به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت:
این اولین موضوعی نیست که ترامپ، شعار انتخاباتی خود را ناچار به تعدیل دیده و آن را پذیرفته است. براساس تکلیفی که بر عهده کاخ سفید است تا هر ۹۰ روز یک بار در مورد اجرای برجام توسط ایران، به کنگره گزارش دهد، به دستور ترامپ، نامه تیلرسون به رئیس کنگره (پائول رایان) تأکید کرد که ایران تعهدات برجامی را رعایت کرده ولی به موازات آن دو اقدام را به جریان انداخته است؛ ابتدا اینکه ترامپ دستور تمدید تعلیق تحریمهای برجامی را صادر کرده و از سوی دیگر از شورای امنیت ملی امریکا خواسته است تا روشن کند برجام و تعلیق تحریمهای آن در مورد ایران در راستای منافع و امنیت ملی امریکا قرار دارد یا خیر؟
از محتوای این نامهنگاری و اقدامات ترامپ چنین برداشت میشود که ترامپ از یک سو به دلیل توصیههای زیادی که در مورد حفظ برجام به او شده نمیتواند یا نباید این توافق را پاره کند، هر چند وی توافق برجام را یک توافق بد میداند، لذا وی برای درک این مسئله که برجام تأمین کننده منافع امریکاست، داوری و ارزیابی شورای امنیت ملی امریکا را پذیرفته تا عقبنشینی خود را به تأیید منافع امریکا گره بزند. از سوی دیگر ترامپ به جز اینکه انگیزه زیادی برای گسترش تحریمهای ضدایرانی دارد و محافل و چهرههای شناخته شده داخلی و خارجی او را تشویق میکنند، با تمایل طیفهای مختلف در درون کنگره رو به رو است که دهها لایحه تحریمی علیه ایران را آماده کردهاند ولی بنا به ملاحظاتی که در مورد تأثیر این تحریمها روی یک کاندیدای مطلوب خود در انتخابات ایران دارند، آن را متوقف کردهاند.
ترامپ همکاری با کنگره برای تحریمهای جدید را ظاهراً به نتیجه ارزیابی و بررسی شورای امنیت ملی امریکا مرتبط کرده ولی با اینکه تیلرسون تأکید کرده که ترامپ به دنبال راهکارهای جدید برای تحریمهای ایران است، متغیرهای دیگری روی این محاسبات و رویکرد برای تحریمهای جدید ایران اثرگذار بوده است. ترامپ به خوبی میداند که فقدان یک پشتوانه جهانی برای گسترش تحریم علیه ایران، نه تنها وی را متهم خواهد کرد که با تحریمهای جدید، برجام را سست و احتمالاً نقض خواهد کرد، بلکه پیامدهای هرگونه تحریم جدید در بین شرکای اروپایی امریکا یا قطببندیهای جدید بینالمللی که ناشی از سیاست تنشساز ترامپ در قبال روسیه و چین است، زیان و خسارتهای راهبردی امریکا را از منافع احتمالی که از طریق گسترش تحریمها متوجه امریکا خواهد کرد، افزایش خواهد داد.
این در حالی است که ضریب گرایش اقتصادی ایران از سوی برخی منابع غربی، به سوی قطبهای بزرگ اقتصادی در آسیا یا روسیه و امریکای جنوبی و لاتین سرعت خواهد گرفت و واکنشهای مستقیم و غیرمستقیم ایران نیز موقعیت متزلزل امریکا در غرب آسیا و حوزههای بحرانی در عراق، سوریه، یمن، فلسطین اشغالی و افغانستان را با آسیبهای جدیتر و راهبردیتر روبهرو خواهد کرد. امریکای ترامپ درک میکند که از شرایط استوار و پایدار در بسیاری از حوزهها برخوردار نیست، لذا هر گونه برنامهریزی برای تحریمهای جدید، پیامدهای زیانباری برای امریکا ثبت خواهد کرد.