سرویس جهان مشرق - ششم فروردین سال 94 بود که خبر حمله آلسعود به یمن به بمب خبری آن روز تبدیل شد و تمام رسانههای دنیا به پوشش آن پرداختند. سعودیها که به خیال خود با حملات پر شدت و ناجوانمردانه به مناطق شهری، ظرف چند روز یمن را به تسخیر خود در می آورند؛ حال پس از دوسال خود را در باتلاقی میبینند که هر روز بیشتر در آن فرو میروند. یمنیها که تا دیروز قدرت کمی داشته به لطف موشکهای دور بُرد برای سعودیها در قلب ریاض خط و نشان میکشند و هر روز قدرتمند میشوند.
دومین سالروز حمله آلسعود به مردم یمن بهانه خوبی بود تا وضعیت عربستان و همچنین نیروهای یمنی پس از دوسال جنگ را بررسی کنیم. از همین رو با «سید جعفر افقهی» کارشناس ارشد مسائل بینالملل به گفتگو پرداختیم.
با توجه به فرارسیدن دومین سالگرد تجاوز سعودیها به یمن، نتایج و پیامدهای این جنگ پس از دو سال برای سعودی ها و ائتلاف ادعایی آنها چه بوده است؟ از سوی دیگر یمنی ها و انصارالله در زمینه مقاومت چه دستاوردهایی داشته اند؟
تجاوز رژیم عربستان در طول دو سال گذشته خسارتهای مادی و انسانی فراوانی برای مردم بی دفاع یمن به همراه داشته است. حداقل 2500 کودک شهید شده اند. هزاران مجروح و حدود 4 میلیون نفر هم آواره شده اند. صدها مدرسه، مسجد و موسسه فرهنگی تخریب شده اند.
عربستان سعودی نگاهی کاملا طایفه ای نسبت به بافت اجتماعی یمن دارد. از آنجایی که بیش از 60 درصد از مردم یمن به مذهب زیدی و شیعه گرایش دارند، لذا عربستان سعودی در طول نزدیک به 4 دهه گذشته همواره تلاش داشته بافت اجتماعی یمن را تغییر دهد. در طول سه دهه گذشته عربستان با هزینه سالانه یک و نیم میلیارد دلار تا کنون 400 مدرسه وهابی مخصوصا در مناطق شمال یمن برای تغییر ساختار مذهبی این کشور ایجاد کرده است. اکثر سران قبایل یمنی را نیز با پرداخت رشوه های کلان فریفته است.
لذا در طول سه دهه گذشته از آنجایی که حوثی ها به عنوان شیعیان اصولگرا و دارای ریشه های اعتقادی عمیق به اهل بیت مورد حمله رژیم آل سعود قرار داشته و دارند، در طول این مدت سعی کرده اند، از فعالیتهای فرهنگی عربستان سعودی در شمال یمن مخصوصا صعده و صنعا جلوگیری کنند و این مساله به بروز چالش لفظی و سیاسی و فرهنگی بین حوثی ها و عربستان منجر شده است تا اینکه در طول دو سال گذشته عربستان که نتوانست تغییرات مورد نظرش را در ساختار مذهبی شمال یمن ایجاد کند، با استفاده از هواپیماهای جنگنده پیشرفته جنگی تمام عیار را علیه مردم فقیر یمن آغاز کرد.
عربستان از طریق پرداخت رشوه های کلان به برخی کشورهای فقیر عرب و مسلمان سعی کرد ائتلافی علیه حوثی ها و انصارالله تشکیل دهد. اما علیرغم اینکه انصارالله از امکانات بسیار کمی برخوردار هستند، این ائتلاف در طول دو سال گذشته آسیبهای جدی دیده است. کشته شدن هزاران نفر از نیروهای وابسته به عربستان و ائتلاف و همچنین پرتاب موشکهای بالستیک از سوی انصارالله به مراکز نظامی عربستان هزینه های سنگینی برای این رژیم داشته به گونه ای که عربستان به خاطر ماجراجویی در سوریه، یمن و عراق در سال 2017 با کسری بودجه 100 میلیارد دلاری مواجه شده است. این کسری بودجه برای نخستین بار در 60 سال گذشته در عربستان اتفاق می افتد و ناشی از هزینه های جنگی و ماجراجویی عربستان می باشد.
