به گزارش مشرق، علیرضا شیخعطار سفیر سابق ایران در برلین و معاون اسبق وزارت امور خارجه، به ارزیابی عملکرد دستگاه دیپلماسی کشور در یک سال اخیر و همچنین مناسباتمان با کشورهای اروپایی پرداخت.
وی در ابتدای این گفتوگو عنوان کرد: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با توجه به آرمانها و مبانی فکری و همچنین موقعیت ژئوپلتیکی و گسترش نفوذ فرهنگی ایران، به عنوان یکی از مهمترین دغدغهها چه در قالب تهدید و چه در قالب فرصت بوده و یک سال گذشته نیز مستثنی از این کلیت نیست.
شیخعطار چند موضوع را دغدغه اصلی سیاست خارجی ما در یک سال گذشته خواند و یکی از این موارد را مسائل پسابرجام برشمرد و افزود: بالاخره توافقنامه مهمی منعقد شد که از طرف ما و همچنین ۱+۵ دارای اهمیت بود و علاوه بر آن یکی از معدود و استثناییترین موفقیتهای دیپلماسی بدون جنگ بود.
وی ادامه داد: توافق فضای جدیدی را برای ما ایجاد کرد، البته نمیتوانیم مدعی شویم که همه تهدیدات را از بین برد، ولی نوع تهدیدات متفاوت شد و به همین خاطر از اهمیت برخوردار است که از یک فضای بحرانی رو به تزاید به سمت فضای جدیدی حرکت شد که البته عاری از بحران و مشکل نیست.
سفیر سابق ایران در آلمان مهمترین موضوع را ادعای طرف ایرانی بر عدم تعهد طرف مقابل به اجرای این توافق خواند که مهمترین آن در بحث اقتصادی و به ویژه بحث بانکی و در شکل ادامه تحریمهای گذشته بود و افزود: متأسفانه به علت برخی از کمتوجهیها در هنگام تهیه متن و عدم حضور کامل و کافی مجموعه کارشناسان اقتصادی و بانکی در هیأت ایرانی که بر خلاف ترکیب هیأت آمریکایی که حتی تعداد کارشناسان اقتصادیشان به اندازه دستاندرکاران سیاسی و امنیتی بود، بندهایی در فصل تحریم و اقتصادی مبهم ماند و قابلیت تفسیر پیدا کرد و آمریکاییها به بهانه تفسیرهای خود آنچه را که هیأت ما تصور میکرد در گزارشش به ملت ارائه کرده، رخ نداد و بانکها و خزانهداری آمریکا نیز خودشان کار را با ما آغاز نکردند و مهمتر از همه اینکه فضای تهدیدآمیزی را ایجاد کردند که بانکهای دیگر در جهان به راحتی نتوانند با ایران کار کنند.
شیخعطار ادامه داد: امروز آن قفلهایی که تصور میکردیم از تعاملات اقتصادی ما باز میشود به طور کامل باز نشده و سیاست خارجی ما چه در مکانیسمهای پیشبینی شده در برجام برای اعتراض و شِکوه و چه در اقدامات دوجانبه با ۱+۵ یا کشورهای مؤثر در صحنه بینالملل تمام تلاشش را برای رفع این موضوع گذاشته که متأسفانه خیلی به جایی نرسیده است. البته باید نتیجه انتخابات آمریکا را نیز به این اضافه کرد.
وی یادآور شد: گرچه این قفلها در زمان اوباما به مقدار زیادی زده شده بود ولی ترامپ نه تنها عزم و ارادهای برای گشودن آنها حتی در موارد محدودی که در برجام گفته شده بود نداشت، بلکه با ادعای اینکه برجام توافق مزخرفی است و تعبیراتی چون پاره کردن، عوض کردن و اعمال فشار بر ایران را به کار برد، سنگهای بزرگی را بر سر راه تحقق این توافق انداخت.
*ایران یک سر و گردن بالاتر از عربستان و دیگر بازیگران در منطقه
این دیپلمات سابق کشورمان به مسائل منطقهای نیز اشارهای داشت و افزود: البته مسائل منطقهای تنها از جنس سیاست خارجی نیست، بلکه به خاطر گرهخوردگی مستقیم با امنیت ما از جنس امنیتی نیز است که در این مورد توفیقاتی در منطقه داشتیم و توانستیم در مقایسه با ترکیه و عربستان و دیگر بازیگران، یک سر و گردن بالاتر از آنها بایستیم و موقعیتمان را مستحکمتر کنیم که این باعث ناراحتی آمریکا و متحدانش شد و بخش مهمی از سیاست خارجی ما صرف رفع مزاحمتهای ناشی از این غیظها و ناراحتیها شد.
