به گزارش مشرق، هر روز ماه مبارک رمضان، ساعت ۱۷، روی موج رادیو تهران صحبت از آدم هایی است که نمی گذارند قرآن سر طاقچه عادت فراموش شود؛ کسانی که نمی خواهند روی قرآن هایشان گرد روزمرگی و «سالی یکبار» بنشیند یا فقط در مراسم عقد و عزا و به رسم سنت، چشم در چشم آیات خدا بیندازند. برنامه «قلب من کتابی است گشوده» سراغ انسان های بی ادعایی رفته که قرآن را زندگی کرده اند؛ این کتاب آسمانی جایی در گوشه قلب آنهاست و راه زندگی را نشانشان می دهد؛ و حالا آن قدر به قرآن نزدیک هستند که اگر با قصه آنها آشنا باشی، وقت قرائت بعضی آیه ها یادشان بیفتی.
از دریچه قرآن به جامعه نگاه کردیم
مینا نیکانیک برنامه ساز جوانی است که دو سالی می شود در شبکه رادیویی تهران به مستندسازی با موضوعات اجتماعی مشغول است. «قلب من...» محصول تمام تجربیاتی است که مینا در این دو سال به دست آورده است: «مستندهای رادیویی ما در رادیو تهران با این جمله شروع می شد: «قدم زدن در زوایای پنهان تهران » و واقعاً من و همکارانم به خیلی از زوایای پنهان تهران سرک کشیدیم؛ معضلات اجتماعی، درد ها، تلخی ها، شیرینی ها و زیبایی هایی که خیلی ها از آن ها بی خبر بودند. از طریق همین مستندهای اجتماعی هم با این سوژه های قرآنی آشنا شدم.» اما اینکه بگویی این شخص مصداق این آیه قرآن است و بر اساس آن برنامه بسازی، کار چندان راحتی نیست. تهیه کننده برنامه می گوید آن اوایل برای مدیران شبکه تهران هم سوال بود که این همه سوژه و آیه مرتبط با آن را چطور می خواهی پیدا کنی؟! «خب من خودم کار قرآنی نکرده بودم. اما برای این برنامه با حافظان و کارشناسان قرآنی مفصل صحبت کردم. آقای مهندس علیرضا فتحی پور که مدیر گروه اندیشه رادیو قرآن هستند، خیلی کمکم کردند و این آیه ها و سوژه ها را با هم تطبیق می دادیم. با حساسیت و دقت خاصی سوژه ها را بررسی کردیم که حرف اصلی عوض نشود.»
خواستیم «حُسن جویی» کنیم
تهیه این برنامه رادیویی رسم قشنگی دیگری هم دارد؛ این که آیات قرآنِ مورد بحث در هر قسمت، با طراحی زیبایی روی تابلوهای کوچک چاپ شده اند و وقت مصاحبه به دست مهمان های برنامه می رسند:«بزرگترها به ما یاد داده اند که «حُسن جویی» کنیم. رفتاری مقابل «عیب جویی» که متأسفانه خیلی از ما گرفتار آن هستیم. حالا این که سراغ کسی برویم و همراه مصاحبه، خصلت خوبش را نشانش بدهیم و آیه ای از قرآن را به او هدیه بدهیم که سال هاست به آن عمل می کند، به نظرم یکی از روش های زیبای حُسن جویی است.»
این آیه دیوار را با عشق می کند
شاید خاص ترین دقیقه های این برنامه زمانی باشد که خانم تهیه کننده تابلوی قرآنی کادوپیچ شده را دست مهمان های برنامه می دهد و از آنها می خواهد شباهت قصه زندگی شان با آن آیه را روایت کنند:«در قرآن داریم: «کیست که برای جلب خشنودی خدا به نیازمندان قرض الحسنه بپردازد تا آن را برایش چندین برابر بیفزاید؟...»(بقره/۲۴۵) این آیه را به کسی هدیه دادیم که در سطح وسیعی به نیازمندان وام قرض الحسنه می داد، ایشان آیه را حفظ بود و کامل می شناخت. یا با دختر جوانی صحبت کردم که مشکلات زیادی داشت. با این حال خودش و خانواده اش همیشه شاد، صبور و شکرگزار بودند. وقت مصاحبه، آیه صبر را به او هدیه دادم: «همان کسانی که (در برابر مشکلات) صبر (و استقامت) کردند و همواره بر پروردگارشان توکّل می کنند.» (عنکبوت/۵۹) آنقدر خوشحال شده بود که خودم تعجب کردم! می گفت آیه را شنیده بودم اما اینکه بشارت قرآن اینطور به دستم برسد خیلی عجیب است. انگار که یک نشانه ای باشد.»