این جنگ همچنین خسارات زیادی برای موقعیت عربستان در منطقه و جهان داشته است. عربستان جایگاه خودش را به عنوان یک کشور عربی و اسلامی در منطقه و جهان از دست داده است. هر چند سازمان ملل و بازیگران فرامنطقه ای و افکار عمومی خیلی اهمیتی به کشتار مردم یمن نمی دهند ولی عربستان امروز منفورترین کشور بعد از رژیم صهیونیستی در سطح منطقه شناخته می شود و به همین خاطر طی روزهای گذشته در صدد یارگیری جدیدی در جهان و منطقه برآمده است. سفر ملک سلمان بن عبدالعزیز به اندونزی، مالزی و ژاپن و برخی دیگر از کشورهای جنوب شرق آسیا نشان می دهد که عربستان سعی می کند جبهه جدیدی در سطح منطقه ایجاد کرده و یارگیری های جدیدی بر اساس آن داشته باشد.
اما جنگی که عربستان آغاز کرده باعث شده است که رژیم سعودی در باتلاق هولناکی درگیر شده و امکان خروج از این باتلاق برای او تقریبا وجود ندارد و به شدت در آینده آسیب خواهد دید. به خاطر اینکه الان انسجام بیشتری در میان نیروهای مردمی و انصارالله برای ضربه زدن به عربستان وجود دارد و هر روز که جنگ طولانی تر می شود، نیروهای انصارالله به تسلیحات و موشکهای پیشرفته تری دست می یابند و با تکیه بر امکانات بومی خودشان سعی می کنند آسیب جدی به رژیم عربستان وارد آوردند. در طول دو سال گذشته متاسفانه سازمانهای بین المللی، سازمان ملل، شورای امنیت، اتحادیه عرب و سازمان همکاریهای اسلامی در قبال یمن آزمون بسیار بدی را پشت سر گذاشتند، چون در برابر جنایات رژیم عربستان سکوت اختیار کردند.
برخی کارشناسان اعتقاد دارند، اگر عربستان همان موقع که علی عبدالله صالح سقوط کرد، با انصارالله کنار می آمد و آنها را در ساختار قدرت یمن میپذیرفت، الان وضع به این شکل نبود و امروز انصارالله قدرت برتر در یمن نشده بود. نظر شما در این مورد چیست؟
با توجه به اینکه انصارالله و حوثی ها در جامعه یمن و خصوصا در میان زیدی ها تاثیرگذار و صاحب نفوذ هستند، لذا عربستان سعودی تصور می کند که با اقدامات نظامی می تواند این مجموعه را از یمن ریشه کن کند و با اقدامات تهاجمی و کنش های تهاجمی به نوعی از شکل گیری مجموعه انصارالله و حضور این مجموعه در ساختار قدرت یمن جلوگیری کند، اما این مساله باعث قدرتمندتر شدن و تقویت روزافزون انصارالله شده است. این شبیه همان تجربه ای است که در لبنان وجود دارد و اینکه اسرائیل با حمله به حزب الله تلاش کرد حزب الله را از جامعه لبنان حذف کند، اما الان حزب الله به عنوان قوی ترین مجموعه در لبنان و منطقه بروز کرده است و همین وضعیت در یمن در حال تکرار است.
اگر عربستان سعودی با انصارالله کنار می آمد و اجازه می داد اینها در ساختار قدرت بعد از سرنگونی علی عبدالله صالح مشارکت می کردند، شاید وضعیت الان اینگونه نبود. الان افکارعمومی علیه عربستان است و چه بسا یک روزی اگر شرایط تغییر کند ممکن است سران سعودی در دادگاههای جنایات جنگی محاکمه شوند. درست است که آنها الان با پرداخت رشوه به نهادهای بین المللی این نهادها را وادار به سکوت می کنند، اما وضعیت به این شکل باقی نخواهد ماند و جامعه جهانی یک روزی عربستان را محاکمه خواهد کرد و عربستان ناچار خواهد شد غرامت سنگینی به مردم یمن پرداخت بکند و لذا عربستان آینده خطرناکی به خاطر این ماجراجویی در پیش خواهد داشت.