سرویس ورزش مشرق- منطق قضیه و کارنامه علمکرد یک مربی در طوی سالیانی که فعالیت داشته، نشان دهنده و بیانگر جایگاه و وضعیت اوست. آنتونیو کونته مربی متفکر و نابغه ایتالیایی چلسی را هم به سبب عملکرد درخشانش از تیم آرِتزوی ایتالیا در سال 2006 تا چلسی انگلیس در سال 2017 میتوان یکی از بهترین مربیان چند سال اخیر دنیا و به سبب رنسانسی که در قبال چلسی ایجاد کرد، بهترین مربی حال حاضر جهان دانست. حقیقتا در ابتدای فصل جاری، کمتر کسی باور میکرد که در میان بزرگان دیگر همچون گوآردیولا، آرسن ونگر، ژوزه مورینیو و یورگن کلوپ، کونته بتواند با فاصله قابل توجه به قهرمانی نزدیک شود. اما از میانه فصل بود که وی کلید آغاز آن راهی را زد که این روزها چلسی را به یک قدمی قهرمانی در سختترین لیگ دنیا رسانده است.
آن هایی که با «آنتونیو کونته» سرمربی ایتالیایی چلسی کار کردهاند، میدانند که دارای سبک و سیاق ویژه خود در تمرینهای فیزیکی و خلق تاکتیکهای نوآورانه در زمین تمرین است. گویی همه کسانی که با این مربی ایتالیایی فوقالعاده کار کردهاند، بر بارقه یک حقیقت اجماع نظر دارند و آن این است که کار تمرینی کونته کاری تب و تاب دار و با جان و دل است و وی آنقدر بر بازیکنان خود تاثیر روانی میگذارد و با هیجان عجیبی که دارد در آنها ایجاد انگیزه میکند، که چارهای جز تابعیت تمام و کمال از او در وجود و روان خود نمیبینند.
شاگردان کونته در سرتاسر دوران مربیگریاش فقط یک چیز را خوب میدانند. از «آرتزو»ی ته جدولی لیگ دسته دوی ایتالیا بگیر تا یوونتوس بر راس قدرت فوتبال ایتالیا، از «باری» و «آتلانتا»ی وسط جدول سری آ ایتالیا بگیر تا چلسی حاکم بر صدر جدول لیگ برتر امسال، همه و همه میدانند که باید قدرت نتیجهگیری و بازگشت به بازی آنها عالی باشد. «لوکا مارون» بازیکن تیم ملی زیر 21 سال ایتالیا یک بار گفت: «کونته چغرترین و سرسختترین مربی است که در تمام عمرم دیدم. او همیشه 100 درصد کارایی همه اعضای باشگاه از بازیکنان گرفته تا کادر فنی و تیم پزشکان را طلب میکند. دیوانهوار کار میکند و باور کنید مدت زمانی طول میکشد تا باین حجم از تلاش که از شما میخواهد کنار بیایید. اول کار احساس میکنید که شورش را در آورده است اما وقتی وارد بازیهای رسمی میشوید و میبینید که تیم چقدر عالی دارد نتیجه میگیرد و خودتان چقدر آماده و خوب شدهاید، آن وقت است که شیفته و مرید کونته میشوید. او یک کمالگرای واقعی است. یک مربی نامبر وان».
فصل گذشته چلسی را میتوان یکی از بدترین فصول در تاریخ فوتبال این باشگاه دانست. نتایج اسفباری که مورینیو رقم زد، تیم را تا آستانه آبروریزی پیش برد و نهایتا «گاس هیدینک» به عنوان سرمربی موقت جایگزین مورینیو شد و با اندکی ارتقا، جایگاه تیم را با امتیاز 31 در رتبه دهم جدول لیگ برتر حفظ کرد. کونته که آمد، «رومن آبراموویچ» رییس باشگاه چلسی، بارقههای امید را در خود یافت و به انتظار نتیجه عملکرد وی نشست. کونته آمد و در چلسی با کمترین میزان خرید فصلی و تغییر و تحول، رنسانس ایجاد کرد. وی، روح حیات را به کالبد مرده چلسی دمید. آیا میتوان مربی بزرگی را نادیده انگاشت که یوونتوس را چند بار به قهرمانی میرساند، باری و آتلانتا را به بهترین تجربه خود در سری آ میرساند، چلسی مرده را زنده میکند و به جایگاه امروز میرساند، و ایتالیای نابود شده سال 2014 را به دست میگیرد و در یورو 2016 یک ایتالیای عالی که اسپانیا را خرد کرد و لرزه بر اندام تمامی حریفان انداخت را راهی مسابقات میکند. قطعا، آنتونیو کونته یک نابغه است.
