کد خبر 715233
تاریخ انتشار: ۵ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۳:۳۴

واقعیت ساختاری در سیاست خارجی آمریکا بتدریج نمود پیدا می‌­کند و نقش کنشگر کمرنگ‌تر می­‌شود. بحث توجه ترامپ به ناتو نقطه عطفی در راستای اهمیت یافتن بحث ساختار نظام بین‌المللی است.

به گزارش مشرق، «علی‌اصغر غفوری شعار»، پژوهشگر و تحلیلگر مسائل آمریکا، در خصوص تغییر موضع ترامپ در قبال ناتو با توجه به اظهار نظر اخیر وی مبنی بر اینکه ناتو دیگر سازمانی منسوخ نیست، با اشاره به اینکه توجه ترامپ به ناتو نقطه عطفی در راستای اهمیت یافتن بحث ساختار نظام بین‌المللی است، بیان داشت: ابتدا باید مطرح کرد که چرا ترامپ در دوران مبارزات انتخاباتی خود، ناتو را منسوخ‌ شده اعلام می­‌کرد؟ سه دلیل را در این‌ باره می­‌توان به‌ طور عمده برشمرد.

وی با توجه به دلایل منسوخ اعلام شدن ناتو گفت: اولاً به لحاظ داخلی، اقتصاد آمریکا برای ترامپ حائز اهمیت است. وی تأکید شدیدی بر موضوعات اقتصادی آمریکا داشت. ترامپ هزینه‌های زیادی را که ناتو به آمریکا تحمیل می­‌کرد، مورد انتقاد قرار می‌داد. بدهی 19 تریلیون دلاری آمریکا را نیز نباید فراموش کرد.

تحلیلگر مسائل آمریکا با تأکید بر موضوع روسیه به‌ عنوان دلیل دوم ترامپ برای این موضوع مطرح کرد: ترامپ در دوران انتخاباتی و تا پیش از حمله اخیر به سوریه سعی داشت به روسیه نزدیک شود و کدورت­های گذشته را کنار بگذارد.

وی بحث هژمونی آمریکا را دلیل سوم ترامپ برای منسوخ اعلام کردن نقش ناتو دانست و افزود: هدف ترامپ و تیم او از ابتدا این بود که نظم هژمونیک را در سطح جهانی و سیستم بین‌المللی دنبال کنند. ترامپ در این راستا می‌خواست آمریکا را ابرقدرت دنیا بداند.

غفوری شعار با اشاره به دلایلی که اکنون موجب شده ترامپ به سمت تأکید مجدد به نقش ناتو روی آورد، اضافه کرد: نخستین موضوع بحث روسیه است. همان‌طور که ذکر شد، ترامپ با پوتین تماس­‌های تلفنی زیادی داشت، اما بعد از حمله به سوریه به بهانه استفاده بشار اسد از تسلیحات شیمیایی، معتقد بود که روسیه از بشار اسد حمایت می­‌کند. این مسئله نشان داد که ترامپ نمی‌تواند به‌ راحتی واقعیت ساختاری را نادیده بگیرد و روسیه را مدیریت کند. روسیه نیز از بحث سوریه کنار نخواهد کشید.

وی با توجه به موضوع بعدی که از مهم‌ترین مسائل تأثیرگذار بر موضع کنونی ترامپ در قبال ناتو محسوب می‌شود، اشاره داشت: بحث توزیع قدرت در نظام بین‌الملل دلیل دوم به شمار می‌آید. آمریکا نمی‌تواند توزیع قدرت در جهان را نادیده بگیرد. قدرت‌های بزرگی چون چین، روسیه و کشورهای عضو ناتو از جمله انگلستان و آلمان نظام بین‌الملل را تحت تأثیر قرار می‌دهند. ترامپ به دنبال این بود که ناتو را نادیده بگیرد، اما بحث توزیع قدرت باعث شد که وی در تصمیم خود تجدیدنظر کند.

پژوهشگر مسائل آمریکا دلیل دیگر در این‌ باره را بحث هژمونی آمریکا در قالب واقعیت ساختاری خواند و گفت: اقداماتی را که ترامپ تاکنون برای هژمونی آمریکا در سطح نظام بین‌المللی انجام داده است، می‌توان در سه سطح ساده، متوسط و دشوار تنظیم کرد. وی در سطح ساده به سمت آزمون هژمونی آمریکا رفت و در سطح منطقه‌ای هژمونی واشنگتن را آزمود. مطرح‌ شدن بحث دیوار مرزی با مکزیک در این قالب است. زمانی که واکنشی از سوی کشورهای منطقه نشان داده نشد، ترامپ به‌ سوی مرحله دوم اجرای هژمونی حرکت کرد و آن حمله به سوریه بود.

وی با بیان چالش ترامپ در اجرای سطح نخست هژمونی آمریکا تأکید داشت: حمله به سوریه واکنش روسیه را به دنبال داشت و واقعیت ساختاری اجازه نمی‌دهد که آمریکا در آن قالب مدیریتی که مدنظر دارد، نظم هژمونیک را اعمال کند. ترامپ و تیم او با توجه به نقش روسیه به این نتیجه می‌رسند که اگر بخواهند مرحله سوم هژمونی را که مرحله نهایی و همان کاهش توجه به ناتو و مدیریت یک‌جانبه در سطح جهانی است، اجرا کنند، واشنگتن هزینه زیادی را متحمل می‌شود؛ بنابراین ترامپ تصمیم گرفت برای ناتو ارزش و اهمیت قائل شود.

تحلیلگر مسائل آمریکا با اشاره به اینکه ترامپ و تیم او از زمان روی کار آمدن سعی کرده‌اند نظام بین‌الملل را با توجه به دیدگاه‌های خود مدیریت کنند، افزود: با گذشت زمان مشاهده می‌شود که واقعیت ساختاری در قالب توزیع قدرت و یا قدرت‌های بزرگی مثل روسیه خود را نشان می­‌دهد. از این به بعد شاهد خواهیم بود که واقعیت ساختاری در سیاست خارجی آمریکا کم‌کم نمود پیدا کند و نقش کنشگر کمرنگ‌تر شود. بحث توجه ترامپ به ناتو نقطه عطفی در راستای اهمیت یافتن بحث ساختار نظام بین‌المللی است. کم‌کم این واقعیت ساختاری به‌ بیشتر می‌شود و ترامپ مجبور می‌شود عقاید انتخاباتی خود را کنار بگذارد.

منبع: تسنیم