*مناسبات با اروپا
وی در مورد مناسبتمان با اروپا با بیان اینکه اروپا در سه سطح برای ما از اهمیت برخوردار است، یک سطح را سطح کلاسیک برشمرد که عمدتاً روابط اقتصادی و تا حدی فرهنگی ما با اروپا را شامل میشود و افزود: بخش مهمی از واردات ما به خصوص در زمینه کالاهای زیرساختی از اروپا و بخش مهمی از صادرات ما نیز به اروپا میرود. قبل از انقلاب، اروپا اهمیت زیادی را از این منظر داشت که این سطح از اهمیت به شدت تحت تأثیر مسائل تحریم و یا برجام قرار داشت و علیرغم انتظاراتی که بود مبنی بر اینکه گشایشهایی در افزایش تعاملات ما با اروپاییها رخ دهد، ولی این گشایشها اندک بود.
شیخعطار ادامه داد: شاید توانستیم در مواردی نظیر فروش نفت به اروپاییها اقداماتی را صورت دهیم. البته بیشتر از یک چهارم تا یک پنجم نفت صادراتی ما به اروپا نمیرفت که توانستیم بخشی از آن را برگردانیم ولی کماکان ارتباطات بانکی وجود دارد و علیرغم تأکیدات برجام و همچنین اتحادیه اروپا و هیأتهای زیادی که از این اتحادیه در قالب هیأتهای اقتصادی به ایران آمدند شاهد تحول چشمگیری در تجارت با اروپا نبودیم.
وی خاطرنشان کرد: بر اساس آمارهای منتشر شده در سال ۲۰۱۶ در مقایسه با سال قبل، تجارت ما با اروپا کمتر از ۲۰ درصد افزایش یافته که این با شرایط سالهای ۲۰۱۰ و قبل از آن قابل مقایسه نیست.
این دیپلمات سابق کشورمان ادامه داد: در حال حاضر بانکهای بزرگ اروپایی تحت فشارهای وزارت خزانهداری آمریکا با ما کار نمیکنند و هنوز برخی از تبادلات کالایی و علمی تحت تأثیر تحریمها قرار دارد.
سفیر سابق ایران در برلین به سطح دیگر روابط ایران با اروپا به خصوص بعد از برجام اشاره کرد و افزود: این سطح مربوط به برجام است، چرا که سه کشور مهم اروپای غربی یعنی انگلستان، فرانسه و آلمان از شرکای مذاکره بودند.
وی با بیان اینکه در دورههای آخر مذاکرات برجام در توافقی نانوشته که ایران نیز آن را پذیرفت طرف اصلی مذاکره ما نه اروپا بلکه آمریکا قرار گرفت و اروپا نقش خیلی زیادی را در تدوین متن برجام نداشت، اظهار داشت: اگر چه در برخی جلسات نماینده اتحادیه اروپا و وزرای خارجه سه کشور حضور داشتند، بلکه آنچه که نهایی میشد توافق بین ایران و آمریکا بود و به اروپاییها خیلی میدان داده نشد و خیلی هم اشتیاقی به میدانداری نداشتند چرا که تجربه مذاکرات EU۳ برای آنها آموزنده بود.
شیخعطار در این زمینه به کتاب البرادعی مدیرکل سابق آژانس بینالمللی انرژی اتمی در خصوص اینکه مذاکرات با EU۳ در حال به نتیجه رسیدن بود ولی با خرابکاری آمریکا متوقف شد، اشاره و عنوان کرد: در این دوره اروپاییها بیشتر به لحاظ ظاهری وارد قضیه شدند. علاوه بر این در یک سال اخیر و در پی شکایتهای ایران از عدم اجرای تعهدات توسط آمریکا در برجام، اروپاییها نتوانستند نقش بازدارندهای را در مورد آمریکا ایفا کنند و حتی در نشست اخیر کمیسیون مشترک برجام در وین تنها بیانیهای صادر و هیچ تصمیمگیری صورت نگرفت و در بیانیه نیز عنوان شد که ۱+۵ متعهد به اجرای برجام هستند و اروپاییها به دلایل عدیده جلوی آمریکا در قبال بدعهدیاش در برجام نایستادند.
