کد خبر 706701
تاریخ انتشار: ۱۶ فروردین ۱۳۹۶ - ۰۱:۱۷

طی هفته‌های گذشته سطح اقدامت ضدایرانی مقامات آمریکا بیشتر شده است؛ موضوعی که نشان می‌دهد آمریکای دونالد ترامپ در حال عرضه‌ی سیاستی جدید در سطح بین‌المللی نسبت‌به ایران است.

به گزارش مشرق، طی هفته‌ها و روزهای اخیر، اتفاقاتی در عرصه‌ی بین‌المللی و خصوصاً از ناحیه‌ی ایالات‌متحده‌ی آمریکا علیه ایران به‌صورت کاملاً طراحی‌شده و هماهنگ در حال رخ دادن است که توجه به آن‌ها بسیار ضروری می‌نماید. از جمله مهم‌ترین این اتفاقات، اظهارات تند و ضدایرانی برخی از ژنرال‌های بازنشسته یا مشغول به کار در این کشور است. در اینجا به سه نوع از این اظهارات که از پنج‌شنبه‌ی هفته گذشته تابه‌حال به زبان آمده‌اند، اشاره خواهد شد.

 
الف) ژنرال جوزف ووتل، فرمانده‌ی نیروهای آمریکایی در خاورمیانه و آسیای مرکزی (سنتکام)، گفته است باید از همه‌ی ابزارها از جمله ابزارهای نظامی برای مهار ایران استفاده شود. این گزارش در حالی برای کمیته‌ی نیروهای مسلح سنای آمریکا ارسال شده است که چند طرح ضدایرانی دیگر و به‌طور ویژه علیه سپاه پاسداران نیز در آمریکا در جریان است. مهم‌ترین ابهام این گزارش این است که استفاده از عبارت «از تمام ابزارهای نظامی برای مهار ایران»، دقیقاً مشخص نیست و مشخص نیست که آیا این فرمانده‌ی آمریکایی منظور دقیق از کلمه‌ی «نظامی» در این گزارش داشته است یا خیر، اما آنچه مشخص است این است که آمریکایی‌های تندرو نسبت‌به ایران، اینک در دوره‌ی طلایی خود زندگی می‌کنند. دائم گزارش ضدایرانی می‌دهند و دائم بانگ مهار ایران را سر می‌دهند.
 
ب) جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا، روز جمعه در لندن مدعی شد: «ایران به رفتار خود به‌عنوان صادرکننده‌ی تروریسم ادامه می‌دهد و همچنان از فعالیت‌های شبه‌نظامی حمایت می‌کند.» وزیر دفاع آمریکا در گفت‌وگو با خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره‌ی اظهاراتی که وی در سال 2012 میلادی درخصوص ایران مطرح کرده بود و ایران را «تهدید اصلی» خوانده بود که آمریکا با آن مواجه است، گفت: «در آن زمان که درباره‌ی ایران صحبت کردم، من فرمانده‌ی نیروهای مرکزی آمریکا بودم.» وی افزود: «در آن زمان ایران صادرکننده‌ی اصلی تروریسم بود و صادقانه بگویم این کشور حامی اصلی تروریسم بود و امروز نیز همچنان به آن رفتار خود ادامه می‌دهد.»
ج) رکس تیلرسون، وزیر خارجه‌ی آمریکا، که در نشست خبری مشترک با همتای خود در ترکیه گفته بود ملت سوریه سرنوشت بشار اسد را تعیین خواهد کرد، در همان سخنرانی اشاره کرد که هدفش مشترکش با ترکیه، ممانعت از اخلال‌گری ایران در منطقه است. وزیر خارجه‌ی آمریکا افزود: ایجاد مناطق امن را برای مقابله با هرج‌ومرجی که ایران در حال گسترش آن است، بررسی کردیم. وزیر خارجه‌ی آمریکا در ترکیه افزود: هدف مشترک آمریکا و ترکیه کاهش قدرت ایران برای گسترش هرج‌ومرج در منطقه است.
 
سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود، این است که هدف این هماهنگی در اعلام سیاست‌های ضدایرانی آمریکایی‌ها چیست؟ و آیا صرفاً به این اظهارات بایستی به‌مثابه‌ی سخنانی که برای هراساندن ایران است، نگریست یا خیر؟ در زیر به برخی از دلایل مطرح شدن این اظهارات اشاره خواهد شد.
 
