به گزارش مشرق، طی هفتههای گذشته اتفاقاتی برای اهالی موسیقی افتاد که موضوع و بحث همیشگی کمبود و نبود سالنهای ویژه اجراهای هنری از جمله موسیقی دوباره بر سر زبانها افتاد. بعد از کنسرت حافظ ناظری در تبریز این خواننده جوان اعلام کرد که نسبت به وضعیت سالن بد شهر تبریز اعتراض کرده و این اقدام او کارگر هم افتاده و مسولان این شهر قول مساعدت برای ساخت یک سالن موسیقی را در این شهر دادهاند.
همین چند روز پیش هم فیلم فروپاشی صحنه کنسرت سالار عقیلی در شهر آمل در شبکههای اجتماعی دست به دست شد تا موضوع عدم امکانات سختافزاری اجرای موسیقی دوباره مطرح شود.
اما نکتهای که در این میان مغفول مانده، توجه صرف به منافع مالی است که باعث میشود تا کیفیت اجرا زیر سوال برود؛ در بسیاری از موارد سالنهای خوب و با اکستیک و کیفیت صدایی وجود دارد اما به خاطر ظرفیت کم سالنها تهیهکنندگان و گروههای ترجیح میدهد به سراغ ورزشگاهها، سالنهای سینما و بعضا سالنهای مراسم جشن عروسی بروند و با اندکی تغییر کاربری، کنسرت را به صرفهتر برگزار کنند.
کنسرت سالار عقیلی در شهر آمل در سالن ورزشگاه پیامبر اعظم برگزار شد، ورزشگاهی با ظرفیت ۲۱۰۰ نفر و محل برگزاری رویدادهایی چون مسابقات بینالمللی بوکس دهه فجر، جام بینالمللی امامعلی حبیبی و عبداله موحد و ... اما سالن اریکه آریایی شهر آمل که از امکانات نسبتا خوبی برای یک اجرای صحنهای استاندارد برخوردار است، ظرفیتی ۷۵۰ نفره دارد که طبعا از منظر «اقتصادی» در قیاس با ورزشگاه ۲۱۰۰ نفری برای تهیهکنندگان به صرفه نیست!
مورد مشابه دیگر کنسرت ناگفته حافظ ناظری در شهر تبریز بود؛ کنسرتی که بنابر اعلام روابط عمومیاش، ۶ هزار مخاطب داشت. این کنسرت در تالار چیچک شهر تبریز برگزار شده؛ تالاری که مجموعا ۱۲۲۶ نفر گنجایش دارد.
اگر فرض را بر صحت اطلاعات ارایه شده از روابط عمومی این کنسرت قرار دهیم، یعنی ۴۷۷۴ صندلی به ظرفیت این تالار برای این کنسرت اضافه شده! اما بعد از پایان این کنسرت خبری مبنی بر «اعتراض ناظریها به کیفیت سالن تبریز» در برخی رسانهها منتشر شد! یعنی با علم بر کیفیت بد سالن، بلیتهای ۱۰۰ هزار تومانی میفروشیم و نه تنها چارهای برای سیستم صدا و ارایه آنچه حق مخاطب است، نمیاندیشیم که ۴۷۷۴ صندلی نیز به ظرفیت سالنی که میدانیم امکانت ندارد اضافه میکنیم و با رقمهای آنچنانی بلیت میفروشیم.
البته این موضوع و اتفاق تازهای هم نیست؛ در تهران هم با وجود چند سالن نسبتا مناسب، معمولا گروههایی که از فروش مطمئن هستند، ظرفیت سالن را مد نظر قرار میدهند و کیفیت شنیداری و استاندارد اجرا در مرحله بعدی اولویتها قرار میگیرد. بارها و بارها شاهد بودهایم که حتی گروههای سنتی که امکان اجرا در تالار وحدت -که سالن استانداردی به لحاظ امکانات سختافزاری و شنیداری است- را هم داشتهاند، اما برای کسب درآمد بیشتر کیفیت را فدا کردهاند و اجرا را در محلی مثل تالار وزارت کشور با چند برابر ظرفیت صندلی تالار وحدت برگزار کردهاند.
طبعا در دنیای حرفهای هنر موسیقی امروز نگاههای «اقتصادی» کاملا تعریفشده است و بنابراقتضائاتی صنعت موسیقی ایران هر روز جلوهای بیشاز قبل چهرهای تجاری به خود میگیرد. بر همین مبنا و با سختیهایی که هنرمندان در کشور ما به خاطر برخی خلاهای قانونی از جمله کپی رایت متحمل میشوند، شاید بتوان با اغماض این گونه نگاه صرف اقتصادی را توجیه کرد. اما وقتی بنای کار اقتصادی داریم که البته بنابر قواعد حرفهای اشکالی هم ندارد، دیگر نباید دم از احترام به مخاطب، شعور مخاطب، اهمیت کیفیت اجرا و... بزنیم و ادعا کنیم که برای مخاطب اهمیت قائلیم.
از طرفی دفتر موسیقی وزارت ارشاد هم در این میان هیچگونه قانون و یا آیین نامه مدونی ندارد. یعنی گروههای موسیقی در هر مکانی با هر کیفیت اجرایی میتوانند مجوز دریافت کنند؛ از ورزشگاه گرفته تا سالن سینما و تالار عروسی و ... فرقی ندارد. دفتر موسیقی بدون نظارت تنها مجوز میدهد تا نهایتا با افتخار درصد افزایش مجوزهای صادره را به رخ بکشد.
بسیاری از سالنهای شهرستانها که به جبر یا بنابر اقتضائات اقتصادی، با تغییر کاربری اندک به محل برگزاری اجراهای موسیقی بعضا با چند هزار مخاطب تبدیل شده، امکانات اولیه و ابتدایی ایمنی را هم ندارند. و در صورت بروز کوچکترین حادثه شاهد اتفاقی تلخ خواهیم بود. ای کاش مسئولان قبل از صدور مجوزهای فلهای، حداقل از امنیت سالنها و امنیت جانی مخاطبان کنسرتها اطلاع دقیق کسب کنند و بعد اقدام به صدور مجوز کنند.