*اروپا هیچ وقت بنای ایستادن جلوی آمریکا را نداشته
سفیر سابق ایران در آلمان در تشریح یکی از دلایل همراهی اروپا با آمریکا عنوان کرد: اروپا هیچ وقت بنا نداشته که جلوی آمریکا بایستد، چرا که روابط ترانس آتلانتیک برای اروپا بسیار مهم بوده و در چند دهه گذشته نیز تجربه نشان داده که هیچ چیزی را در مقابل این روابط فدا نکرده است. علاوه بر آن اروپا درگیر بحرانهای داخلی اجتماعی و اقتصادی است و به همین خاطر توان ارائه یک موضع منسجم را ندارد.
وی توضیح داد: نمونه آخر آن در قضیه برگزیت و خروج انگلستان از اتحادیه اروپا رخ داد که موقعیت این اتحادیه را تضعیف کرد. مسائل اجتماعی اروپا و گرایشات به راست افراطی که نشانگر مخالفتهای عامه مردم اروپا با مفاهیم نئولیبرالیسم و پاسخ منفی به نئولیبرالیسم است مشاهده میشود. نئولیبرالیسم از اوایل دهه ۸۰ با رهبری مشترک تاچر و ریگان حاکم شد و در حال حاضر حکومتهای فعلی اروپا که میراثدار آن ایام هستند به شدت احساس بیثباتی و خطر سقوط میکنند و پیشبینی میشود که داستانی که در آمریکا رخ داد مشابه آن نیز در اروپا رخ دهد و به همین خاطر اروپا دغدغه و نگرانی دارد.
شیخعطار ادامه داد: تک تک کشورهای اروپایی نیز تحت فشار آمریکا و همچنین به خاطر فشار مسائل داخلی خود توانایی ایفای نقش تأثیرگذار اصلی حتی در روابط دوجانبه را ندارند و اینها دلایلی است که اروپا نمیتواند در مقابل خرابکاریهای آمریکا در برجام موضع قاطعی را اتخاذ کند.
* دست اروپاییها زیر ساطور آمریکا
سفیر سابق ایران در آلمان در پاسخ به این سؤال که با توجه به روی کار آمدن ترامپ آیا احتمال تغییر در مناسبات اروپا و آمریکا را میدهید؟ گفت: روابط آمریکا و اروپا نمیتواند تغییر کند، چرا که وابستگیهای آنها به یکدیگر آنقدر زیاد است که حتی با وجود ترامپ و مواضع منفی که نسبت به اروپا اتخاذ میکند، اروپا نمیتواند وابستگی خود را قطع کند. مقادیر متنابهی از سرمایههای شرکتهای چندملیتی آمریکا در اروپاست و در واقع دست اروپاییها زیر ساطور آمریکاست و اروپا نیز سرمایهگذاری زیادی را در آمریکا انجام داده است.
وی ادامه داد: به لحاظ امنیتی هم ناتو تضمینکننده امنیت اروپاست و آمریکا در این سازمان نقش اصلی را ایفا میکند و ناتو بدون آمریکا نمیتواند به حیات خود ادامه دهد و اظهارات ترامپ در خصوص ایفای نقش بیشتر اروپا در ناتو باعث ترس و نگرانی اروپاییها شده است.
شیخعطار با بیان اینکه اروپا و آمریکا در مجموعه فرهنگ غرب هستند و دغدغههای آنها حتی دغدغههای غیرمادی و مسائل اجتماعی و فرهنگی آنها تقریباً یکسان است، اظهار داشت: البته نمیخواهم نظرات هانتینگتون را تأیید کنم، ولی بر اساس واقعیت آنها شریک هم هستند و در بسیاری جهات مثل هم فکر میکنند.
وی با بیان اینکه طیفهای فکری دو طرف نیز متناظر است، اظهار داشت: اگر راست در اروپا وجود دارد در آمریکا نیز لیبرال دموکراسی وجود دارد.
*دغدغههای امنیتی اروپا
این دیپلمات سابق سطح سوم تحلیل روابط ایران با اروپا را سطح امنیتی خواند و افزود: با توجه به اتفاقاتی که در منطقه غرب آسیا رخ داده و نزدیکی جغرافیایی و ژئوپلتیکی اروپا، آنها از تحولات رخ داده احساس تهدید کردند و آنچه که به چشم آمد بحران پناهندگان بود و افرادی که از آفریقا، یمن، سوریه و ... با رد شدن از مدیترانه و با تلفاتی کم به اروپا رسیدند.
