منشأ بیمارى ایدز، به عنوان یکى از اسرار عالم پزشکى شناخته مى‏شود، اما در سال‏هاى اخیر و به دنبال رد فرضیه‏ هایى در مورد منشا ویروس این بیمارى هولناک،نظریه جدیدى مطرح شده که احتمال دخالت ‏ورزى انسان در خلق و گسترش آن را بر مبناى اطلاعات علمى و شواهدى مستدل را تقویت مى‏ کند.

به گزارش گروه خواندنی های مشرق، ایدز (AIDS) برگرفته شده از حروف عبارت انگلیسی Acquired Immunodificiency Syndrome به معنی بیماری یا نشانگان یا سندرم ضعف سیستم ایمنی اکتسابی است. زیرا در این بیماری، سیستم ایمنی (دفاعی) سبدن شخص درگیر شده و از کار می افتد .
 
در اواخر دهه هفتاد، شیوع ناگهانى بیمارى جدیدى با عنوان ایدز، منجر به مرگ میلیون‏ها نفر شد. این بیمارى کشنده که به سرعت به سیستم ایمنى بدن هجوم مى‏آورد، قربانى خود را به قدرى در برابر عفونت‏ها و اختلالات عصبى، ضعیف مى‏کرد که فرد چاره‏اى جز مرگ نداشت. ویروس این بیمارى که پس از چند سال از شیوع آن، در سال 1984 شناسایى شد، با عنوان ویروسHIV نامگذارى شد.

اما سؤال مهمى که در این مورد مطرح مى‏شود، آن است که به راستى علت شیوع و گسترش ناگهانى این ویروس در طبیعت چه بود و اساسا منشاء آن چیست؟

نظریه میمون‏هاى سبز
 
این نظریه، به عنوان نخستین توضیح درباره منشأ ایدز مطرح شد. مطابق این نظریه، این ویروس بایستى در بدن میمون‏هاى سبز آفریقایى شکل گرفته باشد و سپس از طریق نزدیکى جنسى مردم محلى با این حیوان و یا در نتیجه استفاده از گوشت آن‏ها، به بدن انسان منتقل شده باشد.
 
مطابق این نظریه، خاستگاه این بیمارى آفریقا بوده و پس از آن به سراسر جهان انتقال یافته است. اما در دوم ژوئن 1988، نشریه لوس آنجلس تایمز در مقاله‏اى علمى، این نظریه را کاملاً مطرود دانست و افشا نمود که اساسا ساختار و ترکیب دى ان اى این بیمارى، هیچ گونه سازگارى و تطابقى با این نوع میمون ندارد.
 
از این زمان به بعد بود که این نظریه در بین محققین، نظریه‏اى مطرود تلقى شد. با این وجود، باز هم اخیرا شاهدیم که این نظریه به عنوان منشأ ایدز به جامعه القا مى‏شود.

نظریه شامپانزه
در سال 1999 شاهد نوعى هجوم رسانه‏اى با هدف جایگزین کردن نظریه شامپانزه‏هاى آفریقایى به جاى نظریه میمون‏هاى سبز بودیم که پى‏آمد آن، پذیرش این نظریه در مجامع علمى بود.

در این سال، گروهى از محققین دانشگاه «آلاباما» با معالجه بافت منجمد یک شامپانزه دریافتند که ویروس میمونى که حامل ویروس SIVCPZ است، تقریبا شبیه ویروس HIV-1 است. این ویروس که متعلق به نوعى شامپانزه معروف به «پان تروگلدایتس» بود، پیش‏تر در آفریقاى غربى و مرکزى زندگى مى‏کرد.
 
از همین رو است که امروزه دانشمندان معتقدند که این بیمارى از شامپانزه به انسان منتقل شده و البته درباره نحوه انتقال آن اختلاف نظرهایى وجود دارد.

«اد هوپر» در کتاب معروف خود با عنوان «سفرى به منشأ ویروس اچ آى وى و بیمارى ایدز» استدلال مى‏کند که اساسا پزشکان و محققین از بافت‏هاى این جانور در تولید واکسن استفاده نموده‏اند. از همین رو، به کارگیرى گسترده از واکسن‏هاى تولیدى از بدن این جانور، سبب انتقال چنین ویروسى به بدن انسان شده است.
 
وى معتقد است که این بیمارى به صورت عامدانه و یا ناخواسته در سال 1957 و طى آزمایشى که در آن از کلیه‏هاى این نوع شامپانزه‏هاى آلوده براى تولید واکسن فلج اطفال استفاده شده، به انسان انتقال یافته است. برخى دانشمندان اگرچه موافق اصل انتقال این ویروس از شامپانزه به انسان هستند، اما آن را نتیجه چنین آزمایشى نمى‏دانند.
 
