کد خبر 72703
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۰ - ۰۰:۱۰

امير بندر بن سلطان که بطور ناشناس وارد فرودگاه دمشق شده و در آنجا بازداشت شده بود، اعتراف کرد که عربستان، عامل ترور مغنيه بوده و عاملان ترور حريري را مي‌شناسد و هم‌اکنون درصدد براندازي نظام بشار اسد است.

به گزارش گروه بين الملل مشرق، در پس سردي و سپس قطع روابط عربستان سعودي ـ سوريه و پس از آن آشتي يکباره و غافلگيرکننده رياض ـ دمشق در يک چشم برهم زدن رازي بزرگ نهفته است.
 
در 12 فوريه 2008 ميلادي يا سه سال پس از ترور "رفيق حريري"، نخست‌وزير لبنان نوبت به ترور "عماد مغنيه"،‌ يکي از فرمانده‌هان بزرگ و برجسته حزب الله بود تا بار ديگر منطقه شاهد بحراني جديد باشد و برخي از تحليلگران پيش‌بيني کردند، اين ترور ممکن است بر روابط سوريه و حزب الله تأثير بگذارد.

تنها چند روز پس از ترور عماد مغنيه اظهاراتي بيان شد که تأکيد مي‌کرد، تحقيق‌هاي صورت گرفته در ترور شهيد مغنيه پرده از حقايقي برمي‌دارد که در صورت انتشار زلزله‌اي بزرگ در منطقه ايجاد مي‌کند، چون برپايه اين تحقيقات آشکار شده بود که برخي از سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي منطقه و از جمله سرويس‌هاي امنيتي عربي در اين ترور دست داشتند، اما روزها گذشت بي‌آن که اين اطلاعات برملا شوند. چرا؟

تماس‌هاي سرّي و سريعي ميان کشورهاي اروپايي با سوريه صورت گرفت تا دمشق نتايج تحقيقات صورت گرفته در ترور شهيد مغنيه را برملا نکند و در مقابل آمريکا و متحدانش از بحران متهم کردن سوريه به ترور حريري بکاهند و با اينکه دمشق در اين ارتباط هيچ قولي به طرف‌هاي تماس گيرنده نداد، با اين حال اروپا و آمريکا يک جانبه از بحران اتهام سوريه به ترور حريري کاستند.

غرب بخوبي دريافته بود، درصورتي که سوريه نتايج تحقيقات صورت گرفته در ترور مغنيه را برملا سازد، نه تنها خشم و غضب طرفداران وي را برمي‌انگيزد و به تبع آن از انتقام آنها در امان نمي‌ماند،‌ بلکه مي‌دانست افشاي اين نتايج، دستاوردهاي سياسي بسياري براي دمشق به همراه مي‌آورد که غرب، اصلاً خواهان آن نبود.

اما حادثه ديگري که اوضاع را بطورکلي تغيير داد، بازداشت "بندر بن سلطان"، رئيس شوراي امنيت ملي عربستان و سفير سابق اين کشور در واشنگتن در فرودگاه دمشق بود.

به نوشته المنار، ماجرا از اين قرار بود که چند هفته پس از اين حادثه، چند نفر وارد فرودگاه دمشق مي‌شوند که نيروي‌ امنيتي فرودگاه به آنها شک کرده و يکي از آنها را براي بازجويي به دفتر فرودگاه فرامي‌خواند و در آنجا با غافلگيري بزرگي مواجه مي‌شود. فردي که نيروي امنيتي فرودگاه دمشق مي‌خواست از وي بازجويي کند و بسيار مضطرب و نگران به نظر مي‌رسيد، کسي جز شاهزاده بندر بن سلطان نبود که تلاش داشت بطور ناشناس وارد سوريه شود.

شاهزاده با همراهان که همگي داراي گذرنامه‌هاي جعلي بودند، بسرعت بازداشت مي‌شوند و موضوع سريعاً به رؤساي سرويس‌هاي امنيتي و اطلاعاتي سوريه اطلاع داده مي‌شود.

