به گزارش مشرق، این روزها عموم مردم با شعارهای جدیدی که کاندیداها سر میدهند روبرو هستند، شعارهایی در رفع مشکلات متعدد و مختلف و گمانهزنی برای انتخاب فرد اصلح وارد مراحل تازهای شده است.
اما این تمام ماجرا نیست؛ گاهی شعارها جدید و نو است اما اقدامات، قدیمی و آزمون پس داده است، حتی ممکن است یک راهکار جدیدی ارائه شود که به نظر وضع را اصلاح کند اما در میدان عمل شکست بخورد.
رهبر معظم انقلاب در ابتدای سال و در حرم مطهر رضوی بیان کرده اند: «در طول انقلاب اسلامی هر گاه مدیریت انقلابی، فعال و پر تحرک داشتهایم، کارها پیش رفته است و هر جا مدیریتهای ضعیف، بیحال، ناامید، غیرانقلابی و بیتحرک داشتهایم کارها متوقف یا منحرف شده است.»
اصلاح وضعیت اقتصادی، درازمدت و شاید مقاطعی همراه با سختی توأمان باشد اما راهکاری جز این برای ادامه سیر انقلاب و حرکت رو به جلو و توسعه بخش کشور وجود ندارد. از آن طرف شاید اصلاحات موضعی و اقدامات کوتاه مدت به نظر عموم شیرین و رضایت بخش بیاید اما جز بازگشت به عقب و اضافه شدن تجربهای بر عبرتهای پیشین ثمری دیگر نداشته باشد.
به نظر کارشناسان اقتصادی و صاحب نظران سیاسی، مذاکره با غرب و واردات بیبرنامه که در دوره کنونی مجدد مورد آزمون قرار گرفت بزرگترین دلیل و برهان برای پس رفتها و عقب گردها بوده است.
مسئولان انقلابی و پافشاری بر اصول
در این برهه حساس جامعه نیازمند مسئولانی هستیم که یک انقلابی تمام عیار باشند و بر حفظ اصول و ارزشهای انقلابی و اسلامی تاکید نماید.
نعیم کیانی، کارشناس سیاسی و فعال دانشجویی در پاسخ به این سؤال که نامزدهای انتخاباتی و نخبگان سیاسی چطور میتوانند در اندیشه و مطالبات مردم یا سطح گفتمانی جامعه مؤثر باشند یا به عبارتی با وعدهها و عملکرد خود آدرس اشتباهی به مردم ندهند، با بیان این که نخبگان بر روی تفکر مردم تأثیرگذار هستند، ادامه میدهد: «مثلا در بحث تحریمها، این موضوع ابتدا به ساکن از طرف مسئولین مطرح و یک نوع دوگانگی در مردم ایجاد شد که آیا با پافشاری بر روی اصول، وضع اقتصادی بهتر میشود یا به سمت رابطه با غرب برویم مناسب است؟ نتیجه این شد که مشکل اصلی ما مذاکره با غرب و تعامل با آنان اعلام شد و چون واژه تعامل مثبت است مردم به این سمت هدایت شدند. اما از آن طرف مردم نیز میتوانند بر روی نخبگان سیاسی تأثیر بگذارند و با بیان دائم مطالبات و خواستههای خود و پیگیری مکرر، آن را به مسئولین تحمیل نمایند.»
ابوالفضل صیاد که در کسوت روحانی به فعالیتهای فرهنگی مبادرت دارد، با ذکر این روایت مشهور که «الناس علی دین ملوکهم ... مردم به دین و روش حاکمان خود هستند»، توضیح میدهد: «مسئولین گاهی مشکلی را که از نظر خودشان بزرگ است به بدنه اجتماعی به عنوان یک مسئله بحرانی و اولویت دار پمپاژ میکنند. به هر حال مسئولین متفاوت اند، گاهی مسئولی مطابق سلیقه و خواست خود در مورد مسئلهای به مردم توضیحی میدهد که چه بسا اشتباه و آدرس غلط دادن به مردم باشد. به این صورت نیازهای فرعی را تبدیل به نیازها و مسائل اصلی میکنند و ارزشها تبدیل به ضد ارزش میشود که باید مراقب این اتفاقات بود. اما گاهی و در مقاطعی انقلابیگری و فضای انقلابی جامعه که مترادف با حرکت روزافزون و جهادی است به سستی و رخوت مبدل میشود، استقلال در وابستگی معرفی میشود یا آن که امید مردم تبدیل به ناامیدی میشود که تمام این موارد به عملکرد مسئولین ارتباط پیدا میکند.»
