به گزارش مشرق، حادثه تروریستی اخیر در تهران، اگرچه نخستین عملیات تروریستی در سالهای اخیر در تهران بود، اما این نخستین عملیات تروریستهای اجارهای در کشور نیست، بلکه آنها پیش از این با حمله به پاسگاه مرزی کشورمان در منطقهی میرجاوه، حمله به یک پاسگاه انتظامی در اهواز و پیش از این، در چندین نوبت، حمله به برخی اماکن نظامی در شمالغرب کشور در سال گذشته و... پرده از خباثت خود برداشته بودند.
این عملیات که حاصل همکاری گروهک تروریستی داعش، منافقین و حامیان منطقهای و بینالمللی آنها بود، نشان داد که با هویدا شدن شکستهای سنگین گروهکهای تروریست تکفیری در عراق و سوریه، بر هم زدن امنیت جمهوری اسلامی ایران در دستور کار جدی دشمنان ملت ایران قرار گرفته است.
این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران در منطقه آشوبناک غرب آسیا از اقتدار و امنیت بالایی برخوردار است و چنین حملات نیابتی و کورکورانه نمیتواند خدشهای بر امنیت و اقتدار ایران اسلامی وارد کند. حادثه تروریستی تهران و جمع شدن سریع آن، در حالیکه در اطراف ایران، تروریستهای اجارهای عربستان سعودی پخش شدهاند، نشاندهنده اقتدار نظامی و امنیتی ایران است و پیامهایی که مقامات کشورهای مختلف دنیا در پی حادثه تهران ارسال کردند، نشان میدهد که تنها امید آنها به برقراری امنیت در غرب آسیا، جمهوری اسلامی ایران است.
نزدیک به شش سال است که از اعلام موجودیت گروهک تکفیری تروریستی داعش میگذرد. گروهکی که در طول این مدت در سایه حامیان افراطگرا و خشونتطلب با کشتار وسیع در عراق و سوریه و ایجاد ناامنی در بسیاری از کشورها، ازجمله کشورهای اروپایی و عربی بهدنبال رعب و وحشت بوده است؛ از همین رو انتشار تصاویر شکنجه و قتل با روشهای وحشیانه این گروه تا عملیاتهای تروریستی در کشورهای مختلف در صدر اخبار جهان قرار گرفته است.
در این میان، ایران تنها کشوری است که از ابتدای ظهور این پدیده شوم با آن مبارزه کرده است. شاید بتوان گفت، در هر جای جهان، تروریستی اعلام موجودیت کرده، جمهوری اسلامی داعیهدار مبارزه با او بوده است. در برابر داعش نیز ایران همیشه در خط مقدم مبارزه بوده و ازاینرو توانسته است ضربات سخت و مهلکی را در عراق و سوریه به همراه جبهه مقاومت بر پیکره تروریسم منطقه وارد آورد که در روزهای اخیر شکستهای سنگین در عراق و سوریه سبب شده است داعش و همپیمانانش به فکر انتقامجویی از ملت ایران باشند.
اوج خباثتها به نشست ریاض موسوم به نشست «تشکیل ائتلاف ضد تروریسم» برمیگردد. ائتلافی متشکل از آمریکا به سرکردگی دونالد ترامپ از یکسو و در سوی دیگر آن قبایل عربی که خزانه مالی اصلی تروریستها در یکی دو دهه گذشته محسوب میشوند.
دول مذکور بهدنبال ائتلافی بودند تا خط مقاومت در برابر تروریسم را تضعیف کنند. ترامپ که با رقص شمشیر با پدران تروریسم در منطقه، سرمست چپاول دلارهای نفتی عربستان بود، با این ائتلاف به فکر تشدید آتشافروزی در منطقه افتاد و ایران را که همیشه در خط مقدم مبارزه با تروریسم بوده، به تروریسمپروری و عامل بیثباتی منطقه متهم کرد.
