هر کس که در انتخابات شرکت می‌کند و به نوعی در زندگی خود از اینترنت نیز بهره می‌برد، حتماً یک بار این متن را بخواند تا با سازوکار پیچیده اختلاس رأی خود آشنا شود.

سرویس جهان مشرق- مجله نیوزویک در شماره ۱۶ ژوئن جلد خود را به پرونده‌ای اختصاص داده که از دریچه فناوری‌های ارتباطی به مهندسی انتخابات می‌پردازد. جان هولکرافت نویسنده این مطلبِ تحقیقی به رخدادی پرداخته که پیش‌تر دو بار در مشرق بررسی شده است: فروش اطلاعات کاربران آمریکایی از سوی یک شرکت تحت مالکیت رابرت مرسر میلیاردر به ستاد انتخاباتی ترامپ. اما نیوزویک اطلاعات جدیدی ارائه نموده که آن را به یک خطر جهانی تبدیل می‌کند.

الکساندر نیکس مدیر شرکت کمبریج آنالتیکا مهمترین پروژه جاری این شرکت را تشکیل پرونده‌ اطلاعات روان‌شناختی (psychographic profiling) از کاربران اینترنتی می‌داند که با استفاده از تمام فعالیت‌های یک کاربر از تحلیل محتوای پُست‌ها تا لایک‌ها و آنلایک‌های او و از اطلاعات جی‌پی‌اس تا خریدهای اینترنتی یا صفحات مورد مراجعه صورت می‌گیرد (نیکس تعداد داده‌ها پیرامون هر کاربر آمریکایی را ۴ تا ۵ هزار اعلام کرد). سپس از این پرونده‌های شخصی برای تشکیل گروه‌های کوچک و بزرگ از میان مردم با ذائقه‌های نسبتاً مشترک صورت می‌گیرد که می‌توانند به صورتی موفق، هدف پیام‌های انتخاباتیِ متناسب‌سازی‌شده قرار گیرند.

برای مثال این شرکت به پردازش داده‌های کاربران ایالت ایوا اقدام می‌کند و پرونده‌های یادشده را تشکیل می‌دهد. سپس در آستانه سخنرانی انتخاباتی نامزد ریاست‌جمهوری در آن ایالت، یک به یک موضوعاتی که می‌تواند در سخنرانی وی مطرح شود، به بانک داده ارائه می‌کند و واکنش شبیه‌سازی‌شدهِ کاربران را ارزیابی می‌کند. دستکاری موضوعات آن قدر صورت می‌گیرد تا بیشترین واکنش مثبت را از گروه‌های مختلف دریافت کند. سایت دانشگاه کمبریج چگونگی انجام این عملیات در فیس‌بوک را بارگذاری کرده و سایت applymagicsause بر همان اساس یعنی ایجاد شبکه‌ای از friends با نفوذ و پیشروی در فالورها و لایک‌ها به صفحه ده‌ها میلیون کاربر دسترسی یافته و به پردازش اطلاعات آنها پرداخته است.

الکساندر نیکس مدیر شرکت کمبریج آنالتیکا مهمترین پروژه جاری این شرکت را تشکیل پرونده‌ اطلاعات روان‌شناختی (psychographic profiling) از کاربران اینترنتی می‌داند.

نویسنده می‌گوید اطلاعاتی که در این مجموعه از خود او گردآوری شده تقریباً درست است، مثلا: بیشتر متمایل به لیبرال و هنری تا محافظه‌کار و سنتی، شکاک اما نه بیمارگونه، آرام و دارای احساسات باثبات. او حتی توانسته با دشواری، فردی را که به عنوان نمونه در سخنرانی نیکس مورد بررسی قرار گرفته بود پیدا کند: جفری روست که طبق اطلاعات کمبریج آنالتیکا «نسبتاً دارای شخصیت ثابت، تقریباً با دیدگاه‌ِ بسته، تا حدودی باوجدان و دارای دغدغه سلاح» باید باشد. نویسنده فیلمِ سخنرانی را برای روست فرستاده و او شوکه شده است. روست نوشته تنها برای دیدن عکس نوه‌هایش یک حساب فیس‌بوک باز کرده اما حالا به نظر می‌رسد «در وسط یک‌سری آدم خطرناک» قرار گرفته است.