مشکلات اصلی و فرعی جامعه
اصلی – فرعی کردن مسائل و انجام وظایف بر اساس اولویتها، همان نیاز سنجی جامعه است که لازم است فردی که مدیریت کلان کشور را بر عهده میگیرد از این ویژگی برخوردار باشد.
مطابق نظر کارشناسان و مقام معظم رهبری که همواره در اداره کشور بهترین و کارآمدترین روشها را پیشنهاد میدهند و مسئولین نیز بر این موضوع صحه میگذارند، نیاز اصلی کشور مسائل اقتصادی است و راه چاره آن جز با فعالیتهای اقتصادی داخلی میسر نیست.
بسیاری از کارشناسان معتقدند سرمایه گزاریهای نصف و نیمه خارجی که جز منفعت دیگران را تأمین نمیکند، خام فروشی نفت و افزایش تولید نفت و گاز، رها کردن نقدینگی در کشور به وسیله بانکها و بسیاری دیگر از روشهای غلط، راهگشا نیست.
تقریبا از اوایل انقلاب روشهای مورد اشاره فوق از آنجا که راحتترین و سریعترین روشها بودهاند و در کوتاه مدت اوضاع را سامان داده اند، مورد انتخاب مسئولین قرار گرفتهاند که بعد از مدتی دوباره این دربرهمان پاشنه قبلی چرخیده است. خصوصا در سالهای اخیر هیچ گاه روشهایی همچون نظریه اقتصاد مقاومتی، حمایت بیدریغ از تولید ملی و همچنین بالابردن ارزش پول ملی، کوتاه کردن دست ذی نفوذان اقتصادی و واردکنندهها یا قاچاقچیان در میدان عمل به خوبی اتفاق نیفتاده و اگر سخنی به میان آمده برای جلبتوجه مردم و دوام مسئولیتها بوده است. به عبارتی شعار جای عمل را همانطور که مسائل فرعی جایگزین امور اصلی شده، گرفته است. و راه حل همان راه حل کارآمدی است که تحقق و اجرای آن نیز جز با مسئولی انقلابی که از جنس مردم باشد امکان پذیر نیست.
امیدواری در حرف و خسارت در عمل
در ادامه گفتوگو با شیخ ابوالفضل صیاد، این روحانی و فعال مذهبی سخنان خود را این گونه ادامه میدهد: «باید گفت که دولتمردان فعلی به بسیاری از وعدههای خود عمل نکردهاند اما کماکان شعارهای امیدوارکننده داده میشود، گویا میخواهند مردم را فقط با شعار و وعده و وعید از خود راضی نگه دارند، مگر از این موضوع نفعی میبرند؟ از معصوم علیه السلام روایتی داریم که میگویند: «مردم را با اعمالتان دعوتنمایید نه با زبانتان» اما ما بر عکس کار میکنیم.»
یک کارشناس مسایل سیاسی با توجه به این بخش از گزارش که به موضوع رفتار مسئولین و تأثیر آن در فضای عمومی و گفتمانی جامعه اختصاص دارد، توضیح میدهد: «مردم به رفتار مسئولین خود نگاه میکنند و انتظار دارند که مشکلاتشان توسط آنها حل شود. مسئولینی که مناصب حکومتی گرفتهاند با رأی مردم به این جایگاه رسیده و شایسته نیست که بعد از آن به مردم خود پشت کنند و تمام وعدههایی که دادند را از یاد ببرند. اگر مردم فراموش شوند این نظام آسیب میبیند چرا که انقلاب ما انقلابی بر اساس آرا و دخالت مردم، حضور و مشارکت مردمی شکل گرفته و ادامه مییابد. اگر مردم نیز در صحنه نباشند ارزشهای انقلابی هم به تدریج فراموش میشود. اگر مسئولین مردم را فراموش کنند و به وعدههای خود عمل نکنند خب مردم هم شاید ناامید شوند، از این جهت مسئولیت پذیری مدیران و مسئولین نظام نه تنها باعث دلگرمی مردم میشود بلکه آن حضور و مشارکت را رونق بخشیده و فواید آن حضور را برای نظام اسلامی ما تکمیل میکند.»
