کد خبر 720229
تاریخ انتشار: ۱۶ اردیبهشت ۱۳۹۶ - ۰۲:۲۰

گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان که در میان مخالفانش به «جلاد کابل» و بین طرفدارانش به «امیر جهاد» معروف است، پس از سال‌ها زندگی پنهانی سرانجام هفته گذشته وارد کابل شد.

به گزارش مشرق، گلبدین حکمتیار، رهبر حزب اسلامی افغانستان که در میان مخالفانش به «جلاد کابل» و بین طرفدارانش به «امیر جهاد» معروف است، پس از سال‌ها زندگی پنهانی سرانجام هفته گذشته وارد کابل شد. باتوجه به سوابق جهادی حکمتیار، بازگشت وی علاوه بر اینکه می‌تواند سرمنشأ تحولات سیاسی گسترده و مثبتی در روند صلح افغانستان باشد، از طرفی باتوجه به مخالفت طالبان با این موضوع، می‌تواند به رشد ناامنی و تشدید درگیری‌ها دامن بزند.


پس از هفت ماه از امضای توافقنامه صلح میان حکومت افغانستان و گلبدین حکمتیار، حالا او وارد افغانستان شده است تا پس از ۱۶ سال زندگی مخفیانه، بار دیگر در عرصه سیاسی این کشور به عنوان رهبر یک حزب و جریان سیاسی ظاهر شود. به رغم مخالفت برخی جریان‌های سیاسی با پیوستن حکمتیار به ساختار قدرت سیاسی در افغانستان، اما او هفته گذشته در میان استقبال طرفداران خود وارد کابل شد تا به جنگ خونین بین دولت و حزب اسلامی پایان دهد. 

بازگشت دیرهنگام حکمتیار به کابل در شرایطی است که طالبان و داعش اخیراً حملات وحشیانه‌ای را در سراسر کشور آغاز کرده‌اند و به گفته ناظران، می‌تواند جنگ‌های خونین در این کشور را تشدید کند. هرچند حزب حکمتیار تلاش کرد تا خود را به عنوان یکی از گروه‌های اصلی طالبان معرفی کند اما به گفته برخی ناظران حزب حکمتیار در عملیات پس از سقوط طالبان نقش چندانی نداشته است. گروه حکمتیار در سال‌های اخیر قدرت سابق خود را از دست داده بود و با ورود به ساختار سیاسی در پی تقویت مواضع خود برآمده است. زیرا وی نمی‌توانست از طریق مبارزه برنامه‌های خود را به پیش ببرد.


   نقطه قوت بازگشت حکمتیار


اینکه دولت وحدت ملی توانسته حداقل یکی از گروه‌های مخالف را از گردونه مبارزه خارج کند گام مؤثری محسوب می‌شود که می‌تواند برای آینده افغانستان و کاهش درگیری‌ها در این کشور کمک کند. حزب اسلامی حکمتیار منسجم‌ترین گروه پشتون است که می‌تواند با حضور و فعالیت سیاسی در جامعه پشتون‌ها به فعالیت‌های جوانان مناطق جنوبی و جنوب شرقی سامان دهد و حضور طالبان را در میان پشتون‌ها کم‌رنگ کند. 

یکی از مزیت‌های ورود حکمتیار به کابل این است که نیروهای ارتش که در سال‌های گذشته بخشی از توان خود را برای مقابله با این گروه مصروف داشته بودند، می‌توانند بدون نگرانی از گروه حکمتیار در جبهه‌های دیگر حاضر شده و قدرت خود را در مقابل طالبان تقویت کنند.

همچنین نیروهای حکمتیار که در یک دهه گذشته در جنگ با ارتش توانایی‌های زیادی را کسب کرده‌اند، می‌توانند در کنار نیروهای ارتش در عملیات مبارزه با تروریست‌های داعش و طالبان مشارکت کنند. به نظر می‌رسد، یکی از مفاد توافقنامه بین دولت و حزب حکمتیار نیز ورود بخشی از نیروهای این گروه به بدنه ارتش بوده است.  از طرفی، حکمتیار در طول ۱۵ سال گذشته با بسیاری از رهبران جهادی افغانستان همکاری داشته است و می‌تواند تعدادی از آنها را برای ورود به ساختار قدرت متقاعد کند تا زمینه برای برون‌‌رفت از بحران در افغانستان فراهم شود.