تحلیل‌گر نیوزویک اضافه می‌کند این اولین اتفاق در نوع خود در انتخابات آمریکا نیست بلکه پیش‌تر نیز کمیته ملی حزب دموکرات از پایگاه داده Catalist استفاده کرده، گر چه این پایگاه برخلاف شرکت‌هایی که ترامپ با آنها کار کرده، رسماً اهداف سیاسی خود را اعلام کرده و اصلاً روش اصلی گردآوری داده آن ربطی به فضای مجازی ندارد

تنوع منابع و ترکیب روش‌های گذشته

اما ترامپ تنها از این روش برای گردآوری داده بهره نگرفته بلکه ستاد او توانسته از راه‌های دیگر به داده‌های به دست‌آمده از ثبت نام شهروندان در حوزه‌های رأی‌گیری، تملک سلاح یا عدم تملک، سوابق کارت اعتباری و خریدهای شهروندان دست یابد. این کار با معامله با شرکت ایرلندی Experian PLC، شرکت‌های آمریکایی  Datalogix Epsilon و Acxiom انجام شده است. در واقع روشی که ترامپ با بکارگیری داده‌ها برای تبلیغ خود استفاده کرده است، ترکیب دو روشی است که پیش از این انجام می‌شده است:

۱- یک شرکت تجاری با صفحه‌ای از علاقمندان واقعی کالاهای آن وارد معامله با اپسیلون می‌شود. اپلیسون با توجه به داده‌هایی که از کاربران دارد، آی‌دی‌هایی را در اختیار این شرکت قرار می‌دهد که در صورت ارسال تبلیغ برای آنها یا افزودن آنها به گروه شرکت در شبکه‌های اجتماعی، احتمال تمایل آنها به خرید کالا بیش از سایر کاربران است. بدین صورت با هزینه اندک، ارتباط مستقیمی برای شرکت با مشتری‌های احتمالی برقرار می‌شود. حتی اینکه چه گونه تبلیغی و چه عبارات و رنگ‌هایی می‌تواند برای هر گروه از کاربران جذاب باشد، موضوعی است که از مشورت اپسیلون در آن استفاده می‌شود.

۲- هدف‌گیری خرده‌گروه‌ها در انتخابات آمریکا دست‌کم ۱۲ سال قدمت داشته است. کارل رُو در سال ۲۰۰۴ میلادی توانست فرقه اقلیت آمیش در اُهایو را به نفع خود پای صندوق رأی بیاورد. او پیام ویژه‌ تبلیغاتی برای این گروه طراحی کرد مبنی بر اینکه در صورت رأی‌آوردن رقیب، همجنس‌گرایی آزاد خواهد شد. همین کافی بود تا گروهی که شاید عمده افراد آن سالها رنگ صندوق آرا را ندیده بودند، با کالسکه‌های خود به سمت حوزه‌های رأی‌گیری بتازند.

صفحه مأموریت‌های شرکت اپسیلون که نمی‌توان به راحتی ارتباط آن را با مهندسی افکار عمومی در انتخابات متوجه شد اما واقعیت چیز دیگری است

ترکیب این دو شیوه یعنی طراحی تبلیغات انتخاباتی برای خرده‌گروه‌ها از راه بکارگیری داده‌های پردازش‌شده از کاربران فضای مجازی امر جدیدی است. کلید آغاز آن به تحقیقاتی برمی‌گردد که در سال ۲۰۱۳ میلادی نتیجه نهایی آن به دست آمد و نشان می‌داد چگونه می‌تواند از فیس‌بوک جهت تشکیل پرونده‌های روان‌شناختی برای افراد استفاده کرد. همچنین تا کنون گسترده‌ترین استفاده از این روش در انتخابات ۲۰۱۶ میلادی در ایالات متحده بوده است.

