کد خبر 740145
تاریخ انتشار: ۳۱ خرداد ۱۳۹۶ - ۰۰:۰۲

طی روزهای اخیر داعش در منظر رسانه‌های مهم آمریکا نظیر C.N.N از یک «گروه تروریستی» به «پیکارجویان ‌سنی» «یک گروه مسلمان سنی که با شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران می‌جنگند» تبدیل شدند!

به گزارش مشرق، سعدالله زارعی در یادداشت روزنامه کیهان نوشت:

قرار گرفتن سه رویداد در فاصله زمانی کوتاه- حدود یک ماهه- از وضعیت جدید در منطقه خبر می‌دهد؛ شکستن قرق آمریکا در نوار مرزهای شرقی سوریه، حمله موشکی ایران به سازمان تروریستی داعش از خاک جمهوری اسلامی و لغو توافق دوجانبه آمریکا و روسیه در خصوص وضعیت پروازها و اقدامات عملیاتی دو کشور در سوریه از جانب مسکو اگرچه جداگانه دارای تفاسیر و معانی خاص نیز هستند ولی مجموعاً هم یک معنای استراتژیک را متبادر می‌نمایند.

در این خصوص گفتنی‌هایی است:


۱- اگرچه اقدام نظامی از قبیل شلیک موشک از خاک یک کشور به خاک کشوری دیگر در دنیا و بخصوص در منطقه ما سوابق زیادی دارد و در همین هفته‌های اخیر هم بارها شاهد وقوع آن بودیم اما شلیک موشک‌های ایرانی که علی‌القاعده باید در این عداد به حساب می‌آمد به عنوان یک «پدیده مهم» ارزیابی شد و همه محافل سیاسی و مجموعه‌های رسانه‌ای دنیا را به خود متوجه کرد. چرا؟

برای این موضوع می‌توان دلایل زیادی اقامه کرد و به نظر این قلم مهم‌ترین دلیل این است که آن اقدامات از آنجا که در یک گفتمان و روند جاری انجام می‌شد نوعاً چندان توجه برانگیز نشدند مثلاً حمله یگان دریایی آمریکا در غرب یونان به یک پایگاه هوایی در سوریه - الشعیرات- در واقع در ادامه روند خصومتی بود که تاکنون بسیار شدیدتر از آن را در مورد سوریه یا غیر آن شاهد بوده‌ایم و برایمان تعجبی را در پی نداشته است. حمله آمریکا به الشعیرات به همین دلیل هیچ تأثیر پیش‌برندهای برای آمریکا نداشت و نتوانست حتی به اندازه یک میلیمتر معادله امنیتی سوریه را جابجا کند.

همینطور حمله ۲۷ ماهه رژیم‌سعودی به یمن نتوانست به اندازه یک میلیمتر وضع امنیتی سعودی را بهبود ببخشد و یا در روند امنیتی یمن کوچک‌ترین تأثیری در پی داشته باشد. به این دلیل اقداماتی که محور نظام سلطه یا کشورهای پیرامونی آن در حوزه امنیتی انجام می‌دهد در برد خبری رسانه‌ها نمی‌نشیند.


حمله موشکی ایران به یک سازمان شبه نظامی منفور به دلیل آنچه در صدر مقاله آمد، اقدامی تحول‌ساز به حساب آمده است. ایران به منطقه‌ای شلیک کرده است که قرار بود آمریکایی‌ها به بهانه حضور داعش و به کمک آنان، منطقه وسیعی در طول مرزهای شرقی سوریه برای مدت خیلی طولانی به تصرف خود درآورند و از این طریق در همگرایی میان ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین اخلال به وجود آورند. در این دوران جبهه مقاومت دو اقدام مهم در بر هم زدن طرح امنیتی بلند مدت آمریکا انجام داد اولین اقدام گسیل نیروهای ارتش سوریه و متحدان آن به مرزهای شرقی و اقدام دوم شلیک موشک به -المیادین- قلب فرمانروایی داعش بود که بنا بود این‌ها زمینه‌ساز اجرای طرح آمریکا باشند.