شیخعطار ادامه داد: اروپاییها از اتفاقات خاورمیانه و غرب آسیا دغدغه امنیتی دارند و حتی ترکشهای تروریسم اروپا را هدف قرار میدهد، البته نگاه سیاسی اروپا به منطقه با آمریکا متفاوت است، ولی قدرت اعمال این نگاه را ندارد. اگر آمریکا بخواهد تصمیمی را اتخاذ و عمل کند، اروپا در شرایط فعلی در مقایسه با آن، قدرت ایستادگی ندارد. چرا که دغدغهها و احساس نگرانی در اروپا و آمریکا متفاوت است.
این دیپلمات سابق اضافه کرد: آمریکا منطقه را از باب هژمون خود میبیند و البته در راستای حمایت از اسرائیل؛ اما اروپا دغدغه امنیتی دارد و در عین حال دغدغه بازار و انرژی نیز دارد و اگر آمریکا بخواهد تصمیمی را بگیرد اروپا توان مقابله با آن را ندارد.
وی در این باره، گفت: زمانی که بوش پسر تصمیم گرفت به عراق حمله کند، علیرغم اینکه آلمان و فرانسه مخالف بودند و با اینکه آمریکا فهمید که اشتباه میکند و متحمل خسارت هم شد، ولی اروپاییها نتوانستند جلوی آمریکا را بگیرند.
*اروپا معتقد به حل سیاسی موضوع
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل با بیان اینکه نگاه اروپا به غرب آسیا و بحران در این منطقه با آمریکا متفاوت است، اظهار داشت: اروپا خیلی بیشتر معتقد به حل سیاسی موضوع است، زیرا خودش از ترکشهای بیشتر در امان میماند و حتی نگاه اروپا به وقایع بهار عربی با آمریکا متفاوت بود که این هم منشأ بحرانهای اخیر است و حتی در مقابل اسرائیل در سالهای اخیر شاهد بودیم که انتقادات در اروپا نسبت به اسرائیل بیشتر شد. در گذشته در آلمان که کشور شکست خورده جنگ دوم جهانی بود کسی جرأت نمیکرد مقالهای در انتقاد از اسرائیل بنویسد ولی در چند سال اخیر این رویه تغییر کرد و شاهد چنین مواردی هستیم.
* دیپلماسی کلاسیک چارچوب اقداماتمان در قبال اروپا
شیخعطار با طرح این سؤال که ما در قبال اروپا چه کردیم؟ پاسخ داد: به اعتقاد من اقداماتمان در اروپا صرفاً در یک چارچوب و آن هم دیپلماسی کلاسیک بود. ما با کشورهای اروپایی روابطی حتی بیش از یک صد ساله داریم، اما در حال حاضر حداکثر تلاشمان این است که یک وزیر امور خارجه به ایران سفر کند و ملاقاتهایی در سطح سران در پایتختها و در حاشیه اجلاسهای بینالمللی انجام شود.
به باور وی، دیپلماسی ما نسبت به تحولات اجتماعی در اروپا عقب است.
سفیر سابق ایران در برلین با بیان اینکه ما در بسیاری از کشورهای مهم اروپایی شاهد برگزاری انتخابات هستیم، خاطرنشان کرد: علائم فعلی نشان میدهد که حکومتهای فعلی که بازماندگان نئولیبرالیسم و میراث تاچر و ریگان هستند، وضعیت بسیار متزلزلی دارند و پدیده برگزیت و خروج انگلستان بیش از آنکه یک پدیده سیاسی صفر باشد، پدیدهای مردمی بود چرا که همه سیاستمداران و احزاب مهم انگلستان مخالف این قضیه بودند اما این موضوع تحت تأثیر فشارهای مردمی رخ داد.
وی ادامه داد: به خاطر نارضایتی مردم از وضعیت زندگی و نتایج مکتب دولت رفاه از تغییر بافت جمعیتی که تعداد زیادی مهاجر به اروپا اضافه شد باعث شد که آلمان اعلام کرد که یک میلیون پناهنده را میپذیرد و اینها در بافت اجتماعی و رفتارهای اجتماعی تغییر ایجاد کرد و شاهد قدرت یافتن خارجی ستیزی، اسلامستیزی و تحرکات نئوفاشیستی هستیم.
شیخعطار گفت: نمیخواهم بگویم که فاشیسم نیمه اول قرن بیستم قابل تکرار است، ولی این تحرکات پدیده جدیدی است.