فوت و فن کار

نیوزویک به ۵ ترفند دست یافته است:

۱- ممکن است پرسیده شود که چگونه تبلیغات متنوعی برای خرده‌گروه‌ها طراحی می‌شود در حالی که ممکن است تضاد در پیام‌های تبلیغاتی موجب ریزش آرا شده یا بهانه به دست رسانه‌ها بدهد؟ قطعاً این روش تبلیغاتی تا حدی مستلزم پذیرش این خطر است اما ستادهای انتخاباتی و شرکت‌های پردازش داده نیز دست‌بسته نیستند و در بسیاری از موارد، روش‌هایی وجود دارد که پیام‌های خاص تنها به دست خرده‌گروه‌های معین برسد و نه دیگران تا تداخل به وجود نیاید. بنابر این یک نامزد می‌تواند دو گونه پیام تبلیغاتی را با دو محتوای متضاد کاملاً روشن‌فکرانه وکاملاً متعصبانه مثلاً در حوزه نژادپرستی طراحی کند، به دست خرده‌گروه‌های متناظر برساند و هر دو گروه را که بسیار احساسی عمل می‌کنند، به نفع خود پای صندوق آرا بکشاند.

همزمان پیام‌های دیگری برای گروه‌های میانه‌رو طراحی می‌شود که بیش از آنکه احساسی باشد، ‌ تأمل‌برانگیز است. پیش از انتخابات آمریکا تصویری در اسکای‌نیوز منتشر شد که از سوی یکی از کارکنان کمبریج آنالتیکا گرفته شده بود و  عبارت «نیاز به کار در سطحِ شناختی» را روی یک کاغذ نشان می‌داد.

۲- استفاده از ده‌ها سال دانش و پژوهش در حوزه رفتارشناسی می‌تواند کمک شایان توجهی را در اختیار مراکز پردازش داده فضای مجازی قرار دهد. برای مثال پژوهشگران به این نتیجه رسیده‌اند که اگر پیام‌های ظاهراً متضاد با گرایش‌های فرد از سوی یکی از نزدیکان یا دوستان ارائه شود یا به گونه‌ای شامل نشانه‌ای آشنا باشد، احتمال پذیرش آن از سوی فرد بیشتر می‌شود. از این رو ستاد ترامپ قادر بوده نه تنها مخالفان ایده‌های خود در میان جمهوری‌خواهان را تحت تأثیر قرار دهد، بلکه شهروندان متمایل به حزب دموکرات را نیز زیر بمباران حرفه‌ای تبلیغات خود قرار دهد. این پیچیدگی‌ها نشان می‌دهد دانلد ترامپ یا هر نامزد دیگری در هر جای جهان ممکن است خیلی پیچیده‌تر از آن چیزی باشد که به نظر می‌رسد.

همکاری شرکت کاتالیست با کمیته ملی حزب دموکرات آمریکا آخرین نسل از الگوی پردازش داده را پیش از دسترسی به تمام فعالیت‌های آنلاین افراد و اطلاعات حساب کاربری آنها نشان می‌دهد

۳- آوریل بود که فیس‌بوک در بیانیه‌ای تأکید کرد شیوه‌های سوءاستفاده از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی پیشرفت کرده و «از روش‌های سنتی مانند هک‌کردن حساب کاربری، بدافزار، هرزنامه و کلاهبرداری مالی به شیوه‌های جدید مانند تعیین دستورکار برای بحث‌های روزمره و حتی فریب مردم» تبدیل شده است. اگر پیش از این «خبر جعلی» به معنای یک خبر دروغ بود، اکنون به معنای پیامی از سوی یک حساب کاربری جعلی، پیامی از یک ربات، پیامی حاوی محتوای دستکاری‌شده و متناسب‌سازی‌شده با مشخصات شما و ... است.

۴- هر چه بیشتر بتوان از این پیام‌های متنوع بهره گرفت، احتمال پیروزی بیشتر است. پویش انتخاباتی ترامپ روزانه حدود ۷۰ هزار پیام متنوع در تبلیغات خود بکار می‌گرفت که پس از مناظره سوم تا ۱۷۵ هزار افزایش یافت.

۵- همراه‌سازی اقلیت‌ها و زنان معمولاً با استفاده از شایعات یا تبلیغات منفی ضد نامزد رقیب موفق خواهد بود، امری که ستاد ترامپ انکار کرد اما به نظر می‌رسد نقش مهمی در آن داشته است.

