تشنگی شدید مجبورم کرد به دنبال آب بگردم مرتضی هم چند بار تقاضای آب کرد کسی اقدامی نکرد هیچ کس از سنگر بیرون نمی آمد به خاطر حجم زیاد آتش دشمن مجبور شدم برای تهیه آب به بیرون سنگر بیایم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - عملیات بیت المقدس ۷ در نخستین ساعات بامداد ۱۳۶۷/۳/۲۳ با رمز مبارک (یا ابا عبدالله الحسین علیه السلام)و با هدف انهدام مواضع دشمن در منطقه شلمچه آغاز شد.
ابن عملیات در شرایطی انجام شد که تا قبل از آن وضعیت جبهه های حق علیه باطل بسیارسخت و بحرانی شده بود وپس ازورود رزمندان به منطقه غرب کشور و انجام عملیات والفجر ۱۰ در منطقه عمومی حلبچه و...بخش عمده قوای سپاه در این منطقه حضور داشت و بخشی هم در سایر مناطق جنوب به ماموریت های پدافندی مشغول بودند و البته آنچه که باقیمانده پیکره سپاه بود در منطقه فاو تا جزایر مجنون نیروی زبده و قابل توجهی نبودند بخصوص در منطقه فاو ودشمن هم با یک برنامه ریزی منسجم و دریک فرصت  مناسب، ابتد ا در منطقه فاو تک نموده و به سرعت شبه جزیه فاو را تصرف کرد و پس از سقوط فاو ، نیروهای عراقی با روحیه بالا در چند جبهه دست به حمله زدند . از جمله جزایر مجنون را با استفاده گسترده از تسلیحات شیمیایی بازپس گرفته و در شلمچه خطوط جبهه را به قبل از عملیات کربلای ۵ بازگرداندند.

در این مناطق بیش از ۹۰ درصد از استعداد و توانایی زرهی لشکر ویژه ۲۵ کربلا منهدم شد و یا در منطقه باقی ماند و به دست دشمن افتاد ، شرایط بسیار سختی به لحاظ روحی برای رزمندگان ایجاد شده بود بویژه در تکی که دشمن در منطقه شمچه داشت و از چند قسمت پیشروی هایی داشت که بسیار نگران کننده بود , دشمن تا نزدیکی های خرمشهر به جلو آمد و از مناطقی مثل ایستگاه حسینیه و زید و ... به سرعت جلو آمد و حتی تا چند کیلومتری اهواز هم رسیدند؛ که در این مقطع سپاه با همه توانایی و وجود  به دفاع پرداخت و دشمن را به عقب راند ؛ در منطقه شلمچه دشمن تا نزدیک جاده آسفالت خرمشهر –اهواز رسید و ما در منطقه جاده شنی شهید صفوی حضور داشتیم ؛ بعد  از عقب نشینی دشمن در این منطقه که شرح مفصلی دارد و بدست آوردن امکانات غنیمتی از جمله ۲۳ دستگاه تانک نو و مدرن شده عراقی دوباره زرهی تشکیل و آماده به کار شد و با آمدن وسایل و نیروها از منطقه خرمال و حلبچه سرو سامان گرفتیم و چون تانک ها نو و مدرن بودند دردسرهای قبل را برای تعمیرات نداشتیم و طبق دستور فرماندهی برای جلسه در محل قرارگاه فرماندهی حاضر شدیم و در جلسه بحث عملیات جدید با محوریت زرهی مطرح شد ، تاکنون یاد نداشتم که از زرهی برای شکستن خط استفاده شده باشد و همیشه برای صبح عملیات و پاتک ها استفاده می شد قرار بود با لشکرهای۸ نجف اشرف و۲۷ حضرت رسول(ص) و ۱۴ امام حسین (ع) و سایر یگانهایی که زرهی داشتند به صورت متمرکز خط دشمن شکسته و پیشروی نمائیم .

