به گزارش مشرق، یکی از سریالهایی که در ماه مبارک رمضان در کنداکتور پخش شبکه سه سیما قرار گرفت، سریال «نفس» بود، سریالی که میتوان آن را ضلع سوم و آخرین سریال از سه گانه جلیل سامان درباره مجاهدین خلق (منافقین) دانست. سریالی که بار دیگر جلیل سامان نقش اولش را بازیگری جوان و تازهکار انتخاب کرده است و علت این کار را تواناییهای افراد میداند. این سریال قرار بود پیش از این پخش شود؛ اما به علت طولانی شدن فرآیند ساخت در کنداکتور برنامههای ماه مبارک رمضان قرار گرفت.
به تازگی با جلیل سامان کارگردان سریال «نفس» گفتوگویی داشتهایم که در ادامه آن را مشاهده میکنید:
شما در سریال«نفس» بار دیگر در حال هوای دو سریال قبل خود یعنی «ارمغان تاریکی» و «پروانه» قرار گرفتید و همان رویه را ادامه دادید، علت این تکرار و تعدد چیست؟
سامان: این سریالها به گونهای یک سهگانه است که هر کدام داستان متفاوتی داشته و از زاویه دیگر به آن سالها و آدمهای آن روزگار نگاه میکند؛ اما این سه تا یک چیز ثابت دارد و آن خصلتهای آدمهاست، تفاوتی نمیکند دهه 60 باشد یا دهه 90. این که چرا به آن دوران علاقهدارم، به این علت است که احساس میکنم آن دوران، دوران نادیده گرفته شدهای است. یعنی شاید اگر آن دوران زودتر از اینها تشریح شده و مورد نقد و تحلیل قرار میگرفت، با بسیاری از چالشهایی که انقلاب اسلامی با آن رو به رو شد مانند فتنه 88 مواجه نمی شد. پرداختن به تاریخ همیشه موجب عبرت انسانهاست. در قرآن هم آمده که از سرگذشته پیشینیانتان عبرت بگیرید.
یعنی اگر با پیش از این با دقت بیشتری به روایت تاریخ میپرداختیم جلوی بسیاری از چالشها گرفته میشد؟
سامان: پرداختن فقط به معنای عنوان کردن در یک سریال نیست.پرداختن یعنی این که یک ماجرایی را نادیده نگیریم. به هر حال عدهای وجود دارند که حرفهایی برای گفتن دارند و یک عدهای وجود دارند که تند رویهایی دارند. اگر ظرفیت لازم در جامعه برای شنیدن آن حرفها به وجود بیاید و اگر تحلیلی شود که آدمها دست از تندرویهایشان بردارند، این موضوع باعث میشود که همه در کنار هم در آرامش زندگی کنند و حرفشان را بزنند و اجازه ندهند منافقین از ان بهره برداری کنند ، این منافقینی که گفتم منظورم سازمان منافقین نیست. تعبیر من از منافقین افرادی است که باورهایشان قلبی و منطقی نیست و جامعه را به بازی می گیرند. به نظرم ما در رسانههایمان نتوانستهایم مسائل را واقع بینانه تحلیل کرده و با آن مواجه شویم. متاسفانه وقتی میخواهیم مسائل را واقعبینانه مطرح کنیم با واکنش یکسری از تندروها رو به رو میشویم. انقلاب ما وقتی انقلاب ارزشهاست، باید تمام تلاشش را انجام دهد که ارزشها را پایدار کند، یعنی ارزشها رشد پیدا کنند. ولی وقتی تمام تمرکز انقلابیون گذشته یا تازه انقلابیون صرف این شود که ظاهر یک دستاورد را حفظ کنند، مسئله به وجود میآید. یعنی حفظ انقلاب به معنای حفظ ساختار حکومتیاش نیست. حفظ انقلاب به معنای حفظ ارزشهایی است که از طاغوت به ارزشها تغییر پیدا کرده است. تصورم این است که چه نهادهای فرهنگی و چه نهادهای دیگر باید تمام تلاششان آن باشد که این ارزش ها را زنده نگه دارند.
این سریال مدتها پیش قرار بود که به روی آنتن برود؛ علت این تداخل چه بود؟ آیا مدیران سازمان صداوسیما نکاتی داشتند؟
سامان: این عقب افتادگی زمان پخش به علت طولانی شدن زمان ساخت این فیلم بود؛ آن گونه نبود که به خاطر مشکلات محتوایی جلوی ساخت سریال گرفته شود. مدیران سازمان صداوسیما به خاطر ساخت دو سریال قبلیام، به من اعتماد داشتند، مشکلات ما در ساخت این سریال «نفس» از جنس دیگری بود.
