سرویس فرهنگ و هنر مشرق - پنجاه و یکمین قسمت از برنامه جهانآرا شب گذشته با موضوع «شهید مطهری، الگوی اندیشهورزی» ساعت ۲۲ از شبکه افق پخش شد.به گزارش روابط عمومی شبکه افق، در این قسمت از جهانآرا بهمناسبت فرارسیدن سالروز شهادت شهید مرتضی مطهری و گرامیداشت مقام والای معلم به موضوع الگوی اندیشهورزی شهید مطهری پرداخته شد. دکتر مجتبی مطهری، استاد دانشگاه و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه و فرزند شهید مطهری و همچنین دکتر علی غلامی، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) میهمانان این برنامه بودند. محمدحسین بدری نیز بهعنوان مجری کارشناس در این برنامه حضور داشت.
در بخش آغازین این برنامه، مطهری در باره اهمیت شناخت اندیشه شهید مطهری با اشاره به سخن امام(ره) که فرمودند آثار ایشان بلااستثناء آموزنده است و همچنین نکتهای که رهبر معظم انقلاب در باره اینکه آثار ایشان مبنی بر اینکه مبنای نظام فکری جمهوری اسلامی است گفت: آنچه که شهید مطهری و اندیشه ایشان را عمیق و پایدار کرده به تزکیه نفس و اخلاص ایشان برمیگردد. این محوری است که توانسته آثار ایشان را دلنشین کند و در قلبها اثرگذار کند. شهید مطهری به تعبیر قرآن کریم «وَ سَقاهُمْ رَبُّهُمْ شَراباً طَهُوراً» بود، یعنی انسانی بود که بعد از تحصیل علوم نقلی و عقلی و حکمت، حکمت و برهان را در خدمت عرفان پیاده کرد و بعد برهان را در خدمت اهل بیت(ع) آورد.
وی افزود: همچنان که برای شهید مطهری «تفکر» جایگاه ویژهای داشت، اما اهل سلوک عارفانه و سیروسلوک عمیق عرفانی بود.
این استاد دانشگاه در باره این موضوع که بعضی افراد میگویند چرا روز ولادت ایشان مبنا قرار نمیگیرد و روز شهادت ایشان گرامی داشته میشود اظهار کرد: شهادت پدر باعث شد ایشان بیشتر شناخته شوند. شاید قبل از شهادت اینقدر شناخته نبود و موهبتی الهی بود که ایشان شهید شوند برای اینکه بیشتر به ارزش و آثار او پی ببریم.
وی با بیان این مطلب که قصد نداشتم وارد دانشکده الهیات شوم و میخواستم دانشگاههای دیگر بروم گفت: هر چقدر درس میخواندم که وارد دانشگاههای دیگر شوم قبول نمیشدم. نمیدانم پدر در مناجات شبانه خود چه رازونیازی با خداوند میکرد، نمیخواست در محیطهای آموزشی آنموقع وارد شوم. ایشان دفترچهای از معارف اسلامی نوشت که من با آن دفترچه توانستم در سال ۵۴ بین بیش از ۶۰۰ نفر نفر ششم شوم. سرنوشت من اینگونه رقم خورد. من از آنجا انس بیشتری با الهیات و پدرم پیدا کردم.
در ادامه غلامی در خصوص حوزه فکری شهید مطهری و اثرگذاری ایشان در این حوزه با بیان اینکه آنچه که کهنه میشود مثال و مصداق است، نه قاعده و قانون گفت: ایشان در زمانی کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران را مینویسند که بحث خدمات متقابل توسط یکی دیگر از بزرگان مطرح شده و فضا را مغشوش کرده بود. شهید مطهری این کتاب را مینویسند و انگار پراستقبالترین سخنرانی شهید همین بوده است و نویسنده کتاب اول هم خیلی محترمانه و منصفانه حرف ایشان را میپذیرد.