این گروه از دانشمندان معتقدند که از کلیه‏هاى شامپانزه براى ساختن چنین واکسنى استفاده نشده است و چنین واکسن‏هایى هم به ویروس ایدز یا ویروسى مشابه آن آلوده نبوده‏اند. آن‏ها در این باره این گونه استدلال مى‏کنند که چنین بیمارى‏اى به شکل طبیعى از شامپانزه به انسان انتقال یافته است. این انتقال یا محصول نزدیکى انسان با این جانور و یا نتیجه استفاده از گوشت آن بوده است.

برخى دیگر با قبول اصل انتقال آن از شامپانزه، مدعى‏اند که بایستى شامپانزه‏اى آلوده توسط شکارچى‏اى صید شده باشد که در نتیجه گاز گرفتن و یا ایجاد خراش این حیوان در بدن شکارچى، چنین ویروس آلوده‏اى به بدن وى منتقل شده باشد، اما موضوعى که در این باره قابل طرح مى‏باشد آن است که اصولاً این گونه شامپانزه‏ها قرن‏ها در آفریقا زیسته‏اند و در طى دوران مختلف توسط انسان‏ها شکار مى‏شده‏اند.
 
حال چرا چنین انتقالى باید تنها در دوره زمانى خاصى یعنى اواخر دهه هفتاد صورت پذیرد و به ویروس مهمى در قرن بیستم تبدیل شود؟!

این نظریه هم مبناى علمى ندارد، چرا که شواهد و بررسى‏ها بیانگر آن است که خود شامپانزه‏ها هم به ندرت به ویروس SIV که ویروسى مشابه HIV است، مبتلا مى‏شوند. از این روست که بایستى هم شامپانزه‏ها و هم انسان‏ها از منبع سومى که منبعى ناشناخته است، به این ویروس مبتلا شده باشند.

نظریه واکسن آبله؛ آیا ویروس ایدز ویروسى ساخته دست بشر است؟

اما نظریه‏اى تکان‏دهنده نیز درباره منشأ این ویروس وجود دارد. مطابق این نظریه، منشأ ویروس ایدز اساسا هیچ ارتباطى با میمون‏هاى سبز، شامپانزه‏ها و ساکنان آفریقا ندارد. برعکس، حامیان این نظریه بر این باورند که این ویروس، عاملى زیستى است که در آزمایشگاه مورد دستکارى قرار گرفته و اصولاً ویروسى ساخته دست بشر است.

در 26 اکتبر 1986، نشریه ساندى اکسپرس در صفحه نخست خود با چاپ مقاله‏اى با عنوان «ویروس ایدز در آزمایشگاه‏هاى پنهانى تولید شده است»، پرده از این راز گشود.
 
در این مقاله، پزشک برجسته و سرشناس، دکتر «جان سیل» و پروفسور «یاکوب سیگال» مدیر بازنشسته مؤسسه زیست‏شناسى دانشگاه برلین، استدلال نمودند که ویروس ایدز باید ویروسى ساخته دست بشر باشد. همچنین دکتر «آلان کانت ول» در دو کتاب مستدل و علمى خود با عناوین «ایدز و پزشکان مرگ» (1988) و «خون عجیب» (1993) به شرح جزئیات و واقعیات این نظریه پرداخت و همین کتاب دوم وى بود که جایزه کتاب «بنجامین فرانکلین» را در سال 1994 به خود اختصاص داد.
 
به دنبال آن بود که «ویلیام کمپ‏بل داگلاس» پزشک برگزیده انجمن ملى سلامت آمریکا در سال 1985، به طور مفصل و موشکافانه به نحوه شکل‏گیرى و گسترش این ویروس پرداخت و اثبات نمود که این ویروس باید ساخته دست دانشمندان فعال در آزمایشگاه‏هاى ارتش آمریکا در منطقه «فرت دتریک» در ایالت مریلند باشد.

بر طبق این نظریه ـ و البته بسیارى از نظریات دیگر که به رغم اختلاف در منشأ ویروس، شیوع آن در سراسر جهان را محصول استفاده از برنامه‏هاى واکسیناسیون عمومى مى‏دانند و تاکید می کنند که این ویروس بایستى از طریق واکسن در سراسر جهان شیوع یافته باشد.
 
نشریه لندن تایمز در مقاله‏اى که در یازدهم مى 1987 با عنوان «واکسن آبله عامل بیمارى ایدز است» در صفحه نخست خود منتشر کرد، به تبیین این نظریه پرداخت. نویسنده این مقاله، با ذکر این موضوع که سال‏ها پیش از پدیدار شدن این بیمارى در آفریقا، شاهد واکسینه نمودن 5 تا 7 میلیون نفر از ساکنان آفریقاى مرکزى یعنى خاستگاه ایدز توسط سازمان بهداشت جهانى بوده‏ایم، به مسأله‏اى اساسى اشاره نمود.
 