کسانیکه نفعشان در وجود داعش و امثال آن است، در پایان نشست ریاض بیانیهای قرائت میکنند که مفاد آن بهجای آنکه ضد تروریسم باشد، عمدتاً ضد ایرانی است. این بیانیه با محوریت تروریسم خواندن ایران و همپیمانانش در منطقه به مقابله دولتهای عضو این ائتلاف با ایران تأکید میکند. در این بیانیه گفته شده است، با دخالت ایران در امور داخلی کشورها مقابله خواهند کرد؛ اما در روزهای بعد، مجادله بر سر ایران همچنان داغ است؛ از خروج قطر از ائتلاف گرفته تا اظهار نظر ناپخته و حسابنشده وزیر خارجه عربستان.
ساعاتی پیش از حمله تروریستی در تهران، عادلالجبیر، وزیر خارجه عربستان در اظهاراتی تند، ایران را اولین حامی تروریسم در جهان معرفی میکند. او همچنین مدعی میشود، ایران بهدلیل دخالت در امور کشورهای منطقه باید تنبیه شود!
ایران جایی است که برهم زدن امنیت آن برای داعش و عربستان یک رؤیا است و فاصله بسیاری تا وقوع آن وجود دارد. در طول این سالها تلاشهای فراوانی از سوی این گروهک برای عملیاتیسازی این رؤیا در ایران صورت گرفته بود که با هوشیاری نیروهای امنیتی و اطلاعاتی کشور تعبیر نشده بود. پس از چندین سال اقدامات ناکام تنها در روز چهارشنبه (17/3/96) توانستند در حرم امام راحل(ره) و مجلس شورای اسلامی به اقداماتی دست بزنند که با وجود شهادت تعدادی از مردم بیگناه، همه تروریستها به دست نیروهای سپاه و امنیتی کشته شدند. حملاتی که هدف اصلی آن خدشهدار کردن امنیت جمهوری اسلامی در منطقه بود و بهزعم آنان رویدادی عظیم است و تمام اتفاقات دیگر را تحتتأثیر خود قرار خواهد داد. آنها میخواهند در بوق و کرنا کنند که ایران یک کشور آسیبپذیر است. آنها فکر میکنند این اتفاق رعب و هراسی ایجاد کرده که بهواسطه آن میتوانند ملت را به مقابله با سیاستهای حاکمیت در مبارزه با تروریسم بکشانند؛ اما اتفاقات بهگونهای دیگری رقم میخورد: اول اینکه عملکرد نیروهای امنیتی و انتظامی ما در برخورد با این حادثه و دستگیری باقیمانده آنها موفقیتآمیز است.
دوم اینکه پس از پایان درگیریها، بهویژه با حضور گسترده مردم در تشییع جنازه شهدا، موضع ملت نیز بهروشنی دیده می شود، آنها ترسی در دل ندارند و بر روی یک نکته تأکید دارند و آن، اتحاد و برادری بیش از پیش است. رهبر معظم انقلاب نیز در دیدار با دانشجویان به این حمله واکنش نشان داده و از آن به ترقهبازی یاد کرده و فرمودند: «ملت ایران دارد حرکت میکند و پیش میرود؛ این ترقهبازیهایی هم که امروز شد، اینها هم در اراده مردم تأثیری نخواهد گذاشت.» ایشان بار دیگر آب پاکی را بر دست دشمنان ریخته و فرمودند: «البته خود این حوادث نشان داد که اگر چنانچه جمهوری اسلامی در آن نقطهای که مرکز اصلی این فتنههاست ایستادگی نمیکرد، ما تا حالا گرفتاریهای زیادی از این ناحیه در داخل کشور داشتیم.» این جملات نشان میدهد، جمهوری اسلامی نه تنها در مبارزه با تروریسم لحظهای کوتاه نخواهد آمد؛ بلکه عزم خود را جزم خواهد کرد و تا نابودی تروریسم پیش خواهد رفت.
اما در ارتباط با این حادثهِی تروریستی توجه به چند نکته ضروری است:
1- این حادثه نخستین عملیات تروریستی تکفیریها در ایران، بهویژه تهران نبود، بلکه آنها پیش از این نیز بارها قصد انجام عملیات تروریستی در ایران داشتهاند که توسط نیروهای اطلاعاتی - امنیتی کشورمان، عملیاتهای آنها پیش از وقوع کشف و خنثی شده است. بهعنوان مثال در همین رابطه فقط در سال 95 بیش از 50 تیم تروریستی مشابه در تهران دستگیر شده است و یا اینکه طی این چند روز در اقصی نقاط کشور بیش از 40 نفر از این تروریستها شناسایی و دستگیر شدند. بنابراین، حادثهی اخیر علیرغم جانکاه بودن، اما بههیچوجه ذرهای از اهمیت مجاهدتهای سربازان تأمین امنیت کشور را کم نمیکند.