کونته، سرسخت و لجوج در رسیدن به موفقیت است و هر بار برگ تازهای رو میکند. «ماسیمو کاررا» دستیار وی در فصول 14-2011 یوونتوس، معتقد است که رازی در این سرمربی نابغه نهفته است که پیوسته الهامبخش او بوده و امروز از او در اسپارتاک مسکو یک مربی موفق ساخته است. وی در این مورد میگوید: «نمیدانم چه انرژی سرایتکنندهای در کونته وجود دارد که به بازیکنان و اطرافیاناش انتقال مییابد. قطعا، هر بازیکنی که تازه به زیر دست کونته بیاید، از توقعات او و تمرینهای سنگین گلایهمند میشود اما بعد از مدتی متوجه میشود که براستی چه تغییر محسوسی در او ایجاد شده است و برای همین، علاقهمند میشود که در جایگاه شاگردی این استاد بزرگ، تمام تلاشاش را به کار بگیرد. همین امر موجب شد که چلسی مرده، جان بگیرد و تا این لحظه در لیگ برتر اول باشد».
در تایید حرفهای کاررا، واضحترین نمونه احیای یک بازیکن افتکرده را میتوان «ادن هازارد»، «دیهگو کاستا»، و « سسک فابرگاس» در چلسی دانست. کاررا ادامه میدهد: «آنتونیو کونته، بهترین مربی حال حاضر جهان است. باور کنید وقتی بازیکنان او به میدان میروند، هر جزییات ریز و درشتی در مورد بازیکنان حریف را به تمامی میدانند و این در نوع خود منحصر بفرد است. سلاح بزرگ کونته، استخراج اطلاعات کامل فنی بازیکنان حریف و تمرکز بر پاشنه آشیل هر کدام از آنهاست. درست به خاطر دارم که در هفتههای پایانی لیگ، برای حفظ قهرمانیمان به سختی و با روشهای خاص کار میکردیم. مگر میشود یک بازیکن با کونته احساس آمادگی نکند؟
اگر امروز کونته را در این جایگاه میبینیم، به خاطر این است که عمق تفکرش «کار و تمرین» است. وی یک بار در یک کنفرانس خبری کمتر از یک ساعت، 32 مرتبه از این واژه استفاده کرد. شاگردان کونته به خوبی با استراتژی «کومو اون مارتلو»ی (ضربه چکشی) وی آشنا هستند. در این تفکر، کونته آنقدر به خوب شدن یک بازیکن اصرار میورزد که بازیکن اگر هم خیال این کار را نداشته باشد و یا انگیزه وی کم باشد، فقط و فقط بخاطر اینکه از ضرب ضربات چکش تمرینات و جدیت او رهایی یابد و پاسخ آری و تاییدیه مربی ایتالیایی را بگیرد، وضعیت خود را به بهترین حد ممکن میرساند.
یکی دیگر از خصیصههای خاص جلسات تمرینی کونته این است که ساعتها وقت صرف گفتگو با بازیکنان و کادر فنی خود میکند. دقت عجیبی روی تیمهای ضعیفتر دارد و از بازیکنانش میخواهد که در مورد اینگونه تیمها نهایت دقت را به خرج بدهند و اگر نتیجه نگیرند به شدت عصبانی میشود. اگر بداند که بازیکنان همه آنچه که داشتند را در طبق اخلاص گذشاتند، آنگاه پس از شکست عصبانی نمیشود. او را به جرات میتوان انگیزهبخشترین مربی حال حاضر جهان دانست. شاید باورتان نشود که چقدر زیبا برای بازیکنان و گفتگو و درد و دل با آنها وقت میگذارد.