خطرات پیشِ‌رو

این وضعیت، جوامع امروزی را به سمت یک پانوپتیکان بزرگ می‌برد. پانوپتیکان الگویی از طراحی دایره‌وار زندان در قرن ۱۹ بود که امکان نظارت بر کوچک‌ترین اعمال زندانی را در طول روز فراهم می‌کرد، بدون اینکه نیاز باشد زندان‌بانان از جای خود تکان بخورند. این بسیار نگران‌کننده است که ربات‌ها و رایانه‌ها بیش از آنچه خود از خود می‌دانیم، در مورد ما اطلاعات دارند و مشاوره می‌دهند.

عملیاتی که امروزه شاهد آن هستیم، خیلی فراتر از «عملیات پرنده دست‌آموز» است که فرانک ویزنر از افسران سیا در ۱۹۴۸ میلادی به راه انداخت و بر این باور بود می‌تواند با جهت‌دهی به رسانه‌ها افکار عمومی را شکل دهد. او بعدتر به طرز مشکوکی به قتل رسید. آنچه اکنون سیاستمداران به آن دسترسی دارند، خیلی بزرگتر از هدفی است که ویزنر داشت و حتی در خواب سرویس‌های اطلاعاتی که با نظارت بر رفت‌وآمد افراد و شنود تلفن آنها به دنبال گردآوری داده از شهروندان بودند نیز امری دست‌نیافتنی بود.

این چیزی شبیه ترکیب داده‌های گسترده از منابع متنوع مجازی برای برنامه‌ریزی‌های خُرد متناسب با خرده‌گروه‌ها با بکارگیری علوم رفتارشناسی و قدرت شبکه‌های اجتماعی است.

ادوارد اسنودن در سخنرانی خود برای همایشی در ۱۵ مه با موضوع کلان‌داده Big Data گفت: «وقتی مردمی داریم که می‌توان آنها را فریب داد و هیچ کس نیست که بیرون از این زنجیز بزرگ قرار گیرد، بنابر این شاهد یک شبکه عنکبوتی برای تعیین متغیرهای متعدد هستیم. این یک نکته خیلی منفی برای جامعه آزاد و باز است.»

اکنون قطعاً هم سیاستمداران، هم سرویس‌های اطلاعاتی، هم شرکت‌های تجاری و... و. برای رسیدن به اهداف خود از فضای مجازی استفاده می‌کنند و جالبتر اینکه روش یادشده، نه تنها کارآمدتر از روش‌های گذشته است، بلکه ظاهراً مجاز و قانونی است زیرا افراد به میل خود در فضاهای ارتباطی وارد شده و علایق خود را نشان می‌دهند.

سخنگوی فیس‌بوک در پاسخ ایمیلی که مارک زاکربرگ بنیان‌گذار و مدیر این مؤسسه را به همراهی با شرکت‌های همدست برای تأثیرگذاری بر افکار و نظرات مردم متهم کرده بود، تنها به نوشتن چند جمله اکتفا کرد که «گمراه‌کردن و سوءاستفاده از اطلاعات مردم، نقض مستقیم سیاست های ما است و ما اقدام جدی... ی.» . اما همه می‌دانند تحلیل‌های روان‌شناختی Psychographic Analisis مشمول «گمراه‌کردن و سوءاستفاده» نمی‌شود. مدیر فیس بوک که پیش‌تر اعلام کرده بود «هیچ کس در مجتمع ما طرفدار نشر اخبار جعلی نیست» پس از انتخابات بخاطر بالاگرفتن انتقادها مجبور شد ۳ هزار نفر را استخدام کند که تبلیغات متعصبانه و ضدیت‌برانگیز را رصد کنند.

