفاع مقدس نیز دستخوش فراموشی شود. معنی ندارد که برخی از آثار فرهنگی و هنری که به نام دفاع مقدس تولید میشود و یا همایشهایی که برگزار میگردد در تعارض با ماهیت و اصل این حرکت عظیم باشد. نکته اصلی و کلیدی در اردوهای راهیان نور، ایجاد زمینه برای «زیارت با معرفت» است. یک ابزار فراهمکردن زمینه زیارت با معرفت تولید جزوههایی به عنوان شناسنامه مناطق جنگی و عملیاتهای دفاع مقدس است؛ کتابهای بسیار خوبی در حوزه دفاع مقدس نوشته شده که قابلیت تبدیل شدن به فیلمهای جذاب را دارد و همچنین تمام مناطق جنگی و هر یک از عملیاتهای دفاع مقدس نیز میتواند دستمایه تولید آثاری فاخر قرار گیرد.
(دیدار مسئولان اردوهای راهیان نور با رهبر انقلاب؛ 26 اسفندماه 1392)
از تو میخواهم بنویسم، ازتویی که سعادت یارت شد و زائر وادی عشق شدی. از تو که فکه را دیدی، حکایتهایش را شنیدی. از تو که طلائیه را دیدی و غربت شهیدان را با تمام وجودت حس کردی. تو که در خاک پاک شلمچه نفس کشیدی و همناله شهیدانش شدی. تو که وسعت بیانتهای اروند را دیدی و صدای ناله لبهای خشک شهیدانش را شنیدی. از تو که توفیق رفتن به دهلاویه را داشتی و سکوت پررمزش را با صدای پایت شکستی. از تو میخواهم که بنویسم، ازعشق، از شهادت، از غربت، از گمنامی، از مظلومی، از رشادت، از شهامت؛ از هرآنچه که شهیدان با زبان بیزبانی با تو گفتند و قلبت را تصرف کردند و دست و پای دلت را در زنجیر عشقی خدایی کردند و شاید تا به حال نمیدانستی که پس از آن سفر نورانی تو رسول شهیدانی! باید پیام خون پاکشان را با تمام وجودت به گوش همه برسانی. همه آنها که زمانی بیدار بودند و شاید اینک خواب، همه آنها که از ابتدا خواب بودهاند و هنوز نیز، همه آنهایی که میخواهند بیدار شوند و نیازمند تلنگری، پس بسمالله....
خادم زائرین بودن مسئولیت سنگینی است
آزاده فیاض یک دانشجو است که بارها به مناطق عملیاتی مسافرت داشته و در خیلی از این سفرها راهنما و خادم زائرین بوده است.
وی برایمان میگوید: «خادم زائرین راهیان نور شدن مسئولیت خیلی سنگینی است. به خادمین جوان سفرهای راهیان نور عرض میکنم که یادمان بیاید در سراسر اردو که ما را آوردهاند برای خدمت صدایمان بلند نشود. ما که با پای خود نیامدیم که حالا اجازه هر کاری داشته باشیم. دیدهام یک آن غفلت از مراقبت نفس، در اردو به بالا و پایین شدن برنامهها و شرمندگی از شهدا میانجامد. به این آسانیها هم جبران نمیشود. عواقب شرمندگیاش تا عمر داریم با ماست. حس اینکه کاری میتوانستیم انجام دهیم، اما دریغ کردیم، خیلی بار مسئولیت روی دوشمان میگذارد؛ به هر دلیلی یا خستگی جسمی و یا امیال روحی یا به فکرمان نرسیده که دلیلش اتکای به نفس است و نه توسل و توکل. تدبیر و متانت و ولایتپذیر بودن از مسئولی که مسئولیت سنگینتری دارد را یادمان نرود. به خون شهدا که هر چه بیشتر خالص باشی مسئولیتت سنگینتر میشود همسنگر!»
این خادم با مسئولیت زائرین سرزمین نور ادامه میدهد: «به هم خوردن برنامهها و جا ماندن از بعضی چیزها در اردو نشانه خوب عمل نکردن خود ماست. البته تا حدودی هم طبیعی است، این همیشه بوده و یادم نمیآید اردویی بدون جابجایی برنامه و استرس داشته باشیم. پذیرش مسئولیت ناهماهنگیهای کوچک اینچنینی در اردو و تلاش برای اصلاح آنها، نشانه خوبی برای آینده مدیریتی کشوری است؛ چرا که خیلی از ما در آینده نزدیک و در دل جامعه مسئولیتهای ریز و درشت را پذیرا خواهیم شد. خیلی از جوانان دانشجو در ردیف مدیران آینده کشور قرار میگیرند؛ اینکه به مسئولیت خویش بها دهیم هم برای زندگی فردی و هم برای جامعهمان نشانه خوبی ست.»
