به گزارش مشرق، محمد زعیمزاده در یادداشت روزنامه وطن امروز نوشت: «من تا روز چهارشنبه فکر میکردم وزیر دیگری این مساله برایش اتفاق افتاده، چهارشنبه مشخص شد وزیر آموزشوپرورش است. یک دختری این وزیر دارد، فوقلیسانس داشته، بیکار بوده و کار واردات انجام داده است؛ فقط 200 میلیون تومان کل ارزش این لباسهایی بوده که وارد کرده است».بدون تردید این فراز از سخنان اسحاق جهانگیری در مناظره دوم که در توجیه پیدا شدن محموله پوشاک وارداتی از ویلای لواسان وزیر آموزشوپرورش بیان شده، طلاییترین جمله مناظره و سندی کلیدی در شناخت مناسبات در دولت یازدهم و نوع نگاه دولتمردان به مردم است.
نکته اولی که از جمله جهانگیری برداشت میشود این است که از روز یکشنبه که سخنگوی قوهقضائیه خبر از پیدا شدن این محموله داده است اصلا مساله هیچ اهمیتی برای دولت نداشته که مساله را پیگیری کند و ماجرا اینقدر عادی بوده که صبر کردهاند تا روز چهارشنبه جلسه هیات دولت تشکیل شود و ابدا تا قبل از آن هم جهانگیری یا روحانی نیازی به پیگیری ماجرا نمیدیدهاند و البته شاید اگر در موسم انتخابات نبودیم و روز جمعه مناظرهای در پیش نبود همان روز چهارشنبه هم پیگیری نمیکردند و البته این از دولتی که این روزها تقریبا وجود ندارد و رئیس و معاون اول و معاون اجراییاش رسما وسط انتخاباتند و بقیه اعضا هم به شکلی دیگر کار سیاسی و انتخاباتی میکنند و نسبتی با دغدغه مردم ندارند، خیلی امر عجیبی نیست.
نکته دوم این است که با شنیدن خبر و آنالیز اجزای آن یعنی کشف محموله پوشاک وارداتی از ایتالیا در ویلایی در لواسان ذهن آقای جهانگیری سراغ گزینههای متعدد و فراگیری رفته است و دقیقا نمیدانسته کار کدام وزیر است، چون احتمالا تعداد زیادی از وزرا هستند که در لواسان ویلا دارند و ایضا ممکن است محمولهای از پوشاک وارداتی در ویلای آنها پیدا شود و البته برای دولتی که معروف به دولت کاسبان و موصوف به دولت تجار است خیلی عجیب نیست و این یعنی تلویحا در دولت افراد زیادی حضور دارند که اصطلاحا اینکارهاند.
در واقع در دولتی که تعدادی از وزرایش رسما در بخش خصوصی فعال و عضو هیات مدیرههای کارخانهها و شرکتهای متعددی هستند که از قضا در حوزه تخصصی وزارت خود تجارت میکنند و این افراد بنا به راهبرد درهای چرخان یا همیشه وزیر هستند یا با رانت اطلاعاتی که در دوره وزارت کسب کردهاند در بخش خصوصی فعال و اثرگذار در عرصه سیاست هستند، این هم خیلی عجیب نیست.
اسحاق جهانگیری در حالی روضه سوزناک برای بیکاری دختر وزیر لواساننشین میخواند که خود جناب وزیر رئیس هیات مدیره شرکت واردات پوشاک از خارجه بودهاند و وزیری که در وزارتخانهاش اموال چندین میلیون فرهنگی مستضعف در صندوق ذخیره فرهنگیان به تاراج رفته است، مساله اصلیاش همان تجارت است و در کنارش وزیر هم هست و کار آموزشی هم میکند!
و نکته سوم این است که عدم شناخت مردم و دغدغهها وگرفتاری آنها کاملا در کلام جناب ضربهگیر مستتر است؛ اسحاق جهانگیری سعی دارد با تخفیف مساله بگوید اتفاق خاصی نیفتاده و برای آرام کردن افکار عمومی میگوید دخترک مظلوم وزیر یک پارت لباس به ارزش 200 میلیون از ایتالیا وارد کرده است!
پسزمینه ذهن حضرات احتمالا این است که در افکار عمومی 200 میلیونها که چیزی نیست، بله! این مبلغ در کاست اجتماعی جناب جهانگیری و صفدر حسینی و سایر نجومیبگیران و ذخیرههای انقلاب(!) انصافا چیزی نیست ولی برای کارگرانی که زندگیشان روی هواست، برای کارگران و کارمندانی که حقوقشان یک میلیون است و با خط فقر 2میلیون و 400هزارتومانی دست به یقهاند، برای یک میلیون و 600 هزار نفری که شغلشان را در دولت روحانی از دست دادهاند، برای معلمانی که با دریافت حداقل حقوق، جلوی چشمشان 8هزار میلیارد از صندوق ذخیرهشان به تعدادی معدود داده شده،برای چندین میلیون متقاضی مسکنمهر که 4 سال است عایدیشان از سرپناه تقریبا هیچ است و برای بازاریان و مغازهدارانی که هر روز به ورشکستگی نزدیک میشوند، برای زوج جوانی که ماهها و گاه سالها در صف دریافت وام ازدواجاند برای پدری که برای تهیه جهاز آبرومند برای دختر دمبختش برای چند میلیون وام به اینجا و آنجا میزند و البته برای معدنکارانی که ماهها حقوق نگرفته بودند و حالا در اعماق زمین با خاک، دهانشان خرد شده است، این 200 میلیونها که هیچ، یکدهم آن هم مبلغ قابلتوجهی است.