وی با طرح این سئوال که «چرا شهید مطهری برای امروز ما هم لازم است» توضیح داد: در زمانی کتابی تحت عنوان توحید و ابعاد گوناگون آن نوشته میشود. نویسنده این کتاب بعدها جزو قاتلین شهید مطهری میشود. همین آدم ۲۰ جلد تفسیر قرآن و شرح دعای عرفه دارد. این آدم از آن دسته آدمهایی بود که امر بر او مشتبه شده بود. شهید مطهری میگویند وقتی این کتاب را خواندم یک هفته تب کردم. خاصیت این کتاب این بود که با یک ظرافت خبیثانهای فرد را از توحید دور میکند.
این استاد دانشگاه با بیان این مطلب که «غیرت» و «وظیفهشناسی» دو ویژگی شهید مطهری بود ادامه داد: این دو ویژگی خود را در مقدمه کتاب علل و گرایش مادیگرایی نشان میدهد. شهید مطهری مقدمهای مینویسد و ابعاد گوناگون تفکر گروههای بعد از انقلاب را برملا میکند و بنا به دلایلی که میدانم این مقدمه دلیل شهادت شهید مطهری است.
عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) با بیان این مطلب که شهیدشدن انواع و انحاء مختلفی دارد گفت: یک وقتی یکی از دوستان بعد از شهادت شهدای هستهای میگفت چرا در علوم انسانی شهید نداریم، من هم گفتم داریم، شهید مطهری، شهید مفتح، شهید بهشتی همه شهدای علوم انسانی هستند، بحث این است که چرا اینها بازتولید نمیشوند.
وی با اشاره به آیهای از قرآن کریم که میفرماید «إِن تَتَّقُوا اللَّهَ یَجعَل لَکُم فُرقانًا» خاطرنشان کرد: خداوند میفرماید شما تقوا بورزید من به شما میگویم که شما چکاری انجام دهید. در زمانی هیلاری کلینتون گفته بود ما صدها ساعت جلسه میگذاریم، آقای خامنهای با یک سخنرانی همه را خراب میکند. اشتباه او این است که فکر میکند آقا هم مثل او صد ساعت جلسه میگذارد، آقا بهموقع عبادت میکنند و بهموقع خداوند آن چیزی را که لازم است به ذهن ایشان میاندازد.
غلامی افزود: اخلاص و تهجد شهید مطهری یکی از دلایل اثرگذاری بیانات ایشان است. تفکر نتیجه ذکر است، یعنی این آدم نیمه شب یک کاری کرده که خداوند آن مطالب را بر زبان او جاری کرده است. آثار ایشان نتیجه آن چیزی است که خارج از علم حصولی بهدست میآید.
وی در باره هدف قاتل شهید مهطری از ترور ایشان گفت: قاتل ایشان یا از جهالت این کار را انجام داده و یا میدانسته و ایشان را به شهادت رسانده است و هر دوی اینها محتمل است. قرآن میفرماید اگر بین حق و باطل، باطل را انتخاب کردید بعدها بهقدری امر بر شما مشتبه میشود که فکر میکنید بر صراط حق در حال حرکت هستید. همین وضعی که تکفیریها دارند، آنقدر امر بر آنها مشتبه شده که قربهالیالله مردم را میکشند تا میهمان پیامبر گرامی اسلام در بهشت شوند!
مطهری در پاسخ به این سئوال که چرا فردی مثل شهید مطهری باید به جزئیات احکام حکومتی توجه کند در حالیکه هنوز حکومتی وجود ندارد و معلوم نیست شاه اجازه میدهد امام از نجف برگردد یا خیر یادآور شد: طبق مراوداتی که ایشان با حضرت امام داشتند و همچنین اخلاص در عمل، تقریباً به پیروزی انقلاب یقین داشتند، یعنی اطمینان قلبی داشتند که شاه نمیتواند پایدار بماند.
وی با بیان خاطرهای از زمان حکومت شاه گفت: چندماه قبل از پیروزی انقلاب مقدم، معاون نصیری رئیس ساواک به شهید مطهری گفت که به امام بگوید شاه میگوید من اشتباه کردم و میخواهم اشتباهات خود را جبران کنم. پدر با عصبانیت به او گفت این بازیها دیگر گذشته و اینها ترفند شاه و امریکا برای برگرداندن اوضاع است و امام هم به این چیزها توجه نمیکند.
