کد خبر 735823
تاریخ انتشار: ۲۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۲

فقدان مهندسی زمان در سیاستگذاری اکران؛ حلقه مفقوده سینمای ماست.

به گزارش مشرق، همواره انتظار می رود تا کیفیت و ماهیت فیلم های سینمایی به روز شوند. ایده های تازه ای مطرح شود. گوشه هایی از دردهای جامعه، معضلات اجتماعی و خانواده ها، مفاهیم فرهنگی و دغدغه های ملی در فیلم ها بازتاب یابد.  این انتظار درست و به حقی است. سینمایی که پا به پای جامعه و حتی، چند گام جلوتر به پیش نتازد در جا می زند، فسیل می شود و نه تنها دردی از جامعه را دوا نمی کند که خود، بدل به درد مضاعفی می‌شود .

سینمای ایران خوشبختانه، در این زمینه ها جهش های خوبی داشته و گام های قوی و محکمی برداشته است تا جایی که حتی، در چشم انداز سینمای جهان، نامش می درخشد؛ ولی، این سینما متاسفانه، تمام اضلاعش به موازات هم رشد نکرده اند.  نوعی «عدم هارمونی» در بخش های مختلف آن دیده می‌شود.  بعضی قسمت هایش هنوز، در گذشته جا مانده و یکی از  اضلاعش که اکران فیلم است با چرخه معیوب و سنتی، تناسب  چندانی ندارد. البته در همین چرخه چند لایه‌ای شاید، در مقایسه با آن دیگران بهتر کار می کنند ولی در کل، سیستم پخش و اکران در سینمای ایران دچار نوعی رکود و درجا زدگی است.

بدون تردید، ایجاد تحول در ساختار و شکل توزیع اکران فیلم و به تعبیری«مهندسی زمان اکران فیلم ها» یک ضرورت است و چینش فیلم‌ها در جدول زمان بندی اکران نیازمند آگاهی های لازم و هوشمندی بیش تری است.

تجربه اکران فیلم سینمایی «ویلایی ها» به کارگردانی منیره قیدی به عنوان یک مصداق عینی و زنده نشان داده است که یک فیلم خوب در شرایط زمانی بد اکران کم رمقی خواهد داشت. فیلمی که در زمان مناسب بی گمان، گستره مخاطبان خود را داشت.

در نظر داشتن فصل ها، ماه ها، مناسبت ها، ایام تعطیل، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه، و ... از فاکتورهای مهم در مهندسی زمان اکران فیلم هاست. تعطیلات نوروز، تعطیلات عید فطر، برخی تعطیلات مناسبتی و مذهبی، فراغت ماه های تابستان، همزمانی با جشنواره های فجر در بهمن و ... همگی در بازخورد عمومی جامعه نسبت به اکران فیلم ها تاثیرگذار است.

متاسفانه، به نظر می رسد شورای اکران فیلم و سازمان سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بیش از آن که به ملاحظات و فاکتورهای مهم اشاره شده توجه نمایند دغدغه جوابگویی به مطالبه شرکت های پخش و تهیه کنندگان آثار را دارند. ساحت استقلال در جمع بندی آرای این شورا احتمالا متاثر از لابی ها و مراودات فرامتن است.

از این رو، در این سیستم آشفته و چرخه معیوب بعضا، برخی فیلم ها سوار اسب شانس می شوند و خوب می فروشند و بعضی هم بر خلاف شایستگی هایشان از اسب می افتند؛ یعنی چرخه معیوب اکران فیلم ها بعضا باعث می شود که یک اثر خوب و ارزشمند در فضایی نامناسب ذبح شود و برخلاف انتظار و برغم داشتن ظرفیت های بالقوه و بالفعل به چشم نیاید و با استقبال مواجه نگردد.

بسیاری از کارشناسان در این رابطه به لزوم ایجاد نظم ارگانیک در چینش اکران اعتقاد دارند. خلایی که همچنان با آن دست و پنجه نرم می کنیم و شرایطی را رقم زده است که بخشی از سرمایه گذاری مادی و معنوی سینما بی خود و بی جهت تلف شود.

مروری به زمان های پیک مخاطب موید آن است که برای اکران بویژه، در زمان های خاص مانند: نوروز، عید فطر و ...  همواره حاشیه هایی وجود دارد. زد و بندهای پشت پرده و میزان نفوذ و قدرت شرکت های پخش و صاحبان آثار خودش را نشان می دهد و تاثیرش را می گذارد. اگرچه پاره ایی قواعد نانوشته در تصمیم گیری های شورای اکران دخیل است ولی مشخصا، شاخصه ها و استانداردهای روشنی برای اکران وجود ندارد. یعنی با نوعی تصمیم تجربی، حدسی و احتمالات سروکار داریم. چرخه ایی طراحی و تعریف شده نداریم. چون تجربه نشان داده اکران نوروز فیلم ها می فروشند همه انتظار دارند فیلمشان در این مقطع اکران شود. این در حالی است که با قدری اهمال و بی توجهی و رقم خوردن فضایی مرده و کم فروغ اکران نوروز می توان شرایط نحسی را برای کلیت اکران سال رقم زد.