به گزارش مشرق، «گئورگیو پرینتی» مدیر ورزشی کنونی تیم ونیز و عضو سابق کادر فنی یوونتوس در زمان بازیگری کونته به نقل یک واقعیت میپردازد: «یادم است که آن زمان در یوونتوس با وجود بزرگانی چون زیدان، ادگار داویدز، و دیدیه دشام، این کونته بود که صدای رسا و تاثیرگذار تیم بود. خوب به یاد دارم که هم «مارچلو لیپی» و هم «کارلو آنچلوتی» از کونته میخواستند که روح جنگندگی را در بازیکنهای تیم تقویت نماید و بعضی وقتها خیلی بهتر از مربی مفاهیم تاکتیکی را به تیم منتقل میکرد.»
ببینید هیجانهای بینظیر کونته را و انرژی وافری که به تیم و هواداران میدهد / این مرد بینظیر است
«لئوناردو بونوچی» مدافع سابق یوونتوس و تیم ملی ایتالیا معتقد است که هر گاه تیمهای کونته بازی دارند، آدم احساس میکند که آن بازی را با خیال راحت انجام داده است. وی معتقد است که آنتونیو، روح سرعت، شور، پویایی، و جنگندگی را به فوتبال آرام و آهسته ایتالیا آورد. وقتی نابغه ایتالیایی پایش را به چلسی گذاشت، برنامههای خود را ارائه داد. چند هفتهای تیم را مورد آزمون قرار داد و در این رهگذر، بازیهایش را در مقابل آرسنال و لیورپول واگذار کرد. سپس اصل قضیه را دریافت و تفکر «کومو اون مارتلو» رو پیاده کرد. شجاعت وی در تغییر سیستم تیم به 3-4-3 که بازیکنانی چون جان تری، ایوانوویچ، ویلیان، و پدرو با آن چندان سازگاری ندارند واقعا قابل ستایش است. او، آنها را به این سیستم عادت داد و در آن جا انداخت.
«هرنان کرسپو» مهاجم سابق چلسی و تیم ملی آرژانتین معتقد است که کونته مثل هر مربی دیگر، در آستانه ورود به چلسی با نامهای بزرگ ستارگان روبرو شد و این برایش یک چالش بود. اما به خوبی از عهده این چالش برآمد. خط دفاعی را مستحکم کرد، خط میانی را سامان بخشید، و با این عمل به مهاجمانی چون هازارد و پدرو آزادی عمل کامل داد. او همان تفکری را در چلسی پیاده کرد که در سیهنا و باری پیاده کرده بود. به بازیکنانش این شعور تاکتیکی را داد که بدانند در زمان درست در کجای زمین باید حضور داشته باشند. بدین ترتیب، بار دیگر ثابت کرد که چرا مربیان مکتب «کوورچیانو»ی ایتالیا، بزرگترین مربیان دنیا از حیث تاکتیکی هستند.
کونته به همراه تیم ملی ایتالیا در فلورانس پایتخت مکتب کوورچیانو / سال 2015
یکی دیگر از کارهای تخصصی کونته برگزاری جلسات تحلیل هر بازی با حضور همه اعضای تیم و به کمک برادرش «جانلوکا»ست. خود کونته در این مورد میگوید: اولش که در هر باشگاه از این روش استفاده میکردم، بازیکنان معمولا بین 5 تا 10 دقیقه بعد خسته میشدند اما من عادتشان دادم به تماشای فیلم بازیهایمان. ما به دنبال این نیستیم که لزوما اشکال کارمان در آن بازی چه بود. به دنبال این هستیم که درس بگیریم و بهبود بپذیریم». مارون، بازیکن سابقش میگوید اگر میباختیم، درست پس از بازی ما را به همان حالت خسته و کوفته یک ساعت بعد از بازی مجبور به تماشای فیلم بازی میکرد تا نکات را یادآوری کند. هیچ راه فراری هم نبود.