او می گوید بعضی سوژه ها هم یک آیه قرآنی را به عنوان شعار فعالیت خود انتخاب کرده بودند:« مدت ها قبل که برای ضبط یک مصاحبه درباره اردوی جهادی بچه های یک دبیرستان در تهران رفته بودم، آیه ای را در ابتدای گزارش کار اردوی آنها دیدم و برایم سوال شد که این آیه چه ارتباطی با اردوی جهادی دارد؟ «هرگز به (حقیقت) نیکی نمی رسید، مگر از آنچه دوست می دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید.»(آل عمران/۹۲) سر برنامه «قلب من کتابی است گشوده» سوالم را پرسیدم و مدیر مدرسه گفت بچه ها در این سن هنوز درآمدی ندارند که آن را ببخشند و انفاق کند. همان وقت آزاد و انرژی جوانی و خوابِ تا ظهر تابستان است که برای این بچه ها محبوب است و بچه ها از آن می گذرند تا برای کارهای عمرانی تا مناطق محروم بروند.»اکبر رجبی (مدیر جمعیت طلوع بی نشان ها) هم از مهمان های شناخته شده این برنامه است که به خاطر سنت اطعام کارتن خواب ها در روزهای سه شنبه و خیلی فعالیت های دیگر، آیه هشتم سوره انسان را هدیه گرفته است:«و غذا را در عین دوست داشتنش،به مسکین و یتیم و اسیر انفاق می کنند.» مینا می گوید:«عمو اکبر آن قدر از دیدن تابلو خوشحال شد که به بچه های گروه گفت همانجا میخ تابلو را به دیوار بکوبند! می گفتند بین همه این تابلوها که ارگان ها و سازمان ها به ما دادند، این تابلو فرق می کند. این آیه دیوار را با عشق می کند.»
آیه ای که به دست بانوی شب بخیر کوچولو رسید
برنامه رادیویی مینا یک سوژه آشنای رادیویی هم داشت؛ «خانم مریم نشیبا» که خیلی ها او را با برنامه قدیمی شب بخیر کوچولو می شناسند. مهربانی و خوشرویی خانم قصه گو بهانه مصاحبه با او در این ویژه برنامه قرآنی شده است: «در قرآن داریم :«و با زبان خوش با مردم سخن بگویید»(بقره/۸۳) خیلی صفات که در قرآن آمده مثل مسیر زندگی نیستند که بشود آنها را توصیف کرد. حالا چطور می شود مستند و سوژه ای درباره این آیه پیدا کرد؟ خب ما حتی بیرون از استودیو و فضای کار هم خانم نشیبا را با مهربانی، روی خوش و صحبت های دلنشین می شناسیم. ایشان اگر ببیند بچه های کوچک روی زمین آشغال می ریزند، جلو می رود و و با همین آرامش و مهربانی تذکر می دهد. مثلاً می گوید بچه ها بابای من رفتگره. با این کار شما نمی تونه شب زود بیاد خونه! شما دوست دارید باباتون شبا دیر بیاد خونه؟!» تیم طراحی این برنامه، از ابعاد مختلفی به قرآن نگاه کرده اند . مثلاً با یک کارشناس نجوم راجع به آیه مربوط به شگفتی ستاره ها صحبت کرده اند. یا تابلونوشته آیه ای درباره توصیه خداوند به حفظ و آبادانی محیط زیست را به «کاظم نجاریون» مدیر گروه مردمی رفتگران طبیعت هدیه داده اند.