زیرا با خروج گروه‌های کوچک مسلح از بدنه طالبان، شاخه اصلی این گروه نیز به مرور تضعیف شده و در نهایت مجبور می‌شوند به پای میز مذاکره بیایند.  نکته مهم دیگری که در ارتباط با حضور حکمتیار در کابل مطرح است، اینکه نفوذ پاکستان به عنوان مهم‌ترین حامی طالبان در افغانستان کاهش می‌یابد. اسلام آباد از گروه‌های مخالف دولت افغانستان به عنوان ابزاری برای تحت فشار قرار دادن دولت کابل برای گرفتن امتیاز و اعمال نفوذ در آن استفاده می‌کند و با خارج شدن حزب حکمتیار از طالبان فشارهای اسلام‌آباد نیز کاهش می‌یابد و حزب اسلامی دیگر مجری دستورات اسلام‌آباد نخواهد بود.


   نگرانی از آینده


هرچند بسیاری از جریان‌های سیاسی افغانستان بازگشت حکمتیار را مثبت ارزیابی کرده و آن را فرصتی برای ایجاد صلح تلقی می‌کنند، به همان اندازه نسبت به بروز چالش‌های جدید نگران هستند. از آنجا که حکمتیار و اشرف غنی، رئیس‌جمهور افغانستان هر دو از قوم پشتون هستند بسیاری از این مسئله نگران هستند که مبادا غنی از قدرت حکمتیار برای تقویت جایگاه پشتون‌ها در بدنه دولت بهره‌برداری کند. این مسئله باتوجه به اینکه اشرف غنی با عبدالله عبدالله، رئیس اجرایی که از قوم تاجیک است در دو سال گذشته اختلافات اساسی داشته‌اند، همین مسئله نگرانی‌ها را نسبت به فروپاشی وفاق ملی افزایش داده است.

زیرا بروز اختلافات در دولت به نفع گروه‌های مسلح به ویژه گروه تروریستی داعش است که در ماه‌های اخیر با تقویت مواضع خود عملیات تروریستی گسترده‌ای را در افغانستان انجام داده و حتی در ماه‌های اخیر به کابل نیز نفوذ کرده‌اند.  ناظران افغان بر این باورند که حکمتیار در جست‌وجوی قدرت است؛ خواسته‌ای که ۴۰ سال برای رسیدن به آن، در کوه به سر برده و قربانی داده است و الان با فراهم شدن موقعیت برای او در تلاش است تا عالی‌ترین سطح قدرت را کسب کند و دولتی مقبول و مقتدر می‌خواهد که خود او در رأس آن باشد و دیگران به صورت سلسله مراتبی پیرامون آن قرار بگیرند. 

بدون شک ورود حکمتیار به کابل و اجرایی شدن توافقنامه صلح میان این حزب و دولت وحدت ملی افغانستان می‌تواند نقطه تحول مهمی در عرصه سیاسی و امنیتی این کشور تلقی شود که بیش از هر زمان دیگری، به وحدت ملی میان همه اقوام و جریان‌های سیاسی برای مقابله با تروریسم و حل مشکلات نیاز دارد. از طرفی باتوجه به اینکه برخی جریان‌های سیاسی افغانستان با بازگشت حکمتیار مخالف هستند، ممکن است هفته‌های اول در کابل حساسیت‌زا باشد. زیرا بسیاری از خانواده‌های افغان در طول ۱۵ سال گذشته فرزندان خود را در مبارزه با حزب حکمتیار از دست داده‌اند و همین مسئله ممکن است درگیری‌های جدیدی را در پایتخت ایجاد کند.

همچنان که مردم کابل هفته گذشته در استقبال از حکمتیار روی بنرهایی که چهره حکمتیار روی آنها نقش بسته بود رنگ سرخی بر تصویر حکمتیار پاشیده بودند و به عبارتی با رنگ خون به استقبال وی رفتند. این نشان می‌دهد مردم کابل هنوز خونریزی‌‌های حکمتیار را از یاد نبرده‌اند و وی را قصاب کابل می‌دانند. اینگونه واکنش‌ها نشان می‌دهد که ورود دوباره حکمتیار به عرصه سیاسی و فعالیت‌هایش می‌تواند طبل جنگی دیگر را در افغانستان بکوبد، چراکه هنوز برخی جریان‌های سیاسی با حزب اسلامی مشکل دارند و اینگونه سیاست‌های دولت وحدت ملی را مغایر با منافع کشورشان می‌دانند.