این دیپلمات سابق با بیان اینکه در دستگاه دیپلماسی ما تحلیل قطعی، روشن و مستندی در مورد تحولاتی که خیلی سریع رخ میدهد و نظرسنجیهایی که بسیار نوسان دارد وجود ندارد، گفت: آبشخور اندیشهای گروههایی که مقابل احزاب حاکم قرار دارند یکی است، به عنوان مثال گلیستها و سوسیالیستها در فرانسه تفاوت چندانی با دموکراتمسیحیها و سوسیال دموکراتها در آلمان ندارند؛ ولی گروههایی که رقیب شدهاند امروز در خیلی از مسائل متفاوت هستند و روی موج سیاسی نارضایتی مردم سوار شدهاند.
وی گفت: تا آنجایی که اطلاع دارم سفارتخانههای ما در کشورهای اروپایی با احزاب قبلی که نوبتی میآمدند بیشتر در ارتباطند، در حالی که ارتباط کمی با NGO ها و سازمانهای مردمنهاد و احزاب جدید و... در اروپا دارند.
شیخعطار با یادآوری این نکته که در حال حاضر سیاستورزی از دست احزاب رسمی و وزارتخانهها و نهادهای دولتی و کنگرهها خارج شده و در حال حاضر رسانهها در اروپا فصل جدیدی را تجربه میکنند و دیگر رسانه نوشتاری و تصویری که ساختار و تأمین کننده بودجه دارند و نفوذ در آن سخت است، افکار را شکل نمیدهد، عنوان کرد: اصل افکار توسط وبپیجها، وبلاگها و سایتها شکل میگیرد که هیچ ساختاری پشت آن نیست. رابرت مرداک و رسانههای مکتوب دیگر نیستند که در رسانههای فضای مجازی باشند و همه را به یک سمت هدایت کنند، در حال حاضر دانشجویان و فعالهای مردمنهاد نقش ایفا میکنند.
سفیر سابق ایران در برلین ادامه داد: استنباطم این است که دستگاه دیپلماسی ما و دیپلماسی عمومی ما کمتر به این موارد توجه میکند و توجه اصلی آن به شیوههای گذشته است.
به باور وی، ارتباط با اینها شناخت جدیدی از تحولات اجتماعی در اختیار ما قرار میدهد و امکان تأثیرگذاری هم دارد و میتوانیم در تصحیح چهرهمان موفق باشیم.
وی گفت: دستگاه دیپلماسی چند سالی است که به این موضوع نپرداخته و ممکن است برخی دیپلماتهای ما به خاطر علاقه فردی به این عرصهها وارد شده باشند، ولی به عنوان یک سیاست مدون و دستورالعملی نیست و سفیری که این اقدامات را صورت داده تشویق نمیشود و آنکه انجام نداده نیز تنبیه نمیشود.
شیخعطار ادامه داد: حتی در مورد اروپا امروز ارتباطات مسیر دوم second track تأثیرگذاری بیشتری میتواند داشته باشد. دفتر مطالعات وزارت خارجه ظاهراً مسئول این کار است و در حد خود فعال است، ولی این کار محدود است و مسیر دوم باید بیشتر در دست چهرههای دانشگاهی قلم به دست و روشنفکری باشد که افراد رسمی نیستند. علیرغم اینکه دوستان دفتر مطالعات زحمت زیادی هم میکشند، ولی از این شیوه استفاده نمیکنند و اندیشکدههایی که در کشور ایجاد شدهاند و در بحث اروپا کار میکنند نیز خیلی به ندرت وارد ارتباطات مسیر دوم میشوند. آن هم به دلیل ملاحظاتی که با وزارت خارجه دارند و هم به خاطر ملاحظات نانوشته.
*اتحادیه اروپا توان مقابله با آمریکا را ندارد
وی در ادامه این گفتوگو با بیان اینکه اتحادیه اروپا توان مقابله با آمریکا را ندارد، یادآور شد: البته نمیتوانم نفی کنم که توان تأثیرگذاری با یک روش مستمر تدریجی را ندارد.
شیخعطار ادامه داد: اتفاقاً چون دستگاه سیاست خارجی ما معتقد است که این توان اتحادیه اروپا کم است، به همین خاطر کمتر به تأثیرگذاری بر آمریکا از طریق اروپا اهتمام میورزد.
سفیر سابق ایران در آلمان اضافه کرد: در موضوع خاورمیانه این امکان وجود دارد، البته پدیده جدیدی در روابط بینالمللی در چند سال گذشته رخ داده که موضوع روسیه است. روسیه پوتین، روسیه یلتسین نیست و دعوی قدرتنمایی متناسب با ظرفیتهای نظامی، اقتصادی، ژئوپلتیک و ژئواکونومیک دارد. اتحادیه اروپا با روسیه یک نوع نگاه و با آمریکا نگاه دیگری دارد که این موضوع میتواند در روابط ما با اروپا مؤثر باشد.