قصه هایی که قرآن را تفسیر می کنند
تا امروز خیلی از آیات قرآن به صورت فیلم، سریال، پویانمایی و ... به تصویر درآمده تا تجسمی از مفاهیم قرآنی باشد. مینا نیکانیک می گوید زندگی واقعی مهمان های این برنامه به شکل عجیبی تصویر همان آیات قرآنی است:« قصه رستورانی را در بازار تهران روایت کردم که همه کارکنان آن روزی کارتن خواب بوده اند. آیه صبر و تلاش را به آنها هدیه دادم : « وبرای انسان جز آنچه تلاش کرده، هیچ نصیب و بهره ای نیست.» (نجم/۳۹) این آدم ها تفسیر همین حرف بودند که خداوند صبر و تلاش آنها را دید و کمکشان کرد. کسانی که یک زمانی در همین بازار تهران کارتن خواب بوده اند و حالا با سعی و تلاش به زندگی برگشته اند و مثل یک کاسب بازاری آبرومند، دنبال خرید و فروش و مشتری می روند.»
قصه دیگری که در این برنامه از آن صحبت شده، قصه بانوی خیّری است که به خاطر بیماری به کما می رود و از خدا برای انجام کارهای نیمه تمامش فرصت می خواهد:« آیه ای را درباره بازگشت از دنیای مرگ به خانمی هدیه داده ام که بسیار نیکوکار است؛ از تهیه جهیزیه و مایحتاج خانواده های فقیر بگیر تا نگهداری از ایتام و ... ایشان به خاطر بیماری به کما رفته بود. در همان برزخ بین مرگ و زندگی یادش می آید که به خانمی از مددجویان بهزیستی قول داده بود یکی از لوازم خانگی را برایش بخرد. همانجا به خاطر همین قول از خدا می خواهد به او فرصتی بدهد و به زندگی برگردد تا حرفش زمین نماند. برمی گردد و الآن هم شکر خدا به فعالیت هایش ادامه می دهد. آیه ایشان این بود:«...پس روح کسی که مرگ را بر او حکم کرده نگه می دارد و روح دیگر را تا سرآمدی معین باز می فرستد...»(زمر/۴۲) مدیریت و دانش آموزان مدرسه ادب هم از مهمان های دیگر برنامه مینا بوده اند. آنها مدتی است بر اساس آیه۲۴ و۲۵ سوره معارج، طرحی به نام «حق معلوم» را شروع کرده اند:« بر اساس این طرح دانش آموزان تا جایی که می توانند برای نیازمندان از دوست و آشنا و خانواده خود پول جمع می کنند. این یک جور فعالیت تربیتی هم هست برای اینکه به بچه ها یاد بدهند برای کاری که خدا از تو خواسته، خجالت نکشی. آیه این بود: «و آنان که در اموالشان حقی معلوم است/ برای درخواست کننده و محروم».
خدا نمی گذارد برنامه قرآنی روی زمین بماند!
خانم تهیه کننده می گوید تهیه برنامه ای که صفر تا صد آن با خودش بوده، کار سختی است. اما او جز کمک آقای فتحی پور در شناسایی سوژه و و تفسیر آیات قرآن، حمایت مدیرگروه و مدیر شبکه تهران، آقای سعید معدن کن را داشته است:«جدا از همه این ها، رمضان واقعا ماه بابرکتی است! راه کمی نبود، من برای این برنامه از محله یاخچی آباد تا خیابان دولت و دروس و دیباجی را گشته ام. چون شمال و جنوب ندارد و آدم هایی که راه قرآن را می روند ساکن همه جای این شهر هستند. مطمئن بودم رمضان که شروع بشود کارهایم بهتر و سریع تر جلو می رود و همین طور هم شد. اصلاً خدا نمی گذارد برنامه قرآنی اش روی زمین بماند!»
برنامه قلب من کتابی است گشوده هر روز ساعت ۱۷ و تکرار آن ساعت ۲۲ از رادیو تهران پخش می شود.