ابراهیم حاتمی‌کیا را می‌توان از اولین کارگردانانی دانست که در تولید فیلم سینمایی حوادث منطقه بویژه سوریه پیشگام شده تا شاهد اثر فاخر دیگری از این هنرمند متعهد انقلابی باشیم.

سرویس فرهنگ و هنر مشرق - ابراهیم حاتمی‌کیا از جمله فیلمسازانی است که بخش بزرگی از هویتش به جنگ گره خورده، در پیش‌ و پس و حول این اتفاق بزرگ، صاحب آثار بزرگی شده‌ که توانسته بخشی از آن سینمای جنگ را معنا ببخشد. حاتمی‌کیا مردی اخلاق‌گرا با چهره‌ای کاریزماتیک است که نشان داده جنگ و سینما را به خوبی می‌شناسد و به خوبی از آن سخن می‌گوید. او فیلمسازی است که شهید آوینی هم درباره او گفته بود:«حاتمی‌کیا ‌سینماگری است که با همه وجود خود فیلم می‌سازد».

فیلمهای حاتمی‌کیا نشان می‌دهد که ایده‌های این کارگردان همواره از دغدغه‌های این فیلمساز بر می‌خیزد و سرمنشأ می‌گیرد و حرف حاتمی‌کیا در آثارش روشن است و صریح.

او در ساخت آثار مهمی که تا به امروز از خود به مرحله ظهور و نمایش گذاشته است به حلقه مفقوده و گمشده سینمای ایران که همان "قهرمان سازی" است رفته و تلاش کرده تا در آثار خود یک اسطوره سازی داشته باشد تا با روایت داستان و قهرمان پردازی‌های آن، به عنوان یک الگو در سینمای ایران معرفی شود. الگویی که گرچه سینمای جهان با پیشرفت علم و تکنولوژی در عصر ارتباطات از آن به خوبی استفاده ‌کرده و کشورهای بی هویت خود را، با ظهور قهرمانی خیالی و رویایی به اسطوره‌ای جهانی تبدیل کرده و آن را رشد و شکوفا نمودند اما ابراهیم حاتمی‌کیا با ساخت داستان‌هایی از همین مرز و بوم گمنامان سرزمین خود را به عنوان قهرمان معرفی می‌کند.

اگر در سینمای ایران بتوانیم این ویژگی را در وجود یکی از کارگردانان موفق جستجو کنیم بدون شک آن هم کسی نیست به غیر از ابراهیم حاتمی‌کیا که با ساخت آثاری از جمله «آژانس شیشه‌ای»، «به نام پدر»، «بوی پیراهن یوسف»، «از کرخه تا راین»، «چ»، «بادیگارد» و .... که در هر کدام از کارهای خود قهرمانی از این سرزمین را برای نسل‌های آینده معرفی کرده تا بدانند که این کشور با چه قهرمانان گمنامی به سربلندی رسیده و این کشور مدیون چه انسانهایی است که با جان و رشادت‌های خود قهرمانان واقعی این کشور شدند بدون اینکه نامی از آنها باقی بمانند.

حالا و پس از گذشت سالها از تولد گروه داعش و اتفاقات مختلفی که این گروه تکفیری در منطقه و جهان  و حتی اخیرا در مقیاسی کوچک در ایران رقم زده است بار دیگر شاهد ورود هیچ کارگردان صاحب ایده و تفکری در میدان فیلمسازی و عرصه فرهنگی نبودیم بجز ابراهیم حاتمی‌کیا که نشان داد در همه حوزه‌ها به عنوان کارگردانی کاربلد پا در عرصه تولید می‌گذارد و قهرمان دیگری در سینمای ایران به یادگار می‌گذارد.

اهمیت پرداختن به موضوع داعش و تروریسم برای ایران از آن جهت مهم است که کشور در غرب و شرق در همسایگی تروریست خیزترین مناطق جهان قرار دارد و کوچک ترین مماشات و سهل اندیشی منجر به یک فاجعه بزرگ و چه بسا غیرقابل بازگشت خواهد شد. از اینرو با افزایش فعالیت‌های تروریستی و ظهور گروه‌های سازمان یافته‌تر و حامیان منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای آنها که در تقابل منافع با ایران قرار دارند، موضوع این گروه تکفیری و مبارزه با آن به یکی از اولویت‌های اصلی کشور تبدیل شده که شیعه ستیزی در راس فعالیت‌های آنها قرار دارد.  

موضوع شکل گیری گروه داعش که از همان اوایل سالهای جنگ عراق در سال ۸۳ تاسیس شد و تا به امروز در کشورهای مختلف جنایات زیادی را مرتکب شدند تا به امروز مورد توجه هیچ یک از کارگردانان صاحب نام کشور قرار  نگرفت و بار دیگر و تنها ابراهیم حاتمِی‌کیا کارگردان دغدغه‌مند سینمای ایران پای کار آمد تا درباره یکی از بخش‌های جنایات این گروه تکفیری دست به کار شود و بخشی از خشونت‌ها و جنایات‌ فاجعه بار را در قالب اثری هنری و با زبان سینما بیان کند.