*مواضع متناقض آمریکای دوران ترامپ
این کارشناس ارشد مسائل بینالملل وقایع اوکراین و کریمه را مورد اشاره قرار داد و گفت: این وقایع اتحادیه اروپا را به لحاظ امنیتی نگران کرده و آمریکای اوباما سعی کرد که با این وقایع با تأمل برخورد کند، ولی آمریکای دوران ترامپ دچار مواضع متناقض است، زیرا ترامپ به خاطر این ادعا که میتواند با پوتین تعامل شخصی داشته باشد، مواضعی را اتخاد کرد که هنوز یک ماه از استقرارش در کاخ سفید نگذشته، به دلیل فشار سیستم حاکمیتی آمریکا، ناچار شد «مایکل فلین» مشاور امنیت ملی خود را برکنار کند، زیرا که زیاده از حد با روسها رابطه برقرار کرده بود.
شیخعطار ادامه داد: اروپا از روسیه نگران است و ما در حال حاضر به سمت توافقات عمیقتر که میتواند به توافقات استراتژیک منجر شود، میرویم. به همین خاطر سیاست خارجی ما باید دقیق عمل کند؛ چرا که اروپا و روسیه هر کدام جایگاه خود را در سیاست خارجی ما دارند.
وی خاطرنشان کرد: نکتهای که به اعتقاد من هنوز در دستگاه سیاست خارجی ما در قبال آن تصمیمی اتخاذ نشده، این است که ما باید به اروپا به عنوان یک اتحادیه و یک مجموعه متمرکز شویم یا به صورت دوجانبه با این کشورها ارتباط برقرار کنیم.
سفیر سابق ایران در آلمان با بیان اینکه این موضوع جدیدی نیست و از دهه ۹۰ که اتحادیه اروپا تشکیل شد این موضوع در بین کارشناسان سیاست خارجی ما مطرح شد ولی هنوز حل نشده، یادآور شد: البته به نظر میآید باید در حال حاضر به روابط دوجانبه توجه بیشتری داشت، ولی در این روابط ضمن اینکه باید به المانهای غیرکلاسیک توجه کرد، باید به مسائل اقتصادی نیز توجه داشت.
*مبادلات اقتصادی ما با تعاملات سیاسیمان هماهنگ نمیشود
شیخعطار با بیان اینکه وزارت امور خارجه مسئول سیاست خارجی کشور است و علاوه بر آن وزارتخانههای اقتصادی نیز داریم، گفت: هنوز این عارضه که از قدیم وجود داشت و اختصاص به یک سال اخیر هم ندارد و به جز برهههای کوتاهی که استثنائاً رخ داد، مبادلات اقتصادی ما با تعاملات سیاسیمان هماهنگ نمیشود که فرانسه در این زمینه نمونه خوبی است.
وی در توضیح بیشتر اضافه کرد: فرانسه چه در دوره سارکوزی و چه در دوران اولاند و چه در بحث برجام و مباحث دیگر، مواضع سیاسی بدی را علیه ما اتخاذ کرد، اما امروز بزرگترین قراردادهای اقتصادی ما در زمینه خودرو و هواپیما با فرانسویها بسته میشود. از سوی دیگر آمدن وزیر اقتصادی که امیدی به ابقای او و حزبش در دولت آینده فرانسه نیست مسئولان ما را خوشحال میکند و میگویند او مسائل را با بانکهای فرانسوی علیرغم فشارهای آمریکا حل خواهد کرد!
این دیپلمات سابق ادامه داد: معتقدم که این قراردادها چندان بر اساس تحلیل سیاسی درست از فرانسه منعقد نشده و تأثیری در روابط سیاسی ما با پاریس نخواهد داشت. از دیگر نمونهها سفر اخیر نخستوزیر سوئد به تهران بود که توافقات اولیهای در زمینههای مختلف از جمله در مورد اسکانیا حاصل شد، اما پس از بازگشت نخستوزیر، دولتمردان استکهلم قطعنامه حقوق بشری را علیه ایران در سازمان ملل مطرح کردند که قرار است به رأیگیری گذاشته شود.
