رویکرد نظامی ایالات متحده در ورود به سرزمینی آشفته‌ای که به درستی نمی‌شناسد، نه تنها راه‌حل نیست بلکه ممکن است موجب سوءاستفاده گروه‌های داخلی شود.

سرویس جهان شرق- مستشاران آمریکایی بیش از دو دهه است در سومالی لانه کرده‌اند، اما ۲۳ سال از آخرین حضور نیروهای زمینی ایالات متحده در آن کشور می‌گذرد. حالا دولت ترامپ که در مبارزات انتخاباتی بر اولویت منافع آمریکا و لزوم کاهش دخالت در جهان تأکید می‌کرد، دستور داده تا بار دیگر سربازان آمریکایی راهی سومالی در شاخ آفریقا شوند. چرا؟

در اوایل دهه ۱۹۹۰ میلادی ارتش آمریکا با عنوان عملیات بشردوستانه راهی سومالی شده بود اما رخداد تلخی که حاصلش هراس برای همه شهروندان ایالات متحده بود و غرور واشینگتن را لکه‌دار کرد، موجب شد بیل کلینتون رئیس‌جمهور وقت دستور خروج نیروها را امضا کند.

دو هلی‌کوپتر آمرکیایی با مجموع ۱۸ سرنشین در موگادیشو هدف شبه‌نظامیان سومالیایی واقع شده و سقوط کردند. جنازه سربازان به دست میلیشیا افتاد و در خیابان‌های پایتخت روی زمین کشیده شد. این پایان دو سال عملیات نیروهای حافظ صلح در سومالی بود.

سخنگوی دفتر فرماندهی ارتش آمریکا در حوزه آفریقا (AFRICOM) در گفتگو با صدای آمریکا و آژانس خبری فرانسه تأیید کرده «چند ده» سرباز از لشکر ۱۰۱ نیروی هوایی آمریکا به درخواست دولت فدرال سومالی عازم موگادیشو خواهند شد تا به تربیت و تجهیز سربازان سومالیایی در مقابله با گروه تروریستی الشباب پرداخته و علاوه بر آن «به کمک نیروهای امنیتی بروند». الشباب در سال ۲۰۰۸ میلادی از سوی وزارت خارجه آمریکا در فهرست سازمان‌های تروریستی قرار گرفته است.

۲۳ سال پیش وقتی جنازه سربازان آمریکایی در خیابان‌های موگادیشو بر زمین کشیده شد، بیل کلینتون دستور خروج نیروها را صادر کرد

بد نیست بدانیم دولت فدرال موگادیشو که از آن سخن رفت، هم‌اکنون تحت مدیریت یک فرد «آمریکایی-سومالیایی» است و ظاهراً همزمان در حال مقابله با عملیات تروریستی در پایتخت، گروه‌های نظامی و تکفیری متعدد به ویژه الشباب و همچنین خشکسالی در بسیاری از استان‌های سومالی است.

همین حالا طبق برآورد دفتر روزنامه‌نگاران جستجوگر حدود ۱۰۰ نفر از پرسنل ارتش در سومالی هستند. از سال ۲۰۰۷ تا کنون ۴۲ حمله هوایی در آن کشور از سوی نیروی هوایی ایالات متحده صورت گرفته که به مرگ ۴۴۹ نفر از جمله ۲۸ شهروند غیرنظامی انجامیده است. افزایش این نیروها بدون آسیب‌شناسی از رویکرد گذشته چه سودی دارد؟

همین موجب شده کِنِث منخائوس، متخصص سومالی و استاد کالج دیویدسون از دولت ترامپ بخواهد تا پاسخ دهد واشینگتن دقیقاً چه منافعی در سومالی دارد؟

اگر قرار بود به دلیل فعالیت گروه‌های تروریستی حضور سربازان آمریکایی در آفریقا افزایش یابد، باید لااقل این کار در ۱۹۹۸ میلادی صورت می‌گرفت، زمانی که گروه‌های تروریستی-تکفیری سفارت‌خانه‌های آمریکا در نایروبی، کنیا و تانزانیا را هدف بمب‌گذاری قرار دادند.

اقدام آمریکا به اعزام نیرو در حالی صورت می‌گیرد که علاوه بر ارتش سومالی، نیروهای مشترک اتحادیه آفریقا (AMISOM) نیز در سومالی می‌جنگند. حدود ۲۲ هزار سرباز از کشورهای مختلف به یاری موگادیشو آمده‌اند.

