کد خبر 729640
تاریخ انتشار: ۶ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۰:۲۵

چند سالی است که گروه‌های موسیقی متشکل از نوازندگان دختر و پسر در پارک‌ها، میادین، ورودی پاساژها و پیاده‌روها به وفور دیده می‌شوند.

به گزارش مشرق، چند سالی است که گروه‌های موسیقی متشکل از نوازندگان دختر و پسر در پارک‌ها، میادین، ورودی پاساژها و پیاده‌روها به وفور دیده می‌شوند. از همان ابتدا این تصور به وجود آمد که گروه‌های موجود به شکل خودانگیخته و ناگهانی گرد هم آمدند تا در نبود فرصت‌های شغلی با اجرای قطعات ایرانی و فرنگی، کسب درآمد داشته باشند. رخدادی تازه که با سبک و سیاق غربی، رفته‌رفته بی‌حرمتی دینی و عرفی را عادی‌سازی کرده و سر انجام در تازه‌ترین نوع خود بعد از اباحه‌گری، پای رقاصه‌های خیابانی را هم به میان آورده است. اخیراً نیز تحقیقات یکی از مجموعه‌های پژوهشی نشان داده است که اجراهای خیابانی فاقد مزیت نسبی اقتصادی بوده و هدف از این نمایش‌های سازمانی و خط‌دهی شده کسب درآمد از رهگذران نیست.

همین‌طور که در میان شلوغی‌های خیابان و صدای روح‌خراش بوق ممتد ماشین‌ها سرتان پایین است و در افکار روزمره غرق شده‌اید، نوای یک موسیقی فکرتان را منحرف می‌کند و به سمت صدا بر می‌گردید، جمعیت زیادی دور چند جوان کنار پیاده‌رو یا نبش میدانی مهم حلقه زده‌اند. عمر تلف شده و از دست رفته عده‌ای جوان به دلیل فقدان فرصت‌های شغلی، اولین موضوعی است که از فکر تک‌تک عابران و رهگذران عبور می‌کند.

اما این همه ماجرا نیست؛ روی دیگر سکه این کنسرت‌ها و موسیقی‌های خیابانی که برگزاری آن از چندین سال قبل شکل جدی به خود گرفته، بسیار فراتر از فکرهای اینچنینی است. موسیقی‌های هنجارشکن خیابانی، هدفمند، دستوری و ساختاری است.

پوشش فقر و بیکاری برای توجیه هیپی‌گری

دو سال پیش به شکل ناگهانی گروه‌هایی از نوازندگان با پوشش فقر و بیکاری، اجراهای خیابانی را در تهران آغاز کردند. جالب اینجاست که همزمان رسانه‌های اروپایی اجراهای زنان خواننده خیابانگرد، دختران رقاصه و هیپی‌های دوره‌گرد گیتاریست را با هیجان به عنوان نمایه‌ای از تغییر جامعه ایران رسانه‌ای کردند.

هرچند اجرای موسیقی در خیابان پدیده تازه‌ای نیست و در جهان و حتی در ایران سابقه‌ای طولانی دارد، اما اطلاق الفاظی همچون «تغییر جامعه ایران» از سوی رسانه‌های اروپایی بدین جهت بود که آنچه قدیم‌ترها در مورد موسیقی خیابانی تعریف می‌کردند در شاکله ترانه خوانی‌های سنتی به همراه آلات موسیقی سنتی همچون تار، سه تار، تنبک، رباب، قیچک، کمانچه، سنتور، نی، عود، چنگ، دف بود، اما اجراهای زنده‌ای که راه ورود هدفمند خود را به کشورمان باز کرده است، هیچ شباهتی به فرهنگ و اصالت غنی چند هزار ساله ایرانی ندارد که هیچ، بلکه در راستای نفی ارزش‌های اسلامی – ایرانی هم گام برمی‌دارد.

گروه‌های موسیقی خیابانی در قالب مدرن خود عمدتاً به سبک موسیقی امریکایی کنار خیابان و در حاشیه‌های پاساژها و مراکز خرید می‌نشینند و بدون توجه به موارد عرفی و دینی جامعه، اقدام به نواختن آلات موسیقی غیر سنتی می‌کنند که البته در کنار این گروه نوازندگی فردی هم به شیوه گروه‌های غربی اقدام به خوانندگی می‌کنند که عمدتاً اشعار فارسی کهن میان آنها دیده نمی‌شود.

البته ذکر این نکته ضروری است که شروع به کار این گروه‌های موسیقی با اجرای آماتور ترانه‌های قدیمی و نوستالژیک کلید خورد، اما رفته‌رفته و با هدایت‌های آشکار و پنهان درونی و بیرونی به سمتی گام نهاد که سنت و فرهنگ ایرانی از آن رخت بربست.