از تخریب گذشتگان و رقبا تا شعارهای توخالی
محمد رحمتیان مقدم کارشناس سیاسی با بیان این که مسئولین تا زمانی که بر مناصب خود هستند اهمیت بیشتری به شعارها میدهند تا اقدامات، میگوید: «هنگام انتخابات نیز تکرار شعارها بیشتر میشود اما توجه نمیکنند که مردم عملکرد گذشته مسئولین را مدنظر دارند. مسئولین فعلی 4 سال قدرت و امورات اجرایی کشور را در دست داشته و دلیلی ندارد تا در ایام انتخابات بیجهت توپ را به زمین مسئولین قبلی بیندازند یا با شکایت از گروههای دیگر، ذهنها را از مسئولیتی که اکنون بر عهده آنان است منحرف نمایند. کارنامه 4 سال کافی است برای قضاوت و بهترین قاضی مردم هستند.»
وی با بیان این که نامزدهای انتخاباتی برای جذب آرا مردم از خواستههای به حق مردم شعار درست نکنند، توضیح میدهد: «بدترین حالت این است که برخی از نامزدها بیایند و از خواستهها و نیازهای مردم در جهت سرکوب رقبا و یا ارزشها سوء استفاده کنند.»
رحمتیان مقدم در ادامه به گزارشگر کیهان میگوید: «مسئولین و نامزدهای انتخاباتی در تبلیغات انتخاباتی خود نباید آن چیزی که در اختیارشان نیست را وعده دهند، چرا که با این کار مردم را بدبین خواهند کرد، به عبارت دیگر صداقت داشته باشند که مهمترین شاخصه است. مرز دین داری و بیدینی، اعتقاد یا عدم اعتقاد به ارزشهای انقلابی، چارچوب فکری و به طور کلی نوع نگاه سیاسی مسئول مورد نظر و کسی که آینده اجرایی کشور به دست او سپرده میشود برای مردمی که میخواهند به او رأی دهند باید واضح، عیان و مشخص باشد.»
وعدههای بیشمار اقتصادی و مردم چشم انتظار
سامان رحمت آبادی کارشناس فرهنگی و رسانهای در مورد وعدههای نامزدهای انتخاباتی به گزارشگر کیهان میگوید: «وعدهها بر اساس رویه کلی کشور داده شود و متناسب با برنامههای توسعه چند ساله بوده و راهکاری خارج از آن داده نشود. به این ترتیب هر رئیسجمهوری که میآید در طول دوره 4 ساله اش به برنامه توسعه عمل کند. کاندیداها وعدههای بیجهت ندهند بلکه برای مسائل اصلی و نیازهای مهم کشور در تبلیغات خودشان با ارائه راه حل به میدان وارد شوند و به طور ویژه برای این امور برنامه داشته باشند و با برنامه مدون و مشخصی بیایند.»
بدون شک با تغییر مسئول اجرایی کشور، زیبنده نیست که حرکت کلی و یکپارچه کشور لطمه ببیند. در این صورت توسعه و پیشرفت کشور به سرانجام مطلوب نمیرسد و هر فردی مطابق سلیقه خود میتواند حرکت پیشرفت را قیچی و به زعمش راهی تازه آغاز کند. باید دانست که نتیجه مطلوب در مداومت و صبر حاصل میآید حتی اگر سختی به همراه داشته باشد.
همچنین یک فعال سیاسی – دانشجویی با ذکر این نکته که مردم بیش از وعدهها منتظر اقدامات عملی هستند، به گزارشگر کیهان میگوید: «رئیسجمهور در دوره قبلی وعدههای بیشماری برای جلب آرای مردم داد، شاید در هیچ دورهای به این اندازه وعدههای اقتصادی داده نشده است، به طوری که مردم هنوز منتظرند تا گشایش اقتصادی به وجود بیاید و یک خبر خوشحالکننده بشنوند! هر چند اکنون در جبران آن وعدهها گفته میشود که ما میراث دار خرابیهای گذشته بودهایم و به همین جهت مشکلات ناشی از آن مانده است و در دوره گذشته از این خرابیها فقط اصطلاحا آواربرداری شده است.»
معمولا با تغییر مدیریتها دولت و یا مسئول جدید راهکار خود را بهترین روش میشمارد و درست به همین دلیل طرف مقابل خود را سرزنش میکند اما فارغ از این رفتارهای سیاسی و جناحی در واقعیت ماجرا باید به دور از حرف و حدیثها و بیاهمیت دانستن گروه بندیهای چپ و راست به برنامههای عملیاتی و نه صرفا تبلیغاتی نامزدها توجه کرد. برنامهها و راهکارهای درست معمولا با هیاهو و موج تبلیغات منفی و تخریب کارهای گذشتگان همراه نیست.