در واقع با شلیک اولین موشک‌های میان‌برد ایران به قلب این منطقه، شمارش معکوس آغاز عملیات پاکسازی این منطقه و خارج کردن آن از دایره اقدام آمریکا آغاز شده است. از این رو طی دو روز گذشته و پس از آنکه معلوم شد، اقدام عملیاتی جبهه مقاومت با محوریت ایران در این منطقه،‌ جدی است، لحن آمریکایی‌ها کاملاً تغییر کرده و پرده را بالا زده‌اند.

طی روزهای اخیر داعش در منظر رسانه‌های مهم آمریکا نظیر C.N.N از یک «گروه تروریستی» به «پیکارجویان ‌سنی» «یک گروه مسلمان سنی که با شبه نظامیان شیعه مورد حمایت ایران می‌جنگند» تبدیل شدند!

تا همین یک ماه پیش مقامات ارتش آمریکا در مذاکرات خود با روس‌ها و بقیه می‌گفتند اگر چه ما درباره تروریست بودن یا نبودن جبهه النصره و احرارالشام به جمعبندی نرسیده و در حال مطالعه هستیم اما در آمریکا هیچ کس تردیدی ندارد که داعش گروهی تروریستی است که باید به هر ترتیب با آن مقابله شود. آمریکایی‌ها در یکی- دو مرحله با انگشت گذاشتن روی حساسیت روس‌ها نسبت به داعش و خطراتی که از ناحیه این‌ها احساس می‌کنند، روس‌ها را متقاعد کرده بودند که روی جنگ با داعش تمرکز کند با این هدف که در جبهه مشترک ایران، سوریه، روسیه و حزب‌الله در آزادسازی حلب و مناطق غربی آن که داعش حضور کمرنگی دارد، خلل ایجاد نمایند. هم اینک خود آن‌ها پرده را بالا زده و در واقع می‌گویند در جریان مبارزه واقعی با تروریزم، بیش از هر گروهی با مبارزه با داعش مشکل دارند.


۲- عملیات موشکی ایران که با عبور از همه عرض عراق به منطقه‌ای در عمق سوریه رسید از این نظر که از نظر انطباق با هنجارهای حقوقی و سیاسی خدشه‌ای نداشت یک اقدام منحصر به ایران به حساب می‌آید. هماهنگی با دولت عراق و پذیرش این هماهنگی و اعلام رسمی این هماهنگی از سوی مقامات عراق بسیار حائز اهمیت است این در حالی است که از یک سو کشورهایی نظیر آمریکا اساساً به هنجارهای حقوقی و در واقع به میراث بشری بی‌اعتنا هستند و اگر حتی کشوری را به اشغال درآورند، کاری به هنجارها و دیدگاه‌های مردم ندارند و از سوی دیگر جلب توافق رسمی مقامات عراق نشان داد که اقدام موشکی ایران کاملا قابل تکرار است.

همه می‌دانیم که آمریکا برای مانع شدن از همکاری امنیتی عراق با ایران همه تلاش خود را کرده است و زمانی که موشک ایران با عبور از خاک عراق در کشور دیگری فرود می‌آید، شکست تلاش‌های آمریکا را علنی می‌کند این موضوع برای پرستیژ آمریکا هزینه بسیار سنگینی را در پی می‌آورد. کمی به عقب برگردیم آقای اوباما و ترامپ و سایر رؤسای‌جمهور آمریکا با صراحت گفته‌اند که امنیت و اقتدار اسرائیل درصدر اولویت سیاست خارجی آمریکا قرار دارد خب لازمه تحقق این عبارت مهم، توانایی آمریکا در حفظ موقعیت و پرستیژ خود است وقتی آمریکا قادر به اعمال اراده خود بر کشورهای بحران‌زده‌ای نظیر عراق و سوریه نیست چطور می‌تواند اراده خود مبنی بر حفظ امنیت و اقتدار اسرائیل را به عراق و سوریه‌ای که - انشاءالله به زودی- از بحران خارج شده‌اند، اعمال نماید.


