سرویس سیاست مشرق- «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. شنبه تا چهارشنبه، 7:30 دقیقه صبح با بسته خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید...

 

***

 

نسل جوان اصلاح‌طلبان؛ محروم، بی‌مجال و بدون تئوریسین

محمدرضا تاجیک، از فعالان جریان خاص و مشاور رئیس دولت اصلاحات به تازگی در یک ‌گفت‌وگو که سایت الف بخش‌هایی از آن را منتشر کرد با اشاره به مسئله نسل جدید در اردوگاه اصلاحات اظهار کرده است:

«ژنرال های جریان اصلاحات چنان در طول زمان فربه شده‌اند که در بغل خود هیچ کس را جا نداده و مجالی به جوانان نداده‌اند. به همین دلیل نسل جدید دچار نوعی احساس محرومیت شده است.»

او همچنین می‌افزاید: نکته دیگر این که ما در میان نسل جدید هیچگونه تئوریسینی تربیت نکردیم که امروز بخواهیم از آن بهره ببریم. ما هیچ گاه برای تربیت تئوریسین جدید سرمایه گذاری نکردیم و وقت صرف نکردیم. کی و کجا ما برای استعدادهای خوشفکر اصلاح طلبی کلاس آموزشی گذاشتیم تا در آینده بتوانند به صورت تئوریسین عمل کنند.[1]

 

*مسئله نوگرایی و توجه به جوانان یکی از مسائل مبتلی‌به اردوگاه اصلاحات طی سال‌های اخیر بوده است.

دغدغه‌ای که البته ژنتیک جریان خاص اجازه رفع شدن به آن نداد و همه چیز را در حد یک قلمه‌زنی ساده و ابتر واگذاشت.

حقیقت این است که اصلاح‌طلبان طی سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی، غیر از چند روزنامه‌نگار، تنها کسی را که حاضر شدند بیشتر از یک روزنامه‌نگار در جمع خود بپذیرند آقای «محمد قوچانی» بود.

مابقی اما به سرنوشت تلخ «هیچ شدن» مبتلا شدند و واپسین امیدهایشان نیز برای فعالیت در سپهر سیاست رسمی کشور؛ تحت تأثیر استنکاف رئیس دولت اصلاحات از عذرخواهی بابت فتنه سال 88 قرار گرفت و نابود شد.

فی‌الواقع آنچه که در صحبت‌های تاجیک به آن اشاره شده، تشریح و تفصیل بیشتر ماجرایی است که اشاره کردیم.

در این راستا البته فعالیت‌های «حزب ندای ایرانیان» با محوریت سیدمحمدصادق خرازی را نباید از یاد برد که چند سال قبل با آرمان نوگرایی و آنچه که خرازی «تربیت 5 هزار جنتلمن» نامیده بود؛ آغاز به کار کرد اما نه تنها با سردی و طعنه‌های اصلاح‌طلبان ستادی مواجه شد بلکه حتی رئیس دولت اصلاحات نیز در پیامی که روزنامه شرق آنرا منتشر کرد، با جمله «زنده باد مخالف من» به استقبال این تشکل جوان اصلاح‌طلب رفت.

و البته بی‌مهری‌ها و طعنه‌ها کار خود را هم کردند و این روزها دیگر عملاً خبر چندانی از حزب جوان ندا که روزگاری به گفته خرازی حتی می‌خواست «اکثریت مجلس دهم» را نیز تصاحب کند به گوش نمی‌رسد.

دبیر کل حزب ندا، چند هفته قبل در بخشی از مصاحبه خود با خبرگزاری دولتی ایرنا گفته بود: اصلاح‌طلبان وقتی به ما اعتماد کردند که در انتخابات مجلس ردّ صلاحیت شدیم![2]

 

***

 

رسانه نزدیک به عارف: جهانگیری بعد از 2 سال فهمید مسئله کشور اقتصاد است!

روزنامه الکترونیکی امید ایرانیان (نزدیک به محمدرضا عارف) به تازگی در مصاحبه با سلمان صفوی، رئیس فعلی آکادمی مطالعات ایرانی لندن و از چهره‌های مورد حمایت اصلاح‌طلبان، به نقل از وی نوشت:

«من اول که این دولت آمد آقای جهانگیری را دیدم به ایشان گفتم که باید یک ستاد هماهنگی کلان در دولت تشکیل شود و همه نهادهای دست‌اندرکار در جهت واحد هدایت و مدیریت شوند. در آن دوران ایشان گفت من معاون رئیس جمهور هستم و باید به همه کارهای برسم، اما بعد از دو سال متوجه شدند که مساله اقتصاد مساله اصلی ایران است و متاسفانه سازمان‌ها، وزارتخانه‌ها و نهادهای اقتصادی ایران با هم هماهنگ نیستند و این ستاد به فرمان رهبری تشکیل شد.»

