کد خبر 739009
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۸:۰۸

دوستانم مواظب باشید یک وقت درس یا پدر و مادر یا زن و فرزند و ... برایمان حجاب نشوند، هدف ما رسیدن به خداوند است اگر اینها حجاب شوند باید کنار زد.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - آنچه در ادامه می خوانید، وصیتنامه شهید سید عباس ظهیری است که در دبیرستان سپاه تهران تحصیل می کرد و در دوران دبیرستان به جبهه رفت و در سن ۱۷ سالگی و در ۲۱ دی ماه ۱۳۶۵ و در جریان عملیات کربلای ۵ شهید شد.

بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
خدایا تو را سوگند می دهم به علم غیبت و به توانایی و قدرتت بر آفرینش ، به زندگی ام قوام بخش ، تا آن هنگام که به صلاح من است و به حیاتم پایان ده هرگاه که مرگ برایم بهتر از زندگی باشد.
از دعای حضرت فاطمه (سلام اللّه علیها).
اکثر ما مسلمانان به بعضی از مسائل علم و اگاهی داریم ولیکن در عمل توجهی به آنها نمی کنیم . در مورد مرگ هم این چنین است . ما می دانیم که دنیا محل ماندن نیست ولیکن باز دل به ماندن بسته ایم و گول ظواهر را می خوریم.میدانیم که بعد از مدتی خواهیم رفت و جز اعمالمان چیز دیگری را نمی توانیم با خود ببریم ولی مال اندوزی می کنیم و توجهی به اعمال و رفتارمان نداریم. مطلع هستیم که دنیا مانندعجوزه ای است که خود را آرایش کرده است ولی باز گولش را می خوریم وخود را در منجلابش می اندازیم.
امام صادق (علیه السّلام)می فرماید:دنیا مانند آب دریاست که هر چه شخص از آن بیشتر بیاشامد تشنگی اش بیشتر می شود تا او را بکشد.
برادرانم بدانید این دنیا دو روز بیش نیست و این دو روز جهت وسیله ساختن برای سفر آخرت است. برای بریدن از خواهش های نفسانی و آدم شدن است .برا ی غلبه بر نفس اماره است .برای کسب علم و معرفت الهی است.برای متصل شدن به خداوند است و این اتصال پیدا نمی شود مگر با محبت اهل بیت علیهاسلام. بنابراین باید محبت ائمه (علیهم السّلام) را در دل خود افزون کرد و لازمه پیدا شدن این محبت پیروی از امام و در خط او بودن است.


ای بندگان خدا در منزلی هستیم که پیش از ما کسانی در آن بودند که عمرشان از من و تو درازتر ،قدرتشان بیشتر، باصدها آرزو!
اما اکنون زبانهایشان لال گشته، دهانهایشان پر از خاک شده ، استخوانهایشان پوسیده و نامشان از صفحه روزگار محو شده و در محلی منزلشان داده اند که همه اهل آن مشغول به خود هستند .همسایگانی دارند ولی با آنها رفت و آمد ندارند .خانه هایشان به هم پیوسته ولی یکدیگر را نمی بینند. همسایگانی هستند که با هم انس ودوستی ندارند.
ساختمانها ساختند ولی به آن گذری نمی کنند و... آری برخاک قبر سر گذاشته و حسرت می خورند چگونه با هم رفت و آمد کنند ،در حالی که بدنهایشان پوسیده و استخوانهایشان در هم شکسته و روزگار دفتر زندگی شان را بسته است. آری آنها در برزخ گرفتارند تا روز قیامت ، پس بیایید از دنیایی که خواهی نخواهی از ما دست بر خواهد داشت و بدنهایمان را پوسیده و کهنه می کند دست برداریم و این جان ناقابل را وقف خداوند سازیم تا آنچه را صلاح داند انجام دهد.
ای دوستانم بدانید در شرایط حساسی از تاریخ اسلام قرار گرفته ایم و در شرایط حساسی از جنگ تحمیلی. در شرایطی که دولت جمهوری اسلامی تمام امکانات و تمام نیروی خود را برای جبهه ها به کار گرفته و امت حزب الله جانـا ًو مالاً به خدمت جنگ در آمده و تمامی فشارها را بر خود تحمل کرده و خود را آماده زدن ضربه نهایی کرده است. همان گونه هم تمامی کفر خود را آماده دفاع کرده.
برادرانم آیا صدای "هَلْ مِنْ ناصِر " حسین زمان را نمی شنوید ؟مگر شماها آرزو نداشتید در زمان امام حسین (علیه السّلام) بودید و او را یاری می کردید؟ این زمان ، زمان یاری حسین و فرزند اوست .زمانی است که اسلام به خون ناقابل ما احتیاج دارد.
مگر هدف از آفرینش انسان به کمال رسیدن او نیست ؟مگر هدف رسیدن به قرب ونزدیکی خدا نیست؟پس چه راهی بهتر و بالاتر از شهادت که انسان را به این هدف برساند .راهی که وقتی حضرت علی (علیه السّلام) به آن رسید فرمود: "فُزْتُ وَ رَبَّ ألکَعبَه"
دوستانم مواظب باشید یک وقت درس یا پدر و مادر یا زن و فرزند و ... برایمان حجاب نشوند، هدف ما رسیدن به خداوند است اگر اینها حجاب شوند باید کنار زد.
شاید مرحله ای برای تکامل انسان وجود نداشته باشد که انسان با رسیدن به آن به رستگاری و سعادت جاوید خود یقین پیدا کند به جز مرحله شهادت در راه خدا که سعادت جاوید انسان در این مرحله به طور قطعی تضمین شده است.
شهادت یگانه کمال مطلق است که به طور قطع همراه آدمی به جهان پس از مرگ می آید . و اما شما ای پدر و مادر و خواهر عزیز و گرامی ام، قبل از هر صحبتی از شما تقاضا دارم مرا حلال کنید و اگر مشیت و خواست خدا بر این قرار گرفت که این بنده حقیر به فیض عظمای شهادت نائل گردم شما به این خواست او راضی باشید که او خود صلاح بندگانش را بهتر می داند :

" وَ اللَّهُ یُحْیی وَ یُمیتُ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصیرٌ " ( آل عمران - ۱۵۶ )

از شما تقاضا دارم بعد از شنیدن خبر شهادت من خدا را شکر کنید و از او بخواهید که به شما صبر دهد. اگر خواستید برای من گریه کنید به یاد سیدالشهداء (علیه السّلام) و روز عاشورا بگریید.
از خداوند برایم طلب آمرزش کنید و...
به امید پیروزی رزمندگان اسلام
سیدعباس ظهیری - ۱۳۶۵/۰۹/۲۵


#ولادت : ۱۳۴۸/۰۶/۲۲
#شهادت: ۱۳۶۵/۱۰/۲۱
#سن_شهادت : ۱۷ سال

#عملیات : #کربلای_۵

#قطعه ۵۳ #ردیف ۱۱ #شماره ۱۰