مطهری ادامه داد: شهید مطهری نقل میکرد من از تهجد امام در فرانسه صحنههایی را دیدم که امریکا و شوروی هم نمیتوانند شاه را نگه دارند. میگفت در یکی از شبها صدای نالههایی را شنیدم که انگار یتیمی است که پدر و مادر خود را از دست داده و هیچ پناهی ندارد، متوجه شدم حضرت امام در کنار درخت در فرانسه در نماز شب آن نالهها را سر میدهند، آنجا به اطرافیان گفتم مطمئنم در این انقلاب رسول اکرم، همه انبیا و تمام اهل بیت(ع) حضور دارند.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان این مطلب که سبک زندگی و ظاهر شهرهای ما آنچنان که باید و شاید اسلامی نیست اذعان کرد: البته با زمان طاغوت بسیار تفاوت دارد، اما با شرایط مطلوب خیلی فاصله داریم. شهید مطهری در یکی از کتابهای خود بحثی را با عنوان سبک زندگی اسلامی و شرقی آغاز کرده است. ایشان برای اندیشه فرهنگ و تمدن یادداشتهای زیادی داشتند. اگر ایشان بود میتوانستند طرح عمیقی برای فرهنگ و تمدن اسلامی تهیه کنند. امام هم عجیب به ایشان اطمینان و اعتماد داشت.
در ادامه غلامی در پاسخ به این سئوال که چرا شهید مطهری شیوهای را انتخاب کرده که مدام انسان را به اصل دین متذکر میشود و در باره این مسائل طوری صحبت میکند که انگار ۳۰ سال از حکومت دینی گذشته اظهار کرد: شهید مطهری میگفت من فیلسوف فطرت هستم. چرا شهید مطهری در کتابهای خود بحث فطرت و مبنای آن را بیان میکند؟ در ماه رمضان سال ۹۰ دیدار مسئولین نظام با رهبر معظم انقلاب، ایشان یکی از ضعفهای بزرگ نظام را عدم تبیین مبانی اسلام و انقلاب برای مردم دانستند. اگر میخواهیم مبنای اسلام را بگوییم باید مرتباً به طرف هشدار دهید که منِ مطهری نیستم که این حرفها را میزنم بلکه اینها حرف دین است، زبان، زبان من است.
وی از این صحبت که الان که برای مردم، مبانی اسلام وانقلاب را تبیین نکردیم نتیجه گرفت: بعد از گذشت چند دهه از نگارش کتاب حماسه سیاسی هنوز که هنوز است بعضی از تحاریف عاشورا تکرار میشود. اگر مبانی اسلام و انقلاب برای مردم تبیین نمیشود افراد دیگر از جاهای دیگر انقلاب و اسلام را آنطور که خود میخواهند تحریف میکنند و نتیجه آن این میشود که بعد از ۴۰ سال بعضی میگویند آیا انقلاب کردیم بهتر شد یا خیر؟!
این استاد دانشگاه با اشاره به کتاب انقلاب اسلامی شهید مطهری گفت: در این کتاب شهید مطهری مینویسد من چهار ایمان در امام دیدم که در دیگران ندیدم؛ یک: ایمان به خدا، دو: ایمان به هدف، سه: ایمان به مردم، چهار: ایمان به راه.
وی با نقل خاطرهای از یکی از همراهان آیتالله طالقانی مربوط به شب ۲۱ بهمن سال ۵۷ گفت: شب ۲۱ بهمن سال ۵۷ که قرار شده بود حکومت نظامی اتفاق بیفتد حضرت امام میفرمایند حکومت نظامی باید شکسته شود. آیتالله طالقانی با امام تماس میگیرند که اینها حمام خون به راه میاندازند. امام میفرمایند باید شکسته شود. آیتالله طالقانی باز هم درصدد اقناع امام هستند که این اتفاق نیفتد. امام میفرمایند اگر دستور من نباشد چه؟ این دوست ما میگوید آیتالله طالقانی که این صحبت را از امام شنیدند با دست محکم به صورت خود زدند و منقلب شدند و اشکشان جاری شد. شب ۲۱ بهمن حکومت نظامی شکست، انقلاب پیروز شد و بعد معلوم شد قرار بود توسط ایادی شاه ۳۰۰۰ نفر از بزرگان نظام دستگیر، ۳۰۰ نفر اعدام و کار انقلاب تمام شود.