شیخعطار اضافه کرد: به نظر میرسد وقتی تصمیمگیری در مورد چنین مناسباتی شده، تحلیل درستی درباره دیدگاههای سوئد در قبال ایران صورت نگرفته بود.
* با کشورهای کوچک اروپایی بهتر میتوانیم کار کنیم
وی ادامه داد: در تقسیم کشورهای اروپایی نیز با توجه به اهمیتهای اقتصادی، به نظر میرسد که تحلیل خیلی دقیقی صورت نمیگیرد. ما در اروپا با کشورهای کوچکتر بهتر میتوانیم کار کنیم، ولی این موضوع هنوز در دستگاه سیاست خارجی و اقتصادی ما جا نیفتاده و شاهد رشد چندانی در مبادلات تجاری با کشورهای کوچک اروپایی نیستیم و حتی تحلیلهای دیپلماتهای ما نسبت به این کشورها بسیار ضعیف است.
سفیر سابق ایران در آلمان اضافه کرد: حتی در درجهبندی و تشخیص جایگاه تکتک کشورها، هنوز کار کاملی نکردهایم، در حال حاضر در اروپای شرقی سابق شاهد تحولات زیادی هستیم که نمونه بارز آن لهستان است، ولی متأسفانه این تحلیلها در روابط ما چه به لحاظ سیاسی و چه به لحاظ فرهنگی ترجمه نمیشود.
*جای خالی معاونت اقتصادی در وزارت خارجه
شیخعطار با اشاره به معاونت اروپای وزارت خارجه که به گفته وی فعال هم هست، اضافه کرد: ولی شاید جایگاه معاونت اقتصادی که مباحث اقتصادی را به سیاسی ترجمه و به سایر دستگاهها بدهد، خالی است.
وی گفت: در حال حاضر مسئولیت اغلب کمیسیونهای مشترک اقتصادی ایران با سایر کشورها با محمود واعظی وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات است که وزارتخانهاش خیلی ربطی به این موضوع ندارد، البته ایشان دیپلمات با تجربهای است، ولی وزارتخانه مزبور خیلی مرتبط با این قضایا نیست.
* نگاه به آلمان فقط اقتصادی است
این دیپلمات سابق در خصوص آلمان که پیش از این به عنوان سفیر کشورمان در آنجا مشغول به فعالیت بود نیز گفت: آلمان به لحاظ اقتصادی برای ایران از اهمیت برخوردار بود و در حالی که امروزه این کشور به همراه فرانسه رهبری اروپا را برعهده گرفته، ولی در داخل ایران نگاه فقط به آلمان، نگاه اقتصادی است و این در حالی است که آلمان بانی کنفرانس مونیخ است و در برجام نیز حضور داشت، ولی ما آلمان را هنوز به عنوان یک صادر کننده کالاهای تولیدی این کشور به ایران و وارد کننده خشکبار و قالیچه ایرانی میبینیم و این نگاه بایستی تغییر یابد.
*رفتار سیاسی آلمان معقولتر و معتدلتر از دیگران
شیخعطار بر این باور است که رفتار سیاسی آلمان معقولتر و معتدلتر از دیگران است و افزود: گرچه این کشور به لحاظ ملاحظات ترانس آتلانتیک مشکلات بانکی عدیدهای با ایران دارد و بانکهای بزرگ این کشور با ایران کار نمیکنند که البته این مشکلات میتواند راهحلهایی از جنس غیررسمی داشته باشد و بنگاههای اقتصادی در این زمینه کمک کنند.
وی با بیان اینکه این مشکلات حداکثر بین وزرای خارجه و رؤسای بانکهای مرکزی دو کشور مطرح شده، اظهار داشت: این مشکلات بایستی در سطوح دیگر مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در آلمان یکی از فاکتورهای مهم ایرانیهای مقیم این کشور هستند. نزدیک به ۲۳۰ هزار ایرانی در آلمان زندگی میکنند که اکثر آنها در سطوح بالای اجتماعی حضور دارند و اخیراً نیز سمتهایی را در احزاب و... به دست گرفتهاند.
سفیر سابق ایران در آلمان بر این باور است که آلمان با توجه به روابط دیرینهاش با ایران و گرهخوردگی اقتصادی ما با این کشور، ظرفیتهایی بیش از این دارد.
شیخعطار ادامه داد: موانعی که در مقابل ما وجود دارد، محافظهکاریهایی است که در آلمانیها وجود دارد و اگر این موانع رفع شود، آلمان خیلی بیشتر از اینکه الان هست، میتواند برای ما به لحاظ دوجانبه و همچنین به لحاظ روابطمان با اروپا مؤثر باشد.