1. ترامپ و تیمش در حال تثبیت هستند
 یکی از دلایل این اظهارات این است که ترامپ و تیم او در حال تثبیت در نظام بوروکراتیک آمریکا هستند و این موضوع سبب شده است تا بیشتر فراغ بال برای اعلام‌نظر داشته باشند. اگر تا پیش از این سخنان ضدایرانی صرفاً به ترامپ و مشاور پیشین امنیت ملی او، یعنی مایکل فلین، بازمی‌گشت (شخصی که به‌دلیل داشتن ارتباط با روس‌ها مجبور به استعفا شد)، اما حالا کابینه‌ی ترامپ در حال اظهارنظر درخصوص ایران هستند و این موضوع نشان می‌دهد که هرچه از عمر ریاست ترامپ بر کاخ سفید بگذرد، باید شاهد اظهارنظرات تندتری علیه ایران از سوی آن‌ها باشیم. این موضوع را وقتی در کنار سمت‌های پیشین کابینه‌ی ترامپ، خصوصاً در پست‌های نظامی و امنیتی قرار می‌دهیم، نشان‌دهنده‌ی دشمنی بیشتر آن‌ها با ایران است. برخی از اعضای کابینه‌ی ترامپ، که همان‌طور که ذکر شد در پست‌های نظامی و امنیتی مشغول به کار هستند، حداقل یک بار از سوی ایرانیان در خلیج‌فارس تحقیر شده‌اند. لذا سطح عداوت آن‌ها با ایران، نسبت‌به باقی افراد مستقر در کابینه‌ی ترامپ، عمیق‌تر است. بسیاری از آن‌ها که به نظر می‌رسد ژنرال‌ها و افسرانی بوده‌اند که بارها توسط ایران در خلیج‌فارس و تنگه‌ی هرمز تحقیر شده‌اند، می‌خواهند با گزارش‌های ضدایرانی از تهران انتقام بگیرند. بدین‌ترتیب هر روز که از عمر کابینه‌ی او بگذرد، بیشتر شاهد این رویکردهای خصمانه نسبت‌به ایران خواهیم بود.
 
2. سیاست‌های انزواگرایانه‌ی ترامپ و تلاش برای تولید ثروت
 سیاست ترامپ در همین چند ماهی که از عمر آن می‌گذرد، تقریباً در حال رخ نمایاندن خود است. او درعین‌حال که توجه به شرایط داخلی دارد، نسبت‌به کسب ثروت از بیرون نیز بی‌توجه نیست. درعین‌حال که بازار آزاد و اقتصاد تعامل‌گرا را نمی‌پسندد، نسبت‌به صدور کالاهای آمریکایی به اقصی نقاط جهان نیز حساس است. در سیاست خارجی، وزیر خارجه‌اش در کنفرانس مطبوعاتی با وزیر خارجه‌ی ترکیه می‌گوید که سرنوشت سوریه را ملت سوریه تعیین خواهند کرد و هم ازاین‌رو از ادعاهای دولت سابق آمریکا مبنی بر اینکه نباید بشار اسد بر مسند ریاست جمهوری باشد، عدول می‌کند و همچنین با تهدید جلوه دادن ایران، زمینه‌ی فروش سلاح‌های آمریکایی را بالا می‌برد. این سیاست جدید آمریکا که ترجمه‌ی آن همان انزواگرایی است، نشان می‌دهد دولت ترامپ در تحولات منطقه دخالت حداکثری نخواهد کرد، ولی درعین‌حال بر آتش اختلافات منطقه نیز خواهد افزود. تهدید جلوه دادن روزافزون ایران، نشان‌دهنده‌ی این موضوع است که از نظر ترامپ، ایران یک بستر مناسب برای کسب ثروت آمریکایی‌هاست که با فروش سلاح به آن کشورهایی که همین آمریکایی‌ها ایران را برای آن‌ها یک تهدید بالفعل تصویر کرده‌اند، به وجود می‌آید. این موضوع نیز صراحتاً ماحصل تلاش‌های دولت باراک اوباما برای تهدیدسازی از ایران و ایجاد وحشت در سطح منطقه‌ای و توسط کشورهای منطقه بوده است. میوه‌ی ایران‌هراسی اوباما در کشورهای حاشیه‌ی خلیج‌فارس را دونالد ترامپ می‌چیند و آن نیز با فروش سلاح‌های آمریکایی به دست می‌آید. این موضوع هم ترامپ را از تحولات منطقه دور می‌کند و هم ایده‌ی فروش کالای آمریکایی و مسائل اقتصادی آمریکا را پوشش می‌دهد.
 