 نکته قابل تامل اینجاست که متولیان امور حتی، به تجربه کشورهای موفق در زمینه سینما هم توجه نمی کنند. چه ایرادی دارد با یک نگاه تطبیقی و مقایسه ای به الگوی اکران در سایر کشورها توجه کرد و سپس با جامعه شناسی بومی نسبت به چینش اکران اقدام نمود؟

 به عنوان مثال در اروپا و آمریکا، در اعیادی مثل کریسمس و ژانویه یا ابتدای فصل پاییز فیلم‌های خاصی به نمایش درمی آید یا در ابتدای تعطیلات تابستانی اغلب، فیلم‌هایی مناسب و جذاب برای خانواده و کودکان اکران می شود.

طبیعی است برای رونق و گرمابخشی به اکران در همه مقاطع، باید با برنامه‌ریزی  و تدبیر برای علاقمندان سینما موج سازی صورت گیرد تا از طریق ایجاد علاقه به تناسب تنوع مضامین و گونه‌ها مخاطبان جذب شوند.

یکی از فاکتورهای مهم در اکران موفق به توان و تجربه شرکت های پخش بر می گردد. متاسفانه در ایران مکانیسم پخش مجهز به سازوکارهای تبلیغاتی و مناسبات اجتماعی، نظرسنجی ها و مشوق های عمومی نداریم.  بستری وجود دارد و چند شرکت پخش سنتی در آن فعال هستند. هیچ گونه نظارت و ارزشیابی در کار آن ها وجود ندارد.

سینما، توامان یک صنعت و سرمایه گذاری اقتصادی هم هست. متاسفانه به این وجوه سینما کمتر توجه شده است. تشویق مشتری و مخاطب فرایند و مسیرهای پیچیده ایی دارد. بهره گیری از تکنولوژی های روز، ارائه تسهیلات و مشوق های جانبی، استفاده از ظرفیت های تبلیغاتی، درک و توان بهره گیری از شبکه های اجتماعی، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی، گفتمان سازی و تولید بسته های محتوایی مکمل، بهبود بخشی به وضعیت نمایشی، ایجاد کمپین های تبلیغاتی، دیوارنگاری یا گرافیتی، تبلیغات شهری و محیطی، و استفاده از شیوه ها و جذابیت های مختلف … و اساس، بکاربندی روش های تبلیغات خلاقانه برای فروش فیلم ها از جمله نیازهایی است که در این صنعت اجتناب ناپذیر است.

علاوه بر این ها، مشوق های زیادی وجود دارد که بعضا در جاهایی اجرا می شود از قبیل: تعیین تخفیف های مقداری، تعین قیمت های مختلف برای سنین مختلف، تعین تخفیف برای مشتریان خانوادگی، تعیین تخفیف برای روز تولد مشتری، تعیین قیمت های مختلف ربای ساعات مختلف روز، ایجاد امکان رزرو هفتگی بلیت، تعیین تخفیف برای مشتریان ثابت سالن، تعیین قیمت های تلفیقی ( همراه با خوراکی و ...)، و ... ده ها شیوه بازاریابی دیگر.

متاسفانه سینمای ایران در حوزه پخش و اکران مبتلا به ساختارهای غلط سنتی و گرفتار در چنبره آن است. برغم تحولات گسترده ایی که در این عرصه رخ داده همچنان، در زمینه اکران تابع بسترهای فرسوده و فسیل شده ایی هستیم که دیگر جواب نمی دهد. اینکه خروجی سینما منوط به تصمیم گیری گروه یا گروه هایی معدود و چند نفره باشد اشتباه است.آنها، فرضا، که دلسوز سینما هم باشند قادر به بکارگیری تکنولوژی های روز و مدیریت های نوین نیستند؛ و دیگر دوران مافیاهای کوچک و بزرگ به سرآمده است.

همچنانکه در حوزه های ایده پردازی، تولید و سیاستگذاری و سرمایه گذاری نیاز به تحول داریم بیش از آن ها در حوزه پخش و عرضه آثار نیز، نیازمند ساختار های جدید هستیم. اکران فیلم ها نیازمند مهندسی زمان است تا به بهترین بازخوردها منجر شود.

منبع: تسنیم