شما در سریال «نفس» کار نویی انجام دادید و این کار نو استفاده از بازیگران خارجی و ضبط بخشهایی با پرده کروماکی و گنجاندن آن در تصویر است. چه شد که به این رسیدید که چنین حرکتی انجام دهید؟
سامان: ببینید وقتی ما میگوییم که انقلاب ما انقلاب ارزشهاست باید یک تفاوتی با گذشته و حال ببنیم. ما تا به حال هرچه فیلم درباره زمان طاغوت ساختهایم، میبینیم حجاب آنها از حجاب حال حاضر جامعهمان بیشتر است، خب به جوان و فرزندانمان چه بگوییم، بگوییم خب شاه را از رأس کار برداشتیم، فقط همین؟ اتفاق بزرگ آن اتفاق ارزشیمان بود. ما در فیلمها و سریالهایمان نباید حکومت شاه را حکومتی مذهبی نشان دهیم، چرا که آن موقع انقلاب اسلامی معنایش عوض میشود. پس برای باور پذیری و حفظ جنبه مستند کار من باید تمهیدی میاندیشیدم که نه از قوانین جمهوری اسلامی و قوانین شرع عدول کنم و نه کار به گونهای بد فرم و مسخره به نظر بیاید. من در سریال «پروانه» هم میخواستم این کار را انجام بدهم ولی مجموعه عوامل دست به دست هم دادند که نشود. در سریال «نفس» این مهم محقق شد، این کار به نظرم دستاورد فنی بزرگی است که میشود کارهای بسیاری با آن انجام داد و میتواند صد در صد در خدمت این قبیل کارها در بیاید.
استفاده از سیجی برای شما کار پرهزینهای بود؟
سامان: نه چندان . نسبت به اتفاقی که افتاد بسیار کم هزینه بود. ما یک استدیو در ارمنستان گرفتیم که بسیار کوچکتر از استدیو خودمان در ایران بود، از هنرورانی استفاده کردیم که به هیچ عنوان کارشان این نبود، از مردم عادی بودند. البته کمی هماهنگی آن سخت بود. مثلاً باید به نحوی فیلمبرداری میکردیم که دختران در نیمکت پشت بازیگران اصلی دیده بشوند.
برخی از بازیگران در سریال شما، بازیگران شناخته شدهای نیستند، چه شد که تصمیم گرفتید از بازیگران غیر چهره و نو ظهور در سریالتان استفاده کنید؟
سامان: البته ما در سریال «نفس» از چندین بازیگر سرشناس مانند مسعود رایگان و ژاله صامتی هدایت هاشمی داریوش فرهنگ فاطمه گودرزی و.. استفاده کرده ایم؛ اما سعی میکنم نقشهای اصلیام را از بین کسانی انتخاب کنم که پتانسیل و توانی بیشتر از یک ستاره داشته باشند. در حال حاضر بسیاری از کسانی که مدعی ستاره بودن، هستند در سینمای ایران تحمل چند روز کار شبانه روزی را ندارند. یعنی باید به گونهای خودشان را در اختیار کار قرار دهند و دست از اداهایشان بردارند و بشوند آن شخصیتی که مورد نظر من است. من سعی میکنم ظرفیت بازیگران اصلی سریالهایم را بارور کنم.
سریالهای شما با آن که سریالهای تاریخیای هستند از باورپذیری بالایی برخورددار هستند. چه مکانیزمی برای این باور پذیری استفاده میکنید؟
سامان: من سعی میکنم با خودم صادق باشم. مثلاً به خودم میگویم این خیابان میتواند خیابان زمان شاه باشد؟، بعد در تصورم این خیابان را در آن برهه زمانی قرار میدهم، میبینم نه مثلاً در زمان شاه جدولهای خیابان سفید و سبز نبودهاند، خب چطور میتوانم در آن تغییر ایجاد کنم؟ میآیم رنگ سبز جدولها را به مشکی تغییر میدهیم. و قص علی هذا.. در این سریال توانستیم در کنار افراد که اعتقاد قویای دارند، افرادی را نشان دهیم که اعتقادات کمتری دارند و بیحجاب در خیابانها رفت و آمد میکنند. اینها همه به ما کمک میکند که بپذیریم که تفاوتهایی قبل از انقلاب و بعد از انقلاب وجود داشته است.
ممکن است در اثر بعد خود بار دیگر سراغ چنین داستانی بروید؟
سامان: نمیدانم، بعضی از سختیهایی که در راه ساخت چنین فیلمهایی وجود دارد به جای این که من را سستتر کند، محکمترم میکند. وگرنه بسیار راحت است برای من که داستانی امروزی پیدا کنم و داخل آپارتمانی شیک فیلم بسازم. اگر لازم بدانم حتماً بار دیگر در این زمینه سریال میسازم.