3. دولت ترامپ قائل به رویارویی مستقیم با ایران نیست
 از همین ابتدای روی کار آمدن و مستقر شدن کابینه‌ی ترامپ، مشخص است که او به‌دلیل ایدئولوژی حاکم بر اداره‌ی کشورش و ناتوانی در شروع یک رویارویی نظامی مستقیم، به‌هیچ‌وجه قائل به رویارویی مستقیم با ایران نیست. تحلیل محتوای رفتار ترامپ در روزهای نخست و ماه‌های اول ریاست وی بر کاخ سفید، نشان‌دهنده‌ی این است که او صرفاً قصد دارد هم ایران را از دیو آمریکا «بهراساند» و هم کشورهای منطقه را از دیو نمایاندن ایران. بدین‌ترتیب نه‌تنها خود را وارد یک درگیری نظامی بیهوده نخواهد کرد، بلکه از جانب دیگر، منافع حداکثری نیز کسب خواهد کرد. دونالد ترامپ رویارویی مستقیم را با ایران پیگیری نمی‌کند. با نگاهی به توئیت‌های جنجالی او علیه ایران، که در همان دو سه هفته‌ی آغاز ریاستش بر کاخ سفید از جانب او منتشر می‌شد، می‌توان به این نتیجه رسید که او صرفاً به‌دنبال این بوده که ایران را از رفتارهای احتمالی نظامی خود بهراساند و با استمساک به این تصویر نسبت‌به هراساندن ایران، زمینه را برای رویکردهای انزواگرایانه‌ی خود فراهم کند.
 
4. بی‌عملی دولت
موضوع دیگری که در این‌خصوص می‌توان برشمرد، بی‌عملی دولت بوده است. دولت به‌اندازه‌ی کافی و متناسب پاسخ‌گوی اظهارات دونالد ترامپ در روزهای ابتدایی ریاست‌جمهوری‌اش نبود، به همین دلیل وی گمان کرد که «ایرانی‌ها از وی ترسیده‌اند». حداقل در سطح اجرایی این گمان در ترامپ به وجود آمد که سیاست وی درخصوص ایران و ترساندن این کشور جواب‌گو بوده است. سیاست‌های احتیاط‌آمیز دولت که با این محتوا پیش می‌رفت و می‌رود که «نکند حساسیت دونالد ترامپ را برانگیزد» و «نباید به‌گونه‌ای رفتار کرد که ترامپ تحریک شود»، از جمله برنامه‌هایی بوده است که دولت در مواجهه با رفتار دونالد ترامپ پیش کشیده است. برنامه‌هایی که نه‌تنها حالت بازدارنده نسبت‌به سیاست‌های ضدایرانی دونالد ترامپ نداشته‌اند، بلکه از دیگر سو، جنبه‌ی تحریک‌آمیز نیز داشته‌اند. شخصیت تاجر ترامپ این‌گونه شکل گرفته است که ابتدا با بوق و کرنا اعلام جنگ و لفاظی می‌کند و در فضای این لفاظی، طرف مقابلش را به دادن حداکثر امتیازات وادار می‌کند و سپس از پرتو این سیاست، امتیازات خود یا اهداف خود را در محیط پیرامونی خود پیگیری می‌کند و وقتی اهداف خود را تحصیل کرد، سیاست انزواگرایانه در پیش گرفته و نظاره‌گر تحصیل اهداف خواهد شد. ترامپ در مواجهه با ایران دقیقاً همین اقدامات را انجام داد. ابتدا با بوق و کرنا تلاش داشت ایران را نسبت‌به روی کار آمدن خود در کاخ سفید «هوشیار» کند، سپس به ایران هشدارهای پی‌درپی داد که اگر آن چیزی را که وی می‌گوید عملی نکند، با اقدامات تنبیهی او مواجه می‌شود و رفتارهای او «شبیه به اوباما نیست». سپس با اظهارات ضدایرانی در فضای منطقه‌ای تلاش کرد بیشترین قراردادها را برای خود تحصیل کند و در مرحله‌ی بعدی نیز نظاره‌گر خواهد بود که چگونه در این بازی ترسیم‌شده توسط وی، منافع حداکثری آمریکایی‌ها تحصیل شده است.
 