یکی از خصیصههای روش کار منحصر بفرد کونته این است که با بازیکن خود به بیرون میرود تا ببیند مثلا فلان مشکلش از چیست. با او به گفتگو مینشیند و به او میفهماند که چه ویژگی هایی فردی دارد که باید از آنها الهام بگیرد. بدین ترتیب، بازیکن به باوری درست از خود میرسد. هنر دیگر او، برعکس مربیانی چون مورینیو، این است که اگر بازیکنی با وی اختلاف نظر داشته باشد برای او وقت میگذارد و با گفتمان این اختلاف را حل میکند. نمونه بارز آن «دیهگو کاستا» مهاجم نوک چلسی است که از یک بازیکن بدخلق دوران مورینیو تبدیل به یک فوتبالیست واقعی و یک ستاره در زمین شده است.
باز هم یکی دیگر از روشهای بسیار جالب این نابغه ایتالیایی این است که دستور داده است تا یک محوطه بزرگ برای بازیکنان و کادر فنی و خانوادههایشان در منطقه «کابهام» لندن بسازند و همه این افراد در آنجا جمع میشوند تا کباب بخورند. کونته به شدت به سیستم غذایی حساس است و معتقد است که یک سیستم غذایی مقوی در پیشرفت یک تیم بسیار موثر است. لذا، در باربیکیوی واقع در کابهام، انواع کبابها سرو میشود. همچنین، یک ساختمان بازی برای فرزندان بازیکنان به همراه یک زمین چمن مصنوعی تهیه دیده شده تا روح خلاقیت در آنها متعالیتر شود. نکته جالب این است که دیهگو کاستا پس از بسیاری از بازیها به محوطه میرود و با کودکان بازی میکند و نکته این است که کونته روح مهربان و کودک درون کاستا را کشف کرد و پرورش داد تا از او یک بازیکن عالی بسازد. چیزی که مورینیو هیچگاه نفهمید.
یکی دیگر از اخلاقیات کونته این است که خیلی سخاوتمند است. او به مناسبت اعیاد، برای بازیکنان و کادر فنیاش هدیه میفرستد و تاکید میکند که نسبت به آنها مسئولیت دارد. در هر حال، چلسی در آخرین بازی خود به منچستریونایتد باخت و با توجه به 4 امتیاز اختلاف با تاتنهام و 32 بازی انجام شده در صدر جدول لیگ برتر است و همین امر دستیابی به قهرمانی را به شدت سخت کرده است. اما کسانی که کونته را میشناسند میدانند که او همیشه بهترین است و به او اعتماد کامل دارند. موراتا مهاجم تیم رئال مادرید که زمانی در یوونتوس شاگرد کونته بود، میگوید: «وقتی کونته از یوونتوس به چلسی آمد، به من گفت که به آن تیم بیایم اما رئال مادرید صلاح ندانست. پدرم در آن زمان گفت: "ببین کی به تو گفتم ... این مرد با تیمش در انگلیس قهرمان میشود". حالا میفهمم که پدرم راست میگفت».
شاید بسیار منطقی باشد اگر بگوییم که اتصاف لقب «آقای خاص» به مورینیو انتخابی کاملا احساسی و اشتباه از سوی انگلیسی بود که اجحاف در حق مربیان دیگر از تبار کونته است. آقای خاص واقعی، آنتونیو کونته است که روح زندگی و خلاقیت را به تیم میبخشد و با روشها و اندیشههای خاص خود، نوع دیگری از فوتبال را رقم میزند. نوعی که تابحال نبوده و در نوع خود بینظیر است. نوعی که در لابلای عواطف انسانی اعضای یک تیم میتوان آن را یافت. تیمی که حتی اگر هم در پایان فصل قهرمان نشود، قهرمان واقعی فوتبال و اندیشه زیباست.