بر طبق این نظریه، آزمایشگاه‏هاى تحقیقاتى وابسته به ارتش آمریکا باید خالق این ویروس بوده باشند که هم زمانى واکسیناسیون و شیوع این بیمارى، دلیلى بر این مدعا است، اما نکته قابل توجه این که، این مقاله هیچ انعکاسى در رسانه‏هاى گروهى آمریکا نداشت و مسکوت ماند.

نکته دیگرى که این نظریه را تقویت مى‏کند، به اسنادى مرتبط مى‏شود که هم اینک درکتابخانه سناى آمریکا نگهدارى مى‏شود. بر طبق یکى از اسناد موجود، در ژوئیه 1969 طى نشستى در ایالات متحده، وزارت دفاع این کشور با دریافت مبلغ 10 میلیون دلار مأموریت یافت تا عامل زیستى ـ ترکیبى‏اى که بتواند سیستم ایمنى بدن انسان را مختل و یا از بین ببرد، تولید کند.

اما در کنار نظریه واکسن آبله، برخى از کسانى که بیمارى ایدز را ساخته دست بشر مى‏دانند، گسترش آن را به واکسن هپاتیت مرتبط مى‏دانند؛ واکسنى که بخشى از آن از بافت بدن شامپانزه گرفته شده است. همین واکسن، در سال 1978 به هزاران همجنس‏باز آمریکایى در شهرهاى نیویورک و سانفرانسیسکو تزریق شد.
 
نکته اساسى آن که، همه این افراد پس از چندى به ایدز مبتلا شدند و دلیل شیوعِ هم زمان این بیمارى در شمار قابل توجهى از آمریکاییان از آن زمان به بعد، همین واکسن بوده است.

اما به دنبال شناسایى، رمزگشایى و توالى ژنوم این ویروس، مشخص شد که اساسا ساختار آن بسیار مشابه ویروس جنین گوسفندى به نام «ویسنا» و همچنین شبیه ویروس تى ـ سل لوسمى انسانى (HTLV-I)است. بررسى‏ها بیانگر آن است که حدود 97 درصد ژنوم ویروس HIV شبیه ساختار ویروس ویسنا و باقیمانده آن دقیقا مشابه ژنوم ویروس HTLV-I است.
 
همچنین نشانه‏هاى ابتلاى به این بیمارى، ترکیبى از تأثیرات این دو نوع ویروس مى‏باشد، اما آنچه که به این موضوع اهمیت مى‏بخشد، آن است که اصولاً هیچ رابطه‏اى که توجیه‏کننده تکامل طبیعى این دو ویروس در عرصه طبیعى باشد، وجود ندارد و تنها راه همراه شدن آن‏ها، ترکیب مصنوعى آن به دست انسان است.

به رغم چنین شواهدى، بسیارى از دانشمندان وجود نوعى توطئه در خلق چنین ویروسى را رد مى‏کنند و معتقدند که پذیرش این نکته که چنین ویروسى ساخته دست بشر است، بى‏فایده است، اما واقعیت آن است که دنبال نمودن و یافتن منشأ واقعى این بیمارى ـ هر چه که باشد ـ در کشف راه حلى براى درمان آن یک ضرورت است؛ منشأیى که هنوز هم به مثابه یکى از بزرگ‏ترین رازهاى عالم پزشکى شناخته مى‏شود.
 
علایم بیماری ایدز

در دوره نهفتگی بیماری شخص آلوده به ویروس ظاهراً سالم به نظر می رسد در ۷۰% موارد بعد از عفونت اولیه با ویروس بیماری خفیفی بروز می کند که به صورت تب، سردرد، دردهای عضلانی، گلودرد ،بثورا پوستی بدون خارش و غدد لنفاوی متورم می باشد.
 
بیشتر موارد علایم عفونت اولیه ملایم و مشابه سرماخوردگی یا آنفلوانزا می باشد که تشخیص داده نمی شود و فرد معمولاًتا مدت های طولانی کاملاً سالم به نظر می رسد و ممکن است احساس سلامتی کامل کند و از آلودگی خود آگاه نباشد هنگامی که ویروس سیستم ایمنی را تخریب نمود علایم بیماری تظاهر می یابد.
 
راه‌های انتقال عامل بیماری

ویروس اچ آی وی از این راه‌ها ممکن است از یک فرد مبتلا به یک فرد سالم منتقل شود.
 
1.انتقال خونی، از راه تزریق فرآورده‌های خونی آلوده، استفاده از سرنگ مشترک (در معتادان تزریقی)، انتقال در کارکنان بهداشتی درمانی (Needle stick)

2.انتقال عمودی (از مادر به نوزاد) که شایعترین راه انتقال در افراد مبتلا بوده است.