بندر بن سلطان در مکاني که مناسب جايگاه و شخصيتش باشد، تحت اقامت اجباري در دمشق قرار مي‌گيرد، بي آن‌که موضوع به رسانه‌ها درز پيدا کند، اما دمشق، رياض را از قضيه آگاه مي‌کند تا به اين ترتيب عربستان در تنگناي سياسي و ديپلماتيک شديدي قرار گيرد و نداند چه برخوردي با قضيه داشته باشد، بويژه آنکه روابط دو کشور در نهايت سردي قرار داشت، بحدي که رياض تصميم گرفته به براندازي نظام بشار اسد گرفته بود.

از شاهزاده و همراهانش در دمشق بازجويي به عمل مي‌آيد و نتايج تحقيق پرده از حقايقي برمي‌داشت که درز آن به رسانه‌ها زلزله‌اي بزرگ در منطقه بوجود مي‌آورد و براي اينکه بعدها امکان نفي اعترافات وجود نداشته باشد، بشکل صوتي و تصويري اعترافات ضبط مي‌شود.
اعترافات پرده از اسرار روابط آمريکا و عربستان درباره لبنان و دادگاه بين المللي و ترور حريري به صورت مشروح و به همراه نام‌ها و تاريخ‌ها بود.

پس از بحث و مناقشه‌هاي بسيار در دواير تصميم‌گيري سياسي و امنيتي سعودي و رايزني با کاخ سفيد قرار بر اين شد که شاهزاده "سعود الفيصل" مخفيانه راهي دمشق شود و شخصاً با بشار اسد ديدار کند.

 در اين ديدار، سعود الفيصل از بشار اسد مي‌خواهد، موضوع را کاملاً ناديده بگيرد اما چون بشار اسد، نماينده عربستان را از بخشي از اعترافات بندر بن سلطان آگاه ساخت، سعود الفيصل دريافت که قضيه چيزي نيست که با ريش گرو گذاشتن حل شود اما درعين حال اگر اين اعترافات به جايي درز کند، بسياري از منافع ملي و منطقه‌اي عربستان به خطر مي‌افتد.

سعود الفيصل، از رئيس جمهور سوريه اجازه مي‌گيرد که به کشورش بازگردد و پس از رايزني با مسئولان سعودي دوباره نزد وي بازگردد. اسد اين درخواست را با اين شرط مي‌پذيرد که ديدار بعدي سعود علني باشد.

پس از مطلع شدن رياض از ما وقع و اعترافات بندر بن سلطان، به رسانه‌هاي سعودي دستور داده مي‌شود تا از لحن تند خود نسبت به سوريه و کوبيدن دمشق بکاهند، بلکه بر نقش سوريه و لزوم به توافق رسيدن طرف‌هاي لبناني جهت تشکيل دولت ملي تأکيد شود.
پس از آن موضوع به اطلاع کاخ سفيد و قاهره مي‌رسد تا رهبرد جديدي در تعامل با سوريه و حزب الله و لبنان وضع کنند و در اينجا مي‌توان به اقدام انگليسي‌ها در تغيير موضع خود در برابر حزب الله و اعزام هيئتي پارلماني براي ديدار با برخي از رهبران حزب الله اشاره کرد؛ همچنين رهبران 14 مارس لبنان لهجه تند خود در قبال سوريه را نرم نموده و شروع به سخن گفتن از دادگاه بين المللي کردند تا همه چيز به بوته فراموشي سپرده شود.