   تشدید حملات طالبان


پیش از این بسیاری بر این باور بودند که با ورود حکمتیار به ساختار قدرت، شاخه اصلی طالبان نیز سلاح خود را زمین خواهد گذاشت و به روند آشتی ملی ملحق خواهد شد اما این پیش‌بینی‌ها اشتباه از آب درآمد و طالبان نه تنها سلاح خود را تحویل نداد بلکه با تکفیر حکمتیار حملات خود را تشدید کرد تا نشان دهد که با جدایی حزب اسلامی از طالبان این گروه تضعیف نشده و همچنان در اوج قدرت قرار دارد. همزمان با ورود حکمتیار به افغانستان طالبان در هفته‌های اخیر حملاتی را به پایگاه‌های ارتش انجام داد که طی آن صدها تن کشته و زخمی شدند که نشان می‌دهد طالبان همچنان به مسیر مبارزه تا تحقق اهدافش ادامه خواهد داد.

این درحالی است که حکمتیار هفته گذشته طالبان را به صلح دعوت کرد تا به جنگ نامقدس پایان دهند اما پاسخ طالبان منفی بود.  طالبان که همچنان مخالف روند صلح در افغانستان است و تاکنون حاضر نشده پای میز مذاکره بیاید ورود حکمتیار به بدنه دولت را دسیسه‌ای از سوی خارجی‌ها می‌داند. ملا نیازی معاون سرکرده گروه انشعابی طالبان در افغانستان ضمن اعلام مخالفت با حزب اسلامی اعلام کرد پیوستن حکمتیار به روند صلح این کشور برنامه طراحی شده دولت پاکستان است.  طالبان معتقد است تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان حضور داشته باشند، روند صلح دست‌نیافتنی است و از آنجا که دولت جدید امریکا قصد دارد ۵ هزار نیروی جدید به افغانستان اعزام کند، می‌توان گفت که طالبان همچنان به حملات خود ادامه خواهد داد. همچنان‌که از هفته گذشته نیروهای طالبان با پایین آمدن از کوه‌ها حملات موسوم به «منصوری» را شروع کرده‌اند و مقامات امریکایی نسبت به افزایش حملات طالبان در آینده هشدار داده‌اند. 

در بحبوحه ورود حکمتیار به افغانستان، امریکا نیز خود را برای یک مداخله دیگر در این کشور آماده می‌کند. به رغم شعارهای تبلیغاتی دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور امریکا مبنی بر کاهش نیروهای امریکایی در افغانستان اما گزارش‌ها حاکی از اعزام نیروهای جدید به این کشور است.

ترامپ درحالی قصد اعزام نیروهای جدید به افغانستان را دارد که روسیه در ماه‌های اخیر ابتکار عمل سیاسی در افغانستان را به دست گرفته و با نشست‌های متعدد در مسکو تلاش می‌کند به بحران سیاسی افغانستان پایان دهد و واشنگتن درصدد است تا از ایفای نقش مؤثر روسیه در فرایند صلح افغانستان جلوگیری کند.


   ارزیابی


به هر حال از نظر داخلی بازگشت حزب اسلامی حکمتیار به کابل می‌تواند یک فرصت برای تقویت وحدت ملی باشد و در همان حال می‌تواند عامل بی‌ثباتی و دامن زدن به بی‌اعتمادی و درگیری‌های قومی شود. نوع برخورد و مدیریت دولت وحدت ملی افغانستان در قبال حضور حکمتیار در کابل می‌تواند در ترکیب نیروهای سیاسی و معادلات حزبی در روند سیاسی آن کشور تعیین‌کننده باشد. به نظر می‌رسد حکمتیار علاوه بر پیوستن به روند صلح، مأموریتی فراتر از صلح دارد و تأکید او بر تشکیل شرکت سهامی و حکومت ائتلافی، راه حل نیست و باتوجه به خوی قدرت‌طلبی حکمتیار در آینده چالش‌های جدیدی بین دولت و حزب اسلامی سربر خواهد آورد که ممکن است به انشقاق در دولت وحدت ملی منجر شده و یکی از رقبا میدان قدرت را به نفع دیگری ترک کند.

منبع: روزنامه جوان