تاریخ نشان داده واشینگتن وقتی بهانه‌ای برای دخالت در یک کشور می‌یابد، وقت را تلف نکرده و سریعاً ارتش خود را روانه می‌کند. اما اگر قصد توجیه اقدامات آمریکا را داشته باشیم، تنها یک احتمال را می‌توان در نظر گرفت:

الشباب که در چندین کشور همسایه عملیات تروریستی با چند صد کشته اجرا کرده است، سال گذشته در یک ویدئوی تبلیغاتی آمریکا را به اقدام تروریستی در خاک آن کشور تهدید کرده بود. در این ویدئو علاوه بر ترامپ، تصویر سومالیایی‌تبارانی نشان داده شد که در آمریکا زندگی می‌کرده‌اند، اما حالا به الشباب در سومالی پیوسته بودند. مهاجران سومالی عمدتاً در مینیاپولیس واقع در ایالت مینه‌سوتا زندگی می‌کنند.

با توجه به پیشینه وقوع حملات تروریستی علیه آمریکاییان از سوی سازمان‌های آفریقایی، ظاهراً واشینگتن آن‌قدر چشمش ترسیده که رویکرد حمله پیش‌دستانه را در قبال سازمان‌هایی چون الشباب در پیش گرفته است. این تغییر رویکرد، حتی پیش از اعزام نیروهای زمینی نیز به چشم می‌آمد. مارس سال گذشته بود که بیش از ۱۵۰ نفر از اعضای الشباب در اردوگاه آموزشی این سازمان زیر بمباران جنگنده‌های آمریکایی به هلاکت رسیدند.

محمد عبدالله محمد، رئیس‌جمهور کنونی سومالی چند ده سال در آمریکا زندگی کرده و درس خوانده است

رولاند مارشال از محققان مرکز ملی پژوهش‌های علمی در پاریس که متخصص سومالی و الشباب است، این رویکرد جدید را بسیار ناکارآمد توصیف می‌کند: «هدف جنگ چیست؟ شما می‌خواهید الشبابی‌ها را بکشید؟ خب فرض کنیم شما در یک عملیات ۱۰۰ یا ۲۰۰ جنگجوی الشباب را به هلاکت رساندید اما طی سه یا چهار ماه، این رقم جایگزین خواهد شد.»

به نظر او اگر آمریکا اقدامات گذشته خود را آسیب‌شناسی می‌کرد، به این نتیجه می‌رسید که تنها یک راه‌حل سیاسی می‌تواند مقدمات آشتی ملی را فراهم کند، آن نیز صرفاً برعهده دولت فدرال موگادیشو است.

عجیب اینکه منخائوس مدعی است هیچ مقام نظامی و غیرنظامی آمریکا را ملاقات نکرده مگر اینکه از آنها شنیده الشباب تنها با بکارگیری نیروی نظامی تضعیف نمی‌شود؛ پس چرا اقدام جدیدی در این سرزمین قحطی‌زده صورت نمی‌دهند!؟ او بر این باور است که واشینگتن می‌خواهد با این کار زمان بخرد تا به تدریج موگادیشو به حدی از توانمندی برسد که به تنهایی با الشباب و غیرالشباب مقابله کند. این هدفگذاری تا چه حد عملیاتی است و پیش از این کجا آزمون شده است؟

رویکرد نظامی ایالات متحده در ورود به سرزمینی آشفته‌ای که به درستی نمی‌شناسد، نه تنها راه‌حل نیست بلکه ممکن است موجب سوءاستفاده گروه‌های داخلی شود. مثلاً همین سپتامبر ۲۰۱۶ مأموران امنیتی در یکی از مناطق نیمه‌خودمختار سومالی با نام Puntland در خواست بمباران الشباب در یک ناحیه را مطرح کردند. حمله جنگنده‌های آمریکایی به مرگ ۱۰ تن انجامید اما بعداً مشخص شد آن گروه اصلاً الشباب نبوده و صرفاً با نیروهای امنیتی اختلافاتی داشته‌اند.

با توجه به آنچه گفته شد، واشینگتن یا مانند دهه‌های گذشته در پی بهانه‌ای برای دخالت نظامی بوده و حالا درخواست موگادیشو برای ورود آمریکاییان بهانه لازم را فراهم کرده است. یا نیت دولت ترامپ در این مورد واقعاً مقابله با گروه‌های تروریستی در آفریقا است، اما رویکرد نادرستی را برای حل مسأله برگزیده و به نتیجه نخواهد رسید. بنابر این هر کدام از دو فرض یادشده درست باشد، در هر صورت واشینگتن تصمیم اشتباهی گرفته است.

جالب  این است که یکی از پرسش‌های پیشِ‌روی تیم انتقالی در اولین روزهای آغاز به کار وزارت خارجه تیلرسون این بود که «ما حدود یک دهه است با الشباب می‌جنگیم. چرا تا به حال پیروز نشده‌ایم؟» ظاهراً تا به حال پاسخ جدیدی به ذهن همکاران تیلرسون نرسیده که دوباره از راهکارهای قدیمی استقبال کرده‌اند.

منابع

http://www.politico.com/magazine/story/۲۰۱۷/۰۲/how-an-american-bureaucrat-became-president-of-somalia-۲۱۴۷۹۸

http://www.newsweek.com/us-troops-somalia-donald-trump-al-shabab-۵۸۶۰۰۴