پس از رايزني با رياض، سعود الفيصل به دمشق بازمي‌گردد و اين‌بار سفر وي در رسانه‌هاي سعودي و سوري درج شده و مورد استقبال رئيس جمهور سوريه قرار مي‌گيرد؛ سخنان دو طرف اين‌بار آرام‌تر و نرم‌تر از قبل بود و بر منافع عربستان تمرکز شده بود.
سوريه از دمشق خواست که بازجويي از بندر بن سلطان و اعترافات وي منتشر و اشاره‌اي به عربستان و متحدانش در قضيه ترور عماد مغنيه و ديگر موارد نشود.

 درحالي‌که بندر بن سلطان در اعترافات خود به موارد بسياري درباره ترور رفيق حريري و اينکه چه کساني و چه سرويس‌ها و سازمان‌هايي در پس از اين حادثه قرار داشتند و توافقنامه‌هاي امنيتي ميان چهار سرويس اطلاعاتي و امنيتي و سيا درباره براندازي نظام اسد و دستيابي به توافق با معارضان سوري و فراتر از آن تجيهز معارضان سوري و انواع سلاح‌ها و ايجاد آشوب و بلوا و فتنه و کشتن غيرنظاميان سوري و کمک مالي و تسليحاتي آمريکايي‌ها و برخي از سرويس‌هاي امنيتي به معارضان اشاره کرده بود.

اما بندر بن سلطان در برابر اين اعترافات از سوري‌ها خواسته بود، از قضيه بازداشت وي سخني به ميان نياورند و رياض نيز در مقابل متعهد مي‌شد، انگشت اتهام به سوي دمشق برداشته و عرصه لبنان به دمشق سپرده شود تا سوريه هرگونه صلاح بداند با آن برخورد کند و زمينه را بر‌اي تشکيل دولت وحدت ملي لبنان با شرايط مورد نظر حزب الله فراهم کند.

براي اثبات اين مدعا کافي است به آزادي چهار افسر لبناني با شرايط مورد نظر حزب الله و تشکيل دولت لبنان به رياست سعد حريري آن هم بنا به خواست حزب الله و عدم گرفتن سلاح از حزب و بازگشت جنبلاط به دامان سوريه پس از عذرخواهي شرم آور و ديدار سعد حريري از سوريه بنا به خواست دمشق و عدم سخن مجدد به ميان آمدن از دادگاه بين المللي و اعزام سفير امريکا به دمشق اشاره کرد.
اما به ادامه ماجرا بازگرديم؛ سعود الفيصل پس از ديدار با اسد به کشور خود بازمي‌گردد تا پس از وي بندر بن سلطان هم به رياض برگردد. چند هفته نگذشت که پادشاه عربستان در سفري دو روزه و رسمي به دمشق مي‌رود و درپي آن دولت لبنان تشکيل شده و روابط سوريه و لبنان به حالت عادي بازمي‌گردد.

شايد بتوان گفت، اين موضوع تاحدي به زيان اسرائيل هم تمام نشد، چون آمريکا به تل‌آويو توصيه کرد که از لحن تند خود نسبت به حزب الله و تهديد آن به جنگ بکاهد و از آنجا که اسرائيل طعم تلخ شکست از حزب الله را کشيده بود و هيچ‌گاه نمي خواست بار ديگر عظمت و شکوه ارتش شکست‌ناپذيرش توسط حزب الله در هم شکسته شود، بنابراين اين توصيه آمريکا را با جان دل پذيرا شد.

اکنون بايد پرسيد آيا آل سعود قصد دارد با تشديد فشارها بر جمهوري اسلامي ايران در عرصه بين المللي و آن گونه که روزنامه سعودي عکاظ امروز به نقل از منابع خود نوشته، انتقال موضوع سناريوي هاليوودي خود به شوراي امنيت سازمان ملل، زمينه پخش فيلم اعترافات بندر بن سلطان از تلويزيون هاي ايران يا سوريه يا لبنان را فراهم آورد و با پيگيري اين سناريو چه هدفي را دنبال مي کند. اين پرسشي است که بزودي به آن پاسخ داده خواهد شد.

منتظر انتشار بخش دوم اين مطلب در مشرق باشيد.