2- حادثهی اخیر، سیاست عقلانی و مبتنی بر محاسبات صحیح جمهوری اسلامی در دفاع از حریم اهلبیت در عراق و سوریه را نشان داد؛ زیرا این حادثه که بهخوبی از نیات شوم تکفیریها در قبال کشورمان پرده برداشت، نشان داد که اگر مدافعان جان برکف کشورمان در عراق و سوریه حاضر نمیشدند، اکنون صحنهی امنیت و وضعیت عمومی کشور به مطلوبیت کنونی نبود. درواقع، این حادثه نشان داد که برخلاف تبلیغات سوء برخی طیفها در داخل کشور، مدافعان حرم، نه تنها از حریم اهلبیت دفاع میکنند، بلکه با اینکار خود از حریم امنیت کشور نیز پاسداری میکنند. در همین زمینه قابلذکر است که آنچه سایهی جنگ را از سر کشور کم کرده و امنیت را بر آن حکمفرما کرده است، نه مذاکره و نشستوبرخاست با دشمن، بلکه مجاهدتهای سربازان امنیت کشور و ازجمله مهمترین آنها مدافعان حرم است.
3- علیرغم هزینهبردار بودن این حادثه و تأسف بابت وقوع خسارتبار آن، اما حداقل از دو جهت عمده حائز اهمیت بود؛ صف خدشهناپذیر ملت و مسؤولان در مقابل تروریسم و وحدت آنها را به نمایش گذاشت؛ زیرا با قاطعیت میتوان گفت که قاطبهی ملت در ضرورت برخورد با این تروریستها پشتیبان مسؤولان و مأموران تأمین امنیت کشور بوده و هستند. این حادثه همچنین حاوی این پیام مهم بود که در پاسداری از امنیت کشور باید پیوسته مراقب بود.
4- آنچه بیش از همه در این میان جالبتوجه بود، مشابهت این عملیات تروریستی با عملیاتهای تروریستی منافقین در دههی 60 بود. از اینرو، همانگونه که منافقین در آن زمان، منفور ملت بودند و توطئهها و ترورهای آنها نتوانست در صراط مستقیم ملت ایران خللی وارد کند، تروریستهای کنونی نیز که از اذناب منافقین دههی 60 و موردحمایت آنها هستند نیز منفور ملت بوده و در حدی نیستند که ترقهبازیشان در ارادهی ملت ایران تأثیری داشته باشد.
5- کشاندن عملیات تروریستی از مرزهای ایران به داخل کشور و بهویژه تهران، راهبرد سعودیها برای ناامنسازی ایران از یکسو و هدف قراردادن ظرفیتهای راهبردی ایران در منطقه و بهنوعی جبران شکستهای خود از ایران در منطقه است. از اینرو، عاملان حادثهی تروریستی تهران را میتوان تروریستهایی اجارهای دانست. علاوه بر این، حامیان تروریسم باید بدانند با این قبیل کارها نمیتوانند جمهوری اسلامی را از راه سراسر عزت و اقتدار خود مأیوس و پشیمان کنند. درواقع، این قبیل اقدامات بههیچوجه جبرانی برای شکستهای حامیان تروریسم در منطقه نیست و آنها با این قبیل کارها نمیتوانند معادلهی تحولات منطقه را به نفع خود تغییر دهند.
نکته پایانی آنکه کسانی میتوانند شعار مبارزه با تروریسم را سر دهند که دستشان به خون جانباختگان ترور در اعصار مختلف آلوده نشده باشد که این ویژگی نه در آمریکا هست که خود نظریهپرداز ایجاد تروریسم جهانی است و نه در عربستان که هر زمان و در هر جایی تروریسمی شکلگرفته، جای پایش قابل مشاهده است.