به گزارش مشرق به نقل از تهران امروز، فرار مديرعامل بزرگترين بانك دولتي از كشور شايد بمب دوم خبري پس از فاش شدن اختلاس 3 هزار ميليارد توماني بود. خاوري پيش از آنكه ممنوعالخروج شده باشد و كار پرونده فساد بزرگ اقتصادي در قوه قضائيه پيش رود، فرار را بر قرار ترجيح داد و بهخانوادهاش كه سالهاست در كانادا زندگي ميكنند، پيوست تا در ويلاي 4 ميليارد تومانياش به استراحت بپردازد. اين موضوع واكنشهاي فراواني را به همراه داشت؛ سليمي نمين در گفتوگويي اعلام كرد وزارت اطلاعات در اين امر كوتاهي كرده است. نمايندگان مجلس هم كساني را به پاسخگويي دعوت كردهاند كه خاوري را به اين سمت گمارده بودند. وزير اقتصاد و رئيس كل بانك مركزي اين روزها خود را درحالي پاسخگو نميدانند كه از سوي افكار عمومي و نمايندگان مجلس مسئول اصلي اين اتفاقات شناخته ميشوند.
ترجيح خارجنشيني
سابقه خروج مديران بانكي از كشور و زندگي آنها در ديار فرنگ بخصوص براي كساني كه سابقه ماموريتهاي بلندمدت در كشورهاي ديگر دارند، بسيار زياد است. رفتارشناسي خارجنشين شدن مديران بانكي نشان ميدهد كه معمولا كساني كه از كشور خارج شدهاند به دو بخش تقسيم ميشوند. بخش اول كساني هستند كه به واسطه كار بانكي مدتها در خارج كشور ماموريت داشتهاند. تعداد كساني كه در شعب بانكهاي ايران در خارج از كشور، ماموريت دارند زياد است. گاهي افراد
15سال در كشوري ديگر مامور هستند. آنها در اين كشورها زندگي تشكيل دادهاند و فرزندانشان نيز در آنجا به تحصيل پرداختهاند. در اين شرايط پس از بازنشستگي ترجيح ميدهند در همان كشورها بمانند و بازنگردند.درمورد اين افراد با اينكه در كشورهاي ديگر تجربه كسب كردهاند و صاحب دانشي شدهاند، ترتيبي داده نميشود كه به كشور بازگردند و از تجربيات آنها استفاده شود. سالهاست تعداد زيادي از مديران كشور در بخشهايي نظير نفت، بانك و وزارت امور خارجه به اين طريق كشورهاي ديگر را براي زندگي انتخاب ميكنند. بسياري از كارشناسان معتقدند با مديريت مناسب درحوزه ماموريت كاركنان اين دستگاهها ميتوان از اين مهاجرتهاي سابقهدار جلوگيري كرد به گونهاي كه بتوان از تجربيات اين مديران در كشور استفاده كرد و آنها بلافاصله پس از بازنشستگي يا حتي در حين خدمت،خروج و زندگي در خارج از كشور را به خدمت دركشورترجيح ندهند. اما نوع دوم مديراني كه بخصوص در شبكه بانكي راه ديار فرنگ را برگزيدهاند، كساني هستند كه به نوعي كارشان به دستگاه قضا كشيده است و آنها ترجيح
دادهاند پيش از ورودشان به پرونده هاي تخلف و بررسي آن در قوه قضائيه، به خارج از كشور سفر كنند تا گرفتار سيستم قضايي نشوند.
يكي از مديران با سابقه سيستم بانكي اين نوع مهاجرت را اين چنين تشريح ميكند: «بسياري از مديران بانكي در دوره خدمت و در بانك تحت مديريتشان، تخلفاتي رخ داده است. اين مديران پس از قطع همكاري با آن بانك يا بازنشستگي خبرهايي ميشنوند مبني بر اينكه دستگاههاي امنيتي و قضايي قصد سوال يا پيگيري پروندهها را دارد. در اين شرايط آنها پيش از آنكه پايشان به پروندههاي قضايي و امنيتي باز شود، به خارج از كشور سفر ميكنند. اين به معناي اين نيست كه حتما تخلفي انجام دادهاند. آنها معمولا اعتماد كافي به سيستم قضايي براي بررسي دقيق و بيطرفانه ندارند و احساس ميكنند ماجراهاي سياسي ميتواند مسير پروندهها را تغيير دهد. در اين شرايط اگر خارج از كشور باشند، همانجا ميمانند اگر هم امكان سفر داشته باشند اين كار را انجام ميدهند تا دردسري متوجه آنها نباشد.» اين مدير باسابقه چنين دنباله كلامش را ميگيرد: «از اين دست مديران در شبكه بانكي كم نيستند. البته از مديران مهاجرت كرده تعداد زيادي هم از نوع اول هستند و به خاطر ماموريتهاي بلندمدت به زندگي در كشورهاي ديگر عادت كردهاند و فرزندانشان نيز به تحصيل و كار در آن كشورها مشغول شدهاند لذا تمايل به مهاجرت دارند.»