بعد از پایان جلسه به سنگرهای قبلی خودمان که تازه آزاد شده بود رفتیم و امکانات زیادی که بجا مانده و هنوز دست نخورده بود را مشاهده نمودیم و با احتیاط و بررسی از عدم تله گذاری توسط عراقی ها همه آنها را تخلیه نمودیم . مقدار زیادی باطری نو و موتور برق و موتور جوش و قطعات و لوازم و ابزار آلات داشتیم همه را جمع آوری کرده و مقری در پشت جاده آسفالت بوجود آوردیم برای عقبه زرهی و با خدمه تانک ها جلسه تشکیل و ضمن توجیه و آماده سازی تانک ها هرکس به سراغ کار خود رفت ، در حین کار یک دستگاه خودروی تویوتا استشن رسید و دیدم مرتضی پیاده شد و در حالی که فرمانده لشکر  نجف ۸ و جمعی دیگر همراهش بودند برای شب دستوراتی و سفارشاتی داد و تاکید زیاد برای آمادگی و اهمیت کار که به ایشان اطمینان دادم شب با تمام توان وارد کار می شویم و خدا قوتی گفت و خوشحال از نزد ما رفت.


با آماده شدن کامل بچه ها و توزیع مهمات و سوختگیری و تدارکات کافی و آب و یخ حرکت کردیم و با شروع عملیات به بهترین شکل ممکن بچه ها از موانع عبور کرده و خط دشمن را شکستند و با عقب رفتن دشمن از مرز با یک خاکریز از زمان تهاجم دشمن جلوتر رفته و منتظر دستور بودیم ، به سراغ سنگر فرماندهی آمدم سنگر بتونی و رینگی که توسط عراقی ها احداث شده و بسیار مستحکم بود وقتی وارد سنگر شدم برای اولین بار مشاهده کردم مرتضی با پوتین های بسته و ایستاده در حال هدایت است و اوضاع مثل عملیات های قبل نیست که امکانات گسترده مخابراتی برقرار و نقشه و کالک ها نصب و روی زمین باشد و اطراف و افراد سنگر همه حالت جدید دارد که بیان کننده آمادگی برای عقب رفتن است هرچند کسی چیزی نمی گفت اما با تجزیه و تحلیل اوضاع مطلع شدم که آنها به قصد ماندن نیامده اند و از قبل برای ضربه زدن و برگشت برنامه ریزی نموده اند لذا بچه ها را توجیه کردم که به محض اطلاع به شما خواهم گفت چکار کنید و آماده باشید ضمن درگیری با دشمن به موضع عقب بیائید.


تشنگی شدید مجبورم کرد به دنبال آب بگردم مرتضی هم چند بار تقاضای آب کرد کسی اقدامی نکرد هیچ کس از سنگر بیرون نمی آمد به خاطر حجم زیاد آتش دشمن مجبور شدم برای تهیه آب به بیرون سنگر بیایم فقط یک کلت همراه داشتم و به راحتی می توانستم تحرک داشته باشم.


با چند بار خیزیدن روی زمین و بلند شدن و سرعت عمل خود را به محل تردد خودروهای پراکنده رساندم از هرکس سراغ آب می گرفتم خبری نبود پس از چند دقیقه یک دستگاه وانت که پر ازتدارکات و کیسه های پلاستیکی آب معدنی بود از راه رسید از او تقاضای آب کردم گفت برای نیروهای خط آب می برد و نمی تواند زیاد آب به ما بدهد و در حال حرکت گفت یک کیسه بردار نه بیشتر و همان طور که می رفت به سرعت روی سپر عقب خودرو پریده و با گرفتن لبه های درب عقب و تلاش زیادی سعی کردم از خودرو در حال حرکت که دائم به بالا و پائین می پرید یک کیسه گونی که محتوی کیسه های آب بود بردارم پاهایم از روی سپر رها شد و روی زمین کشیده می شد و هرچه داد زدم خودرو نمی ایستاد بالاخره با هر سختی بود یک کیسه آب بر روی زمین پرت کردم و خودم را رها کردم و روی زمین افتادم تمام پاهایم روی زمین خراشیده شده بود و پاچه های شلوارم پاره شد . گونی کیسه های آب را بلند کردم و شروع به دویدن به سمت سنگر فرماندهی کردم و یک کلمن پیدا کرده و    کیسه های آب را با دندان پاره کرده و کلمن را پر از آب کردم و با چند بار پریدن روی زمین و ریختن مقدار کمی آب ها بخاطر سوت خمپاره و توپ دوباره بلند شدم و در کنار سنگر یخدان بزرگ چوبی را دیدم که مقداری یخ داشت با یک کیسه آب یخ ها را شسته و قابل استفاده نمودم و داخل کلمن ریختم و با چند کیسه آب مانده در ته گونی خودم را به سنگر رساند م و به همه آب دادم.