غلامی تصریح کرد: این رفتار را در شهید مطهری هم میبینیم، چون سرچمشهای که شهید مطهری از آن سیراب میشود حضرت امام است. شهید مطهری اهل مجیزگویی نیست، اما در نامه ایشان به امام ببینید که چقدر به ایشان ارادت میورزند.
وی با پیشنهاد دادن دو کتاب «مسئله حجاب» و «نظام حقوقی زن در اسلام» برای مطالعه بانوان اظهار کرد: با مطالعه این کتاب بعضی از سئوالات بانوان مثل اینکه چرا ارث زن نصف مردان است بهخوبی پاسخ داده میشود. برای عموم مردم هم مطالعه کتاب «آزادی معنوی» را پیشنهاد میکنم که مباحث عبادت و دعا، توبه و آزادی آن بسیار فاخر است.
مطهری نیز «اخلاق جنسی در شرق و غرب»، «زن و مسائل قضایی و سیاسی»، «تفسیر سوره نور»، «مجموع آثار یادداشتهای ۵ و ۱۱» که در باره تعدد زوجات است برای مطالعه بانوان پیشنهاد کرد و بیان داشت: در این یادداشتها مسئلهای عنوان کردند که تعدد زوجات حق زن است و حق مرد نیست و در شرایط خاصی شامل میشود. اگر این یادداشتها را مطالعه کنند متوجه خواهند شد که دید واقعی اسلام در باره این موضوع چیست. برای عموم هم حکمتها و اندرزها در مجموعه آثار ۲۳ و ۲۴ بسیار خوب است. مطالعه کتابهای سیره نبوی و سیره ائمه اطهار هم بسیار مفید است. برای نسل دانشجو هم خدمات متقابل اسلام و ایران بسیار خواندنی است و برای علاقمندان به فلسفه هم کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم را پیشنهاد میکنم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه با بیان این مطلب که ما به افرادی برای تببین مبانی اسلام و انقلاب نیاز داریم که افکار و لسانشان نو باشد افزود: کاری که شهید مطهری کرد این بود که زبان و افکار نویی داشت، یعنی ادبیاتی که بهکار میبردند، ادبیات روز بود. ایشان خیلی خوشبیان و خوشقلم بودند. زبان ایشان شعر، داستان، هنر، عرفان و حکمت دارد که آثار ایشان را از جاذبه برخوردار کرده است. مهمتر از همه نقد غربیهاست. ما به نقد غرب نیاز داریم. ما هرچقدر بگوییم بالا هستیم تا نقد نکنیم فایده ندارد و جوان ما زیر بار نمیرود.
غلامی نیز با برشمردن ویژگیهای آثار شهید مطهری گفت: مسئلهشناسی، روششناسی، مخاطبشناسی و محتوای بحثهای شهید که در محتوا انصاف و جامعیت داشت، مستندساز بود از ویژگیهای آثار ایشان است.
این استاد دانشگاه در بخش پایانی این برنامه با بیان این مطلب که دو تهدید جزءنگری و سیاستزده جلوه دادن ایشان، افکار و آثار شهید مطهری را تهدید میکند گفت: اینکه بخشی از افکار ایشان را میگیریم و بخش دیگر را رها میکنیم چهارچوب فکری خراب خواهد شد. ایشان سیاسی بود ولی سیاستزده نبود. اینکه فردی از راه میرسد و میگوید پروتستاتیسم اسلامی از شهید مطهری آغاز شد مشخص است آثار ایشان را نخوانده و یا اگر خوانده است غرض داشته است. اگر شهید مطهری را سیاستزده یا جزئی کردیم میتوانیم از حرفهای او برای انحراف خود مطلب پیدا کنیم.