اِلی پرایزر نویسنده کتاب «آنچه اینترنت از شما مخفی می‌کند» در مورد استفاده انتخاباتی از شبکه‌های اجتماعی به یک خطر کمتردیده‌شده اشاره می‌کند: از بین‌رفتن دیالوگ و فهم مشترک. او می‌گوید «پویش‌های سیاسی یک میلیون پیام متنوع را که دست‌ساز ربات‌ها است به یک میلیون خرده‌گروه که هر یک شامل کاربرانِ از لحاظ آماری شبیه هم می‌شود، ارسال می‌کنند و آحاد هوادار خود را افزایش می‌دهند بدون اینکه کسی بفهمد چه سازوکاری در این میان در جریان است و حتی بدون اینکه کسی بفهمد اصل موضوع پیام چیست؟»

دلیل آن نیز واضح است. اولاً پیام برای هر مخاطب دستکاری می‌شود و ممکن است آنچه من از وعده انتخاباتی یک نامزد می‌فهمم، با آنچه دیگری می‌فهمد متفاوت باشد. ثانیاً کاربر در شبکه اجتماعی احساس گفتگوی دوجانبه دارد در حالی که ربات بر مبنای علایق کاربر به طراحی پیام اقدام کرده است. در واقع هر کاربر بدون اینکه بداند، در حال قانع‌شدن توسط خودش است و این پایان دیالوگ است.

همین مسأله است که تأیید می‌کند حتی اگر این بهره‌برداری سیاسی از شبکه‌های اجتماعی غیرقانونی نباشد، اما غیراخلاقی و نابودگر است و قطعاً می‌تواند در آینده نزدیک به عنوان یکی از محورهای حریم شخصی در موافقت‌نامه‌ای که کاربر پیش از پیوستن به شبکه آن را تأیید می‌کند، قرار گیرد، کمااینکه هم‌اکنون نیز آژانس مستقل بازرسی اطلاعات بریتانیا ICO  در حال بررسی مستندهایی است که نشان می‌دهد کمبریج آنالتیکا و SCL قوانین را نقض کرده یا دست‌کم از قوانین موجود سوءاستفاده کرده‌اند.

خبر بد برای آمریکاییان اینکه ترامپ پس از روی‌کارآمدن، بخشی از قوانین حریم خصوصی را که اوباما مستقر کرده بود، برداشته است. اکنون شرکت‌های چون Verizon و AT & T می‌توانند تمام فعالیت‌های آنلاین گوشی همراه شما را رصد کنند. خبر بدتر اینکه یک سری سرمایه‌دار خطرپذیر که هر یک به یک یا چند دانشمند ایده‌پرداز متصل هستند، از پول و نفوذ و دانش خود برای ناکام‌گذاشتن هر کوششی بهره می‌گیرند که برای توقف انتشار پیام‌های جعلی در فضای مجازی صورت می‌گیرد. آنها می‌دانند این حوزه جدید تا چه حد می‌تواند سودآور باشد و تا چه گستره‌ای در سراسر کشورهای متصل به اینترنت قابل انجام است. حتی کنفرانس‌های دانشگاهی در MIT و مانند آن برگزار می‌کنند که با سرمایه همین افراد و به اسم رشد علمی اما در واقع برای یافتن راه‌های جدید سوءاستفاده از فضای مجازی برنامه‌ریزی می‌شود.

جمع‌بندی

برای آشنایی بیشتر با این سازوکارهای خطرناک، نیوزویک مطالعه دو کتاب تازه را پیشنهاد می‌کند:

Prototype Politics: Technology-Intensive Campaigning and the Data of Democracy by Daniel Kreiss

Hacking the Electorate: How Campaigns Perceive Voters by Eitan Hersh

مطمئن باشید این اتفاق ممکن است به زودی در بسیاری از نقاط جهان رخ دهد و نه تنها انتخابات بلکه بسیاری از تحولات اجتماعی و سیاسی را تحت تأثیر قرار دهد. پس مطالعه این کتابها را از دست ندهید. واقعیت آن است که هر چه قوانین در این زمینه پیشرفت کند، باز تنها فهمیدگی مردم و تعمیق تحلیل آنها است که می‌تواند از چنین فریبکاری‌هایی پیش‌گیری کند.

منابع

http://www.newsweek.com/2017/06/16/big-data-mines-personal-info-manipulate-voters-623131.html

https://us.epsilon.com/people-based-marketing-solutions-epsilon#CRM

https://www.catalist.us

http://www.mashreghnews.ir/news/699351

http://www.mashreghnews.ir/news/696699