3.انتقال جنسی ، یکی از شایعترین راه‌های انتقال برقراری رابطه جنسی حفاظت نشده است. در صورت وجود بیماریهای آمیزشی احتمال انتقال بیشتر می‌شود.

به علت عدم ثبات این ویروس در هوای آزاد انتقال از روشهایی همچون تماس پوستی و دهانی مشاهده نشده است.
 
نشانه‌ها و عوارض
پس از ورود اچ.آی.وی به بدن اولین علایم به صورت یک سندرم شبه سرماخورگی به همراه بزرگ شدن غدد لنفاوی عارض می‌شود که معمولا این علایم بهبود یافته و ویروس به حالت نهفته در بدن باقی می‌ماند، این مرحله که در آن فرد حامل بیماری تلقی شده ولی علایمی نشان نمی‌دهد ممکن است تا 10 سال و بیشتر به طول بیانجامد.
 
در مرحله آخر این بیماری با نقص سیستم ایمنی به علت فعالیت بالای ویروی و کاهش لنفوسیتهای نوع تی در خون مشخص می‌شود که ایدز نامیده می‌شود. در این مرحله بدن در معرض عفونت های فرصت‌طلب ناشی از باکتری، ویروس، قارچ و انگل‌هایی قرار می‌گیرد که در افراد سالم معمولاً به آسانی مهار می‌شوند.
 
این بیماری تقريبا همهٔ سيستم هاي ارگانی بدن را درگير ميکند. همچنين افراد مبتلا ريسک بالايی برای ابتلا به سرطان های مختلف نظير سارکوم کاپوزی، سرطان گردن رحم و لنفوم دارند. بعلاوه، علايم سيستميک عفونت نظير تب ، تعريق (خصوصا شب هنگام)، لرز، تورم غددلنفاوی ،لرز، ضعف و کاهش وزن را دارند.
 
مرحله بروز ایدز

فرد مبتلا به اچ-آی-وی هنگامی به مرحلهٔ ایدز می‌رسد که شمار گویچه‌های سفید CD4+T آنقدر کم شود که نتوانند از پس انجام وظیفه معمولی خود برآیند. CD4+T یاخته‌های سفید خون هستند که واکنش‌های ایمنی بدن را موزون و مهار می‌کنند. این دشواری اندک اندک در درازای هنگامی که شخص + HIV می‌باشد، پیشرفت می‌کند که ممکن است یک تا ۱۵ سال به درازی بکشد.
 
البته افراد در این مدت بسیار خوب و تندرست به نظر می‌رسند و احساس خوبی نیز دارند. ولی در این مدت شمار ویروس چند برابر می‌شود.
 
بر پایه این تعریف ایدز هنگامی است که شمار سلول‌های CD4+T به کمتر از ۲۰۰ شماره در هر میکرولیتر خون می‌رسد و یا هنگامی که بدن فرد دچار عفونت‌های فرصت‌طلب بشود (که گاهی با بودن ۲۰۰ تا ۸۰۰ یاخته CD4+ رخ می‌دهد).
 
پیشگیری
از آنجا که تاکنون واکسن و یا علاج قطعی برای این بیماری کشف نشده‌است و در آینده نزدیک نیز امکان پذیر به نظر نمی‌رسد، مهم‌ترین راه مبارزه با این بیماری پیشگیری و آموزش است.
 
گزارش سال ۲۰۰۷ بانک جهانی در مورد ایدز در جنوب آسیا، شیوع بیماری ایدز را «شدید» اما «قابل پیشگیری» می‌داند. برای پیشگیری از انتقال اچ‌آی‌وی، بهترین راه خودداری از برقراری رابطه جنسی با فرد مبتلا است.
 
معتادان تزریقی می‌توانند با خودداری از مصرف سرنگ‌های مشترک خطر ابتلا به اچ‌آی‌وی را کاهش دهند.

تشخیص ایدز
هنگام رو در رویی با عفونت، دستگاه ایمنی بدن پادتن‌هایی فرآوری می‌کند که در خون گردش و به عوامل بیماری‌زا حمله می‌کنند. پادتن‌ها بر بسیاری از عوامل بیماری‌زا غلبه می‌کنند ولی درباره اچ.آی.وی با این که پادتن‌ها فرآوری می‌شوند ولی نمی‌توانند از تکثیر ویروس جلوگیری کنند و تنها وجود آنها در خون برای تشخیص ابتلاء بکار می‌رود.
 
در جریان عمومی ترین آزمایش‌ها برای تشخیص اچ‌آی‌وی، یک نوع خاص از پادتن‌ها یا همان پروتئین‌های ضدبیماری ردیابی می‌شود.
در چند هفته‌ای که ردیابی آلودگی بی ثمر و جواب آزمایش منفی است، فرد آلوده می‌تواند ویروس را به سایرین منتقل کند.