خدايا امشب بچه ها در حال دعا مي گفتندکه آقا، مولا، سيد وسرورمان آقا امام زمان در خواب يکي از بچه ها اومده در حالي که چند پرونده را با تير چسبانده بودند. وقتي سوال ميکنند آقا اينها چيه، مي فرمايند اينها پرونده هاي گناهان شماست. خدايا، پروردگارا، خدايا آن گناهي که باعث آزردگي خاطر آقا مي شود، خدايا اگر از من صادر مي شود يا از هر کدام از بچه ها خدايا تو را به عفت، تو را به عزتت، خدايا تو را به ذات اقدس حق سوگندت مي دهم برما ببخش، خدايا عفمان کن، خدايا ...
برگي از دفترچه يک بسيچي در سال هاي دفاع مقدس.
به گزارش مشرق به نقل از فارس در اين دستنوشته از يک بسيجي رزمنده آمده است:
خدايا امشب بچه ها در حال دعا مي گفتندکه آقا، مولا، سيد وسرورمان آقا امام زمان در خواب يکي از بچه ها اومده در حالي که چند پرونده را با تير چسبانده بودند. وقتي سوال ميکنند آقا اينها چيه، مي فرمايند اينها پرونده هاي گناهان شماست. خدايا، پروردگارا، خدايا آن گناهي که باعث آزردگي خاطر آقا مي شود، خدايا اگر از من صادر مي شود يا از هر کدام از بچه ها خدايا تو را به عفت، تو را به عزتت، خدايا تو را به ذات اقدس حق سوگندت مي دهم برما ببخش، خدايا عفمان کن، خدايا ...
خدايا امشب بچه ها در حال دعا مي گفتندکه آقا، مولا، سيد وسرورمان آقا امام زمان در خواب يکي از بچه ها اومده در حالي که چند پرونده را با تير چسبانده بودند. وقتي سوال ميکنند آقا اينها چيه، مي فرمايند اينها پرونده هاي گناهان شماست. خدايا، پروردگارا، خدايا آن گناهي که باعث آزردگي خاطر آقا مي شود، خدايا اگر از من صادر مي شود يا از هر کدام از بچه ها خدايا تو را به عفت، تو را به عزتت، خدايا تو را به ذات اقدس حق سوگندت مي دهم برما ببخش، خدايا عفمان کن، خدايا ...