کد خبر 72856
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۰ - ۱۰:۱۵

به اعتقاد صاحبنظران، فضايي که آمريکا در سطح بين المللي با ادعاي قصد ايران براي ترور سفير سعودي در واشنگتن به راه انداخته، يادآور سال 1956 ميلادي و 2003 ميلادي است که طي آن آمريکا براي فرار از بحران‌هاي داخلي ويتنام و عراق را هدف قرار داد.

به گزارش گروه بين الملل مشرق، "واصف عريقات" در تحليلي که از سوي پايگاه "دنيا الرأي" منتشر شد، ابراز عقيده کرد: بسياري از داده‌ها حاکي است که صبر آمريکا در قبال ايران نه تنها در موضوع پرونده هسته‌اي که در افزايش توانمندي‌هاي نظامي‌اش به سرآمده است، ‌بويژه آنکه در طول اين چند سال اخير آمريکا همواره اسرائيل را از هرگونه اقدام نظامي عليه ايران بازداشته است.

وي افزوده است: تنش ميان ايران و آمريکا امريکا اکنون به اوج خود رسيده و اين‌گونه به نظر مي‌رسد که اين تنش از مرحله محاصره و فرض مجازات پاي را فراتر خواهد نهاد و به رويارويي نظامي و حملات هوايي و موشکي و زميني و دريايي آمريکا و اروپا به تأسيات هسته‌اي و استراتژيک ايران تبديل خواهد شد و در اين ميان، نبايد واکنش ايران در قبال اين حملات را از نظر دور داشت.

طبق اين تحليل، آنچه اين تصور را به واقعيت نزديک‌تر مي‌کند، اين است که روز پنجشنبه گذشته رئيس جمهور آمريکا در نشسشت خبري مشترکي در کره جنوبي، ادعا کرد که برخي از مقامات ايراني، از ترور سفير عربستان در واشنگتن آگاه بوده و آن را بخشي از اقدامات تروريستي ايران توصيف کرد و مدعي شد، آمريکا "تمام گزينه‌ها در قبال ايران" را بررسي مي‌کند.

در اين گيرو دار بود که برخي از منابع خبري از ماجراي ترور "احمد عبد العزيز قطان"‌ سفير عربستان در مصر پرده برداشته و ادعا کردند، چند سال پيش نيز قطان در معرض ترور از طريق مسموم شدن قرار گرفت که با خارج کردن سم از بدن وي ناکام ماند و بالطبع اين منابع ترديد نداشتند که ايران در اين ماجرا دست داشته است [ادعايي که ساعاتي پس از انتشار، از سوي خود القطان، تکذيب شد].

وارد کردن اين اتهامات به ايران از زبان رئيس جمهور آن در اين حد و اندازه و در اين برهه از زمان و با هماهنگي با قاهره و رياض و تل‌آويو نشانه‌ها و دلايل خاص خود را دارد و بار ديگر به اذهان ديدار وزير دفاع آمريکا از منطقه و اسرائيل و رابطه آن با سخنان "کارل ليوين" رئيس کميسيون نيروهاي مسلح آمريکا را به ذهن تداعي مي‌کند که گفته بود، وزير دفاع آينده بايد تمام تلاش خود را براي انجام وظايفي که برعهده او محول شده به انجام برساند، بويژه در شرايط اقتصادي سختي که آمريکا با آن مواجه است.

اين درحالي است که آمريکا تلاش مي‌کند، نيروهاي خود را از عراق خارج نکند، اوضاع در افغانستان هم چندان که بايد براي آمريکا مطلوب نيست و بحران اقتصادي که نه تنها آمريکا، که سراسر جهان را درگير خود ساخته است، گريبانگير دولت ايالات متحده شده است.
اين شرايط مشابه شرايط 1956 ميلادي است که طي آن "ليندون جانسون" رئيس جمهور وقت آمريکا، جنگ ويتنام را به راه انداخت و همچنين سال 2003 که آمريکا به بهانه وجود سلاح‌هاي کشتار جمعي عراق را به اشغال خود درآورد.

اما اگر اين احتمال را هم در نظر داشته باشيم که آمريکا جنگي را عليه ايران آغاز خواهد کرد بايد ديد واقعاً نتايج اين جنگ، چه خواهد بود؟
پاسخ اين پرسش را بهتر است از زبان "ميخائيل ديلياگين" کارشناس روس و رئيس مؤسسه "امور و مسائل جهاني شدن" بشنويم که مي‌گويد: من اگر مشاور رئيس جمهور آمريکا بودم، حتماً به وي نصيحت مي‌کردم که شکست در انتخابات بهتر از اين است آغازگر جنگ در جهان باشم.