فیاض در تکمیل صحبتهایش میگوید: «اگر قرار است انتقال ارزشهایی را داشته باشیم که شهدایمان خونشان را به بهای آن دادند، پس مثل شهید عمل کردن با پیروی از سیره شهدا در طول اردو کمترین کاری است که میتوانیم عهده دارش باشیم. اگراز شهدا الگو نگیریم، حرفهایمان، رفتار و کردارمان اثرگذار نخواهد بود. هر سالی که شروع میشود بچههای کادر اردو شروع به تهذیب نفس به صورت ویژه میکنند برای مهار نفس. تا باز لایق خدمتی دیگر باشند واگر به عهد و پیمان با یاران شهیدشان عمل نکرده باشند، چشیدن طعم جاماندن و در پی قافله دویدن بسیار حس سختی است. انشاءالله که از غافلان نباشیم.»
راویان تاثیرگذار انتخاب کنیم
مینو اصلانی مسئول بسیج جامعه زنان کشور با بیان اینکه توسعه راهیان نور به نفع فرهنگ انقلابی و اسلامی است، میگوید: «راویان دفاع مقدس نقش ویژهای در انتقال مفاهیم انقلاب به زائران راهیان نور دارند.»
وی در ادامه با بیان اینکه در برگزاری اردوهای راهیان نور باید به بحث محتوایی آن بیشتر توجه کرد میافزاید: «تربیت راوی و کسانی که بتوانند آنچه که در جنگ تحمیلی اتفاق افتاده را همه ساله برای زائرین راهیان نور به خوبی نقل کنند از اهمیت ویژهای برخوردار است.»
اصلانی در ادامه تاکید میکند: «باید رسانههای پرقدرت فرهنگی را راهاندازی کنیم و نفرات آنها را به همراه کاروانها و زائران راهیان نور راهی مناطق عملیاتی کنیم و تا زمانی که به مقصد میرسند و در محل اقامتشان اسکان دارند، زائران را همراهی کنند و به سطح آگاهی آنها بیفزایند؛ از جمله دیگر مواردی که در این سفرها مهم است وجود فضای مناسب خوابگاهها و نمازخانهها و استفاده ازمحتواهای فرهنگی مناسب مانند نصب بنر و بیلبورد است که به اندازه کافی رعایت نشده است.»
مسئول سازمان بسیج جامعه زنان با اشاره به اینکه یکی از اتفاقاتی که در دوران جنگ تحمیلی نیز اتفاق میافتاد، بدرقه رزمندگان بود؛ ادامه میدهد: «برگزاری مراسم بدرقه برای زائران راهیان نور میتواند تاثیر خوبی بر روی زائران تا پایان سفرشان داشته باشد. همچنین در طول سفر باید آنها را برای اینکه به کجا میروند؟ با پخش کلیپهایی تاثیرگذار دراین زمینه کاملا آماده کرد؛ چرا که تولید یک کلیپ با یک پیام مهم و تاثیرگذار به نسبت بهتر از تولید چندین اثر بیکیفیت و بیتاثیر است. روی کلیپهای کوتاه با پیامهای غیرآشکار کار نمیشود. ما باید در ابتدا زائران راهیان نور را برای اینکه میخواهند به کجا بروند؟ آماده کنیم و با فضاسازی مناسب مراسم بدرقهای را برای آنها تدارک ببینیم و همچنین زمانی که به مقصد میرسند قرار است چه محتوایی به آنها انتقال داده شود؟ از اهمیت بسیاری برخوردار است.»
خودم را پیدا کردم!
سفر راهیان نور خیلی سفر خاص و تکی است. هر لحظه احساس میکنی کسانی هستند که هوای تو را دارند، در وجودت شوق و ذوقی وصف ناشدنی به وجود میآید. در این سفر شهدا در هر لحظه و هر قدم همراه ما بودند و هوای ما را داشتند.
فاطمه ابوالقاسمی یک زائر باسابقه راهیان نور برایمان با ورق زدن خاطرات ذهنیاش توضیح میدهد: «انگار عادت کرده بودیم هر صبح ساعت 5 بیدار شویم و آن صبحانه تکراری را بخوریم؛ درست است که تکراری بود، ولی همان را با خنده و شوخی میخوردیم و الان که فکر میکنم میبینم هرگز آن لحظههای ناب تکرار نمیشوند. سفر ما با هزاران حکمت شروع شد چه از خراب شدن اتوبوس در لحظههای اولیه و چه هنگام رفتن به منطقه شرهانی و تمامش پر از تجربیات تازه و شیرین بود. از مکانهایی که فوقالعاده احساس نزدیکی به خدا و شهدا کردم طلائیه و شرهانی بود. طلائیه مکانی بود که درآنجا روی زندگی خودم فکر کردم و با خودم عهد کردم زندگیام و مسیر آن را تغییر دهم.»
این جوان زائر در تکمیل صحبتهایش میگوید: «گاهی اوقات احساس میکنی که خود را نمیشناسی و با خودت غریبهای؛ این دقیقا حسی است که من در شرهانی داشتم. توی تاریکی که با خودت خلوت میکنی، چیزهای بسیاری نصیب هر کسی میشود؛ فقط امیدوارم خدای مهربانم ارادهای قوی در اختیار همه قرار دهد تا بتوانند راه صحیح را برای زندگی خود انتخاب کنند.»