در این فضا برخی از سیاست‌مداران ایرانی نیز در همان چارچوب قرار گرفتند. چارچوب ترسیم‌شده‌ای که دونالد ترامپ تمام شمای آن را به‌خوبی می‌دانست. او تمام زندگی خود را براساس این چارچوب به سرانجام رسانده و با همین ترفندها به ریاست‌جمهوری آمریکا رسیده است. او که در خودبرتربینی ید طولایی داشته و بیشتر منافع اقتصادی شرکت‌هایش را به‌دلیل شخصیت خاص خود تحصیل کرده، ظاهراً نقطه‌ضعف برخی از نخبگان اجرایی در ایران را به‌خوبی می‌دانسته است.
 
همان‌طور که اشاره شد، در این فضا، برخی از نخبگان ایران با فرستادن پیام‌های ناخواسته به او، وی را در رسیدن به این هدف کمک کردند که ایرانیان از «آمریکا حساب می‌برند».
 
5. انتقام از ایران
 سوای از اینکه دونالد ترامپ قائل به رویارویی با ایران نیست، یک مسئله‌ی دیگر این است که بیشتر سکان‌داران نهادهای امنیتی در آمریکا را کسانی تشکیل می‌دهند که در خلیج‌فارس و تنگه‌ی هرمز توسط ایرانی‌ها تحقیر شده‌اند و برای جبران این تحقیر خود، حال که نهادهای مهم و امنیتی را در دست دارند، تلاش می‌کنند با اظهارات ضدایرانی از ایران انتقام بگیرند. شاید برخی از این لفاظی‌های تیم ترامپ در این قالب‌ها گنجانده شود.
 
فرجام سخن
 طی ده روز گذشته، چندین اظهارنظر ضدایرانی توسط مقامات دولت دونالد ترامپ علیه جمهوری اسلامی مطرح شده است. فرمانده سنتکام، وزیر دفاع و وزیر خارجه‌ی این کشور، در اظهاراتی ضدایرانی، ایران را عامل بی‌ثباتی در منطقه، صادرکننده‌ی تروریسم و... تصویر کرده‌اند. وزیر خارجه‌ی آمریکا مدعی شده است که هدف مشترک کشورش به‌همراه ترکیه، کاهش اخلال‌گری ایران است. در پاسخ به این سؤال که چه عواملی سبب شده است که آن‌ها نسبت‌به ایران این‌گونه با گستاخی سخن بگویند، به پنج عنصر اشاره شد.
 
بیان شد که بخشی از این لفاظی‌ها به‌دلیل این است که برخی از مقامات مستقر در کاخ سفید و برخی مسئولان امنیتی در تیم ترامپ از جمله کسانی هستند که حداقل یک بار توسط ایرانی‌ها در خلیج‌فارس و تنگه‌ی هرمز تحقیر شده‌اند و در مسئولیت‌های جدید به‌دنبال انتقام از ایران حتی در قالب الفاظ و لفاظی‌های رسانه‌ای هستند. یکی دیگر از این دلایل به تثبیت دولت دونالد ترامپ برمی‌گردد. هرچقدر که از عمر دولت ترامپ بگذرد، رویکردهای او شفاف‌تر می‌شود. یکی از این رویکردها همان سیاست همیشگی و تاجرگونه‌ی ترامپ، یعنی بالا بردن صداها برای کسب امتیازات بعدی است. از دیگر دلایل این اظهارات جدید ضدایرانی می‌توان به بی‌عملی دولت در ایران در ارائه‌ی یک پاسخ متناسب و متقابل اشاره کرد. همین موضوع موضع ترامپ درخصوص تهدیدنمایی از ایران را تقویت کرده و به او این پیام منفی را صادر کرده است که ایران از ترامپ هراسیده است؛ موضوعی که موضع ترامپ را نسبت‌به سیاست‌های دولت و مواضع دولت در یک وضعیت ابتکارآمیزتر قرار داده و بدین‌ترتیب است که پاسخ‌های پی‌درپی سخنگوی وزارت امور خارجه چندان متناسب با سطح اقدامات دونالد ترامپ و اظهارات ضدایرانی تیم وی نیست.

منبع: پایگاه برهان