فقدان مزیت‌های اقتصادی برای اجراهای خیابانی

اخیراً نیز تحقیقات یکی از مجموعه‌های پژوهشی نشان داده است که اجراهای خیابانی فاقد مزیت نسبی اقتصادی است و هدف از این نمایش سازمانی اصلاً کسب درآمد از رهگذران نیست. موضوع قابل اهمیتی که در گزارش‌های میدانی برخی از افراد حاضر در گروه‌های موسیقی خیابانی هم نسبت به این امر معترف شده و اظهار داشته‌اند: «ما به مسائل مالی خیلی اهمیت نمی‌دهیم و مهم‌ترین چیز ایجاد آرامش، دوستی‌ها و آبادانی ایران به کمک اطلاع‌رسانی بین اجراهایمان است.»

به اسم آبادانی به رسم فحشا

آنچه آنها تحت عنوان آبادانی ایران از آن یاد می‌کنند، چیزی نیست جز عادی‌سازی بی‌حرمتی عرفی- دینی که آن هم به صورت سازماندهی‌شده صورت می‌گیرد.  جالب اینجاست پای این اقدامات ساختارشکنانه تا جایی پیش رفته است که در یکی از کلیپ‌های پخش شده در فضای مجازی از این اجراهای خیابانی، پای رقصنده‌های زن به میان آمده است. کلیپی که شاید در چند دقیقه اول تصور حضور یک رقصنده ایرانی با حرکات نمایشی خاص در اجرای موسیقی خیابانی در پیاده‌روهای شهر باور کردنی نباشد، اما با چرخش دوربین به روی رهگذران و نمایان شدن مراکز و نهادهایی که مزین به زبان فارسی است، مشخص می‌شود که اینجا ایران است و به اسم موسیقی خیابانی زنی در انظار عمومی با نوازندگی مردان در حال رقصیدن است!

کوس رسوایی درآمدزایی از موسیقی خیابانی وقتی بیشتر به صدا درمی‌آید که با جست‌وجویی ساده در فضای مجازی پیج‌های مختلف از این گروه‌های موسیقی پدیدار می‌شود که اتفاقاً بر خلاف تصور ظاهری از اقدامات آنها، به صورت هدفمند و سازماندهی شده هواداران خود را در نقطه‌ای مشخص از شهر دعوت به تجمع می‌کنند. جالب اینجاست که بر خلاف تصور هواداران نسبت به فقدان منابع مالی این گروه، هشتگ‌های ثابتی چون #موسیقی_خیابانی_تکدی_گری_نیست و # موسیقی_خیابانی_صنف_است هم دیده می‌شود.

وقتی دولت رقصندگی خیابانی را شغل می‌داند

هرچند که نبود فرصت‌های شغلی، فقر، نابرابری و حتی بی‌اهمیتی به جایگاه هنر و موسیقی جزو اهداف اولیه و ظاهری این اجراهای خیابانی بوده اما جالب اینجاست که به‌رغم نگاه منفی بیرونی نسبت به این امر، دولت نیز نگاه منفی نسبت به این موضوع ندارد که هیچ، بلکه از آنها حمایت همه‌جانبه هم می‌کند؛ همزمان با بالا آمدن سایت کارورزی دولت، طراحان رقص و رقاصان، نوازندگان، خوانندگان و رقصندگان خیابانی و کلوپ‌های شبانه جزو مشاغل مورد انتخاب در این سایت برای انتخاب توسط کارورزان در نظر داشته شده است.

این در حالی است که علاوه بر این موارد، در کنار اجراهای موسیقی خیابانی، در چند سال اخیر خوانندگی زنان نیز به موضوعی عادی در کشورمان تبدیل شده است تا جایی که اگر تا پیش از این چنین موضوعی قابل تعجب بود، اما امروزه نه‌‌تنها تعجب‌برانگیز نیست، بلکه در برخی سریال‌های شبکه نمایش خانگی هم شنیده می‌شود و از قضا با عادی‌سازی چنین موردی در نگاه رسانه و اعطای مجوز از وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی، زمینه ارائه آلبوم و کاست خواننده‌های زن هم فراهم شده است.

سؤال اینجاست که پای بی‌حرمتی عرفی – دینی به بهانه موسیقی خیابانی تا کجا قرار است ادامه یابد؟ اساساً با کدام حمایت، موسیقی زیر زمینی با رقصنده‌های زن خیابانی روی زمین آمده است؟! پشت پرده این نمایش‌های ضدایرانی – اسلامی چیست و چه کسی پاسخ این بی‌نظارتی را می‌دهد؟!

منبع: تسنیم