مهاجرت به كانادا
خاوري مديرعامل مستعفي بانك ملي كه اخيرا كشور را به مقصد كانادا ترك كرده است اما بيش از ساير همكارانش در شبكه بانكي كه مهاجرت را به ماندن ترجيح دادهاند، بر سر زبانها افتاده است چه او پس از بروز اختلاس 3 هزار ميليارد توماني كه بانك ملي نيز نقش زيادي در آن داشت، اقدام به مهاجرت كرد. مهاجرتي كه نام فرار بر آن گذاشته شد و حواشي فراواني را براي او به همراه داشت. او كه تصور ميكرد با مهاجرت به كانادا ميتواند با آرامش به زندگياش ادامه دهد، اين روزها عكس ويلاي خود را در سايتهاي كانادايي و ايراني ميبيند و مجبور است گزارشگر بيبيسي را در مقابل خانهاش تحمل كند و همسر و فرزندانش را مجاب كند كه با او گفتوگو نكنند.
اين مدير سابق بانكي كه اين روزها در محافل همكارانش هم به موضوع اصلي بحث بدل شده است اما هر دو شرايط را براي مهاجرت داشت. دوستان و همكارانش معتقدند او هم صاحب زندگي در خارج ايران است و خانوادهاش آنجا زندگي ميكردند، هم در پرونده قضايي در مورد اختلاس بزرگ، مورد سوال قرار گرفته است. به همين دليل فرار و مهاجرت به كشوري كه با ايران قرارداد استرداد مجرمين ندارد، براي او بهترين انتخاب بود تا هم به خانوادهاش بپيوندد و هم از پاسخگويي به مقامات امنيتي و قضايي بگريزد. دوستان خاوري سابقه خروج او از كشور براي ديدن خانوادهاش را به سالها قبل نسبت ميدهند. خاوري پيش از پذيرفتن مديرعاملي بانك ملي و در شرايطي كه عضويت هيات مديره چند شركت را برعهده داشت، براي مدتهاي طولاني به كانادا سفر ميكرد و معمولا شش ماه از سال را در كنار خانوادهاش ميگذراند.
ماموريتهاي خارجي
مديران زيادي به سبك خاوري ترك وطن گفتند و ديار فرنگ را براي زندگي برگزيدند. مديراني كه ماموريتهاي بلندمدت در كشورهاي خارج داشتهاند و پس از پايان ماموريت ديگر بازگشتي به وطن نداشتند. يكي از فعالان بانكي در اين زمينه ميگويد:«مشكل اصلي بر سر ماموريتهاي بلندمدت و تمديد آن است. بسياري از مديران بانكي ماموريتهاي 10ساله يا 20 ساله در شعبههاي بانكهاي ايراني در كشورهاي ديگر دارند. اين ماموريتها بايد كوتاهمدت باشد تا تعداد بيشتري از مديران كسب تجربه بينالمللي داشته باشند و به كشور بازگردند اما اين اتفاق زياد رخ نميدهد و بانكها با رايزني و لابي افراد، حكمهاي بلندمدت براي ماموريتها صادر ميكنند كه اين موضوع عامل اصلي ايجاد علقه فرنگ نزد مديران است. در اين شرايط امكان خدمت دوباره اين افراد در كشور سلب ميشود. اين موضوع در بخشهاي كشتيراني، نفت و بانك بيش از ساير بخشها ديده ميشود.»
اين ماموريتها تعداد زيادي از كاركنان ايران را خارجنشين و ماندگار در آنجا كرده است.
يكي از فعالان بانكي تعدادي از همكاران خارجنشين خود را چنين ياد ميكند: «آقاي تويسركاني كه 20سال كارمند بانك مركزي بود در آلمان ماموريت داشت و بعد در بانك ايران و آلمان كار كرد تا بازنشسته شد و سپس در همانجا ماندگار شد. فرزندانش هم در آمريكا و كانادا درس خواندند و اين هم دليلي شد تا در همان كشور بماند. آقاي عظيمي نوبر كه در بانك ملت انگلستان مشغول بود در اين كشور 15 سال ماموريت داشت و فرزندانش هم در اين كشور بزرگ شدند و بعد از بازنشستگي به كشور بازنگشت. البته ايشان الان در حدود 80 سال سن دارند.»
اين مدير بانكي نمونههاي ديگري را نيز به ياد ميآورد: «آقاي رضوي كه در بانك صادرات مشغول به كار بود دوبار در انگلستان ماموريت داشت. ايشان هم ترجيح داد در همان كشور بماند و به وطن بازنگردد. آقاي افتخار هم كه روزگاري مديرعامل بانك تجارت بود، خارج از ايران زندگي ميكند. زماني براي او پرونده تشكيل شد و در دادگاه تبرئه شد اما پس از آن از كشور رفت. بعدها نهادهاي امنيتي دنبال او بودند تا از او سوالاتي را بپرسند اما او ديگر به كشور بازنگشت. مديرعامل اسبق بانك صنعت و معدن هم شخصي به نام خدابندهلو بود كه او هم در لندن زندگي ميكند.» اين فعال بانكي مثال نقضي هم براي گفتههايش دارد:«البته اينگونه نبوده كه همه مديران مامور به خارج از كشور به وطن بازنگردند. آقاي احمد عزيزي از مديران باسابقه شبكه بانكي كشور 10 سال مدير بانك ملي در لندن بود اما پس از پايان مامويرت به كشور بازگشت و همه خانوادهاش در ايران زندگي ميكنند.»
خانوادههاي خارجنشين