وقتی مرتضی آب خنک را خورد و نفس کشید و سلامی بر امام حسین (ع) داد به دنبال کسی می گشت که آب را آورده و با دیدن کلمن در دست من و پاهای خاکی و خراشیده لبخند رضایت بخشی زد و به کارها ادامه دادند. خودم هم آب خوردم و قمقمه کمری را پر آب کردم و مابقی کیسه های آب را در کلمن خالی کردم و کنار فرماندهی قرار دادم و از سنگر خارج شدم. عقب نشینی سایر یگانها شروع شده بود فرمانده یکی از گروهان ها به سراغم آمد و کسب تکلیف کرد. گفتم هنوز مرتضی دستور نداده اما تا ظهر صبر کن و بعد با احتیاط به خاکریز بعدی بیا و همین کار را کرد و تا شب همه به محل قبل برگشته بودیم. عملیات خوبی بود در همان مرحله اول ضمن کشته و مجروح شدن جمع زیادی از دشمن چند صد نفر هم به اسارت در آوردند.

شناسنامه عملیات بیت‌المقدس 7
 
رمز عملیات: "یا اباعبدالله(ص)"
منطقه عملیات: شلمچه- کانال ماهی
زمان عملیات1367/3/22 تا 1367/3/25

هدف: انهدام قوای دشمن در منطقه شلمچه به منظور جلوگیری از نلاش مجدد عراق جهت تصرف شلمچه و جزایر مجنون.

نوع عملیات: نیمه گسترده

فرماندهی عملیات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
 
سازمان عملیات: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
 
استعداد نیروهای درگیر خودی: 30 گردان پیاده شامل: لشکرهای 7، 8، 14، 19، 25، 27، 33، 41، 52 و تیپ های 18 پیاده و 20 ، 38 ، 72 زرهی  از سپاه و 17 گردان توپخانه از سپاه و چهار گردان توپخانه از ارتش.

استعداد نیروهای درگیر دشمن
48 گردان پیاده، 8 گردان کماندویی، 12 گردان زرهی، 6 گردان مکانیزه و 45 گردان توپخانه
نتایج عملیات:
انهدام یگان‌های دشمن به شرح ذیل:
-تیپ‌های 28 و 429 به میزان 80 درصد؛
-گردان‌های 1 و 2 کماندو لشکر 19 به میزان 60 درصد؛
-تیپ 421 به میزان 50 درصد؛تیپ‌های 428 و 113 به میزان 40 درصد؛تیپ‌های 20، 26 و 12 به میزان 30 درصد؛
-تیپ‌های 15، 6، 25، 1 و 27 به میزان 20 درصد؛
-تیپ‌های 44 و 45 به میزان 10 درصد؛
-تیپ‌های 3، 4، 6 و 7 گارد جمهوری به میزان 10 تا 20 درصد.
تلفات دشمن:
حدود 2500 کشته و 1220  اسیر
خسارات دشمن: انهدام 80 دستگاه تانک و نفربر و 40 قبضه توپ و 200 دستگاه خودرو.
غنائم / 20 دستگاه تانک و نفربر، 23 دستگاه خودروی مهندسی و 15 دستگاه خودرو.