وی افزود: البته اینها یک شرط مهم نیاز دارد و آن اینکه باید رصد دقیقی از حوادث آلمان مثل دیگر کشورهای اروپایی داشته باشیم و خودمان را آماده نگه داریم که ممکن است شیوه حاکمیت احزاب در آلمان هم تغییر کند و اگر این روند تغییری نیابد و قرار باشد که در روی این پاشنه بچرخد، تحولی نخواهیم دید.
*ترامپ از یک عقلانیت تجاری برخوردار است
وی در ارزیابی از ترامپ و آینده برجام نیز در تحلیلی شخصی عنوان کرد: ما در طول یک تا دو سال آینده فشارهای زیادی را از سوی آمریکا خواهیم داشت که بخشی به خاطر اظهاراتی است که ترامپ بیان کرده و خلقیات شخصی آن و بخشی نیز تحرکاتی است که عربستان و اسرائیل صورت خواهند داد.
این دیپلمات سابق کشورمان ادامه داد: ما باید در این مدت در برابر فشارها، مقاوم باشیم. برخلاف اینکه همه ترامپ را فردی دیوانه میدانند، ولی من معتقدم که یک فرد دیوانه نمیتواند در جامعه بیزینس آمریکا به این حد رشد کرده و به ثروت دست یابد. ترامپ از یک عقلانیت تجاری برخوردار است و هزینه و فایده را میسنجد. اگر در یکی، دو سال آینده به این نتیجه برسد که مقاومت ایرانیها برای او هزینهزا است و این هزینه را به عدد و رقم و دلار ترجمه کند، در این صورت رویه خود را به تدریج تغییر میدهد. سابقه نیز نشان داده که خیلی برای ترامپ سخت نیست که حرفهایش را تغییر دهد.
شیخعطار افزود: این ما هستیم که بایستی درست عمل کنیم و در عین اینکه مقاومت میکنیم، انسجام نیز داشته باشیم و تصمیمات احساسی نگیریم.
به باور وی اتخاذ تصمیمات احساسی و غیرمنطبق بر عقلانیت، بیشترین ضربه را در تقابل با یک قدرت به ما وارد میکند.
*ظریف فرصتی برای دیپلماسی
این دیپلمات سابق در ارزیابی از عملکرد محمدجواد ظریف وزیر خارجه، او را شخصیت بسیار توانمندی خواند که در دیپلماسی بسیار حرفهای است و علاوه بر آن صاحب دانش است و افزود: به نظرم ایشان فرصتی برای دیپلماسی است، ولی آقای ظریف با وزارت خارجه متفاوت است.
*بدنه سست، کم انگیزه و محتاط وزارت خارجه
شیخعطار در توضیح بیشتر گفت: وزارت خارجه ما یک بدنه سست، کمانگیزه و محتاطی دارد و به همین دلیل ممکن است آقای ظریف تأثیراتی را بر بدنه وزارت خارجه داشته باشد، ولی بدنه وزارت خارجه تأثیرات بیشتری بر کار وزیر خارجه داشته و باعث شده که تأثیرات آن را کند سازد.
وی افزود: شاید لازم باشد که وزیر خارجه در ساختار، افراد و توزیع پستها در وزارت خارجه تجدیدنظر اساسی کند. دیپلماسی عمومی بایستی خیلی تقویت شود و از فشارهای بیرونی احساس امنیت کرده و حوزه کاری خود را از رسانههای سنتی خارج کند.
سفیر سابق ایران در آلمان ادامه داد: در حال حاضر بخش مطبوعات در سفارتخانههای ایران در خارج از کشور آنگونه که بایستی فعال نیست و اغلب آنها حداکثر با چند روزنامه معروف در ارتباط هستند و هیچ تعاملی با رسانههای مجازی و گروههای رسانهای برای تصحیح چهره و تأثیرگذاری بر آنها ندارند.
*تحول در شایستهسالاریها و ملاکهای اعزام به ماموریت
شیخعطار اضافه کرد: تحول دیگری که بایستی در وزارت خارجه رخ دهد، این است که شایستهسالاریها و ملاکهای اعزام به مأموریت نیاز به تحول دارد. وزارت خارجه نسبت به دهه ۶۰ پسرفت داشته و برخلاف اینکه خیلیها بر این باورند که بهتر شده، چنین نیست. درست است که مدارک تحصیلی مرتبط شده، ولی محیط انگیزشی وجود ندارد.