موضوع دیگر این است که کمتر از چهار هفته پیش، رژیم سعودی برای آنکه ضریب امنیتی خود را به رخ بکشد، رئیس‌جمهور آمریکا را با وعده‌های بسیار چرب به ریاض آورد تا به همه بگوید کوچکترین چشم زخم به امنیت عربستان، اقدام عملیاتی آمریکا را در پی می‌آورد. این در حالی است که سعودی‌ها در یک اقدام ناشیانه، ایران را به عنوان اولین  دشمن خود معرفی کردند و همه تلاش‌ها را برای آراستن جبهه‌ای ضد ایرانی از منطقه عربی، جهان اسلام و جهان غرب به کار بستند. خب همه می‌دانند که شرط درست بودن چنین سیاستی این است که خدشه‌ای به اقتدار نظامی خود آمریکا درمنطقه وارد نباشد وقتی آمریکا نمی‌تواند اراده خود را بر دو کشور عربی زخم خورده در یک موضوعی که جنبه سیاست خارجی دارد - یعنی عدم همکاری با ایران - حاکم نماید چگونه می‌تواند امنیت و اقتدار عربستان در برابر ایران را تضمین نماید با این وصف کاملا واضح است که حمله موشکی ایران به داعش و مهمتر از آن عبور موشک‌های میان‌برد ایران از خاک دو کشور عربی پشت رژیم‌های سعودی و صهیونیستی را لرزانده باشد. در واقع این عملیات آسیب‌پذیری جدی آنها را به اثبات رساند و این راز استراتژیک بودن شلیک موشک‌های ایرانی به دیرالزور است.


۳- براساس آنچه گفته شد بدون تردید در این بین صهیونیست‌ها و سعودی‌ها در دامن زدن به فضاهای ضدایرانی ناچار به تامل جدی خواهند بود. تل‌آویو قاعدتا مثل قبل جسارت آفتابی شدن در پرونده‌های امنیتی ضدایران نخواهد داشت کما اینکه رژیم سعودی هم به ناچار باید با محاسبه جدیدی امور خود را بگذراند. در این ماجرا نه تنها رابطه دلار با امنیت قطع شد بلکه رابطه روابط خارجی هم با امنیت قطع شد. رژیم سعودی پیش از این نیز برای متقاعد کردن دیگران برای شرکت در جبهه‌ای ضد ایران مشکل داشت هم‌اینک این مشکل بسیار جدی‌تر و گسترده‌تر شده است.


۴- البته ایران هرگز نمی‌خواهد جنگی را در منطقه به راه اندازد کما اینکه تاکنون این کار را نکرده و هر جا هم که حضوری نظامی پیدا کرده است برای خواباندن جنگی بوده که دشمنان منطقه به راه انداخته‌اند. رفتار ایران در طول این ۴۰ سال رفتاری سازنده بوده و در آینده نیز ایران همین «موقعیت مطلوب» را برای خود حفظ می‌کند. شلیک موشک در واقع حصارها و حدودهای عینی و خیالی را برهم زد و موقعیت انقلابی ایران را به رخ کشید اما همه حرف ما از طریق نمایش صحنه‌های اقتدار زده نمی‌شود.

شلیک موشک به قلب دیرالزور توانمندی، اقتدار، اعتبار و زمان‌شناسی ایران و توانایی جمهوری اسلامی برای دفع توامان خطر اشغالگران غربی و تروریست‌های تکفیری را به اثبات رساند اما این ماجرا باید در دو عرصه دیپلماسی رسمی و دیپلماسی عمومی تبیین گردد و ادامه پیدا کند.

عملیات موشکی سپاه ممکن است تحت تاثیر تبلیغات خصمانه دشمنان ما، معنایی متضاد به خود بگیرد و اثر خود را از دست بدهد. این وظیفه دستگاه دیپلماسی رسمی است که با گستردن بحث‌های فوری با کشورها و دولت‌ها ابعاد اقدام ایران را توضیح داده و راه ادامه حرکت ایران در عرصه‌های دیگر را هموار نماید.

در واقع دستگاه دیپلماسی رسمی و عمومی ما باید دلالت‌ها و نتایج اقدام ایران، از جمله آسیب‌پذیر بودن آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی را برای کشورها توضیح دهند و آنان را به تامل بیشتر درباره روندها و رویدادها فرا بخوانند در چنین فضایی و با چنین عملیات دیپلماتیکی کالاهای پرطمطراق آمریکایی و ادعاهای دهان‌پرکن سعودی و ژست‌های اقتدارمآبانه اسرائیل از سکه می‌افتند و آفتاب حقیقت اقتدار معنوی و مادی اسلام ناب و جبهه منطقه‌ای آن نمایان می‌گردد.