این فرد همچنین درباره برجام آقای روحانی نیز گفته است: قرارداد برجام قردادی‌ست مصوبه حکومت ایران نه مصوبه آقای روحانی و دولت ایشان. اراده رسیدن به این توافق اراده ملی حاکمیتی بوده‌است این نبود که وزیر خارجه ایران یا آقای روحانی مستقل از نهادهای حاکمیت یا مقام معظم رهبری بتوانند چنین قراردادی را با پنج به اضافه یک امضا کنند.[3]

 

*چهره‌های اصلاح‌طلب، طی روزهای اخیر، انتقادات فراوانی را به دولت آقای روحانی مطرح کرده‌اند که کاهلی دولت در عرصه اقتصادی یکی از اصلی‌ترین آنهاست.

مثلاً «محمد قوچانی» از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی در مصاحبه‌ای که سایت الف بخشی از آن را منتشر کرد با اشاره به «خطر بزرگ دولت روحانی» گفته است:

بحران اصلی که ما را تهدید می کند بحران ناکارآمدی دستگاه هایی است که وظایف اجرایی و حاکمیتی را برعهده دارند؛ یعنی مردم منتظر تحول هستند اما دولت تصمیمی نمی گیرد. در مقابل دولتی که هر روز 100 تصمیم می گرفت، این دولت در 100 روز یک تصمیم نمی گیرد  و این خطری بسیار بزرگ است.[4]

تحلیلگران معتقدند علت انتقادات اصلاح‌طلبان از دولت در کنار بیان صحبت‌هایی مثل «روحانی کاندیدای رسمی ما نیست» برای سندسازی جهت احتمال شکست روحانی در انتخابات است.

کما اینکه روزنامه اصلاح‌طلب آفتاب یزد نیز چندی قبل در یک سرمقاله صراحتاً با اشاره به احتمال شکست روحانی، انتقاداتی را به عملکرد آقای رئیس‌جمهور مطرح کرد و اینطور گفت که «بعداً نگویید نگفتیم...»

سندسازی اشاره شده از آنرو صورت می‌گیرد که در صورت شکست احتمالی آقای روحانی، اصلاح‌طلبان از راهبرد ابن‌الوقتی استفاده کرده و با اشاره به انتقادات این روزهای خود بیان کنند که در کنار مردم و منتقد وضع موجود بوده‌اند!

در اشاره به صحبت‌های برجامی آقای صفوی و اظهار اینکه برجام مصوبه حکومت است نه آقای روحانی؛ بایستی اشاره کرد که اولا برجام، ایده، طرح، خواسته و مطلوب شخص آقای روحانی بود که صراحتاً به آن ابراز خوشبینی می‌کرد و بر مبنای آن وعده می‌داد.

ثانیاً برجام چگونه می‌تواند مصوبه نظام اسلامی و مقام معظم رهبری تلقی شود در حالیکه رهبر معظم انقلاب صراحتاً نسبت به آن ابراز بدبینی کردند؛ پیش‌بینی فرمودند که از قِبل آن تحریمی لغو نخواهد شد، بر شکسته شدن خطوط قرمز کشور توسط مذاکره‌کنندگان اشاره کردند و بخش‌های مهمی از شروط 9 بندی معظم‌له بر برجام نیز هرگز رعایت نشد.

آیا رواست کسی با دانستن این مقولات بخواهد برجام و بی‌دستاوردی‌های آنرا به گردن نظام اسلامی بیاندازد؟!

لازم به ذکر است، «ابراهیم اصغرزاده» از فعالان اصلاح‌طلب چندی قبل در یک مصاحبه تأکید کرده بود که رئیس‌جمهور روحانی نباید برجامش را به گردن رهبری نظام بیاندازد.[5]

 

***

 

1_http://alef.ir/vdcd9s0o9yt0kx6.2a2y.html?453266

2_ http://www.mashreghnews.ir/news/694961

3_ http://omidiraniannewspaper.ir/detail/7900

4_ http://alef.ir/vdcjitextuqei8z.fsfu.html?453253

5_ http://www.mashreghnews.ir/news/687662